مجله کودک 191 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 191 صفحه 17

می ترسیم ، ولی سعی می کنیم تنه درخت را از روی او به طرف دیگر قل بدهیم . وای ! چقدر سنگین است ! نگاه کن ! سنجاب آمد . - به ماکمک می کنی ؟ - بله ... به شرط اینکه به من گوش دهید ! این درخت بزرگ را از روی پلنگ بردارید . آفرین ! زور بزنید ! بجنبید ! کمک سنجاب بی فایده بود . او فقط به ما دستور می داد . میمون گفت : - من این شاخه را با دم خودم بر می دارم . شما بقیه را بلند کنید . مواظب باشید ! شما چقدر ضعیف هستید . اصلا" من می روم تا در حوضچه بازی کنم . خداحافظ . طاووس هم کمکی نکرد و فقط گفت : - من وقت خودم را اینجا تلف نمی کنم . پرهای زیبایم کثیف می شوند . آهو هم که داشت فرار می کرد ،گفت : - من خیلی خیلی لاغز و نحیف هستم . تازه پلنگ به محض اینکه نجات پیدا کند مرا می خورد . ما دوباره هل دادیم ولی فایده ای نداشت . تنها یک راه مانده بود . ما به سمت بوته هایی که ماتالو پنهان شده بود ، دویدیم ! - ماتالو ! باید کمک کنی ! - نه ! من از اینجا بیرون نمی آیم . - زندگی پلنگ بیچاره در دست توست ! الان که وقت این حرف ها نیست . - چرا من ؟ از یکی دیگر کمک بخواهید . - باور کن می خواستیم ، ولی از دست هیچکس کمکی بر نیامد . ما به قدرت و پشت پهن و خرطوم دراز تو احتیاج داریم . - اما ... اما ... - وقتی برای اما و اگر نمانده ! بیا ! همین الان ! کمی اراده می خواست و کمی شجاعت ریال ولی ماتالو بالاخره بیرون آمد . هر سه با عجله به سمت پلنگی که زیر درخت گیر کرده بود دویدیم . اما ساکت بود . ساکت و بی حرکت . خدای من ! او بد جوری زخمی شده ! ولی جوابی نیامد . - امیدوارم دیر نشده باشد . ماتالو ! زود باش ! ماتالو می کشید و هل می داد . صدای می کشید و هل می داد . صدای نفس هایش به گوش می رسید . اما درخت تکان نخورد. ماتالو غذا نخورده و ضعیف شده بود . تو می روی و شکلات می آوری . ماتالو بالاخره آن را می خورد و با لبخند می گوید : - شکلات رمز انرژی من است ! - رمز انرژی ماست ! ما این را می گوییم و مثل ماتالو می کشیم و هل می دهیم . تنه درخت قل می خورد و ... آخ جان ! ماده پلنگ آزاد شد ! او از ما تشکر می کند و سپس دور می شود . - ماتالو ! ما تو را همینطور که هستب دوست داریم . تو قوی و قابل اعتماد هستی . سعی نکن عوض شوی . تازه ، فیل که رژیم نمی گیرد ! خوب ! دیگر وقتش شده که تو هم به خانه برگردی . فعلا" خدا نگهدار . راستی از بابت کمک امروز ممنون . امیدوارم دوباره پیش من و ماتالو برگردی و همراه ماجراهای ما باشی . خداحافظ ... نام : درخت زیرفون ( برگ کوچک ) ویژگی کلی : ارتفاع تا 25 متر . برگ ها به شکل گرد یا تخم مرغی و دندانه دار گل یا میوه : زمان گلدهی در اواسط تابستان . میوه غیر خوراکی به شکل لیموترش محل اصلی رشد : اروپای مرکزی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 191صفحه 17