مجله کودک 254 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 254 صفحه 5

ایشان در درس بسیار جدی و منظم بودند. وقتی بعضی از شاگردان دیر می­رسیدند، حضرت امام گله می­کردند و می­فرمودند: طلبه باید آن جور باشد که اگر مثلاً سر ساعت پنج درس شروع می­شود، یکدفعه اینجا سبز شود، نباید این طور باشد که ما درس را شروع کنیم، بعد خرده خرده بعضی­ها برسند. توصیه­ی حضرت امام در مورد درس این بود که: شما خارج از درس فکر کنید. همه­ی مطالعه این نیست که شما کتاب بخوانید. شب که می­شود، چراغ را خاموش کنید و کتاب را ببندید و مقداری راجع به آنچه استاد گفته، فکر کنید که خودتان مطلب را بفهمید. ایشان همچنین نقل می­کردند که: یکی از استادان بزرگ،شب به مدرسه می­رود و می­بیند که چراغ­های اتاقها همه روشن است. روز بعد به شاگردانش اعتراض می­کند و می­گوید: «شما مطالعه نمی­کنید.» می­گویند: «چرا، دیشب تا ساعت فلان مطالعه می­کردیم.» او می­گوید: «من آمدم و دیدم چراغ­ها همه روشن است. این­جور که مطالعه نمی­کنند، بلکه باید نشست و فکر کرد.» رابطه­ی حضرت امام و شاگردانش، رابطه­ای خشک و مدرسه­ای نبود، بلکه واقعاً علاقه­ی مرید و مرادی بود. یعنی شاگردانش، مرادشان (حضرت امام) را واقعاً دوست داشتند. روزهای تعطیل،طلاب و شاگردان ایشان سعی می­کردند که به منزل ایشان بروند. پونتیاک GTO

مجلات دوست کودکانمجله کودک 254صفحه 5