چکیده
تجدید نظر و ایجاد تحول در علوم انسانی موجود که صبغهای غربی دارد، از جمله موضوعاتی است که از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون با فراز و فرودهایی روبرو بوده است، در این میان، نکته قابل توجه آن است که علیرغم وجود دغدغه همیشگی، نه تنها تا به حال بررسی کارشناسانه کافی در نحوه برخورد و چگونگی تولید علوم انسانی منبعث و مطابق با اسلام صورت نگرفته، بلکه تلاش در جهت جمعآوری، تدوین و ارزیابی کارهای انجام شده نیز ضعیف بوده است.
تحقیق حاضر بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع و نیازهای کنونی موجود و با هدف ایجاد نگاهی عمیقتر به بررسی و عرضه طبقهبندی شده دیدگاههای مختلف صاحبنظران در باب جامعهشناسی اسلامی از چهار حیث «موضوع»، «روش»، «غایت» و «مبادی فلسفی» پرداخته است.
در این تحقیق، از روش اسنادی به عنوان روش گردآوری و از تکنیک تحلیل متن برای تحلیل دادهها استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه نیز آن دسته از اساتید جامعهشناسی دانشگاههای ایران بودند که در حوزه جامعهشناسی سخن گفته و موضعگیری مشخصی داشتهاند.
نتایج حاکی از آن است که در میان 10 صاحبنظر مورد بررسی که با ایده علوم انسانی اسلامی موافق بودهاند، 9 نفر از حیث «مبادی فلسفی» بر لزوم تحول در علوم اجتماعی موجود تأکید دارند؛ 7 نفر بر تحول علم از حیث «روش» تأکید نمودهاند. 5 نفر از اساتید بر ضرورت تحول در موضوع تأکید نمودهاند؛ و تحول در غایت نیز مورد توجه 4 تن از صاحبنظران قرار داشته است. شایان ذکر است که سنخبندی آنها در کنار دیگر مباحث موافقین اجتناب شده است.
پایان نامهسنخ بندی دیدگاههای مختلف در باب جامعه شناسی اسلامی در ایران پس از انقلابصفحه 1