مجله کودک 421 صفحه 37
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 421 صفحه 37

-:" من می دانم. اما وقتی هر روز با هم از این جا می گذشتیم. من بدون تو چگونه .... - : چه چیزی ؟! -:" دوستی مان ... دوستی مان تا ابد خواهد ماند. -" بیا به زیارت امامزاده برویم ... - :" به قول شاعر کشورتان " آب در یک قدمی است." -" ای خدا، ای امامزاده حتی اگر ما نگوییم تو می دانی که ... -:" ببین، به جای گریه کردن بیا از ته قلب دعا کنیم. " -" خدایا ما با مرزهای روی زمین کار نداریم اما مرز میان دل آدم ها را از بین ببر." -" ما مثل دانه های این تسبیح هستیم شاید کمی از هم دور شویم. اما در یک رشته ایم." - :" خدایا دل همه انسان ها را پر از نور کن." -:" زندگی سیبی است! این را همان شاعر خودتان گفته است." پگاه:" دیگر غمگین نیستم. چون می دانم تمام لحظه هایی که با هم بودیم برای همیشه توی دلم مانده است و می دانم دوستی من و تو هیچ وقت پایانی ندارد." - :" من هم قصه دوستی مان را برای تمام بچه های افغانستان خواهم گفت. شیر یک شیر فراری که از سر یک متنفر است. می خواهد به آفریقا برگردد. جری با او دوست می شود و به او کمک می کند. این شیر در فیلم ":جری و شیر" محصول 1950 به عنوان دوست تام ظاهر شد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 421صفحه 37