مجله کودک 277 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 277 صفحه 12

کودک ، دریا ، ماهی محمدرضا یوسفی یک بود یک نبود . حوض کوچکی بود و ده ، بیست ،سی ، صد ، هزار ماهی در آن شنا می کرد . دختر کوچکی کنار حوض بود و گفت : « انگار ماهی ها با هم دعوا می کنند . » دختر راست می گفت . ماهی ها به دنبال هم می دویدند . با سر به یکدیگر می زدند و سر و صورت هم را گاز می گرفتند . شاید بزرگها می خواستند کوچکها را بخورند . پسری که کنار دختر بود ، گفت : « ماهی ها با هم بازی می کنند . » پسر راست می گفت . ماهی ها ، قرمز و سفید و سیاه ،به دنبال هم شنا می کردند . با دُم خود یکدیگر را قلقک می دادند و از دهانشان حباب آب بیرون می آمد . پیرزن که پهلوی پسر بود . گفت : «ماهی ها به دنبال غذا می روند . » پیرزن راست می گفت . ماهی ها به روی آب می آمدند . به برگ سبز ، و ذره ای نان نوک می زدند . سبزی و نان را می بلعیدند و به زیر آب می رفتند . مردی که نزدیک پیرزن بود ، گفت : « ماهی ها می گویند که چقدر زیبا هستند ! » مرد راست می گفت . ماهی ها ،رنگ به رنگ ، به زیر آب می رفتند ، بیرون می آمدند . بال و دُم تکان می دادند و آنقدر قشنگ بودند که همه آنها را نگاه می کردند .  نوروز در ترکیه و عراق در ترکیه ی زمان عثمانیان ، نوروز به عنوان یکی از اعیاد ، جشن گرفته می شد . در این روز حیکم باشی مخصوص دربار ، معجونی مخصوص

مجلات دوست کودکانمجله کودک 277صفحه 12