مجله کودک 293 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 293 صفحه 35

آمد چه قراری با پدرش دارد . بلافاصله نگاهش به طرف ساعت دیواری برگشت . هنوز نه عقربه بزرگ بالا رفته بودو نه عقربه ی کوچک از آن آویزان شده بود . احمد سعی کرد دوباره بخوابد ، اما موفق نشد . چند بار غلت زد ، یکبار لحافش را صاف کرد ودو بار بالشش را پشت ورو کرد . . . اما باز هم فایده نداشت . احمد عقربه ی بزرگ را بیشتر دوست داشت چون زرنگ تر از عقربه ی کوچک بود و چیزی نمانده بود که به بالای ساعت برسد . حتما برای همین زرنگی ، قدّش بلندتر شده بود . اما عقربه ی کوچک اصلا به فکر احمد و عجله ی او نبود . سرو کله زدن احمد با عقربه های ساعت تازه شروع شده است . او در عالم خیال خود چه فکرهایی که درباره ساعت وعقربه هایش نمی کند . ادامه قصه جالب تر است بقیه قصه را درکتاب دنبال کنید . تصویر شخصی را می بینید ( با پیکان مشخص شده) که در معرض خطر امواج سونامی است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 293صفحه 35