مجله کودک 503 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 503 صفحه 4

یک خاطره، هزار پند شما بروید منزل خودتان و نگران نباشید در اوایل سال 1342 هجری شمسی در قم و در عصر روز شهادت حضرت امام صادق(ع) از طرف یکی از مراجع تقلید، جلسه روضهای برقرار شده بود. یکی از روحانیون در خاطرههای نقل میکند؛ من به آن مجلس روضه رفتم و دیدم که وضع مناسب نیست. کماندوهای رژیم شاه، اطراف محل برگزاری روضه نشسته بودند و مراقب حرکات همه بودند. همان جا یکدفعه این خبر پیچید که حضرت امام(س) قصد دارند به آنجا بیایند. من از آنجا به سرعت به منزل امام آمدم تا ایشان را از رفتن منصرف کنم. ابتدا از مرحوم حاج آقا مصطفی- رحمها... علیه- پرسیدم: «آیا امام قصد دارند به روضه بروند؟» ایشان فرمودند: «بله.» من در چارچوب در ایستادم تا اگر امام تصمیم گرفتند بروند، جلو ایشان را بگیرم. حتی حاضر شده بودم که اگر امام به درخواستم توجه نفرمایند، خودم را جلوی خودروی حامل ایشان بیندازم و نگذارم ایشان بروند. شاید کار خداوند بود در همان دقایق، یک رودخانه. امکان نداشت پیراهن کسی کثیف باشد. از کنار هر کدام از اهالی شرشرآباد که رد میشدی بوی صابون به دماغت میخورد. هرکس هم که میخواست به ده آنها بیاید باید لباس تمیز میپوشید.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 503صفحه 4