مجله کودک 407 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 407 صفحه 15

نیامد. وقتی که برگشتن آقا طول کشید، برگشت و به داخل محوطه دستشویی سرکشی کرد. در آن جا با تعجب دید که آقا تِی را به دست گرفته و دارد کف دستشویی را تمیز میکند. حسید آقا چند لحظه ایستاد و نگاه کرد. هم نگران شد و هم خجالت کشید. زود به طرف اتاق خدمتکار رفت و او را صدا زد و گفت: «خواهر! بیا اینجا ببین آقا دارد چه کار میکند!» مرضیه خانم از اتاقش بیرون دوید و دنبال حسین آقا به طرف محوّطة دستشویی رفت. همین که آقا را در حال تِی کشیدن دید، لبش را گاز گرفت و زد پشت دستش و با حالتی خجالتزده گفت: «آقا! این چه کاری است؟ مرا خیلی شرمنده کردید! وای به من!» امام، به دستة تِی تکیه داد و با لبخند گفت: «نه! نباید خجالت بکشید. شما این جا را خوب تمیز کرده بودید. امّا ا ین حسین آقای ماست که باید بعد از این بیشتر دقت کند و رعایت حال شما را هم بکند تا برایتان کار و زحمت زیاد نشود!» حسین آقا با شرم سرش را پایین انداخت و گفت: «چشم!» دریافت کرد! بدون آنکه هزینهای برای انرژی مصرف شود. علاوه بر این چشمههای آبگرم مصارف درمانی زیادی هم دارند که بشر از گذشتههای دور با این خاصیت آشنا بوده است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 407صفحه 15