مجله کودک 349 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 349 صفحه 10

کوزه به جای این­که به تنِ نرمِ آب بخورد، به بدن سخت سنگ خورد و شکست! استاد از این حادثه خیلی تعجّب کرد. باورش نمی­شد. آرام به رنگ آبی چشمه دست کشید. هیچ آبی در کار نبود. چشمه خالی نبود. امّا راستیهم نبود! چون جان نداشت و مثل یک چشمۀ واقعی، زنده نبود. نقش و رنگ بود! یک نقّاشی بی­جان بود که خیلی زیبا کشیده شده بود و چشم­های هر مسافر تشنه و خسته­ای را گول می­زد! استاد نقّاش، همان­طور که به تصویر بی­جان چشمه نگاه می­کرد، همه چیز را فهمید. این نقشۀ رقیب بود! نقّاشان چینی این حقّه را سوار کرده بودند تا ضرب شستی به رقیب ایرانی نشان بدهند و هنر خودشان را به رُخ او بکشند. استاد، برای چند لحظه فقط ایستاد و فکر کرد. بعد لبخندی زد و با صدایی که از خوشحالی می­لرزید، گفت: «بد جنس­ها! خیال کرده­اید؟ حالا من می­دانم که با شما چه کار کنم!» این را گفت و به طرف خورجین اسب رفت. وسایل نقّاشی­اش را از میان خورجین بیرون آورد و رفت لب چشمه و فوری شروع به کار کرد. در وسط چشمه تصویر یک سگ مُرده را کشید، که بدنش پوسیده و کرم گذاشته بود. کِرم­های ریز و درشت زیادی روی بدن حیوان مُرده جمع شده بودند و آن را می­خوردند. وقتی که رنگ­آمیزی نقّاشی تمام شد، استاد چند قدم از چشمه فاصله گرفت و از دور مشغول تماشای آن شد. نقّاشی آن­قدر طبیعی به نظر می­رسید که هر کسی را به اشتباه می­انداخت. استاد، با رضایت از کار خوبَش لبخندی زد و رفت که وسایل نقّاشی را جمع کند. یک ساعت از ظهر گذشته، مسافر خسته و تشنه به شهر مقصد رسید. هنرمندان چینی از همکار ایرانی خودشان با شور و شادی و گرمی استقبال کردند. خوش­آمد گفتند و مهمان را به مهمان سرای بزرگی نام جاندار: خرچنگ اندازه: حدود 10 سانتی­متر گستردگی: شرق اقیانوس اطلس، مدیترانه زیستگاه: مناطق کم عمق تغذیه: سخت پوستان، لاشه حیوانات آبزی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 349صفحه 10