مجله کودک 514 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 514 صفحه 8

قصّه­های زندگی امام خمینی چای و صبحانه با دست امام خانم مرضیه حدیدهچی، خدمتکار مهربان و وفادار خانهی امام، تعریف میکند: شب اول که وارد دهکدهی «نوفِل لوشاتو» شدم، خیلی خوشحال بودم. چون قرار بود در خانهی امام خدمت کنم. از این که مرا برای کار در خانهی رهبر بزرگ انقلاب اسلامی انتخاب کرده بودند، احساس غرور میکردم و چنان ذوقزده بودم که تا نزدیک سحر خواب به چشمهایم راه پیدا نکرد. بعد از نماز صبح، برای چند دقیقهای خوابم برد. اما تازه چشمهایم گرم خواب شده بود که یکدفعه صدای استکان و نعلبکی به گوشم خورد. چشمهایم را باز کردم، بلند شدم نشستم و گوش دادم. صدا از سمت آشپزخانه میآمد. زود از جا پریدم و رفتم تا ببینم چه کسی آنجاست و دارد چه کار میکند. وقتی رسیدم به دریا اشاره میکرد، گفت: «هِی، نگاه کن! میبینی چه قدر صاف و آرام است؟ انگار باز م دلش خُرما میخواهد!»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 514صفحه 8