نوید : «مامان جان ، بدو که برویم هدیه بخریم.»
مامان : «قبلاً که گفتم پول بی...»
ناهید : « نوید از بابا پول گرفت»
مامان : « چی؟ بابایتان پول داد تا بروید و برایش هدیه تولد بخرید؟ واقعاً که! آخر کی دیده که...»
مشکل پول که حل شد ، مشکل رضی کردن مامان شروع شد. اما آین قدر من گفتم و ناهید گفت تا عاقبت...
حدود یک ساعت بعد برگشتیم. همراه با دو هدیه قشنگ. نوید و ناهید : «بابا تولدتان مبارک. ببینید برایتان چه ها خریدیم ، خوش به حالتان!»
مامان : «سلام آقا.»
ناهید : « بابا باز کنیدشان دیگر. دلمان آب شد.» بابا : «شما چرا دلتان آب شد؟من باید این را بگویم. راستش اصلاً دلم نمی آید بازشان کنم.»
اخم های بابا بیشتر شد.
بابا : «موتور؟ موتور؟!»
نوید : «خیلی قشنگ است
نه؟ اگر عقب بکشید و ولش کنید به سرعت راه می رود. اگر دوستش ندارید ، اشکالی ندارد
خودم حاضرم که...»
بالاخره بابا رضایت داد و شروع به باز کردن هدیه ها کرد. اول هدیه ناهید را باز کرد. یکباره خنده از چهره اش رفت و صورتش پر از اخم شد. بابا : «عروسک؟ عروسک؟ عروسک برای من؟»
ناهید : «فکر کردم دوست دارید. ولی مثل اینکه زیاد خوشتان نیامده. اشکالی ندارد ، اگر دوستش ندارید بدهیدش به خودم.»
بابا : «بیا بابا. حالا برویم سراغ هدیه ای که آقا نوید گرفته. به به! یعنی چیه؟»
بابا : «دیدی خانم ، دیدی؟ پولی را که برای قبض تلفن کنار گذاشته بودم ، از چنگم درآوردند و به بهانه تولد من رفتند برای خودشان هدیه خریدند.»
مامان : «اشکالی ندارد. بچه اند دیگر.
لااقل کارشان یک خوبی داشت. باعث شد که من هم یادم بیاید که امروز روز تولد شماست. تولدتان مبارک آقا.»
خیلی وقت است که هدیه ای نگرفته ام. یعنی راستش تا حالا هیچکس به من کادوی تولد نداده بود. دستتان درد نکند بچه ها خیلی زحمت کشیدید. راضی به زحمت نبودم...»
نوید : «بابا نمی آیی بازی؟
خیلی مزه دارد.»
بابا : «شما بفرمایید. تولد من مبارک تان باشد. امیدوارم از هدیه هایی که برای تولد من گرفته اید خوشتان آمده باشد.»
لباس شما آماده است!
سرنشینان سفینه آپولو که بر سطح ماه فرود آمدند ، نیاز به لباس ویژه ای داشتند تا بتوانند اکسیژن مورد نیاز خود را تأمین کنند. بر این اساس و بر پایه مطالعات زیادی که انجام شد ، لباسی برای فضانوردان تهیه شد که انان را در برابر ذرات کیهانی و دما حفاظت می کرد و اکسیژن مورد نیاز را هم
به آنها می رساند. تصویر اولین لباس فضایی را می بینید که توسط روس ها ساخته شده بود.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 378صفحه 12