مجله کودک 276 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 276 صفحه 8

پَر پَر پَر محمدرضا یوسفی نزدیک صبح بود که پری­های زیبا آمدند. پری سبز، پری آبی، پری سفید، و پری­های دیگر. آنها، یعنی پری­ها خیلی ترسیده بودند. پری­ها وقتی می­ترسند نوک بالشان تکان می­خورد مثل بال پروانه­ها. بعد ستاره­ها از آنها پرسیدند: « چرا می­ترسید، مگر غول ستاره خوار دیده­اید؟» غول­های ستاره­خوار روزها می­آمدند و ستاره­های خوابیده را می­دزدیدند. اما پری­های زیبا غول­های ستاره­خوار ندیده بودند و پری سرخ با ترس اسمی را صدا کرد. همه­ی ستاره­ها و پری­ها به طرف آن اسم برگشتند. او یک چیز عجیب و غریب بود. تا آن روز پری­ها، ستاره­ها، ابرها، آسمان­ها، چنان چیز عجیب غریبی ندیده بودند. پری زرد که اسم آن موجود عجیب غریب را بلد نبود، به آن گفت درخت بزرگی که شاخه و برگ ندارد. آن وقت پری­ها گفتند: «چه درخت غولی ! ستاره­ها هم چنین درختی ندیده اند.» پری سفید می­دانست، یعنی ستاره­ها به او گفتند که درخت­ها را در زمین می­کارند تا شاخه و برگ بدهند. نام خودرو: 57- ASU کشور سازنده: روسیه وزن: 3300 کیلوگرم سلاح: اسلحه ضدتانک 57 میلی متری- مسلسل 7 میلی متری حداکثر سرعت در جاده: 45 کیلومتر در جاده

مجلات دوست کودکانمجله کودک 276صفحه 8