مجله کودک 482 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 482 صفحه 10

قصّههای زندگی امام خمینی رُبابه خانم این قصه را از قول خانم «رُبابه بافقی»، خدمتکار خانهی امام نقل میکنیم: «کبری خانم»، برای چند روز رفته بود مرخصی. او مسئول پذیرایی از امام بود. چون وظیفهی ما نسبت به آقا، جوری بود که بایستی درست انجام میشد و هیچ چیزی فرق نمیکرد، من خیلی نگران بودم که آیا میتوانم این کار را خوب و درست انجام بدهم یا نه! بعد از رفتن کبری خانم، من مشغول انجام وظایف او شدم. وقتی که پیش امام رفتم، سرش را بلند کرد و با مهربانی گفت: «ربابه! زحمت شما زیاد شده.» من گفتم: «این چه فرمایشیست سرباز نیروی امدادی آلمان- جبهه لایپزیک- سال 1944 کادر درمانی و امدادی ارتش آلمان از این پوشش در جنگ جهانی دوم استفاده میکرد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 482صفحه 10