مجله کودک 210 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 210 صفحه 18

قصه­های قهرمانی (گوشه­ای از داستان زندگی پهلوان، عارف و شاعر بزرگ ایران؛ پوریای ولی) پهلوانِ عارف محمّد علی دهقانی قسمت سوم پهلوان هندی، که از حرف­های پوریا تعجّب کرده بود، برای چند لحظه به فکر فرو رفت و بعد گفت: ((اگر منظورِ تو از مصلحت این است که به خاطر جوانمردی از زمین خوردن و شکست من شرمنده می­شوی، باید بگویم که خیالت از جهت من راحت و آسوده باشد. چون من به استادی و پهلوانی خود در کُشتی اطمینان کامل دارم!)) پوریا گفت: ((نه، آن عُذر و مصلحتی که در ذهنِ من است، تو نیستی! بلکه کسی دیگر است! همان طور که گفتی، کُشتی ملاحظه بردار نیست و هر دو حریف باید سعی کنند تا پشت طرف مقابل را به خاک بمالند. امّا گاهی می­شود که برای همین اصل هم باید تفاوت قائل شد. به همین خاطر من از حقّ خودم برای حفظ برتریِ تو می­گذرم. در نتیجه تو می­توانی به دیار خودت بروی و بگویی: ((پهلوان پوریای ولی حاضر به کشتی گرفتنِ با من نشد.)) به این ترتیب مقامِ بلند جهان پهلوانی نصیب تو می­شود. اگر بخواهی، حتّی حاضرم این را بنویسم و مُهر کنم تا سَند و مدرک هم داشته باشی!)) پهلوان هندی با تعجّب بیشتر گفت: ((یعنی چه؟! چرا باید این کار را بکنم؟ من از هند تا خوارزم؟ رنج این سفر طولانی را به خود هموار کرده­ام تا با پهلوان پوریای ولی کُشتی بگیرم. مردم از من انتظار قدرت نمایی دارند، و من اطمینان دارم که در این مبارزه بر حریفِ خود پیروز خواهم شد!)) ----- نام اسلحه: 69MPI طول: 46 تا 67 سانتی متر وزن: سه کیلوگرم خشاب: 25 یا 32 فشنگ حداکثر برد: 100 متر برد موثر: 50 متر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 210صفحه 18