فصل دوم
دولت و اقتصاد
منابع مالی و مخارج
وظایف و اختیارات اقتصادی دولت
سیاستهای اقتصادی دولت
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 23
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 24
1ـ2 منابع مالی و مخارج
1ـ1ـ2 انفال
تعلق اراضی خالص به دولت
]انفال][ مالیاتی است که از اراضی خراجیه می گیرد و آن اراضی کشورهایی است که دولت اسلامی آنها را فتح کرده و در آن وقت که فتح کرده آن اراضی آباد بودند یعنی افتاده و موات نبوده تمام اینگونه اراضی مال مسلمین است که باید در صلاح کشور و توده خرج شود دولت این اراضی را هر طور صلاحدید دست مردم می دهد به یک قرارداد معینی و آن را گرفته در مصالح کشور و توده صرف می کند و در حقیقت اینگونه اراضی از خالصجات دولت به شمار می رود زیرا عین املاک در تحت نظر دولت باید باشد و کسی حق خرید و فروش و نقل و انتقال دیگری در آنها ندارد.
این خالصجات دولتی یکی از درآمدهای مهمی است که برای اداره کردن کشور کافی بلکه زاید بر آن است و هر چه کشور اسلام فتوحاتش زیادتر شود و نیازمندی آن به بودجه بیشتر شود این درآمد هم دنبال آن زیادتر می شود هر کس از چگونگی و درآمد اراضی خراجیه بخواهد مطلع شود به تواریخ اسلام رجوع کند.(23)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 25
مالکیت به نحو تصرف
ظاهر آیات و روایات نشان دهندۀ آن است که انفال نیز ملکِ شخصیِ حضرت رسول و امامان بزرگوار ـ علیهم السلام ـ نیست، بلکه آنان در این اموال عمومی، مالکیت به نحو تصرّف دارند.(24)
* * *
در زمان غیبت انفال در اختیار ولی فقیه است
پس، در مورد انفال نیز همان احتمالات و فرضهایی که در مورد سهم امام گفتیم، همه ممکن است مطرح شود، و احتمال صحیح تر همان است که در آنجا بیانش گذشت. البتّه ولایت امام ـ علیه السلام ـ اقتضا دارد که، اگر مصلحت بداند، قسمتی از انفال را برای خود بردارد و از آن استفاده کند.
بنابراین، در زمان غیبت، در تمام اموری که امام معصوم در آنها حق ولایت دارد، فقیه دارای ولایت است. از جملۀ آنهاست: خمس [چه سهم امام باشد و چه سهم سادات]، انفال و آنچه که بدون لشکرکشی به دست مسلمانان رسیده و به «فی ء» موسوم است. تفصیل این مطلب در جای خود آمده است.(25)
* * *
2ـ1ـ2 مالیاتها
1ـ2ـ1ـ2 علت و نحوه وضع مالیات در اسلام
مالیات برای اداره کشور اسلامی
شرط اول برای نگهداری هر توده داشتن قانون مالی درستی است اکنون ببینیم کسانی که می گویند همۀ روی زمین باید زیر فرمان ما باشد آیا با این دستور من درآوردی خود چگونه می توانند یک تودۀ کوچک را اداره کنند).
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 26
البته اگر دستور دینی همین طور باشد که شما از پیش خود تراشیده به دین نسبت دادید یک کشور کوچک که هیچ این قانون یک شهر را هم نمی تواند اداره کند لکن ممکن است ما هم بگوییم قانون مالی انگلستان عبارت از این است که صد پنج از گوسفندها بگیرند و بدهند کشیشها مصرف کنند و با چنین قانون مالی نمی توان ادارۀ مملکت را چرخاند ولی این را از ما نمی پذیرند و ما به مجرد آنکه گفتیم سنجیده می گوییم کار درست نمی شود شما از قانون مالی اسلام هیچ اطلاعی ندارید چنانچه می بینیم.
ای بیخرد در زمان خلفای عباسی قریب پانصد سال قانون مالی اسلام تا اندازه ای عملی بود و یک مملکت پهناوری را می چرخاندند با آنکه سایر قوانین اسلامی و قانون مالی هم آنطور که باید عملی نبود ولی درآمد اراضی خراجیه را داشتند.
همین امروز که دولت دست خود را برای ادارۀ مالی پیش دیگران دراز کرده قانونی را که آنها برای کشور هر روز وضع می کنند و باز خراب می کنند مانند کودکانی که خانۀ گِلی درست کرده فوراً خراب می کنند می پذیرد بیایند کارشناسان بنشینند و بسنجند میان قانون مالی اسلام همین قانون صد بیست با شرایط مقرره ای که در قانون مدون است با قوانین آنها تا مطلب را خوب بفهمند و آنگاه بنشینند وأسف بخورند.(26)
* * *
رفع موانع تجارت
قانون مالی اسلام طوری وضع شده است که به تجارت و صناعت کشور به هیچ وجه آسیبی نمی رساند ولی قانون گمرک که گرفتن مالیات قبل از تجارت و منفعت است به صادرات و واردات کشور
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 27 زیانهای بسیار وارد می کند و بازار تجارت را سرد و سست می نماید پس قانون گمرک برای کشور لازم نیست که هیچ زیانهای فراوان هم دارد و باید این قانون را هر چه زودتر لغو کنند و تمام موانع سرحدی و مشکلات تجارت را از پیش پای توده بردارند تا کشور ترقیات مالی و تجاری کند، حالا صرف نظر از اینکه در اصل قانون چه زیانهایی است و در اجرای آن امروز چه فسادها و فجایعی است که همه می دانید، علاوه قانون اسلام مانند قوانین کشورها نیست که برای یک کشوربخصوص وضع شده باشد تا مالیات گمرکی و سرحدی داشته باشد، قانون اسلام می خواهد سرحدات را از جهان برچیند و یک کشور همگانی تشکیل دهد و تمام افراد بشر را در زیر یک پرچم و قانون اداره کند و این آدمخوریها و جنایتکاریهای بشر را می خواهد از جهان براندازد و چنین حکومتی مالیات سرحدی و گمرکی نباید داشته باشد، حکومت اسلام برای تربیتهای اخلاقی و ورزش روحی و حیات مادی و معنوی تمام عائلۀ بشری آمده است. با قومیت که از پندارهای جاهلانۀ بشر است بکلی طرف است، قانون اسلام عربی و فارسی و انگلیسی و فرانسوی ندارد. مرام اسلام توحید و تقوا است در هر کس بیشتر باشد به اسلام نزدیکتر است گرچه در افریقا باشد، (اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَالله ِ اَتْقیٰکُمْ) قانونگذار اینجا خداست و خدا با هیچ کس قومی ندارد و طرفدار هیچ طایفه ای بویژه نیست و با همۀ بشر به یک نظر بزرگ خدایی می نگرد و برای سعادت تودۀ بشر قانون و اسلام و قرآن فرستاده.(27)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 28
فلسفه قانون مالی در اسلام
و قانون مالی مثلاً در اسلام که برای ادارۀ کشور و احتیاج زندگانی مادی وضع شده به طوری وضع شده است که جنبۀ زندگانی معنوی در آن منظور است و کمک کاری به زندگانی معنوی می کند از این جهت در دادن بیشتر مالیاتها قصد تقرب به خدا که به واسطۀ آن زندگانی معنوی تأمین و روح انسانی بزرگ می شود شرط شده است.(28)
* * *
افزایش قانون مالی اسلام با پیشرفت مالیات
قانون مالی اسلام که اساس حیات کشور بر آن است چنانچه در پیشتر دیدیم به طوری وضع شده است که هرچه کشور اسلامی رو به ترقی گذارد مالیات آن به تضاعف ترقی می کند چنانچه از مراجعه به قانون خالصجات مطلب واضح می شود و یک همچو قانونی که چنین کشی دارد و خود دنبال احتیاجات بزرگ می شود قابل نسخ نیست بلکه برای همیشه و همۀ کشورها وضع شده است.(29)
* * *
نیاز حکومت، علت وضع مالیات
چون تشکیل حکومت و ادارؤ جامعه بودجه و مالیات می خواهد، شارع مقدس بودجه و انواع مالیاتش را نیز تعیین نموده است؛ مانند خراجات، خمس، زکات و غیره.(30)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 29
2ـ2ـ1ـ2 انواع مالیات و منابع درآمدی بیت المال
انواع مالیات اسلامی
در قانون اسلام چندین گونه مالیات است که بعضی از آنها به طور اجبار گرفته می شود و بعضی از آن به طور اختیار دریافت می شود که باید هر یک از آنها به طور اختصار تشریح شود آن مالیاتها که به طور اجبار گرفته می شود به دو گونه است یکی مالیات سالیانه و همیشگی است و آن در وقتی است که کشور در آرامش است و مورد تهاجم اجانب نیست یا انقلابی در داخل کشور نیست دویم مالیات به طور فوق العاده است و آن در وقت انقلاب خارجی یا داخلی است این مالیات که دراین موقع گرفته می شود میزان محدودی ندارد و مالیات غیر محدود باید آن را نامید زیرا بسته به نظر دولت اسلامی است و این چون مالیات غیر مستقیم است البته در وقتی گرفته می شود که مالیات مستقیم از عهدۀ جلوگیری از انقلاب کشور برنیاید در این موقع دولت هر قدر احتیاج داشت از مردم می گیرد اگر صلاح دانست به عنوان قرض و الاّ به عنوان مالیات غیر مستقیم و فوق العاده به مقدار نیازمندی کشور و البته از روی تقسیم عادلانه دریافت آن انجام می گیرد حتی اگر نیازمند به گرفتن تمام اموال توده شد زاید به مقدار ضرورت را از آنها می گیرد و برای استقلال کشور اسلامی خرج می کند چنانچه در این موقع تمام افراد توده به عنوان نظام اجباری باید در جبهه های جنگی حاضر شوند و برای استقلال کشور اسلامی فداکاری کنند و اما مالیات مستقیم که برای ادارۀ داخلۀ کشور و هزینه های احتیاطی و مصالح کشوری و لشکری به طور اجبار باید توده به دولت بدهد چند گونه است.(31)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 30
خراجیه
[ خراجیه] مالیاتی است که از اراضی خراجیه می گیرد و آن اراضی کشورهایی است که دولت اسلامی آنها را فتح کرده و در آن وقت که فتح کرده آن اراضی آباد بودند یعنی افتاده و موات نبوده تمام اینگونه اراضی مال مسلمین است که باید در صلاح کشور و توده خرج شود دولت این اراضی را هر طور صلاحدید دست مردم می دهد به یک قرارداد معینی و آن را گرفته در مصالح کشور و توده صرف می کند و در حقیقت اینگونه اراضی از خالصجات دولت به شمار می رود زیرا عین املاک در تحت نظر دولت باید باشد و کسی حق خرید و فروش و نقل و انتقال دیگری در آنها ندارد.
این خالصجات دولتی یکی از درآمدهای مهمی است که برای اداره کردن کشور کافی بلکه زاید بر آن است و هر چه کشور اسلام فتوحاتش زیادتر شود و نیازمندی آن به بودجه بیشتر شود این درآمد هم دنبال آن زیادتر می شود هر کس از چگونگی و درآمد اراضی خراجیه بخواهد مطلع شود به تواریخ اسلام رجوع کند.(32)
* * *
جزیه
از مالیاتهای اسلام جزیه است که آن مالیات بر نفوس و بر اراضی است که از اهل ذمه گرفته می شود هر طور و هرقدر که دولت مقتضی بداند این هم یکی از مالیاتهای اسلامی است.(33)
* * *
زکات
مالیات جنس است که به نام زکات اسم برده می شود این مالیات
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 31
خیلی سنگین نیست و قانون در اینجا مراعات حال طبقۀ کشاورز و بی بضاعت را که بیشتر این مالیات به آنها تعلق می گیرد کرده و مراعات رنجهایی که در کشاورزی کشیده می شود نیز کرده در مواردی صد ده و در مواردی صد پنج قرار داده و برای زراعتهایی که برای تربیت آن رنج بسیار باید کشید مانند برنج کاری و پنبه کاری و امثال اینها اصلاً قرار نداده و برای مالکین نیز همان عشر و نیم عشر قرار داده برای اینکه به آنها مالیات صد بیست نیز تحمیل شده و آنها در حقیقت از همین زراعت که زارع صد پنج یا صد ده می دهد آنها صد بیست و پنج یا سی می دهند به طوری که در قانون مذکور است با همه حال این مالیات هم خیلی مهم است و باید دولت ثبت املاک را به طور دقیق بکند و در موقع جمع مالیات وزارت مالیه موظف است در هر جا مأمورینی داشته باشد با شرایطی که در قانون است برای ضبط این مالیات و دهندۀ این مالیات حق دارد خود جنس را بدهد و حق دارد قیمت آن را بدهد.(34)
* * *
ارث بلا وارث
از درآمدهای دولت که به طور اجبار گرفته می شود ارث کسانی است که بمیرند و وارث نداشته باشند چه مسلم باشد و چه کافر حربی یا ذمی هر یک از اینها مردند و وارث نداشتند کلیۀ اموال آنها ضبط دولت می شود و در مصالح توده و کشور خرج می شود. اینها مالیاتهای اجباری است که اگر ادارۀ تبلیغات اسلامی به طوری که در قانون تبلیغات مدون است جریان پیدا کند توده در تأدیۀ این مالیاتها خود با چهرۀ گشاده اقدام می کند و دولت نیازمند
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 32
به اجبار نمی شود و یکی از این همه خیانتکاریها که در تأدیۀ مالیات کنونی کشور می شود در آن نخواهد شد و دولت اسلامی برای مأمورین وزارت مالیه شرایطی مقرر کرده که این خیانتها واقع نخواهد شد.(35)
* * *
خمس
هر کس از قانون اسلام کم و بیش خبری داشته باشد دروغهای شاخدار این بیخردان خائن را می داند لکن ما در اینجا باید یکان یکان حرفهای بیخردانۀ او را که از روی لجاج و دشمنی به دین اسلام نوشته بیاوریم و خطاها و دروغ پردازیهای او را روشن کنیم.
می گوید (دین امروز ما می گوید پول مالیات حرام است و گرفتنش ظلم است و دادنش اعانت بر ظلم و باید به جای آن زکات و خمس گرفت اما زکات از نُه چیز باید گرفته شود طلا و نقره تا آخر و اما خمس را از ارباح تجارت و صناعت می توان گرفت ولی مصرفش نصف سهم امام است که باید داد به مجتهد و او هم یا باید بدهد به سادات یا به ملایان دیگر یا به شخص امینی بسپارد و یا به زیر خاک امانت گذارد تا امام زمان بیاید بردارد و نصف دیگرش هم یکباره مال سادات است).
ما که می گوییم این بیخرد یا به هیچ وجه از قانون اسلام خبر ندارد و یا بیهوده می خواهد تهمتهایی بزند و خرابکاری بار آورد باور کنید اینجا اولاً مالیات اسلام را منحصر کرده به خمس و زکات با آنکه چندین گونه مالیات دیگر دارد که برای ادارۀ کشور کافی است که مهم آنها خالصجات دولتی است که کم دولتی اینقدر خالصه دارد و دیگر آنکه خمس را هم منحصر کرده به ارباح
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 33 تجارت و صناعت در صورتی که خمس از کلیۀ درآمدها به هر عنوانی باشد گرفته می شود که یکی از آنها ارباح مکاسب است و شاید در باب این مالیات اهمیت معادن مانند معدن نفت همین طلای سیاه از همه بیشتر باشد و این بیخرد از قلم انداخته و باید معلوم باشد که اگر دولت اسلامی خود معدنی استخراج کرد یکسره مال دولت می شود.
اینکه می گوییم خمس در صورتی است که غیر از دولت کسی دیگر استخراج کند و دیگر آنکه مصرفش را منحصر کرده به سادات و ملاها با آنکه مصرف مهم این مالیات هنگفت مصالح کشور است و سادات چیز دار یا قوه دار از آن یک دینار نباید ببرند فقط سادات فقیر بینوا که نه قدرت کسب دارند و نه قوۀ کار به مقدار ادارۀ زندگی از آن می برند و ملاها هم برای آنکه از کارمندان ادارۀ تبلیغات هستند به قدر مخارج اقتصادی هر کدام از خود بضاعتی ندارند از آن می برند و شما همه می دانید که قانون مالیات اسلامی امروز در کشور عملی نیست و دولت با این وضع نمی تواند این مالیات را به طوری که در قانون اسلام است بگیرد و به مصرفهایی که در قانون است برساند جملۀ کلام آنکه تشکیلات امروزی هیچ یک تشکیلات دولت اسلامی نیست اگر یک روز زمامداران بیدار شدند و خوبیهای تشکیلات اسلامی را فهمیدند آن وقت خواهند فهمید که بودجۀ کشور اسلامی در چه پایه و سایر تشکیلاتش بر چه اساس است.(36)
* * *
برنج مشمول خمس است
و اما اینکه گفتید مازندران که زراعت آنها فقط برنج است از چه
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 34
مالیات بدهند؟ می گوییم اما مالکین مازندران مشمول مالیات صد بیست و اقسام دیگر مالیاتها هستند پس حتی برنج هم مشمول مالیات صد بیست است نسبت بیشتر مالکین که مالکین عمده و مورد استفادۀ دولتند.(37)
* * *
برنج و زکات
و اما طبقۀ کشاورز: اگر کسی جزئی اطلاع از کشت برنج و رنجهایی که این طبقۀ بیچارۀ رنجبر از موقع کشت تا موقع برداشت محصول تحمل می نمایند داشته باشد تصدیق می کند که وضع مالیات بر این طبقۀ رنجبر از قانون عدل و انصاف بیرون است. شما یک برنج حاضر کرده می بینید دیگر نمی دانید که این برنج یکدفعه باید در زمینهایی کشت شود پس از آن باید زمینهایی را مهیا کنند و نشای برنج را با دست دانه دانه به زمین بنشانند آن هم زمینی که حتماً باید تازه از آن آب افتاده باشد و باید گِل باشد. این عمل نشاء را زنهای رنجبر مازندران و گیلان باید انجام دهند. پس از آن دست کم دو مرتبه باید وجین شود آن هم در چنین زمین گل آلود باید حتماً انجام بگیرد بعد از چیدن هم دسته دسته باید برنج را به طورهایی با رنج فراوان ببندند و در اتاقهایی مسقف، آنها را در چوب بست قرار دهند و به آتش آنها را خشک کنند و آنگاه شلتوک را تهیه کرده پس از آن با آبدنگ از پوست در آورند و برای سفید کردن آن نیز رنجها ببرند از این جهت می توان گفت لغت برنج (به رنج) بوده یعنی باید به رنج و زحمت تهیه شود پس وضع مالیات بر یک همچه تودۀ رنجبر که تمام اعاشۀ شب و روزی آنها نیز از این محصول منحصر است قانون خردمندانه است یا آنکه از
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 35
بیدادگریها و ستمکاریهاست. قانون اسلام با آنکه مالیاتهای بسیار فراوان دارد لکن به طوری عاقلانه و عادلانه وضع شده است که برای هیچ طبقه ای تولید زحمت نمی کند و در این قانون مراعات طبقۀ رنجبر به طور کافی شده است.(38)
* * *
مکاسب مشمول خمس هستند
و اما شهرهای تجاری مانند تهران و شهرهای صنعتی مالیات از همه بیشتر می دهند زیرا آنها از همه بیشتر مشمول مالیات صد بیست هستند تنها اگر مالیات شهرستان تهران را حساب کنیم خواهید دانست که مالیات اسلامی چه مالیات مهم هنگفتی است و در عین حال اگر تشکیلات اسلامی پا بر جا شود و ادارۀ تبلیغات کشور به جریان بیفتد کم کسی است که از زیر بار مالیات شانه تهی کند و از قانون تخلف کند لکن شماها چون با اسلام و قوانین آن سر و کاری ندارید و نمی خواهید هم داشته باشید این سخنان به گوشتان نمی رود و به اشکال بی مورد بر می خورید.(39)
* * *
جزیه درآمد فوق العاده
از طرفی، «جزیه»، که بر «اهل ذمه» مقرر شده، و «خراج» که از اراضی کشاورزی وسیعی گرفته می شود، درآمد فوق العاده ای را به وجود می آورد. مقرر شدن چنین مالیاتهایی دلالت دارد بر اینکه حاکمی و حکومتی لازم است. وظیفؤ حاکم و والی است که بر«اهل ذمه» بر حسب استطاعت مالی و درآمدشان مالیات سرانه ببندد؛ یا از مزارع و مواشی آنها مالیات متناسب بگیرد. همچنین،
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 36
خراج یعنی مالیات بر اراضی وسیعی را که «مال الله» و در تصرف دولت اسلامی است، جمع آوری کند. این کار مستلزم تشکیلات منظم و حساب و کتاب و تدبیر و مصلحت اندیشی است؛ و با هرج و مرج انجام شدنی نیست. این به عهدؤ متصدیان حکومت اسلامی است که چنین مالیاتهایی را به اندازه و به تناسب و طبق مصلحت تعیین کرده؛ سپس جمع آوری کنند، و به مصرف مصالح مسلمین برسانند.(40)
* * *
3ـ2ـ1ـ2 مخارج بیت المال
تألیف قلوب
جمیع طوایف مسلمانان اتفاق دارند در اینکه یکی از مصرفهای زکات (المؤلفة قلوبهم) است یعنی برای جلب قلوب کفار یک سهم از زکات را می توان به آنها داد و همه اتفاق دارند که این حکم در اسلام بود تا پیغمبر از دنیا رفت و پیغمبر این سهم را می داد و این حکم را ابوبکر به امر عمر اسقاط کرد و تاکنون حکم اسقاط بین سنیان برقرار است که می گویند اگر کسی زکات را به این مصرف رساند ذمه اش بری نمی شود.(41)
* * *
تحقیق مصالح کشور
ما در بیان مصرف مالیاتهای کشور اسلام گفتیم که گرفتن مالیات و خصوصاً مالیات صد بیست که خمس نامیده می شود برای مصالح کشور و توده است و این بیخرد از روی جهالت چنین دروغی می گوید: ادارۀ کشور اسلامی در زمان پیغمبر اسلام و خلفا به
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 37
همین بودجه بوده است با آنکه قانون مالیات به طور کلی در زمان خلفا عملی نبوده و اینکه می گوید کارخانۀ گداسازی است از روی بیخردی است پیشتر گفتیم که خمس را به ساداتی که قوۀ بدنی یا قدرت مالی داشته باشند نباید داد بلکه باید فقرای از کار نشسته را به مقدار مخارج متعارف آنها هرطور دولت صلاح دانست اداره کند و این برانداختن اساس گدائی است که کشور اسلام مراعات آن را کرده و اگر قانون اسلام جریان پیدا کند چه راجع به مالیات صد بیست و چه در بارۀ زکات یکسره تخم گدایی از جهان برداشته می شود. دولت اسلام موظف است که کسانی را که قوۀ کار دارند به کار وادار کند از روی اجبار و کسانی را که از پا افتاده و عاجزند و راه درآمدی هم ندارند خود به هر طور صلاح دانست آنها را اداره نماید و با این جریان گدائی زیاد می شود یا از جهان بر می افتد. اکنون شماها یا از قانون بیخبرید یا برای بی آبرویی به دینداران دروغ می بندید چاره چیست.(42)
* * *
مصارف ناصحیح مالیات
توده ای که دید مالیات این کشور خرج یک دسته خیابانگرد و شهوت پرست می شود و بیت المال تأمین پارکها و اتومبیلهای شخصی را می کند توقع دارید با روی گشاده و چهرۀ باز مالیات را روی دست گرفته تقدیم مأمورین دولت کنند؟ مردم همۀ اینها را شناخته و همۀ معایب را دیدند دیگر نمی توان آنها را با نام عظمت کشور و استقلال وطن و پاره ای از این الفاظ فریبنده گول زد که بدون چون و چرا هر چه به دست می آورند بدهند دیگران به کیسه بزنند و بانکهای امریکا را پر کنند باید فکر نوی بکنید و حیلۀ
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 38
تازه ای به کار بیندازید و از راه دیگری توده را اغفال نمایید.(43)
* * *
خمس متعلق به دولت اسلامی است
شک نیست که این مال، مخصوص سادات است و باید در راه رفع نیاز آنان مصرف شود، امّا نه به این معنا که آنان مالک تمام سه سهم هستند، چرا که بدیهی است شرط لازم برای گرفتن آن از سوی سادات، فقر و نیازمندی است. و منظور از فقر این است که درآمدِ شخص از مخارج متعارف سالانه اش کمتر باشد. به عبارت دیگر، برعهدۀ والی وحاکم اسلامی است که مخارج سالانۀ سادات را، از کلّ سه سهم بپردازد. حال، پس از آنکه والی مخارج سادات را تأمین کرد، اگر باز هم از آن سه سهم چیزی باقی ماند، این در اختیار والی است. ولی اگر از مخارج آنان کمتر بود، باز برعهدۀ والی است که کمبود آن را از بقیۀ بیت المال بپردازد. چنان که دلیل روایی نیز بر این مطلب دلالت دارد و تردیدی نیست که نصف خمس به مقدار بسیار زیادی از نیاز سادات بیشتر است و اضافه می آید.
پیشتر اشاره کرده ایم که قراردادن خمس در جمیع غنایمِ جنگی و فوایدِ کسب، خود دلیل آن است که اسلام دارای دولت و حکومتی است، و از این رو، به منظور رفع گرفتاریها و مشکلات حکومت پرداخت خمس را مقرّر کرده است. و هرگز این امر، تنها برای رفع نیاز سادات نبوده است، چرا که نصف خمسِ یکی از بازارهای بزرگ مسلمانان برای این امر بسنده است. بلکه خمس برای رفع تمام مشکلاتی است که رهبر حکومت اسلامی با آنها دست به گریبان است و رفع نیاز سادات از آن جمله می باشد.(44)
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 39
رفع گرفتاریها و مشکلات دولت
مقدار مازاد بر مخارج سالانۀ سادات، که به خود حاکم برمی گردد، برای رفع گرفتاریها و مشکلات دولت و حکومت اسلامی است.(45)
* * *
حاکم اسلامی مسئول تقسیم زکات
همان گونه که امر تقسیم زکات نیز در هر زمان به عهدۀ حاکم اسلامی آن زمان است و او، بنابر مصالحی که تشخیص می دهد، آن را در مصارف ویژۀ آن خرج می کند.(46)
* * *
تمام خمس متعلق به بیت المال است
خلاصۀ کلام آنکه، هر کس در مفاد آیه و روایات مربوط به آن اندیشه کند، درمی یابد که تمام سهام خمس متعلّق به بیت المال است و حاکم حقّ تصرّف در آن را دارد، و نظر حاکم، که مبتنی بر مصلحت تمام مسلمانان است، لازم الاجراست. از سوی دیگر، برعهدۀ حاکم است که از سهم سادات زندگی سه گروه یاد شده را، بر حسب تشخیص خود، تأمین نماید.(47)
* * *
مالیات برای تشکیل حکومت اسلامی
مالیاتهایی که اسلام مقرر داشته و طرح بودجه ای که ریخته نشان می دهد تنها برای سد رمق فقرا و سادات فقیر نیست؛ بلکه برای تشکیل حکومت و تامین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است:
مثلاً «خمس» یکی از درآمدهای هنگفتی است که به بیت المال
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 40
می ریزد و یکی از اقلام بودجه را تشکیل می دهد. طبق مذهب ما، از تمام منافع کشاورزی، تجارت، منابع زیرزمینی و روی زمینی، و به طور کلی از کلیؤ منافع و عواید، به طرز عادلانه ای [خمس] گرفته می شود. به طوری که از سبزی فروش درب این مسجد تا کسی که به کشتیرانی اشتغال دارد، یا معدن استخراج می کند، همه را شامل می شود. این اشخاص باید خمس اضافه بر درآمد را پس از صرف مخارج متعارف خود به حاکم اسلام بپردازند تا به بیت المال وارد شود. بدیهی است درآمد به این عظمت برای ادارؤ کشور اسلامی و رفع همؤ احتیاجات مالی آن است. هرگاه خمسِ درآمد کشورهای اسلام، یا تمام دنیا را ـ اگر تحت نظام اسلام درآید ـ حساب کنیم، معلوم می شود منظور از وضع چنین مالیاتی فقط رفع احتیاج سید و روحانی نیست؛ بلکه قضیه مهمتر از اینهاست. منظور رفع نیاز مالی تشکیلات بزرگ حکومتی است. اگر حکومت اسلامی تحقق پیدا کند، باید با همین مالیاتهایی که داریم، یعنی خمس و زکات ـ که البته مالیات اخیر زیاد نیست ـ جزیه و «خراجات» (یا مالیات بر اراضی ملی کشاورزی) اداره شود.(48)
* * *
مالیات برای انجام خدمات عمومی
سادات کی به چنین بودجه ای احتیاج دارند؟ خمسِ درآمد بازار بغداد برای سادات و تمام حوزه های علمیه و تمام فقرای مسلمین کافی است تا چه رسد به بازار تهران و بازار اسلامبول و بازار قاهره و دیگر بازارها. تعیین بودجه ای به این هنگفتی دلالت دارد بر اینکه منظور تشکیل حکومت و ادارؤ کشور است. برای عمدؤ حوایج مردم و انجام خدمات عمومی، اعم از بهداشتی و فرهنگی
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 41
و دفاعی و عمرانی، قرار داده شده است. مخصوصاً با ترتیبی که اسلام برای جمع آوری و نگهداری و مصرف آن تعیین کرده: که هیچ گونه حیف و میلی در خزانؤ عمومی واقع نشود؛ و رئیس دولت و همؤ والیان و متصدیان خدمات عمومی، یعنی اعضای دولت، هیچ گونه امتیازی در استفاده از درآمد و اموال عمومی بر افراد عادی ندارند؛ بلکه سهم مساوی می برند.(49)
* * *
نباید خمس را به عمال ظلم داد
مسأله 2801ـ کسانی که با لباس اهل علم، در این مؤسسات که به اشارۀ دولت جائر تأسیس شده است وارد شوند، لازم است مسلمانان و متدینین از آنها اعراض کنند و با آنها معاشرت نکنند، و آنها محکوم به عدم عدالت هستند و نماز جماعت با آنها جایز نیست، و طلاق در محضر آنها باطل است، و سهم مبارک امام علیه السلام و سهم سادات عظام را نباید به آنها بدهند، و اگر دادند از ذمّۀ آنها ساقط نمی شود، و اگر اهل منبر هستند لازم است آنها را دعوت برای منبر نکنند، و در مجالسی که این قبیل اشخاص از طرف دولت جائر برای ترویج باطل و تشریح برنامه های خلاف اسلام منبر می روند شرکت نکنند.(50)
* * *
4ـ2ـ1ـ2 فرار مالیاتی
ظلم و اجحاف زمینۀ فرار مالیاتی
مردم اگر ببینند کارمندان دولت و مأمورین شهربانی و ارتش مملکت هر کدام به نوبۀ خود وظیفۀ اخلاقی خود را انجام
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 42 می دهند آنها احتیاجات اداری توده را با معقولیت رفع می کنند واینها حفظ جان و مالشان را از دزد و غارتگر می نمایند و حفظ انتظامات داخلی کشور را می کنند و اینان عظمت کشور را تأمین و حفظ تعدیات اجانب را می کنند اگر تمام بشر جمع شود که زیان به خزانۀ مملکتی بزند ممکن نیست از این راه بتواند زیانی وارد کند چطور ممکن است تاجر در مقابل حفظ چند میلیون ثروت خود سالی چند صد تومان ندهد یا کشاورز در مقابل حفظ جان و مال و ناموس خود از سالی چند کیلو گندم یا چند تومان پول خودداری کند شما یک همچو دولت که کارمندانش به وظیفۀ قانونی کشور رفتار کنند نشان بدهید تا مالیات را مردم از روی خوشنودی و رضایت بدهند و کسی هم نتواند حرفی بزند و اگر بزند به سخن او ارجی نگذارند لکن وقتی مردم می بینند حاصل دسترنج آنها در بانکهای اروپا و امریکا جمع می شود برای معدودی دزد خیانتکار به کشور که چند روزی کرسی وزارت را به حیله بازی اشغال کردند می خواهید مالیات را دو دستی تقدیم کنند وقتی ملت دید مالیات دولت عوض آنکه در ساز و برگ ارتش کشور خرج شود در جیب چند نفر سرلشکر و سرهنگ می رود تا آنجا که از هفت هزار و ده شاهی حقوق ماهیانۀ یک سرباز نمی گذرند و به جای دادن حقوق به چند شلاق و فحش و گرفتن امضای چکی برگذار می شود باز می خواهید مردم به خزانۀ دولت زیان نرسانند.
وقتی توده دید پاسبانهای شهربانی که باید حافظ امنیت شهر باشند در هر کوچه و خیابانی به جان مردم ریخته به نامهای مختلف آنها را سر و کیسه می کنند و مرکز شهربانی محل دسته بندی دزدها شده است باز می خواهید خزانۀ دولت یعنی جیب دزدها و خیانتکارها را پر کنند.(51)
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 43
راه جلب نظر مردم برای پرداخت مالیات
لکن حکومتها خودشان را جدا ندانند از مردم. رؤسا اینطور نباشد که بروند هرکس در هر جایی یک ریاستی داشت بخواهد اعمال قدرت بکند؛ اعمال ریاست بکند؛ مردم را پایینتر بداند؛ با مردم رفتاری بکند که رفتار یک مثلاً زورمند خیلی کذا است با دیگران. اسباب این می شود که مردم از آن جدا بشوند؛ مردم مالیات ندهند، فرار کنند از مالیات. دو دفتر داشته باشند! الآن کراراً از من سؤال شده است که ما در زمان طاغوت دو تا دفتر داشتیم ـ خوب حالا آنی که به ما گفتند، دو تا دفتر ـ یک دفتر بود که به دسترس مأمورین می گذاشتیم. این غیر آن بود که ما داشتیم. حالا چه بکنیم؟ ما گفتیم نه، حالا دیگر شما از خودتان می دانید دیگر. اینها برای این است که از آن طرف زور و ارعاب و فشار؛ از آن طرف هم ملت نمی تواند اینقدر بپذیرد، از این جهت، آن هم هر قدر بتواند تخلف می کند، بتواند علناً تخلف می کند، چنانکه اخیراً کرد. اگر نتواند ـ اینطورند خوب ـ در خفا تخلف می کند. هرچه بتواند از مال دولت برمی دارد. این باید یک سرمشقی باشد برای دولتها، برای ادارات، برای همه جا، که مردم را از خودشان جدا نکنند. مردم از خودشان بدانند. مردم هم آنها را از خود بدانند. اینها را هم مردم از خود بدانند. اگر یک همچو تفاهمی بین دولت و ملت پیدا شد، این دولت متکی به ملت است و سقوط ندارد؛ این دیگر قابل سقوط نیست.
من امیدوارم که بشود ان شاءالله . یک صبغۀ اسلامی پیدا بکند. یک شبیهی؛ یک قدری شباهت به حکومت اسلام باشد. و اگر باشد ـ امیدواریم که بشود همه اش، اما هر چه بتوانیم، اگر بشود، یک مملکت آرامی که هیچ کس به این فکر نیست که به دیگری تعدی بکند. نه دولت به ملت؛ نه ملت به دولت. و مردم هم از روی
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 44
رضا و رغبت مالیاتی که برای حفظ خودشان است، برای حفظ سرحدات خودشان است، برای خودشان با رضا و رغبت می دهند. ـ هر کسی ـ فرض کنید که یک کسی گوسفند دارد، ده هزار گوسفند دارد، اگر یک نفر بیاید بگوید من اینها را حفاظت می کنم، خوب، بداند این امین است و حفظ می کند، این از روی رضا و رغبت به او اجرت می دهد، چیز می دهد که حفظش کند. یک کسی که خودش نمی تواند حفظ کند، آن اشخاصی که بیایند بگویند ما حفظش می کنیم، خودش از روی رضا و رغبت به او پول می دهد. خوب، یک مملکتی است که مردم که نمی توانند این مملکت را اداره بکنند و حالا که نمی توانند اداره کنند، خوب یک طایفه ای باید اداره کنند؛ سرحداتش را حفظ کنند؛ جهات دیگرش درست بشود. خوب، یک همچنین مملکتی مملکت خود مردم است، و دولت می خواهد حفاظت کند آن را، انتظامات را ایجاد کند، شهرداری می خواهد شهر را آباد کند، دولت می خواهد راهها را درست بکند، و این چیزی است که مال خود مردم است و به دسترس خود مردم، برای خود مردم دارد انجام می دهد، وقتی اینطور شد، خود مردم با رضا و رغبت ـ دیگر دو دفتر هم درست نمی کنند! ـ می دهند برای اصلاح امورشان. و اگر یک دغل هم پیدا بشود، آن وقت کم می شود. اینطور نیست که همه باشند.(52)
30 / 3 / 58
* * *
عملکرد ناصواب و عملکرد صحیح مأموران مالیات
مقصود عرضم این است که حتی رؤسای مالیه ـ وقتی که در آن وقت که من بچه بودم و در آن طرفها بودم ـ رئیس مالیه اش هم حرّاص بود نسبت به مردم آنها را چه می کرد، و از ژاندارمری مثلاً
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 45
چه می کرد، از مردم به زور چیز می گرفت. به زور! نه اینکه همان مالیات را؛ مالیات و «قُلُق»، به اصطلاح آن وقت. که مالیات می گرفت؛ و مأمور هم «قُلُّق» می خواهد. و آنجا هم باید برود، وقتی که وارد می شود باید آن کسی که به او وارد شد، کدخدای ده، چه بکند برایش؛ و چی برایش بیاورد. چه مصیبتهایی مردم داشتند از دست همین کسانی که به عنوان مأموریت چه، مأمور مالیه بود؛ چه، مأمور حکومت بود؛ هر چی بود. مأمورین هم وقتی می رفتند مردم را عذاب می کردند و آنطور نبود که حضرت امیر دستور می دهد که بروید صدا کنید آن آدمهایی که هستند، برای زکات صدا کنید، بگویید که ـ به حسب روایت ـ که زکاتتان را داده اید یا نداده اید؟ اگر گفتند داده ایم، برگردید بیایید. و آنها هم تخلف نمی کردند. وقتی یک حکومت آنطور شد و مردم در مقابل خدا مسئول شدند و خداوند را شاهد دیدند، آنها هم تخلف نمی کردند و آنها هم مالیاتی را که باید بدهند می دادند؛ زکات را می دادند؛ خمس را می دادند.(53)
30 / 3 / 58
* * *
5ـ2ـ1ـ2 بیت المال در زمان غیبت
گرفتن وجوه شرعی و مالیات طبق مقررات خاص
بنابر آنچه گفتیم، کلّیّه امور مربوط به حکومت و سیاست که برای پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ مقرّر شده، در مورد فقیه عادل نیز مقرّر است. و عقلاً نیز نمی توان فرقی میان این دو قائل شد. زیرا حاکم اسلامی ـ هر کس که باشد ـ اجراکنندۀ احکام شریعت و برپادارندۀ حدود و قوانین الهی و گیرندۀ مالیاتهای اسلامی و مصرف کنندۀ آن در راه مصالح مسلمانان است. پس، اگر پیامبر ـ
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 46
صلّی الله علیه و آله ـ و امام ـ علیه السلام ـ ، شخص زانی را صد تازیانه می زده اند، فقیه نیز، در مقام حکومت، همین حکم را اجرا می کند؛ و همان گونه که پیامبر و ائمه ـ علیهم السلام ـ وجوه شرعی را، بر طبق مقرّرات خاصّی، از مردم می گرفته اند، فقها نیز به همان ترتیب عمل می کنند؛ و بالاخره، اینان، هر جا و هر زمان که مصالح مسلمانان اقتضا کند، در حدود اختیارات خود، احکامی صادر می کنند که همگان باید از ایشان پیروی کنند.(54)
* * *
اخذ و مصرف مالیات برعهدۀ فقیه جامع الشرایط
با توجّه به مطالبی که پیشتر ذکر شد، مبنی بر اینکه اسلام باید دارای تشکیلات اجرایی و سیستم حکومتی با تمامت شئون آن باشد، دیگر تردیدی نمی ماند که فقیه، هیچ گاه نمی تواند دژ استوار اسلام باشد ـ چنان که به دژ محکم پیرامون شهرها تشبیه شده است ـ مگر آنکه حافظ تمام ابعاد و شئون مختلف اسلام، از بسط عدالت و اجرای حدود الهی گرفته تا حفظ ثغور کشورهای اسلامی و گرفتن خراج و مالیات و مصرف کردن آن در راه مصالح مسلمانان و تعیین والیان و فرمانداران در نواحی مختلف کشور باشد؛ و اگر چنین نباشد، نمی توان اسلام را، تنها، بیان احکام دانست و بس.
آری، می توان گفت که اسلام عبارت است از یک نظام حکومتی با همۀ شئون و ابعاد آن؛ که در این صورت، احکام اسلامی، همانا قوانین آن نظام حکومتی است و در واقع یکی از شئون آن محسوب می شود. اصولاً، احکام، مطلوبیّت ذاتی ندارند، بلکه وسایل و ادواتی هستند که جهت اجرای صحیح
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 47
اهداف حکومت اسلامی و گسترش قسط و عدالت در جامعه به کار می روند.(55)
* * *
موارد مصرف اموال در اختیار فقیه
با سلام، کلیۀ وجوه و اموال مجهول المالک بلاصاحب، ارث بلا وارث و اموالی که بابت تخمیس و خروج از ذمه و اجرای اصل 49 قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولی فقیه است، در اختیار آقایان حجج اسلام مهدی کروبی و حسن صانعی ـ دامت افاضاتهما ـ قرار می گیرد. آقایان از طرف اینجانب وکیل می باشند تا به هرگونه صلاح می دانند در تمامی ابعاد فروش، نگهداری و ادارۀ آنها اقدام نمایند. بدیهی است اگر مایل باشند می توانند قسمتی از این اختیارات را در اختیار وزارت امور اقتصاد و دارایی، قراردهند.
از آقایان می خواهم که دقت کامل کنند تا کلیۀ درآمدهای حاصله را هر چه بهتر در موارد مقررۀ شرعیه صرف نمایند و در حد توان به بنیاد شهید، بنیاد 15 خرداد، بنیاد مسکن، کمیتۀ امداد، سازمان بهزیستی، طرح شهید رجایی و بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی و موارد دیگر مورد نظرشان کمک نمایند و در تمامی موارد، امور شرعیه به دقت مراعات گردد. توفیق جنابعالی و آقایان را در خدمت به خانوادۀ شهدا، جانبازان و مفقودین و اسرا و مستضعفین آرزومندیم.(56)
6 / 2 / 68
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 48
2ـ2 وظایف و اختیارات اقتصادی دولت
1ـ2ـ2 عدالت اجتماعی و توزیع ثروتها
1ـ1ـ2ـ2 اجرای عدالت،مهمترین ویژگی و وظیفۀ حکومت اسلامی
دریافت مالیات به طور عادلانه
در قانون اسلام چندین گونه مالیات است که بعضی از آنها به طور اجبار گرفته می شود و بعضی از آن به طور اختیار دریافت می شود که باید هر یک از آنها به طور اختصار تشریح شود آن مالیاتها که به طور اجبار گرفته می شود به دو گونه است یکی مالیات سالیانه و همیشگی است و آن در وقتی است که کشور در آرامش است و مورد تهاجم اجانب نیست یا انقلابی در داخل کشور نیست دویم مالیات به طور فوق العاده است و آن در وقت انقلاب خارجی یا داخلی است این مالیات که دراین موقع گرفته می شود میزان محدودی ندارد و مالیات غیر محدود باید آن را نامید زیرا بسته به نظر دولت اسلامی است و این چون مالیات غیر مستقیم است البته در وقتی گرفته می شود که مالیات مستقیم از عهدۀ جلوگیری از انقلاب کشور برنیاید در این موقع دولت هر قدر احتیاج داشت از مردم می گیرد اگر صلاح دانست به عنوان قرض و الاّ به عنوان مالیات غیر مستقیم و فوق العاده به مقدار نیازمندی کشور و البته از روی تقسیم عادلانه دریافت آن انجام می گیرد حتی اگر نیازمند به گرفتن تمام اموال توده شد زاید به مقدار ضرورت را از آنها می گیرد و برای استقلال کشور اسلامی خرج می کند چنانچه در این موقع تمام افراد توده به عنوان نظام اجباری باید در جبهه های جنگی حاضر شوند و برای استقلال کشور اسلامی فداکاری کنند و اما مالیات مستقیم که برای ادارۀ داخلۀ کشور و هزینه های احتیاطی و مصالح کشوری و لشکری به طور اجبار باید توده به دولت بدهد چند گونه است.(57)
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 49
توجه به قشر آسیب پذیر
کسانی هستند که ادارۀ زندگانی خود را نمی توانند بچرخانند نه مال به قدر اعاشۀ یک سال دارند و نه قوۀ کسب و کار و صنعت دارند اینها فقرا و مساکینی هستند که به واسطۀ پیری یا نقصان اعضا، از کار افتاده باشند دولت باید هر طور صلاح می داند آنها را اداره کند یا دارالعجزه تشکیل دهد و یا کوپن بین آنها پخش کند و از طرف وزارت اقتصاد خبازخانه هایی تشکیل شود و آنها را به طور مناسب آبرومندانه از حیث خوراک و پوشاک اداره کند و یا آنکه به خود آنها مخارج سالیانه بدهد که خود را اداره کنند و در این جهت سادات و غیر سادات فرق ندارند. آری از بعضی جهات دیگر قانون میان اینها فرق گذاشته که عمدۀ آن دو چیز است یکی آنکه به سادات فقیر عاجز نباید بیشتر از خرج یک سال بدهند و اگر زیاده به آنها داده شد خود آنها موظفند که به صندوق دولت برگردانند. لکن فقرای غیر سادات را می توان بیشتر از مخارج یک سال هم داد بلکه می توان آنها را غنی کرد و شاید این سختگیری به سادات برای آن باشد که اشکالتراشهای فضول گمان نکنند قانون اسلام طرفداری از سادات را کرده اکنون کسانی که از قانون هیچ اطلاع ندارند و کورکورانه می گویند پیغمبر اسلام برای اولاد خود راه دخل و گدایی باز کرده تقصیر کیست سادات یا غیر سادات اگر از خود چیزی داشته باشند و بتوانند خرج خود را در آورند دولت باید آنها را به کار وادارد به طور اجبار و از صندوق دولت به آنها نباید چیزی بدهد و این قانون مقدس اگر عملی شود تخم گدایی از کشور برچیده می شود نه آنکه گدایی راه می افتد.
فرق دیگر که میان سادات و غیر سادات است آن است که سادات از مالیات صد بیست که آن را خمس می گویند باید ببرند و فقرای دیگر از مالیات زکاتی باید ببرند این یکی از مصارف بودجه
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 50
است و از برای گیرنده شرایطی است یکی از آنها آن است که مالیات را در راه تخلف از قانون کشور خرج نکند که در این صورت از صندوق دولت به او چیزی نمی توان داد بلکه اگر به طور آشکارا از قانون اسلام متخلف است گرچه پول دولت را در آن راه خرج نکند باز مشکل است مال دولت را به مصرف او رساندن.(58)
* * *
اقامۀ حکومتی عدل گستر
بنابراین، بر تمام مسلمانان و پیشاپیش آنان بر علمای روحانی و طلاّب حوزه های علمیّۀ اسلامی واجب است که علیه سمپاشیهای دشمنان اسلام، به هر وسیلۀ ممکن، قیام کنند، تا اینکه بر همگان آشکار شود که اسلام برای اقامۀ حکومتی عدل گستر آمده است. چه، در این آیین، قوانین مربوط به امور مالی، از قبیل مالیات و بیت المال و شیوۀ جمع آوری مالیات از همۀ اقشار و طبقات جامعه، به طرز عادلانه ای تدوین و تنظیم شده است.(59)
* * *
احکام و وسایل گسترش حق و عدالت در جامعه
با توجّه به مطالبی که پیشتر ذکر شد، مبنی بر اینکه اسلام باید دارای تشکیلات اجرایی و سیستم حکومتی با تمامت شئون آن باشد، دیگر تردیدی نمی ماند که فقیه، هیچ گاه نمی تواند دژ استوار اسلام باشد ـ چنان که به دژ محکم پیرامون شهرها تشبیه شده است ـ مگر آنکه حافظ تمام ابعاد و شئون مختلف اسلام، از بسط عدالت و اجرای حدود الهی گرفته تا حفظ ثغور کشورهای
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 51
امر به معروف، کوششی برای توزیع عادلانۀ ثروتهای جامعه
اسلامی و گرفتن خراج و مالیات و مصرف کردن آن در راه مصالح مسلمانان و تعیین والیان و فرمانداران در نواحی مختلف کشور باشد؛ و اگر چنین نباشد، نمی توان اسلام را، تنها، بیان احکام دانست و بس.
آری، می توان گفت که اسلام عبارت است از یک نظام حکومتی با همۀ شئون و ابعاد آن؛ که در این صورت، احکام اسلامی، همانا قوانین آن نظام حکومتی است و در واقع یکی از شئون آن محسوب می شود. اصولاً، احکام، مطلوبیت ذاتی ندارند، بلکه وسایل و ادواتی هستند که جهت اجرای صحیح اهداف حکومت اسلامی و گسترش قسط و عدالت در جامعه به کار می روند.(60)
* * *
خدا از امر به معروف و نهی از منکر شروع می کند، و نخست این را واجب می شمارد زیرا می داند که اگر امر به معروف و نهی از منکر انجام بگیرد و در جامعه برقرار شود، همؤ واجبات، از آسان گرفته تا مشکل، همگی برقرار خواهد شد. و آن بدین سبب است که امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از دعوت به اسلام؛ (یعنی جهاد اعتقادی خارجی) به اضافؤ بازگرداندن حقوق ستمدیدگان به ایشان؛ و مخالفت و مبارزه با ستمگران (داخلی)؛ و کوشش برای اینکه ثروتهای عمومی و درآمد جنگی طبق قانون عادلانؤ اسلام توزیع شود، و صدقات(زکات و همؤ مالیاتهای الزامی یا داوطلبانه) از موارد صحیح و واجب آن جمع آوری و گرفته شود، و هم در موارد شرعی و صحیح آن به مصرف
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 52
برسد.(61)
* * *
تعدیل ثروت، صلاح جامعه
مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست.(62)
24 / 11 / 56
* * *
ضبط ثروتهای به ناحق تصرف شده
سؤال: ]زمینهایی که گرفته اند، به مالکان قدیمی اش برگردانیده خواهد شد؟][
جواب: مسلماً نه، درست همین مالکان در طول سالها درآمدهایی را روی هم انباشته بودند، بی آنکه مقررات اسلام را در خصوص توزیع آنها اجرا نمایند. بدین ترتیب ثروتی را که حق جامعه بوده و باید به جامعه برسد در نزد خود نگه داشته و برخلاف قوانین اسلامی عمل کرده اند و ثروتمند شده اند. بنابراین اگر ما به قدرت و حکومت برسیم، ثروتهایی که این مالکان به ناحق متصرف شده اند، ضبط خواهیم کرد و بر اساس حق و انصاف، مجدداً میان محتاجان توزیع خواهیم کرد.
در خصوص صنعتی کردن مملکت، کاملاً با این امر موافقیم ولی ما خواستار یک صنعت ملی و مستقل هستیم که در اقتصاد مملکت ادغام شده و همراه با کشاورزی در خدمت مردم قرار گیرد، نه یک صنعت وابسته به خارج بر اساس مونتاژ؛ نظیر
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 53
صنعتی که فعلاً در ایران مستقر ساخته اند. سیاست شاه از لحاظ صنعتی و کشاورزی، مملکت ما را به نفع قدرتهای استعماری به صورت یک جامعۀ مصرفی درآورده است.(63)
4 / 2 / 57
* * *
عدم باز پس دادن املاک گرفته شده از گردن کلفت ها
خیال نکنید که این املاکی که حالا از این گردن کلفتها گرفته شده است، حکومت اسلامی می آید و می گوید نه اینها را بدهید به خودشان. یکی یکی را می آید می نشاند حساب از آنها می کشد: شماها مالیات دولت اسلام را باید بدهید؛ و هفتاد سال، صد سال، خودتان، پدرتان، جدتان نداده؛ اگر حساب بکنیم، زاید بر این املاکی که شما دارید، جواهراتتان را هم از شما می گیریم؛ پولهای بانکی تان را هم از شما می گیریم برای اینکه شما بدهکار هستید به دولت. وقتی املاک ملی شد، یعنی مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعیت لازم دارد، کشاورز لازم دارد. نمی خواهد کشاورزی را مثل حالا بکند که دستش پیش اسرائیل و امریکا دراز باشد که تخم مرغ بده ـ نمی دانم ـ جوجه بده ـ نمی دانم ـ گندم بده، جو بده! می خواهند یک مملکتی باشد که همه چیز از خودش باشد. همه چیز دارد مملکت ما؛ نه این است که ندارد، همه چیز دارد. مملکت ماکشاورزی اش، یک ناحیه اش برای یک مملکت کافی است. از بین برد این آدم کشاورزی ما را. دامداری ما را از بین برد برای اینکه مراتع ما را به غیر داد ـ عرض می کنم که ـ همه چیز ما را به باد فنا دادند. ما می خواهیم یک مملکتی باشد مال خودمان باشد.(64)
20 / 9 / 57
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 54
احقاق حقوق مستمندان
اگر احکام اسلام پیاده بشود، مستضعفین به حقوق خودشان می رسند؛ تمام اقشار ملت به حقوق حقۀ خودشان می رسند؛ ظلم و جور و ستم ریشه کن می شود. در جمهوری اسلامی زورگویی نیست، در جمهوری اسلامی ستم نیست، در جمهوری اسلامی آزادی است، استقلال است. همۀ اقشار ملت در جمهوری اسلامی باید در رفاه باشند. در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان می رسند. در جمهوری اسلامی عدل اسلامی جریان پیدا می کند، عدالت الهی بر تمام ملت، سایه می افکند آن چیزهایی که در طاغوت بود در جمهوری اسلامی نیست.(65)
21 / 1 / 58
* * *
ایجاد فاصله بین فقیر و غنی نه منطقی است نه انصاف
این معنا در امروز دیگر عملی نیست که یک دسته ای آن بالاها باشند و همۀ چیزهایی را که بخواهند، به طور اعلی تحقق پیدا بکند؛ پارکها و اتومبیل ها و بساط. یک دسته هم این زاغه نشین ها باشند که اطراف تهران اند، و می بینید آنها را. این نمی شود، این نه منطق اسلامی دارد، نه منطق انصافی دارد، نه صحیح است.(66)
15 / 4 / 58
* * *
توجه به مستضعفین
و من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خدای نخواسته یک وقت در متن اسلام انفجار پیدا بشود ـ یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزی واقع می شد، خوب، می گفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها می گفتیم که ان شاءالله اسلام اگر تحقق پیدا بکند،
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 55 کارها ان شاءالله درست می شود، و حالا هم همان معنا را می گوییم، یک وقت این است که در اسلام خدای نخواسته یک یأسی پیدا بشود، برای خاطر اینکه ما نتوانیم این اشخاص فاسد را بِکشیم یک قدری پایین، و این مستضعفین را یک قدری بالا و به هم نزدیکشان بکنیم ـ اگر یک انفجاری پیدا بشود با یأس از اسلام، هیچ قدرتی نمی تواند خاموشش کند. و این خطری است برای این طبقه ای که به فکر نیستند. من به آنها نصیحت کردم. حالا هم به همۀ کسانی که دارای اموال زیاد هستند نصیحت می کنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته این جمعیت مأیوس بشوند، انفجار در آنها پیدا بشود، همۀ شما و همۀ ما از بین خواهیم رفت. باید فکری بنشینید بکنید خودتان، خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر می کنیم، اینطور نیست که ما فکر نکنیم. ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل می کنیم.
من در نجف هم که بودم، در مصاحبه ای که از لوموند آمدند کردند، گفتم به آنها که وضعمان چه جوری است. خودمان از اینهایی که دارای کذا و کذا هستند حساب می کشیم و حسابهایشان را رسیدگی می کنیم. اسلام اینطور نیست که همچو اجازه بدهد که این دسته آنطور، و آن دسته آنطور، ابداً اسلام همچو اجازه ای نداده. اینها باید حسابهایشان کشیده بشود، اینها اصلاً حساب نداشتند با اسلام. رباخوارها باید حسابشان کشیده بشود در موقعش، البته حالا هم می کنند، اما باید به طور صحیح بشود. در هر صورت، شما متوجه باشید به اینکه ما می دانیم این گرفتاریها را. و من می دانم که در بعضی از جاها [چه می شود].(67)
3 / 8 / 58
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 56
2ـ1ـ2ـ2 حکومت اسلامی حکومت عدالت است
زمامدار باید عالم به قانون و عادل باشد
اکنون، سزاوار است بگوییم که چون حکومت اسلامی، حکومتی مبتنی بر قانون است، آن هم فقط قانون الهی، که برای اجرای احکام و بسط عدالت در سراسر جهان مقرّر شده است، زمامدار این حکومت، ناگزیر، باید دو صفت مهمّ را که اساس یک حکومت الهی است دارا باشد، و ممکن نیست یک حکومت مبتنی بر قانون تحقّق یابد مگر آنکه رهبر و زمامدار آن واجد این دو صفت باشد:
1) علم به قانون
2) عدالت.(68)
* * *
اخذ مالیات براساس موازین
چون حکومت اسلام حکومت قانون است، قانون شناسان، و از آن بالاتر دین شناسان، یعنی فقها، باید متصدی آن باشند. ایشان هستند که بر تمام امور اجرایی و اداری و برنامه ریزی کشور مراقبت دارند. فقها در اجرای احکام الهی امین هستند. در اخذ مالیات، حفظ مرزها، اجرای حدود امینند. نباید بگذارند قوانین اسلام معطل بماند، یا در اجرای آن کم و زیاد شود. اگر فقیه بخواهد شخص زانی را حد بزند، با همان ترتیب خاص که معین شده باید بیاورد در میان مردم و صد تازیانه بزند. حق ندارد یک تازیانه اضافه بزند، یا ناسزا بگوید، یک سیلی بزند، یا یک روز او را حبس کند. همچنین اگر به اخذ مالیات پرداخت، باید روی موازین اسلام، یعنی بر وفق قانون اسلام عمل کند. حق ندارد یک شاهی اضافه بگیرد. نباید بگذارد در بیت المال هرج و مرج واقع
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 57
شود، و یک شاهی ضایع گردد.(69)
* * *
3ـ1ـ2ـ2 اجرای عدالت هدف انقلاب اسلامی ایران
اجرای عدالت اجتماعی
ما می خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رأی مردم، و موافق حکم خدا. آن چیزی که موافق با ارادۀ خداست موافق میل مردم هم هست. مردم مسلمانند، الهی هستند، وقتی ببینند عدالت را می خواهد اجرا بکند. خدا می خواهد عدالت در بین مردم اجرا بشود. خدا می خواهد که به حال این ضعفا و طبقۀ سوم یک فکری بشود نه مثل حالا که همۀ قدرتها را روی هم گذاشتند، یک عده ای می خورند تا تُخَمه می کنند، یک عده ای از گرسنگی ریختند اطراف تهران، و نه آب دارند و نه برق دارند و نه نان دارند و نه چیزی دارند. می خواهد عدالت باشد!
بله، اینها هی صدای عدالت اجتماعی و احکام مبین اسلام ]را ][ می گویند؛ این حرفها را می زنند اما ادعاست. می آیند در مقابل ملت و توبه می کنند لکن فریب است این! فریب نباید بخورد این ملت و نمی خورد. «تا حالا ما اشتباه کرده بودیم و از این به بعد دیگر اشتباه نمی کنیم»! کی همچو التزامی داده که شما اشتباه نکنید. اشتباه که نبوده، عمداً این مال ملت را دادید به امریکا و شوروی خورده است! عمدی است این کارها، اشتباهی نیست. می دانید دارید چه می کنید عالِم عامِد! با همۀ توجه به اینکه این مالْ مالِ ملت است و این امریکا دشمن این ملت است، و این مالِ ملت را به این دشمنِ ملت مجانی دادید. شما عالِمید نه اینکه اشتباه بوده! بعد از این هم همین کارها را می کنید، و ممکن است
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 58
که بعد از این باز بیایید بگویید من اشتباه کردم! شما اشتباه نکردید؛ شما عمداً مال این ملت را به دیگران دادید برخلاف مصلحت ملت.
و ما یک حکومتی می خواهیم که روی مصالح این ملت کار بکند... یک دولتی تشکیل بدهیم؛ دولتش مشکل نیست؛ خیال می کنند اینها که ما از آسمان می خواهیم یک دولتی بیاوریم؛ نخیر تویِ همین زمین اشخاصی هستند که می توانند به عدالت رفتار کنند؛ اشخاصی هستند که شریف هستند. در همین زمین، در همین ایران، در همین خارج، در همین داخل، ما داریم اشخاصی که اینها می توانند اداره بکنند مملکتشان را؛ می توانند که عدالت کنند بین مردم؛ می توانند مردم را به عدالت وادار کنند؛ می توانند تنظیم کنند امور مملکت را ـ نه به این اختلاف و این به هم خوردگی که الآن هست؛ می توانند اقتصاد مملکت را مهار کنند.(70)
21 / 8 / 57
* * *
4ـ1ـ2ـ2 عدالت بین مناطق، اقوام و اقلیتها
رفتار عادلانه با ارامنه
سؤال: [شما طی بیاناتتان فرمودید که حکومت جمهوری اسلامی بنا خواهید کرد. آیا ممکن است بفرمایید موقعیت ارامنه در حکومت اسلامی آینده چگونه خواهد بود؟ با در نظر گرفتن اینکه ارامنه مسیحی هستند؟]
جواب: بله؛ ارامنه که در آنجا هستند سابقه دارند و همیشه اینها وضعشان مثل سایر مردم بوده که در ایران بودند و مشغول زراعت و کسب و کارند. بعدها هم آنها از همۀ آزادیها بهره مند خواهند بود و با آنها با کمال عدالت رفتار خواهد شد.(71)
16 / 10 / 57
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 59
ترجیح ندادن طبقه ای بر طبقۀ دیگر
اسلام طبقه ای را بر طبقۀ دیگر ترجیح نداده است. اسلام گرایش مادیگری ندارد. اسلام تمام طبقات را مساوی دانسته است؛ فقط به تقوا مردم را بر دیگری ترجیح داده است.(72)
26 / 2 / 58
* * *
رفتار عدالت گونه با همۀ اقشار
برنامۀ دولت اسلامی آن است که همۀ بشر به سعادت برسند؛ و همه در کنار هم به طور سلامت و رفاه زندگی کنند. اسلام با همۀ کشورهایی که در جهان هستند می خواهد که دوست باشد؛ دولت اسلامی با همۀ ملتها و با همۀ دولتها می خواهد که تفاهم و ارتباط صحیح داشته باشد؛ در صورتی که آنها متقابلاً احترام دولت اسلامی را مراعات کنند.
برنامۀ جمهوری اسلامی این است که یک دولتی به وجود بیاید که با همۀ قشرها به عدالت رفتار کند؛ و امتیاز بین قشرها ندهد، مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند. ما اگر موفق بشویم و جمهوری اسلامی را با محتوای اسلام پیاده کنیم و یک حکومت اسلامی به تمام معنا در ایران بپا کنیم، این الگو خواهد شد از برای همۀ کشورها که معنی دمکراسی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنای طرحی بدون حقیقت، و معنی آزادی را به آن معنای حقیقی، نه به آن معنایی که برای اغفال دیگران است.(73)
23 / 4 / 58
* * *
فرق نگذاشتن مابین فقیر و غنی، کرد و ترک و لر...
اسلام برنامه اش این است که مابین فقیر و غنی و نمی دانم، کُرد و ترک و لُر و اینها فرق نگذارد. همه برادر و همه برابر، و برای همه
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 60
است. و شما باز همین نهضتی را که دارید، نهضت اسلامی، با همان نیت اسلامی و نهضت اسلامیش ادامه بدهید و امیدوارم که موفق بشویم به اینکه این جمهوری اسلامی را آن طوری که اسلام می خواهد ما پیاده کنیم. و اگر چنانچه آن طور بشود، مطمئن باشید که برای همه قشرها رفاه هست؛ هم در اینجا، و هم در آن طرف.(74)
18 / 6 / 58
* * *
اعطای حقوق اقلیتها براساس قوانین
اقلیتها یک وقت گفته می شود به اقلیتهای مذهبی که در ایران این اقلیتها هست. آنها با سایر افراد ایران در همه چیز مشترک و حقوقشان به حسب قوانین داده می شود. و در حکومت اسلامی آنها در رفاه و آسایش و آزادی هستند.(75)
26 / 9 / 58
* * *
حاکم حق ندارد به یک منطقه توجه بیشتری بکند
اگر یک همچو حکومت اسلامی که در آرزوی ماست، آمال ماست، آمال اسلام است، آمال ائمۀ اسلام و خلفای اسلام از اول بوده است، اگر یک همچو حکومتی پیدا بشود، من مطمئنم که این صحبتهای حق من و حق تو از بین خواهد رفت. برای اینکه همه یک روال اند. همه یک جور حق دارند. حق ندارد حاکم و ولیّ امر در وقت، یک ناحیه را بیشتر به آن توجه بکند تا ناحیۀ دیگر. حق ندارد یک طرف از کشور را زیادتر از طرف دیگر کشور آباد کند. حق ندارد حتی یک جایی را کمتر از جای دیگر فرض کنید که خیابان کشی کند یا اسفالت کند. اگر یک همچو حکومتی که آرزوی
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 61
ماست پیدا بشود، گمان نکنم که نه کرد و نه ترک و نه فارس و نه عرب ونه سایرین این مسائل را پیش بیاورند. این مسائل از اینجا پیش آمده است که دولتها اسلامی نبودند، اجحاف می کردند.(76)
26 / 9 / 58
* * *
محرومیت زدایی از روستاها
این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب می کند. این ایرانی بود که همسایه هایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش می شد و الاّ کجا چیز داشت، همه اش وابستگی، همه اش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الاّ شهرستان ها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و می خواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبخت ها باید با الاغ از این ور آن ور بروند مریض هایشان را ببرند بین راه هم بمیرند. دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همۀ اینها را آقایان نشسته اند توی خانه شان می گویند هیچی نشده است. چی چی می خواهید بشود؟(77)
25 / 5 / 62
* * *
ایران کشوری است که باید کشاورزی اش اساس همه کارها باشد.
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 62
رسیدگی به وضعیت روستاییان
آن عده ای که می گویند از نظر کشاورزی نمی شود خودکفا شد، اطلاع دقیق ندارند. روستاییان هم سعی کنند به شهرها نیایند و در روستاهای خود بمانند. چون آنها که نمی خواهند مثل بالا شهریهای ما زندگی کنند، پس در روستاها بمانند. ان شاءالله دولت به وضع آنها رسیدگی می نماید. ان شاءالله جهادسازندگی بتواند محرومیتهایی را که روستاییان دارند بتدریج رفع نماید.(78)
28 / 9 / 62
* * *
5ـ1ـ2ـ2 عدالت اجتماعی علت بعثت و هدف انبیاء
ایجاد عدالت اجتماعی
پیغمبرها تاریخشان معلوم است، اینها آمده اند که بسیج کنند این مستمندان را که بروند و این غارتگرها را سر جای خودشان بنشانند، و عدالت اجتماعی درست کنند.(79)
5 / 4 / 58
* * *
زحمات انبیا برای اجرای عدالت اجتماعی
اینها از همان ریشه های شیطانند، اینها اولاد شیطانند. اینها همان وسوسه های شیطانی را می کنند. اینهایی که وارد می شوند در مزارع، وارد می شوند در کارخانه ها و جوانها را از کار باز می دارند، به اعتصاب وا می دارند، اینها همان از ریشه های شیطانند. آن در باطن ما هست. ما را نمی گذارد که جهاد بکنیم. اینها هم در ظاهر اینها را نمی گذارند جهاد بکنند. باید شیطانها را بشناسید. تا نشناسید نمی توانید دفاع کنید از خودتان. شیطان خودتان را بشناسید. شیطان باطن خودتان را بشناسید. شیطانهای خارجی را هم بشناسید، تا بتوانید با آنها جهاد کنید. شیطان باطنی انسان خود
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 63
آدم است. خود انسان. آن نفسیت انسان. آن هواهای انسان. اینها قشرهای شیطانی است در انسان. جنود شیطانند اینها. آن را تا نشناسد انسان نمی تواند با آن مجاهده بکند. این انسانهایی هم که شیطانهایی هستند که مانع از این هستند که این اسلام تحقق پیدا بکند در اینجا، و یک رژیم انسانی ـ اسلامی پیدا بشود. آن رژیمی که انبیا می خواستند، آن رژیمی که اولیای خدا می خواستند، همه زحمتهایشان برای این بود که انسان درست کنند. انسان که درست بشود رژیم حکومتی اش هم درست می شود. چیزهای دیگرش هم همه چیز درست می شود. همۀ زحمت انبیا برای این بود که یک عدالت اجتماعی درست بکنند برای بشر در اجتماع، و یک عدالت باطنی درست کنند برای انسان در انفراد. زحمتهای انبیا برای این بود. اینها زحمتهای انبیا را می خواهند هدر بدهند.
شما جوانها که ایستادید و با مشت محکم جمهوری اسلامی را خواستید، شما خواستید که اسلام رژیم این کشور باشد. شما کوشش کردید که اسلام باشد. اینها کوشش می کنند که نباشد. اینها جنود شیطانند. باید آنها را بشناسید تا بتوانید دفاع کنید. دفعشان کنید و هستند اینها. تا انسان هست همین مسائل هست.(80)
2 / 10 / 58
* * *
قیام به قسط
ما فردی بالاتر از خود انبیا نداریم. ما فردی بالاتر از ائمه نداریم ـ علیهم السلام ـ این فردها خودشان را فدا می کردند برای جامعه. خدای تبارک و تعالی می فرماید که انبیا را ما فرستادیم، بینات به آنها دادیم، آیات به آنها دادیم، میزان برایشان دادیم و فرستادیم لِیَقوُمَ النّٰاسُ بِالْقِسْطِ؛ غایت این است که مردم قیام به قسط بکنند،
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 64
عدالت اجتماعی در بین مردم باشد، ظلمها از بین برود، ستمگریها از بین برود، ضعفا به آنها رسیدگی بشود، قیام به قسط بشود. دنبالش هم می فرماید: وَ اَنْزَلْنَا الْحَدید. تناسبِ این چیست؟ تناسب این است که با حدید باید اینها انجام بگیرد؛ با بینات، با میزان و با حدید. فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ؛ یعنی، اگر شخصی یا گروهی بخواهند یک جامعه را تباه کنند، یک حکومتی را که حکومت عدل است، تباه کنند، با بینات با آنها باید صحبت کرد. نشنیدند، با موازین، موازین عقلی صحبت کرد. نشنیدند با حدید.(81)
18 / 6 / 60
* * *
اصلاح جامعه توسط انبیاء
تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همۀ آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْط، باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند. جانها را دادند، مالها را دادند، زحمتها کشیدند. نمی شود گفت پیغمبر یک شب وروز راحت خوابیده باشد. تمام زمان عمرش صرف این شد که با هر ترتیبی که می شود، با قرآن، با احادیث خودش، با کلمات خودش، با موعظه های خودش، ]جامعه رااصلاح کند.][ وقتی که می بیند نمی شود این، با شمشیر، با شمشیر می زند.(82)
18 / 6 / 60
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 65
بسط عدالت اجتماعی و جلوگیری از ظلم و جور
و اما طایفۀ دوم که نقشۀ موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می دانند. باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام، عبادی ـ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای جهان لکن با انگیزۀ بسط عدالت اجتماعی. و خلفای اول اسلامی حکومتهای وسیع داشته اند و حکومت علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ نیز با همان انگیزه، به طور وسیعتر و گسترده تر از واضحات تاریخ است. و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده؛ و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بسیارند.
... و آنچه گفته شده و می شود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز می کردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسف آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و باز کردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نموده اند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند. و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامۀ عدالت اجتماعی، همان است که مثل سلیمان بن داوود و پیامبر عظیم الشأن اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اوصیای بزرگوارش برای آن کوشش
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 66
می کردند؛ از بزرگترین واجبات و اقامۀ آن از والاترین عبادات است، چنانچه سیاست سالم که در این حکومتها بوده از امور لازمه است. باید ملت بیدار و هوشیار ایران با دید اسلامی این توطئه ها را خنثی نمایند. و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند و دست شیاطین توطئه گر را قطع نمایند.(83)
15 / 3 / 68
* * *
2ـ2ـ2 رفاه عمومی
1ـ2ـ2ـ2 رسیدگی و حمایت از محرومان و مستضعفان
1ـ1ـ2ـ2ـ2 رسیدگی به مستضعفان در ماهیت اسلام است
تعهد علمای اسلام و عدم سکوت در مقابل سیری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان
علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه کنند؛ و نگذارند عدؤ کثیری گرسنه و محروم باشند، و در کنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند. امیرالمومنین(ع) می فرماید من حکومت را به این علت قبول کردم که خداوند تبارک و تعالی از علمای اسلام تعهد گرفته و آنها را ملزم کرده که در مقابل پرخوری و غارتگری ستمگران و گرسنگی و محرومیت ستمدیدگان ساکت ننشینند و بیکار نایستند.(84)
* * *
پیاده کردن احکام اسلام موجب احقاق حق مستضعفین
اگر احکام اسلام پیاده بشود، مستضعفین به حقوق خودشان می رسند؛ تمام اقشار ملت به حقوق حقۀ خودشان می رسند؛ ظلم و جور و ستم ریشه کن می شود. در جمهوری اسلامی زورگویی
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 67
نیست، در جمهوری اسلامی ستم نیست، در جمهوری اسلامی آزادی است، استقلال است. همۀ اقشار ملت در جمهوری اسلامی باید در رفاه باشند. در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان می رسند. در جمهوری اسلامی عدل اسلامی جریان پیدا می کند، عدالت الهی بر تمام ملت، سایه می افکند آن چیزهایی که در طاغوت بود در جمهوری اسلامی نیست.(85)
21 / 1 / 58
* * *
توجه به کارمندان و کارگران و مستضعفین
این اموری که شما می خواهید همۀ قشرها می خواهند؛ اینطور نیست که محرومیت منحصر به شما باشد. من اعتقادم این است که از شما محرومتر ما زیاد در ایران داریم. شما باز یک کاری دارید، اشتغالی دارید؛ عدد کثیری ـ اجتماع کثیری ـ از مردم هستند که این کار را هم ندارند و اینها با بدبختی در یک زاغه ها زندگی می کنند. شما زاغه های اطراف تهران را یک سَری به آن بزنید؛ توجه کنید ببینید اینها چه جور زندگی می کنند. ما به فکر همه هستیم، دولت به فکر همه هست لکن مسئله، مسئلۀ آسانی نیست.
یک مملکت خراب، یک مملکت ویران، یک مملکتی که همۀ ذخایرش را به چپاول بردند حالا می خواهد تازه شروع کند، شروع به نوسازی. این شروع به نوسازی محتاج به وقت است؛ اینطور نیست که غفلت از حال مستمندان شده باشد و یا از حال کارگران شده باشد؛ خیر، ما همه به فکر شما هستیم. و ما ان شاءالله بعد از اینکه بتوانیم استقرار بدهیم جمهوری اسلامی را، اسلام در فکر کارمندان و در فکر کارگران و در فکر مستضعفین بیشتر است تا
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 68
فکر دیگری. شما مطمئن باشید که اگر ما توانستیم قدرت پیدا بکنیم و اسلام را به آنطور که هست پیاده بکنیم، برای همۀ شما و برای آنهایی که از شما خیلی بدتر هست زندگی شان، فکر خواهد شد.
الآن راجع به خانه؛ البته من می دانم که شما هم بسیاری تان خانه ندارید لکن این مطلب اختصاص به شما ندارد. شما زاغه نشینها را ببینید که اینها چه جور زندگی می کنند. اگر آنها را ببینید به حال آنها ترحم می کنید. البته باید برای همه خانه تهیه بشود، برای همه زندگی تهیه بشود، برای همه وضع کار به طور عادلانه تهیه بشود؛ و این محتاج به یک مهلتی است. نمی شود یک مملکتی که خراب شده است و همه چیزش به باد رفته است حالا یکدفعه ما صبح بکنیم و بهشت درست بشود، و این یک امری است نشدنی.(86)
27 / 1 / 58
* * *
کوشش برای رفاه طبقات محروم
وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تأثیر تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید، و به مالکیت و سرمایه های مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید، و به ملت اطمینان دهید تا سرمایه ها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خودکفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند.
و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت می کنم که ثروتهای عادلانۀ خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 69
روستاها و کارخانه ها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است.
و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خان خانی در رنج و زحمت بوده اند. و چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند. و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است. و از انصاف به دور است که یکی بی خانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.(87)
15 / 3 / 68
* * *
2ـ1ـ2ـ2ـ2 رسیدگی به مستضعفان اولویت و وظیفۀ دولت
بازگرداندن حقوق ستمدیدگان
خدا از امر به معروف و نهی از منکر شروع می کند، و نخست این را واجب می شمارد زیرا می داند که اگر امر به معروف و نهی از منکر انجام بگیرد و در جامعه برقرار شود، همؤ واجبات، از آسان گرفته تا مشکل، همگی برقرار خواهد شد. و آن بدین سبب است که امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از دعوت به اسلام؛ (یعنی جهاد اعتقادی خارجی) به اضافؤ بازگرداندن حقوق ستمدیدگان به ایشان؛ و مخالفت و مبارزه با ستمگران (داخلی)؛ و کوشش برای اینکه ثروتهای عمومی و درآمد جنگی طبق قانون عادلانۀ اسلام توزیع شود، و صدقات (زکات و همۀ مالیاتهای الزامی یا داوطلبانه) از موارد صحیح و واجب آن جمع آوری و گرفته شود، و هم در موارد شرعی و صحیح آن به مصرف برسد.(88)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 70
ارائه جواب مثبت به نیازهای مردم محروم
سؤال: [نسبت به مسائل اقتصادی و اینکه شاید برنامه نباشد، حضرتعالی درخواست بیرون رفتن شاه را از سلطنت دارید، آیا اگر شاه سلطنت را رها کرد و اوضاع اقتصادی به همین شکل باقی ماند، آیا وضع عوض شده است؟]
جواب: نه. اوضاع اقتصادی عوض خواهد شد و یک اقتصاد صحیح و سالم ما عرضه می کنیم و الآن اینها اقتصاد ما را ورشکست کرده و از بین برده اند. اینها خرجهایی کرده اند که خلاف مصلحت بوده است، دزدیهایی کرده اند که خیانت بوده است و برای حفظ خود به اشخاصی پولهایی بسیار گزاف داده است. ما تمام اینها را از بین می بریم و اطمینان داریم که دیگر اقتصادی عقب مانده نخواهیم داشت و به نیازهای مردم محروممان جواب مثبت خواهیم داد.(89)
21 / 8 / 57
* * *
تحقق اسلام واقعی، موجب سعادت و رفاه اقشار
شکرگزاری کنید برای این معنا؛ و این را حفظش کنید. این نهضت را حفظ کنید.
با حفظ این نهضت همه به پیش خواهیم رفت. و اسلام آنطوری که هست، نه آنطوری که برای ما خارجیها معرفی کردند و ما هم باورمان آمد، آنطوری که هست، آنطوری که صدر اسلام بود، آنطور در خارج ان شاءالله تحقق پیدا بکند: سعادت برای همۀ اقشار. سلامت برای همۀ اقشار. رفاه برای همۀ اقشار. تعدی هیچ ]نیست][ در دولت اسلامی. هیچ کس از حکومت نمی ترسد. برای اینکه حکومت کاری به مردم ندارد.(90)
30 / 2 / 58
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 71
رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام
اگر مقصد این بود که زاغه نشینها از زاغه نشینی بیرون بیایند و یک سر و سامانی پیدا بکنند، این هم ان شاءالله می شود و با همت همه باید بشود، لکن باز مقصد این نیست. مقصد این است که کشور ما یک کشور اسلامی باشد؛ کشور ما در تحت رهبری قرآن، تحت رهبری پیغمبراکرم و سایر اولیای عظام، اداره بشود. رفتن مستکبرین مقدمه است. رفاه مستضعفین یکی از مقاصد اسلام است.
رژیم اسلامی مثل رژیمهای، مکتبهای مادی نیست، مکتبهای مادی تمام همتشان این است که مرتع درست بشود! تمام همت این است که منزل داشته باشند؛ رفاه داشته باشند ـ آنهایی که راست می گویند ـ اسلام مقصدش بالاتر از اینهاست. مکتب اسلام یک مکتب مادی نیست؛ یک مکتب مادی ـ معنوی است. مادیت را در پناه معنویت، اسلام قبول دارد. معنویات، اخلاق، تهذیب نفس. اسلام برای تهذیب انسان آمده است؛ برای انسان سازی آمده است. همۀ مکتبهای توحیدی برای انسان سازی آمده اند. ما مکلفیم انسان بسازیم.(91)
8 / 3 / 58
* * *
صرف قلم و گفتار برای خدمت به مستضعفین
برادرهای عزیز من، برادرهای روشنفکر، برادران نویسنده و صاحب قلم، برادران دانشگاهی، دانشجویان محترم، روحانیان معظم، بازاریان محترم، کارگران عزیز، کارمندان محترم! بیایید به هم بپیوندیم. بیایید تمام قلمها و تمام قدمها و تمام گفتار ما بر منافع این قشر مستضعف باشد. نگذارید خون این شهیدان هدر برود. نگذارید زاغه نشینان ما باز ادامه بدهند به زاغه نشینی. نگذارید
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 72
ابرقدرتها باز به طمع بلعیدن ما بیفتند. نگذارید توطئه های ابرقدرتها و خائنین رشد پیدا کنند. ای قشرهای روشنفکر و ای قشرهای نویسنده! قلمها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. ای دانشمندان ما، ای دانشجویان ما، ای فرهنگیان ما، ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت کنید. شما بودید که این همه خدمت کردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران. نگذارید زحمات خودتان هدر برود. قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید؛ گفتار را در راه خدمت به مستضعفین، و اَعمال را در خدمت به مستضعفین.(92)
13 / 8 / 58
* * *
عنایت داشتن به زاغه نشینان موجب خوشحالی است
و من وقتی خوشحال می شوم که بفهمم آقایان در صدد این هستند که به این زاغه نشینان شهرها، به این چادرنشینهای شهرها که در زمان طاغوت به آنها هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایت بشود. بهداری که اول مرتبه احتیاجی است که مردم به آن دارند طوری باشد که برای همه مهیا باشد. برای یکی تشریفات و برای یکی هیچی نباشد. و من امیدوارم که آقایان اطبا هرجا که هستند، و دولت و وزیر بهداری و خود ملت عنایت به این مطلب داشته باشند که این زاغه نشینها، این فقرا، اینهایی که عیال خدا هستند اینطور ابتلائات را نداشته باشند.(93)
4 / 11 / 58
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 73
2ـ2ـ2ـ2 رسیدگی به مناطق محروم
1ـ2ـ2ـ2ـ2 سازندگی و محرومیت زدایی از روستاها، اولویت اول برنامه های دولت
شروع اصلاحات از روستاها
و من امیدوارم که با این تحولی که الآن شده است و دست آنها کوتاه شده است و دست چپاولگرها کوتاه شده است و ملت ایران قیام کرد و جبّارها را خارج کرد و این چیزهایی هم که حالا هست، اینها هم از بین خواهند رفت و مملکت هم مال خودتان خواهد شد؛ و دولت هم اسلامی است، و اوّل برنامه اش این است که از روستاها و از آنجا شروع کنند به اصلاحات، و مشغول هم هستند؛ لکن این قدر پریشانی زیاد است و این قدر آشفتگی زیاد است که اینها در عین حالی که همه مشغول اند نمی توانند برسند به این زودی. این البته باید با یک مهلتی باشد. و مسلَّماً ان شاءالله خواهد این میسَّر شد، ان شاءالله . خصوصاً برای مراکزی که نفت زیر پایشان است. این مراکزی که این ذخیره زیر پایشان است و اینها رُویَش نشسته اند گرسنگی می خورند. البته باید آنجاها همه درست بشود و در صدد هم هستند. آقای مدنی هم مورد رضایت ماست. امیدوارم که ایشان هم فعالیتهایشان را ادامه بدهند، دولت هم کمک بکند، و مسائل ان شاءالله حل بشود.(94)
18 / 6 / 58
* * *
3ـ2ـ2 نظارت و هدایت بازار
حل مشکل گرانی
و بحمدالله دولت هم رو به این است که ان شاءاللّٰه مطالب را اصلاح بکند، گرانی را رفع بکند، ارزاق مردم خصوصاً، ارزاق مردم که موجب گرفتاری مردم است و ناراحتی بسیاری هم هست. البته
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 74
ناراحتی در طبقۀ بالاست، آنهایی که گرانی برایشان چیزی نیست آنهاست که هی به مردم تزریق می کنند که ارزانی نیست و چه و کذا. در هر صورت امیدواریم که ان شاءاللّٰه این مسئله هم حل بشود، این مشکل هم حل بشود، و سایر مشکلات هم ان شاءاللّٰه حل بشود.(95)
7 / 6 / 62
* * *
برنامه ریزی مناسب برای رفاه عامه
برنامه ریزی در جهت رفاه متناسب با وضع عامۀ مردم توأم با حفظ شعائر و ارزشهای کامل اسلامی و پرهیز از تنگ نظریها و افراط گراییها و نیز مبارزه با فرهنگ مصرفی که بزرگترین آفت یک جامعۀ انقلابی است و تشویق به تولیدات داخلی و برنامه ریزی در جهت توسعۀ صادرات و گسترش مبادی صدور کالا و خروج از تکیه به صادرات نفت و نیز آزادی صادرات و واردات و به طور کلی تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت.(96)
11 / 7 / 67
* * *
4ـ2ـ2 توقیف و مصادره اموال نامشروع
ضرورت مصادره اموال اختلاس گران
شورای انقلاب اسلامی به موجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیرمنقول سلسلۀ پهلوی و شاخه ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلطۀ غیرقانونی از بیت المال مسلمین اختلاس نموده اند، به نفع مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف مصادره نمایند و منقولات آن در بانکها با
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 75
شماره ای به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیرمنقول ـ از قبیل مستغلات و اراضی ـ ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد در ایجاد مسکن و کار و غیر ذلک. به جمیع کمیته های انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور می دهم که آنچه از این غنایم به دست آورده اند در بانک با شمارۀ معلوم بسپرند. و به دولت ابلاغ نمایید که این غنایم، مربوط به دولت نیست و امرش با شورای انقلاب است، و آنچه مأمورین دولت به دست آورده اند یا می آورند، باید به همین شماره به بانک تحویل دهند. و کسانی که از این اموال چیزی به دست آورده اند، باید فوراً به کمیته ها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مؤاخذه خواهند بود.(97)
9 / 12 / 57
* * *
ملی شدن اموال مصادره ای و اعطاء آن به مستمندان
ما تهران که بودیم این مطلب را گفتیم به اینها که باید کلیۀ دارایی ـ دارایی نمی گوییم که دارایی آنها بوده است ـ کلیۀ آن چیزهایی که محمدرضاخان و پدرش و اتباع اینها غصب کردند از این ملت، باید همۀ اینها ملی بشود و به صرف مستمندها برسد؛ هیچ ارتباطی به دولت ندارد؛ غنیمتی است به دست آمده است... این ملت مسْلم. غنایم مال اینهاست و باید به اینها داد: مستمندان، اینهایی که صدمه دیدند، آنهایی که کشته داده اند، آنهایی که جوان داده اند، پیرزنهایی که جوانهایشان از بین رفت. این غارتگری اینها را، باید برای اینها زندگی تأمین کرد. و زاید هم هست، خیلی زاید است. یک مملکت را می شود اداره کرد با این دزدیهای اینها! این مقداری است که حالا در خود ایران به دست می آید. آن مقداری
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 76
که خارج است که اخیراً نوشته بود روزنامه که در این اخیر، در این آخر ـ یک همچو تعبیری، حالا درست یادم نیست ـ که 15 میلیارد یا 23 میلیارد دلار! میلیارد! 23 میلیارد دلار یعنی 23 هزار میلیون دلار! اگر اینها را پهلوی هم بچینند تا کرۀ مشتری هم خواهد رفت! اینطور، اینطور پهلوی هم یکی یکی بچینند. این قلمهایی است که این آخری برده اند خارج؛ در بانک سوئیس چه دارند خدا می داند! نمی توانیم ما بفهمیم. این قلمی که گفتم مال خود این مردیکه است ـ نه مال خودش و اتباعش ـ مال خود اوست. ماهی پنجاه میلیون فرح خانم از نفت می گرفته! پنجاه میلیون، سی میلیون سی میلیون از نفت می گرفته! حالا از جاهای دیگر چه می گرفته؛ در تمام شرکتهایی که در ایران بوده است اینها شریک بودند، سهیم بودند. سهیم بودند نه اینکه خریدند! صاحب کارخانه ها یا برای اینکه مردم را بچاپند اینها را شریک کردند یا اینکه اگر اشخاصی بودند که اهل چاپیدن نبودند، برای اینکه محفوظ باشند از مأمورین ساواک و امثال ذلک اینها را شریک قرار دادند که شریک دزد باشند... رفیق قافله هم بشوند!(98)
15 / 12 / 57
* * *
لزوم مصادره ثروتهای نامشروع
امور باید موافق اسلام باشد. ثروت اگر ثروتی است که مخالف اسلام است، مصادره خواهد شد؛ حساب خواهد شد. این املاکی که گفته شد که مصادره می شوند و دولت چه می کند املاک مردم نیست. عبارت از زمینهای مواتی که دولت سابق بدون اینکه مالک باشد فروخته است؛ یا اشخاصی بدون اینکه مالک شده باشند فروخته اند. اینها هست. نه اینکه یک کسی خودش زمینی را احیا
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 77
کرده، و بروند از او بگیرند. این حرفها نیست در کار؛ اسلام این حرفها را ندارد که برای هوای نفس اشخاص مال مردم را از آنها بگیرد [چنین] نیست. مال مردم روی حقوق حقۀ شرعی و روی موازین الهی باید درست بشود. و اگر موازین الهی عمل بشود، همۀ امور درست می شود.(99)
8 / 3 / 58
* * *
رعایت حدود اسلام در مورد مصادره و مشروعیت مالکیت
مسأله مالکیت به یک معنا ـ مالکیت هم مشروع ، هم مشروط ـ محترم است، لکن معنا این نیست که هر کس هر کاری می خواهد بکند و مالکیت از هر جا بخواهد پیدا بشود. مشروع بودن معنایش این است که روی موازین شرعی باشد، ربا در کار نباشد، مال مردم، استثمار بی جهت نباشد. اگر به من نسبت دادند که حد و مرزی ندارد؛ اگر مقصودشان این است که حد و مرزی ندارد، یعنی نه قیدی دارد و نه حدی دارد، این را غلط نسبت دادند. من نمی دانم این کس که گفتید نسبت داده است، کی است و چرا نسبت داده است؟ مالکیت در صورتی که مشروع باشد، روی موازین باشد، محترم است ـ چه ما مرتجع باشیم، چه نباشیم.
و مالکیت غیرمشروع محترم نیست. اینهایی که اندوخته کردند و هیچ حسابی نداشتند و هیچ موازینی نداشتند، مالهای مردم را اینها اندوخته کردند، مالهای مردم مصادره باید بشود. لکن این معنا باید معلوم بشود که مصادرۀ اموال روی موازین اداری، روی موازین قانونی باید باشد. اگر بنا باشد که هر کس برسد، بریزد و مصادره کند، این هرج و مرج است. هرج و مرج نباید ]باشد][ در یک مملکتی که حالا شما انقلاب کردید، پس باید هرج و مرج هم
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 78 باشد؟! هرج و مرج نباید باشد، باید روی موازین باشد. دادگاههای انقلاب هستند، وقتی که مراجعه کنید به آنها، که این سرمایه ها که اینها پیدا کردند از غیرمشروع بوده، آن رسیدگی می کند. چنانچه اگر غیر مشروع بوده، مصادره می کند. اما به مجرد اینکه فرض کنید که کسی بگوید که مال زاغه نشینان است، ما هم حالا هم می گوییم که مملکت اولیٰ هست به زاغه نشینان تا دیگران، اما معنایش این نیست که الآن زاغه نشینان بریزند و مردم را از خانه شان بیرون کنند، یا بگیرند جاها را. معنایش این است که روی موازین باید عمل بشود، به طوری که زاغه نشینها هم و عرض بکنم که خانه نشین بشوند و مُرفَّه باشند.
در هر صورت ملاحظۀ این معنا باید بشود که الآن از هر جَوّی استفاده می کنند این اشخاصی که دشمن با شما هستند، از هر ترتیبی، از هر جَوّی استفاده و استفاده ها می کنند. یکیش هم این است که بریزند مردم را به هم، آنها بریزند بگیرند، آنها بریزند اخراج کنند، و این خودش یک اغتشاشی می شود. موازین باید داشته باشد. اسلام این طور نیست که هرج و مرج را بگوید که نه، هرج و مرج جایز است. اسلام حدود دارد و باید روی حدودش عمل بشود. اگر اشخاصی باشند که مال مردم را برده اند، هر کس نمی تواند برود مال را از او بگیرد که این مالِ مردم است، باید روی موازین باشد، روی موازین قانونی باشد. یا فرض کنید، مالی یا زمینی یا آپارتمانی یا هتلی مال مردم باشد و یک کسی از مال مردم درست کرده باشد، این هم باید روی موازین قانونی باشد، و به طور هرج و مرج نباشد. مسئلۀ مصادره، یک مسئله است، مسئله هرج و مرج، یک مسئلۀ دیگر. آقایان باید توجه داشته باشند که به مجرد اینکه یک چیزی به گوششان خورد و مطلب را هم درست
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 79
نفهمیدند چیست، بریزند و بشکنند ، و عرض بکنم که مصادره کنند و بعد هم اعلام کنند که ما با قوّۀ قهریّه مقابله خواهیم کرد. خوب، این معنایش هرج و مرج است. همانی است که می خواهند یک عده ای که این مملکت این طوری بشود، به هرج و مرج کشیده بشود. آرامش نباشد تا نتوانند مسائل را حل بکنند.(100)
13 / 8 / 58
* * *
مصادره طبق موازین
شما خیال نکنید که حالایی که انقلاب شده، پس ما هر کاری دلمان می خواهد بکنیم. ضد انقلابها جزء شماها می شوند، شما هم نمی شناسید آنها را، تحریک هم می کنند. می ریزید، می شکنید و یک مملکت را این طوری نمایش می دهید که اینجا هرج و مرج است. این مملکت هرج و مرجی است، هر کس هر کاری دلش می خواهد بکند. هر کس هم هر خانه ای را می خواهد بگیرد و هر هتلی را هم می خواهد بگیرد؛ اینها صحیح نیست. اینها را من نصیحت می کنم به شما که متوجه باشید که کاری نکنید که دنیا به ما بگویند یک دسته وحشی جمع شدند در شهرها و در ایران و هر کاری هر کسی دلش می خواهد بکند. نه موازین قانونی هست، نه موازین شرعی هست، نه رجوع به دادگاهها هست، نه رسیدگی هست، هر که، هر کس را تشخیص داد به اینکه فرض کنید که ناباب است، بدون اینکه مراجعه به مواردش بکند، خودش برود عمل بکند. یک همچو چیزی حکومت جنگل است. کاری نکنید که ایران را متهم کنند به اینکه حکومت جنگل دارند. حکومت وحشیگری دارند.
باید شما الآن همۀ جهات را حفظ کنید و بیشتر آداب اسلامی
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 80
را باید حفظ بکنید. آداب اسلامی این است که، هر کسی موظف بداند خودش را به اینکه حفظ حدود و ثغور را بکند، نه اینکه هر کس هر کاری، هر کمیته ای دلش می خواهد هر کاری بکند. از او بپرسند چرا؟ می گوید انقلاب است. هر پاسداری هر کاری دلش می خواهد بکند، از او بپرسند، می گوید انقلاب است. هر جوانی هر کاری می خواهد بکند، می گوید انقلاب است. معنایش این است که اصلاً انقلاب ـ آن هم، انقلاب اسلامی ـ هرج و مرج است. انقلاب اسلامی، حکومت جنگل است. این غلط است، باید موازین داشته باشد. روی موازینش. همان طوری که دیدید، مال بسیاری از این اشخاصی که ثابت شده است که اینها اموالشان، اموال غیرمشروع بوده است، مصادره شده است و به بیت المال برگشته است، آنجا هم همین طور است. اگر چنانچه شما اطلاعاتی دارید به اینکه این آدم مال مردم را مصادره کرده، باید بروید بگویید.(101)
13 / 8 / 58
* * *
فقط اموال غیر مشروع مصادره شود
یک مسئلۀ دیگر هم هست و آن است که حساب اینها کشیده خواهد شد؛ ولی با یک صبر، با یک حوصله. حساب این سرمایه دارهایی که بزرگ اند و معلوم است که این سرمایه دارها روی مشروعیت به این زیادی نمی شوند، اینها را حسابشان را می کشند و آن مقداری را که غیرمشروع است، ازشان مصادره می کنند. اما نه معنایش این است که شما بگویید که حالایی که بنا شد چه باشد، پس تا یک هتلی ما دیدیم از یک کسی است، بریزیم و بگیریمش، دیگر هیچ موازین نداشته باشد. باید موازین داشته باشد، نه اینکه هر کسی هر کاری دلش می خواهد بکند، و هر کس
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 81
هر جور عمل بکند و اسمش هم این است که انقلاب است.
انقلاب اسلامی؛ معنایش این است که متحول شده است یک مملکت طاغوتی که هر کس می خواست ظلم بکند می کرد به اتّکال سرنیزه می کرد؛ مبدَّل شده است به یک مملکت اسلامی که روی موازین اسلامی عمل می شود.(102)
13 / 8 / 58
* * *
مصادره براساس موازین شرع
اگر مصادره می شود باید روی موازین اسلامی باشد. اگر مال دیگری را، هرچه باشد، مال او باشد و از او به اسم مصادره بگیرند، این خلاف بیعتی است که شما با اسلام کردید. اگر یک دادگاهی مال یک شخصی را که احراز نکرده است که این مال از طریق حرام آمده پیش او، از چپاول آمده پیش او، بخواهد آن را مصادره کند، با آن بیعتی که کرده است که من اسلامی هستم، مخالفت کرده. اگر یک وجب زمین مصادره بشود و از مردم گرفته شده باشد بدون میزانهای شرعی، برخلاف این معاهده ای است که با اسلام ما کردیم. اگر یک نفر آدم ظلم به او بشود، برخلاف موازین به او یک تعدی بشود، هر که این کار را بکند، و این معاهده ای که کرده است، مخالفت کرده.(103)
11 / 10 / 58
* * *
مصادره توسط مسئول ذیربط
مصادرۀ اموال متجاوزین از طرف افراد غیرمسئول و یا محاکم غیر صالحه شدیداً محکوم است. تمام مصادرات باید از روی موازین شرعیه با حکم دادستان و یا قضات دادگاهها باشد و
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 82 هیچ کس حق دخالت در اینگونه امور را ندارد. متخلفین باید شدیداً مؤاخذه شوند.
زمینها باید روی موازین شرعیه توزیع گردد و بعد از اثبات این موضوع، محاکم صالحه حق اخذ دارند. هیچ کسی حق تجاوز به زمین و یا مسکن و یا باغ کسی را ندارد و اصولاً اشخاص غیرمسئول حق دخالت در اینگونه امور را ندارند، ولی اطلاعات خود را دربارۀ زمین و مسکن و باغ طاغوتیانی که به ناحق اموال مردم را غصب نموده اند به مسئولین امور برسانند، و اگر کسی برخلاف موازین اسلامی و قانونی اقدامی بنماید شدیداً قابل تعقیب است.
بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفین هر چه زودتر بیلان کار خودشان را بدهند تا مردم از فعالیت این دو نهاد انقلابی مطلع گردند. بنیاد مسکن باید روشن کند که چه میزان کار کرده است و بنیاد مستضعفین صورت اموال منقول و غیرمنقول طاغوتیان خصوصاً شاه و خاندان و دار و دستۀ کثیفش در سراسر ایران را به روشنی برای مردم بیان دارند و بگویند چه کرده اند، اموال شاه خائن را به چه کسانی داده اند؟ آیا راست است که بنیاد مستضعفین، بنیاد مستکبرین گردیده است؟ اگر چنین است تصفیه ضروری است و غفلت از این امر مهم حرام. باید این دو نهاد دقیقاً برای مردم شرح دهند که چرا از این سریعتر نتوانسته اند کار نمایند، و اگر کسانی به اسم مستضعفین خلاف می کنند، بر دادگاههای سراسر ایران است که سریعاً اقدام نمایند.(104)
1 / 1 / 59
* * *
مصادره مطابق با حکم شرع
می آیند می گویند که زمینهای مردم و باغات مردم را غصب
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 83
می کنند و هیچ جا هیچ کس هم دخالت در این امر نمی کند. می گویند این گروههای هفت نفری که گفته شده به آنها، اعلام کردند بر آنها، دولت هم اعلام کرده است که باید در آن چیزهایی که غیر مشروع است دخالت نکنند، آنها دخالت می کنند و هیچ اعتنا به این مسائل نمی کنند. می گویند مصادرۀ اموال مردم، بیجا مصادره می شود اموال مردم بدون اینکه جهت شرعی داشته باشد. شما باید توجه داشته باشید.
و من از ائمۀ جمعه در همۀ بلاد می خواهم، و علمایی که هم در آن بلاد هستند همراهی کنند و گروههایی را تعیین کنند برای رسیدگی به این امور، رسیدگی به حال این افرادی که می خواهند آشوب درست کنند.(105)
3 / 10 / 59
* * *
مصادره برخلاف موازین اسلام، ممنوع
من اعلام می کنم که هر کس به من نسبت بدهد مطلبی را که بر خلاف دستورات اسلامی است، دروغ گفته است. و هر کس که به من نسبت بدهد که من راضی هستم به اینکه یک وجب از زمین مردم غصب بشود، برخلاف موازین اسلامی اخذ بشود، یا یک شاهی از مردم گرفته بشود و مصادره بشود و موازین اسلامی نداشته باشد، یا یک محاکمه بشود بر خلاف موازین اسلامی، یا یک تازیانه به کسی زده باشد برخلاف مصالح اسلامی، من از آنها بَری هستم. و خدای تبارک و تعالی هم بَری است.(106)
18 / 10 / 59
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 84 مجاز بودن مصادره فقط پس از ثبوت دقیق حکم از نظر شرع
هیچ کس حق ندارد در مالِ کسی چه منقول و چه غیرمنقول، و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق و ثبوت حکم از نظر شرعی.(107)
24 / 9 / 61
* * *
نظارت دولت و قوه قضائیه بر مصادره ها
جناب حجت الاسلام آقای موسوی اردبیلی رئیس دیوانعالی کشور، و جناب آقای نخست وزیر موظفند شرعاً از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند. و لازم است در سراسر کشور، در مراکز استانداریها و فرمانداریها و بخشداریها هیأتهایی را که مورد اعتماد و وثوق می باشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدی مأمورین اجرا، که به حقوق و اموال آنان سر می زند بدین هیأتها ارجاع نمایند و هیأتهای مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم، و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسئول و پیگیری آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعی مجازات کنند.
باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و پشتیبانی بی نظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن خدای نخواسته به کسی ظلم شود، و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریم اسلامی از اشخاص بی توجه به معنویات صادر شود.
باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 85
آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همۀ جهات به کارهای خویش ادامه دهند، و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند، و قوۀ قضاییه را در دادخواهیها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند، و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند.(108)
24 / 9 / 61
* * *
مصادره اموال قاچاقچیان
اما کسانی که معلوم شود شغل آنان جمع مواد مخدره و پخش بین مردم است، در حکم مفسد فی الأرض و مصداق ساعی در ارض برای فساد و هلاک حرث و نسل است و باید علاوه بر ضبط آنچه از این قبیل موجود است آنان را به مقامات قضایی معرفی کنند. و همچنین هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران اجرا اجازه داشته باشند به منازل یا محلهای کار افراد وارد شوند که نه خانۀ امن و تیمی است و نه محل توطئه های دیگر علیه نظام جمهوری اسلامی، که صادر کننده و اجرا کنندۀ چنین حکمی مورد تعقیب قانونی و شرعی است.(109)
24 / 9 / 61
* * *
عدم مشروعیت مصادره قبل از قطعیت حکم
[... به عرض عالی می رساند، بررسیهای انجام شده نشان می دهد که اموال منقول و غیرمنقول بعضی افراد به عناوین مختلف، که مستند به احکام کلی بعضی از حکام محترم شرع می باشد، توقیف و گاهی ضبط می گردد. بنابرآنچه گفته می شود، بعضی از احکام
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 86
یاد شده را به حضرتعالی نسبت می دهند، که به تشخیص این ستاد با فرمان اخیر مغایر است. نظر مبارک را بیان فرمایید. عبدالکریم موسوی اردبیلی ـ میرحسین موسوی]
بسم الله الرحمن الرحیم
دربارۀ توقیفها مطلب همان است که در بیانیۀ هشت ماده ای آمده است. و پیش از تعیین تکلیف شرعی در محاکم، هرگونه دخل و تصرف، خلع ید، سرپرست گذاشتن، و غیره مشروع نیست. و اگر حکمی و یا دستوری مخالف آن باشد، اعتبار ندارد. و ستاد در جلوگیری آن اقدام قاطع نماید. و در صورت نسبت]دادن ][ چیزی به اینجانب، تا از شخص اینجانب سؤال نشده است باید ترتیب اثر ندهند؛ زیرا بسیاری از امور که به اینجانب نسبت داده می شود بر خلاف واقع است.(110)
13 / 11 / 61
* * *
حفظ اموالی که در معرض خطر است
راجع به اموال، اگر اموالهایی هستند که واقعاً در معرض این اند که اگر چنانچه رسیدگی به آنها نشود از بین برود، همان طوری که آقای محمدی فرمودند، خوب، این یک مسئله ای است که برای خاطر آنها، ولی غایب باید آن کار را بکند، واجب است برایش که این کار را بکند، برای اینکه، از امور حسبیه است، و بعضی وقتها واجب است این امر را انجام دادن، برای حفظ اموال آنها، حفظ کنند آنها را، اموالی که در معرض خطر است، در مظان از بین رفتن است، بفروشند و برایشان نگه دارند، همین طوری که آقای موسوی گفتند. و ان شاء الله این کارها را انجام می دهید.(111)
18 / 11 / 61
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 87
5 ـ2ـ2 سایر وظایف و اختیارات دولت اسلامی
صرف بودجه در مصالح کشور
که عمدۀ مصرف بودجه است پس از دادن بودجۀ سادات و فقرای صرف در مصالح کشور است در تأسیس ادارات کشوری و لشکری و ساختمانهای مقتضی برای وزارتخانه ها و توسعۀ معارف و فرهنگ و دایرۀ تبلیغات و ساختن راهها و پلها و بیمارستانها و مدارس و کشیدن خطوط آهن در موقع مقتضی و آنچه در عظمت کشور و معمور شدن آن دخالت دارد و از این قبیل است تهیۀ ساز و برگ ارتش به هر طوری دولت صلاح می داند و جملۀ کلام آنچه برای اداره کردن کشور در داخل مملکت و برای حفظ عظمت و استقلال خارجی دخالت دارد از بودجۀ دولتی باید تهیه شود و اگر دایرۀ حسابداری جمع و خرج بودجۀ دولت اسلامی را درست بکند خواهد دانست که این بودجه تکافؤ برای همۀ مصارف لازمه می کند علاوه بر این بودجۀ اجباری که باید دولت اگر مردم ندادند با قوۀ جبریه از آنها بگیرد در اسلام مالیاتهای بسیاری به طور اعانه و اختیار هست که اگر ادارۀ تبلیغات جریان صحیح پیداکند ممکن است بودجۀ مملکت مضاعف شود.(112)
* * *
اجازه دخالت ولی فقیه جامع الشرایط در امور شخصی مردم
در این مورد باید گفت که در جواز دخالت فقیه در امور شخص غیرفقیهی که تصدّی امری از امور جامعۀ اسلامی برای او جایز است اشکالی نیست، زیرا نهایت آنچه که می توان از ادلّۀ شرعی در این مورد استفاده کرد این است که شخص عادل و نیز فردِ ثقه مجازند جهت فروش اموال یتیمان اقدام کنند و نهایت آنچه که ممکن است از آن دلایل برداشت کرد جوازِ مطلقِ تصرّف در اموال ایتام، با در نظر گرفتن مصلحت آنان، برای شخص عادل و فرد مورد اعتماد است. امّا هیچ
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 88
دلیلی مبنی بر اینکه آنان بر یتیمان و اموال ایشان ولایت داشته باشند وجود ندارد، چه رسد به اینکه آن دو[یعنی شخص عادل و فرد ثقه] به منزلۀ امام ـ علیه السلام ـ و یا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و همچون آن بزرگواران ولیّ بر ایتام باشند؛ چنان که بحث آن پیشتر گذشت.(113)
* * *
3ـ2 سیاستهای اقتصادی دولت
1ـ3ـ2 برخی سیاستهای اقتصادی حکومت پهلوی (وضعیت اقتصادی دولت پهلوی)
1ـ1ـ3ـ2 سوءاستفاده وبهره برداری شخصی حکمرانان از بیت المال
جمع کردن حاصل دسترنج مردم در بانکهای اروپا و امریکا
نتیجۀ دیگری که نویسنده از مقدمات بیهودۀ خود گرفته آن است که می گوید 3ـ (به خزانۀ دولت زیانهای بزرگ رسانیده) و در بیان آن می گوید: (وقتی فلان سوداگر و بازرگان می خواهد مالیات بدهد می بیند پول است نه جان است که آسان بتوان داد اینجاست که تا بشنود دادن مالیات اعانت ظلم است اگر هم هیچ عقیده نداشته باشد به فکر دین می افتد می گوید باید مأمور وصول را فریب داد یا به وسیلۀ رشوه قانعش کرد که این مالیات را نگیرد).
خوب است یک نظری بکنید که بیت المال کشور و خزانۀ دولت در چه راههایی صرف می شود و در مقابل آن چه نتیجه هایی برای کشور و توده گرفته می شود تا به خوبی روشن شود که این زیانها که به خزانۀ دولت وارد می شود از کجا است و توده را کی بی علاقه بدان مالیات کرده.
مردم اگر ببینند کارمندان دولت و مأمورین شهربانی و ارتش مملکت هر کدام به نوبۀ خود وظیفۀ اخلاقی خود را انجام می دهند
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 89 آنها احتیاجات اداری توده را با معقولیت رفع می کنند واینها حفظ جان و مالشان را از دزد و غارتگر می نمایند و حفظ انتظامات داخلی کشور را می کنند و اینان عظمت کشور را تأمین و حفظ تعدیات اجانب را می کنند اگر تمام بشر جمع شود که زیان به خزانۀ مملکتی بزند ممکن نیست از این راه بتواند زیانی وارد کند چطور ممکن است تاجر در مقابل حفظ چند میلیون ثروت خود سالی چند صد تومان ندهد یا کشاورز در مقابل حفظ جان و مال و ناموس خود از سالی چند کیلو گندم یا چند تومان پول خودداری کند شما یک همچو دولت که کارمندانش به وظیفۀ قانونی کشور رفتار کنند نشان بدهید تا مالیات را مردم از روی خوشنودی و رضایت بدهند و کسی هم نتواند حرفی بزند و اگر بزند به سخن او ارجی نگذارند لکن وقتی مردم می بینند حاصل دسترنج آنها در بانکهای اروپا و امریکا جمع می شود برای معدودی دزد خیانتکار به کشور که چند روزی کرسی وزارت را به حیله بازی اشغال کردند می خواهید مالیات را دو دستی تقدیم کنند وقتی ملت دید مالیات دولت عوض آنکه در ساز و برگ ارتش کشور خرج شود در جیب چند نفر سرلشکر و سرهنگ می رود تا آنجا که از هفت هزار و ده شاهی حقوق ماهیانۀ یک سرباز نمی گذرند و به جای دادن حقوق به چند شلاق و فحش و گرفتن امضای چکی برگذار می شود باز می خواهید مردم به خزانۀ دولت زیان نرسانند.
وقتی توده دید پاسبانهای شهربانی که باید حافظ امنیت شهر باشند در هر کوچه و خیابانی به جان مردم ریخته به نامهای مختلف آنها را سر و کیسه می کنند و مرکز شهربانی محل دسته بندی دزدها شده است باز می خواهید خزانۀ دولت یعنی جیب دزدها و خیانتکارها را پر کنند.(114)
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 90
اختلاس بیت المال
از آنجا که دایرۀ فکر عده ای از دایرؤ همین مسجد تجاوز نمی کند و جولان و گسترش ندارد، وقتی گفته می شود «اکل سحت»، یعنی حرامخواری فقط بقال سر کوچه به نظرشان می آید که،العیاذ بالله، کم فروشی می کند! دیگر آن دایرؤ بزرگ حرامخواری و غارتگری به نظر نمی آید که یک سرمایؤ بزرگ را می بلعند؛ بیت المال را اختلاس می کنند؛ نفت ما را می خورند؛ به نام نمایندگی کمپانیهای خارجی کشور ما را بازار فروش کالاهای گران و غیر ضروری بیگانه می کنند، و از این راه پول مردم را به جیب خود و سرمایه داران بیگانه می ریزند. نفت ما را چند دولت بیگانه پس از استخراج برای خود می برند؛ و مقدار ناچیزی هم که به هیات حاکمؤ همدست خودشان می دهند، از طرق دیگر به جیب خودشان بر می گردد. و اندکی که به صندوق دولت می ریزد، خدا می داند صرف کجا می شود. این یک «اکل سحت» و حرامخواری در مقیاس وسیع و در مقیاس بین المللی است. «منکر» وحشتناک و خطرناکترین منکرات همین است. شما اوضاع جامعه و کارهای دولت و دستگاهها را دقیقاً مطالعه کنید تا معلوم شود چه «اکل سحت«های وحشتناکی صورت می گیرد. اگر زلزله ای در گوشؤ کشور رخ دهد، یک راه درآمد و حرامخواری به روی سود جویان حاکم باز می گردد تا به نام زلزله زدگان جیب خودشان را پر کنند. در قراردادهایی که حکام ستمکار و ضد ملی با دولتها یا شرکتهای خارجی می بندند، میلیونها از پول ملت را به جیب می زنند؛ و میلیونها از پول ملت را عاید خارجیان و اربابان خود می کنند. اینها جریانات سیل آسایی از حرامخوری است که پیش چشم ما صورت می گیرد؛ و هنوز ادامه دارد؛ چه در تجارت خارجی، و چه در به اصطلاح قراردادهایی که برای استخراج معادن یا بهره برداری از جنگلها و سایر منابع طبیعی بسته می شود؛ یا برای کارهای ساختمانی و راهسازی؛ یا خرید اسلحه
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 91
از استعمارگران غربی و استعمارگران کمونیست.(115)
* * *
گرفتن مالیات از مردم و صرف آن برای ولخرجیهای خود
خیال می کنید این هیاهویی را که در رادیو راه می اندازند راست است؟ شما خودتان بروید از نزدیک ببینید که مردم با چه وضعی زندگی می کنند! در هر صدتا، دویست تا ده یک درمانگاه وجود ندارد! برای بیچاره ها و گرسنه ها فکری نشده است. مهلت هم نمی دهند که اسلام آن فکری را که برای فقرا کرده عملی کند. اسلام مشکلؤ فقر را حل کرده، و در راس برنامؤ خود قرار داده است:
«انّما الْصَدَقاتُ لِلْفُقَراء» اسلام توجه داشته که باید اول کار فقرا را اصلاح کرد؛کار بیچاره ها را اصلاح نمود. لیکن نمی گذارند که عملی شود.
ملت بیچاره در حال فقر و گرسنگی به سر می برند، و هیات حاکمؤ ایران هر روز آنهمه مالیات را از مردم گرفته صرف ولخرجیهای خود می کند طیارؤ فانتوم می خرد تا نظامیان اسرائیل و عمال آن در کشور ما تعلیمات نظامی ببینند! اسرائیل که اکنون با مسلمانها در حال جنگ است ـ و کسانی که او را تایید کنند، آنان نیز با مسلمانها در حال جنگ می باشند ـ به طوری پر و بالش در مملکت ما باز شده و به طوری مورد تایید دستگاه حاکمه قرار گرفته که نظامیان او برای دیدن تعلیمات به کشور ما می آیند! مملکت ما پایگاه آنها شده! بازار ما هم دست آنهاست. و اگر به همین وضع باشد و مسلمانها به همین سستی بمانند، بازار مسلمین را ساقط خواهند کرد.(116)
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 92
خرج بودجه مملکت به عیاشی در فرنگ
همیشه علمای بزرگ مخالفت می کردند؛ با قدرتها همیشه علمای بزرگ مخالفت می کردند برای اینکه می دیدند که این مخالفین، این قلدرها، بودجۀ مملکت را خرج عیاشیهای فرنگشان و کذا می کنند؛ قرض می کنند به عهدۀ این ملت و می روند به عیاشی.(117)
1 / 4 / 50
* * *
اجحاف و خرج تراشی
از چیزهایی که سوءنیت دولت حاضر را اثبات می کند تسهیلاتی است که برای مسافرت دو هزار نفر یا بیشتر از فرق ضاله قائل شده است، و به هر یک پانصد دلار ارز داده اند و قریب هزار و دویست تومان تخفیف در بلیت هواپیما داده اند؛ به مقصد آنکه این عده در محفلی که در لندن از آنها تشکیل می شود و صددرصد ضداسلامی است شرکت کنند. در مقابل، برای زیارت حجاج بیت الله الحرام چه مشکلات که ایجاد نمی کنند و چه اجحافات و خرج تراشیها که نمی شود.(118)
اردیبهشت 1342
* * *
سفرهای متعدد از پول ملت بیچاره
یک بساط درست می کنند، بساط حزبی ـ این بساطی است که دارید می بینید. هر روز راه می افتند به یک جایی از پول این ملت بیچاره. آخر این ملت گرسنه... خدا می داند که من گاهی وقتها که به فکر می افتم که این آتیۀ ما، این زمستانِ آتیه چه خواهد شد، خوب ناراحتم؛ ما ناراحتیم. اینها امسال دیگر آیا نان دارند، ندارند؟ امسال هم که وضع خواربار خوب نیست؛ علوفه هم حتی ندارند. چه خواهد شد این زمستان سیاه به این ملت فقیر بدبخت؟
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 93
من نمی دانم چه خواهد شد. آیا دولتها در فکر هستند که حالا که زراعت اینها را زمین زدند، لااقل از همان بازار سیاهی که درست شده، از آنجا بگیرند بیاورند اینجا سیر کنند این بیچاره ها را؟ یا باز اینها شکم گرسنه بخوابند و گفته بشود که یک نفرْ دیگر نیست که سر گرسنه به بالین بگذارد! روزی چند نفرش پیش من می آیند ـ منی که هیچکاره ام.(119)
18 / 6 / 43
* * *
انتقال ثروتهای مملکت به بانکهای خارجی
حتی اصول دموکراسی و آزادی در تضاد بنیادی با این رژیم و با وجود خود شاه هستند؛ لذا هیچ مصالحۀ ممکنی با وی وجود ندارد. جنایات وی بیشمار است. نخستین کار یک رژیم آزاد آن خواهد بود که محاکمۀ شاه را ترتیب دهد؛ بر اساس این امر که او ثروتهای مملکت را جمع کرده و آنها را به بانکهای خارجی منتقل ساخته است.(120)
4 / 2 / 57
* * *
استفاده از بهره نفتی
در کجا، کجا، کجا، محله هایی است که مال این اشخاصی است که برای خاطر «اصلاحات ارضی» و زمین خوردن زراعت، اینها از دهاتشان پاشدند هجوم آوردند به تهران؛ و شاید در شهرستانهای دیگر هم باشد؛ اما تهران مهمش است؛ آمدند به تهران و پناه آوردند به تهران؛ برای اینکه ارتزاق کنند بیچاره ها. این وضع زندگی این بیچاره هاست در تهران؛ در یک مرکزی که کاخهای اینها تا کجا رفته!
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 94
آن وقت این یک زندگی است که اینها دارند، یک زندگی هم آن عائلۀ این آقا دارد که همین چند روز من خواندم، در یک جایی نوشته بود که یک ویلایی یکی از این خواهرهایش در کجا تهیه کرده است به چند میلیون دلار، آنش را یادم نیست، اینکه یادم مانده این است که پنج میلیون دلار هم برای گلکاری این ویلا ایشان خرج کردند! پنج میلیون! یعنی سی و پنج میلیون تومان خرج! من نمی توانم تصور کنم که یعنی چه. گفتند پنج میلیون دلار خرج گلکاری و تزیینات گل این ویلا برای این خانم شده است آن یک زندگی است که ملت دارند، این یک زندگی؛ از کجا پیدا شده؟ از اینجا که ایشان به امر امریکا گفته «اصلاح ارضی» بکنید؛ یعنی بازار برای ما درست بکنید! اجناس ما زیاد است، باید توی دریا بریزیم، بدهیم به شما پول بگیریم! از آن طرف، از این بهرۀ نفتی که آنها آنقدر را می برند، یک مقدار آن را هم خود اینها می خورند و می برند و عرض می کنم که این عیاشیها را می کنند.(121)
29 / 7 / 57
* * *
بیرون بردن ارزهای ملت از کشور
اوضاع طوری است که ایشان را مأیوس کرده است. دیگر ایشان از وضع خودش مأیوس است و تصریح هم می کند به اینکه من مأیوسم، و باید هم مأیوس باشد، لکن در این حالِ یأسش الآن دارد از یک طرف اموال ملت را می برد بیرون ـ جواهرات سلطنتی را می گویند با طیاره حمل کردند به خارج آن جزیره ای که برای کارهای زشت درست کرده بودند و خیلی چیزهای زیاد در اینجا خرج شده بود و مؤسسات زیاد، آنها را هم بعضی آقایان گفتند که فروخته است به شرکت نفت و پولهایش را حمل کرده است به
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 95
خارج ـ و از یک طرف هم حالا که مأیوس شده است افتاده است به کشتار دسته جمعی، و به هیچ کس رحم نمی کند.(122)
2 / 8 / 57
* * *
خارج کردن چندین بیلیون ارز ایران توسط عمال رژیم شاه
رژیم همه چیز ما را به باد داد، همۀ مخازن ملی ما را به دیگران داد، همۀ نیروهای فعاله ما را نگذاشت ترقی بکند، فرهنگ ما را عقب راند ـ همه چیز ما را به باد داد... ما یک حکومت عادل می خواهیم، یک حکومتی می خواهیم که منافع مملکتمان خرج خود مملکت بشود؟
ما هی می گوییم حکومت اسلامی، آقایان خیال می کنند حکومت اسلامی از آن طرف دنیا می آید! یک چیزی است که هیچ کس نمی تواند تصورش را بکند! ما می گوییم که یک دزدی را بردارند یک صحیح العملی را جای او بگذارند؛ خیلی مهم است؟!... پنجاه سال است که این مملکت را ـ همه چیزش را ـ از بین بردند. این را امریکایی ها آوردند سرِ کار و الآن دیگر در مشت آنهاست برای اینکه همۀ جهاتی که در ایران هست، چه از نیروهای فعالۀ آدمی و چه از مخازن زیرزمینی و چه آن اموال روی زمینی، همۀ اینها به باد فنا برود یا در جیب آنها برود یا در جیب همین طایفه برود. حالا که چندین بیلیون پول را از ایران خارج کردند که صورتهایش را آوردند و ما دیدیم، لابد شماها هم دیدید حالا تازه به فکر این افتادند که بعد از اینکه بردند و خوردند و از بین بردند، به فکر اینکه نه دیگر نباید بیرون ببریم! کجا نباید بیرون ببریم؟ بردند! تمام شد. آنکه مربوط به شاه و مربوط به کسانی که از دار و دستۀ شاه بود، این خائنها بردند. از هشتصد میلیون هر
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 96
کدامشان دویست میلیون، سیصد میلیون دلار، دویست میلیون دلار، پانصد میلیون دلار، چقدر دلار بردند. یک صورت خیلی بلندی آوردند ما هم دیدیم که چه اشخاصی بردند. از نظامی گرفته است تا درباری گرفته تا وزرا گرفته تا اجزای سازمان امنیت گرفته ـ همینهایی که همه حول و حوش خودش بودند و این ملت را غارت کردند ـ پولهایشان را در بانکها گذاشتند، حالایی که می بینند احتمال این است که یکوقتی جلویشان را بگیرند پولهایشان را نقل کردند به خارج.
ملت ایران نباید بگذارند که خود اینها بروند. خود اینها را باید بیخ گلویشان را بگیرند پولها را از آنها درآورند؛ اینها همه اش از مِلْک ملت ماست که به جیب اینها رفته. شاه اگر کنار هم برود باید بیخ گلویش را بگیرند، آنکه خورده است بگیرند از او. این جنایاتی که کرده باید عوضش را از او بگیرند.(123)
11 / 9 / 57
* * *
جمع کردن منافع این مملکت در بانکهای خارج
اما اگر چنانچه یک شخصی باشد که خدمتگزار دیگران است، برای خاطر دیگران این مملکت خودش را به باد فنا داده، به تباهی کشیده، یک آدمی است که همه چیز ما را از دست داده و برده است از بین، همۀ منافعی که در این مملکت قابل این است که برده بشود و مردم از آن استفاده بکنند، خود ملت از آن استفاده بکند، ایشان یا خورده است یا داده به دیگران خورده اند؛ یا خودش در بانکهای خارج جمع کرده و مثل پدرش که جواهرات ایران را برداشت و رفت منتها انگلیس ها از او گرفتند بین راه و بردند، یا خودش برده است و پولهای ایران را، این شصت هزار نفری که
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 97
می گویند که جزء اشخاصی است که به او مربوط هستند و از رفقایش هستند و از فامیلش هستند و از اینها هستند، به اینها داده خورده اند، و یا به اربابها داده خورده اند، به کارتر و امثال کارتر و به امریکا و به دیگران داده. همۀ منافع ایران را ایشان از بین برده است. الآن شما... اگر حالا برود، ده ـ پانزده سال لازم است تا این مملکت با زحمت اشخاص صالح به پایۀ آن وقت برسد که ایشان نیامده بودند، که رضاشاه هم نیامده بود. این مدتی زحمت لازم دارد. خیال نکنید که حالا یک مملکتی را که این تهی کرده تا رفت بهشت برین بشود. این خراب کرده همه را. این مملکت را خراب کرده و به شکل یک ویرانه درآورده. الآن نه زراعتی این مملکت ما دارد، نه مراتعش دست مردم است و خودش دارد، نه جنگلهایش دست اینهاست. آبها را از بین بردند؛ این سدهایی که اینها درست کردند همه اش به منافع دیگران بوده. تا بیاید این مملکت دوباره برگردد به حال قبل از آمدن این آقا، مدتها زحمت دارد. مد تها مردم باید خون دل بخورند، جوانهای ما باید زحمت بکشند، متخصصین ما باید زحمت بکشند تا این را از این آشفتگی بیرون بیاورند، تا بعد بشود یک مملکتی که این آشفتگیهایی که الآن دارد ندارد؛ آن وقت نوسازی بخواهند بکنند.(124)
25 / 9 / 57
* * *
لزوم تحویل سپرده های شاه و... توسط بانکهای خارجی
از قرار اطلاع، دولت امریکا درصدد است که اسلحه و مهماتی را که در ایران است و در مقابل نفت به مردم ایران تحمیل کرده است، یا به سرقت ببرد (اگر تاکنون نبرده باشد، چنانچه بعضی از خبرگزاریها افشا کرده اند) و یا منفجر کند. بر افسران و درجه داران
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 98
ارتش و سایر نیروهای سه گانه است که از آن جلوگیری کنند، و بر ملت است که با ارتش در این امر همکاری کنند، و نگذارند بیش از این مال ملت را نابود و یا چپاول کنند. افسران محترم بدانند که مسامحه در این امر خیانت به کشور و اسلام است.
کشاورزان محترم همت کنند و از اقدام برای کشت خصوصاً کشت دیمی غفلت نکنند. ممکن است مفسدین قحطی مصنوعی ایجاد کرده و کشور را در مضیقه قرار دهند.
بانکهای اسلامی به کشاورزان به منظور ادامۀ کشاورزی قرض الحسنه بدهند، و مسلمانان در این امر حیاتی با این بانکها تشریک مساعی نمایند تا جلوی توطئۀ شیطانی گرفته شود.
به جمیع بانکهای خارجی کشور اعلام می شود که سپرده های شاه و بستگان او و سایر دزدان اموال ملت محروم را ـ که صورت اسامی بعضی از آنان تهیه شده است ـ از آنِ ملت است که اینان اختلاس نموده و از کشور خارج کرده اند؛ بانکها این وجوه سپرده شده را نباید به آنها تحویل دهند که بزودی مقامات صالحه علیه آنان اقامۀ دعوی خواهند کرد.(125)
25 / 10 / 57
* * *
انبار کردن مال ملت در بانکهای خارجه
شما بفرمایید که حالا این شخص که آمده توبه کرده ـ فرضاً عرض می کنم ـ این راضی است به اینکه بیاید اموالی را که از مردم برده پس بدهد و کارهایی که از قبیل چپاول هست، اینها را جبران بکند؟ فرضاً که یک همچو کاری بکند و او مالی داشته باشد تا بتواند جبران کند ـ مال ملت را که نمی شود به خود ملت داد برای جبران مالهایی که اینها دارند! همه اش مال ملت است؛ مال خودشان
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 99
نیست. برداشتند و فرار کردند و در بانکهای خارجه انبار کردند.
و اگر ما دستمان رسید محاکمه اش می کنیم ]اگر][ توانستیم که بیاوریم او را به اینجا و محاکمه بکنیم یعنی تحویل ما دادند، محاکمه اش می کنیم ـ محاکمۀ حضوری؛ و اگر تحویل ندادند او را، ما محاکمۀ غیابی می کنیم، و او را محکوم می کنیم و آن مقداری که در ایران دارد از او می گیریم؛ آنی که در بانکها دارد اعلام می کنیم که این محکوم است و مال ملت است، حق ندارد بانک به محمدرضا بدهد چیزی را که از مردم خورده است. حالا ما فرض می کنیم که خیر، ایشان اموال شخصی دارد و آن اموال شخصی را به ارث از پدرش ـ فرض کنید ـ رسیده به او و آن اموال شخصی را می دهد و جبران می کند، خوب این ده سال حبسی که کرده و این قدرت انسانی را تلف کرده کی جبران می کند؟ کی می تواند جبران کند این ده سال حبس، پنج سال حبس این علما، این دانشمندان، این رجال سیاسی که اینها را به هدر داده است؟ یعنی در یک محفظه ای نگه داشته اینها را تا قوایشان هدر رفته؛ فعالیتهایشان هدر رفته. اینها دیگر جبران نمی خواهد! اگر یک کسی را هدر دادند همۀ زندگی اش را، اینها را جبران کی می کند؟ این همه جراحت که بر اشخاص، بر قلوب مؤمنین، بر قلوب پیرزنها، پیرمردها، جوانها وارد کرده است، اینها را کی جبران می کند؟(126)
13 / 11 / 57
* * *
بردن همه چیز ما
منافع ما، [سرمایه]هایی که ما داشتیم، مخازن ما را بردند خوردند. الآن هم در بانکهای خارجی اینهایی که مال مخازن ما هستند موجود است به اسم محمدرضاخان، به اسم عائلۀ او، به اسمِ ـ
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 100
مثلاً ـ آنهایی که وابستۀ به او هستند. همۀ ]داراییهای][ ما را آنها برده اند. یک ملتی را فقیر کردند و از اینجا رفتند و فرار کردند.(127)
14 / 11 / 57
* * *
بردن ذخایر ما و گذاشتن آن در بانکها
یا آن حکومت که وقتی که می خواهد غذا بخورد، یک نان خشکی با نمک؟ شبی که صبح آن شب مولا امیرالمؤمنین [به ]شهادت می رسد، وقتی که به حسب نقل برایشان غذا می آورند می بیند که شیر آورده و نمک آورده ]است ][و نان، نانی که او می خورده نه نان سنگکی که شما می خورید؛ آن نانی که او می خورد، می فرماید ـ به طوری که نقل شده است ـ که چه وقت دیدی که من دو تا خورش داشته باشم که حالا آوردی؟! رفت نمک را بردارد، در نقل است که قَسمش داد به جان خودش که شیر را بردارد؛ شیر را برداشت. دو لقمه با نمک میل فرمود. و صبح آن روز هم به شهادت رسید. و هیچ هم نگفت؛ هیچ هم نداشت. یعنی چیزهایی تهیه کرده بود با دست خودش لکن همه وقف بود. بعد از آنکه آن نهر بزرگ را با فعالیت خودش با دست خودش حضرت امیر حفر کرد، وقتی که آب بیرون آمد فرمود: بَشِّرِالْوَرَثَةَ لکن برای ورثه هم نگذاشت، وقف کرد. آیا آن طرز حکومت بهتر است، [یا حکومتهای جائر ]آن حکومتی که رسول الله کرد بهتر است، که وقتی که تو]ی ][مجلس، توی مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند، می آمدند می گفتند کدام یکی از شما پیغمبر است، کدامتان هستید؟ یا آنکه وقتی تشریفات طوری است که همه می فهمند دارای این تشریفات، عبارت از حاکم است؟! حکومت اسلام این است. البته ما نمی توانیم یک همچو حکومتی درست کنیم، ما قادر
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 101
نیستیم، لکن می توانیم یک مقداری نزدیک بشویم به آن حکومت. می توانیم دست دزدها را قطع بکنیم. و تا حالا بحمدالله عمده شان قطع شد دستشان. عمدۀ آنهایی که سران قوم بودند و ذخایر ما را بردند و در بانکها گذاشتند، عمدۀ آنها دستشان دیگر از بردن زیادی قطع شد. و امید است که دست ما برسد و ما بگیریم از آنها؛ این که دزدیده اند و برده اند، بگیریم از آنها.(128)
15 / 12 / 57
* * *
سرقت جواهرات ما توسط شاه و پدرش
تمام فرهنگ ما را و اقتصاد ما را از بین بردند. حالا هم که فرار کردند، جواهرات ما را مقداری پدر برد و مقدار زیادی پسر؛ و پولهای ایران را در بانکهای خارجی متمرکز کرده اند و الآن قرضهای زیادی از ایران در ممالک خارجی به اسم اینها ثبت است. ولی بحمدالله ملت ما در یک زمانی بپاخاست و با خواست خدای تبارک و تعالی دست آنها را از ذخایر ما کوتاه کرد. به خواست خدای تبارک و تعالی دست اجانب از این مملکت کوتاه شد.(129)
21 / 1 / 58
* * *
قرض صدها میلیون دلار از بانکهای مختلف
این مانع برداشته شد؛ اما پشت این سد، چه برای ما ماند؟ پشت این سد یک بدبختیهایی مانده است. صندوق دولت خالی است؛ از تمام بانکها ـ آنطوری که دولت به ما اطلاع می دهد و آنطور هست ـ اینها هر چه توانستند قرض کردند. صدها میلیون دلار از بانکهای مختلف ایران، اینها قرض کردند و فرار کردند. همچو نیست که خیال کنید که اینها هم ساده رفتند؛ جواهرات ایران را
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 102
یک مقداری اش را آن پدر برد، یک مقداری اش را این پسر! بانکهای ما را خالی کردند و رفتند.(130)
7 / 2 / 58
* * *
خالی کردن بانکها توسط شاه و بستگان آن
بله، اگر این خانه خرابها رفته بودند و خزینۀ مملکت سر جایش بود، آن وقت می گفتیم به دولت، که خوب، شما که پول دارید و خزینه دارید، یاالله ، چرا نمی کنید؟ اما تهی کردند خزینه را، بردند همه را؛ دزدیدند، غارت کردند؛ خودشان و آن بستگانشان بانکها را خالی کردند، همه چیز ما را بردند و ما را به این حال فلاکت نشاندند. لکن من امیدوارم که به خواست خدا و به عنایتی که خدا به این مملکت دارد، به این مملکت اسلامی دارد، با خواست خدا، با همت همۀ برادرها، همۀ اقشار، این اشکالات رفع بشود، با یک مهلتی. باید ما همه صبر کنیم و مهلت به ما داده بشود.(131)
7 / 2 / 58
* * *
پولهای ما در بانکهای خارجی به اسم او و اتباع و عشیره اش
آن روزی که رضاخان رفت، رادیو دهلی اعلان کرد، که همین معنایی را که ما او را آوردیم، لکن خیانت کرد و چون خیانت کرد ـ از این جهت ـ او را بردیم. او را بردند؛ لکن چمدانهای جواهرات ایران را، که در آن چند روزی که دید باید برود جمع کرد و در چمدانها بست، اینها را بردند در آن کشتی که برایش مهیا کرده بودند که برود. در آن کشتی گذاشتند، و بین راه، آنطوری که یکی از صاحب منصبهایی که همراه بوده است نقل کرده بود برای یکی از علما، و او برای من نقل کرد، گفته بود که آن چمدانها را با
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 103
رضاشاه در کشتی گذاشتند و راه انداختند. وسط دریا یک کشتی دیگری که مخصوص حمل دوابّ بود، مخصوص حمل حیوانات بود، آوردند متصل کردند به این کشتی، و به رضاخان گفتند بیا اینجا! رفت آنجا ـ البته مخصوص حمل دوابّ بود، و خوب هم حمل کردند! ـ گفته بود که چمدانها؟! گفته بودند که بعد می آید! خودش را بردند به آن جزیره، و چمدانهای این ملت را و ذخایر این ملت را انگلیسها بردند. عین همین مطلب در زمان ما ـ یعنی آن هم زمان ما بود، لکن در این زمان که همه تان یادتان هست ـ این تحقق پیدا کرد؛ که اینها وقتی که مأیوس شدند از اینکه دیگر نمی توانند مستقر باشند در اینجا، پولهای این ملت را از بانکهای اینجا ـ مبالغی بسیار هنگفت، حیرت انگیز ـ هر یک از اینها قرض کردند، و همان جواهرات و چیزهایی که باید ببرند ـ آنقدری که می توانستند ـ از اینجا بردند، و بانکهای خارجی، مثل بانک سوئیس و مثل امریکا و دیگر بانکها [انباشتند] از ذخایر ما و از پولهای ما، به اسم اینها یا به اسم خود او، که بیشتر از همه، و یا به اسم اتباع و عشیرۀ او در آن بانکها هست. و همه مال ملت است. اینها ملت را غارت کردند و رفتند.(132)
19 / 2 / 58
* * *
جمع کردن جواهرات توسط شاه و بیرون کردن آن از کشور
وقتی که بردند او را، جواهرهای ایران را در چمدانها گذاشتند و در کشتی گذاشتند او را، و خود او هم، یعنی جواهرها را خود او جمع کرد، چمدانها را پر کرد از جواهر. و با کشتی حرکتش دادند برای بیرون از ایران ... این هم وقتی که می خواست برود، ... جواهرات را جمع کرد؛ و علاوه بر آن، قرضهای زیاد در ایران گذاشته است
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 104
از بانکها. هر چه توانستند اینها قرض کردند و رفتند.(133)
22 / 2 / 58
* * *
هر چه داشتیم اینها برداشتند و بردند
ما هم می دانیم الآن نابسامانی زیاد است. یعنی اینها رفتند و همه چیز این مملکت را آشفته کردند؛ همه چیزش را. الآن ما یک اقتصاد سالم نداریم. اینها هر چیزی این مملکت داشته است دزدیده اند! قرض کرده اند و رفته اند. همۀ بانکها الآن از اینها طلب دارند. میلیونها قرض کرده اند و فرار کرده اند. هرچه داشتیم برداشته اند رفته اند. کشاورزی مان هم که می بینید چه جورش کردند که ما کشاورزی نداریم. الآن کارخانه ها، الآن اینها ریخته اند توی کارخانه ها، نمی گذارند کار بشود. از قراری که شنیدم، خود کارمندانی که در آنجاها هستند، و کارگرهایی که آنجا هستند کم کار می کنند یا کار نمی کنند؛ همچون چیزها. این چیزها برای این است که اینها نمی گذارند. ما الآن باید همه مان دست به هم بدهیم و نگذاریم این نهضتی که نهضت الهی بود، برای خدا بود، برای اسلام بود، نگذاریم این خاموش بشود؛ این را نگهش داریم، تا اینکه این مسائل حل بشود. آن وقت می آییم سراغ این مسائل دومی، که در درجۀ دوم است این مسائل.(134)
25 / 2 / 58
* * *
دزدیهایشان را کردند و رفتند و قرضها را به بانکها گذاشتند
همه باید دست به هم بدهیم. همۀ ما، همۀ قشرها، همۀ دانشگاهیها، همۀ تاجر و کاسب و ـ عرض کنم ـ کذا همۀ زن و مرد، همان طوری که تا حالا دست به هم داده بودیم و تا اینجا رساندیم،
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 105
که موجب حیرت همۀ متفکرین شد، از اینجا به بعدش که مهمتر است باید دست به هم بدهیم تا این مراحل را بگذرانیم.
بعد هم نباید ما بنشینیم منتظر اینکه یک قشری کار را انجام بدهد. یک مملکتی است مال همه تان. آشفته هم هست. فقیر زیاد. بیکار زیاد. لکن ما باید بپرسیم ازشان که این فقر زیاد و بیکاری زیاد مال انقلاب است؟ چون شاه رفته است فقیر زیاد شده است؟ چون رژیم به هم خورده است بیکاری زیاد شده است؟ یا نه، یک مسئله ای است که الآن ما وارث آن خرابیها هستیم؟ دولت وارث آنها هست. یعنی خرابی را کرده اند و رفته اند. دزدیهایشان را کرده اند و رفته اند. قرضها را به بانکها گذاشته اند و رفته اند. از هر بانکی چند صد میلیون دلار قرض کردند و رفتند! الآن وقت این است که ما با هم باشیم. و بعد هم نباید ما بگوییم چرا او نکرد؟ باید بگوییم خودمان هم باید بکنیم. همه باید بکنیم. همه باید بکنیم. همه هم وادار کنیم دیگران بکنند. اما اشکال تراشی و ـ عرض بکنم که ـ تزلزلی در نهضت ما بشود، امروز صلاح هیچ یک از قشرهای ملت نیست.(135)
6 / 3 / 58
* * *
به جیب زدن پولهای ملت
حالا همه تان و همه مان باید دنبال همین معنا باشیم که همین طرحی که دولت گفته است، همین را ما تعقیبش کنیم و این هم مطابق با همان چیزهایی است که آنها می خواهند منتها آنها یک چیز دیگر می خواهند که جیبهاشان پر بشود و اسلام جیب پر کن نیست! اسلام با ضعفاست.
اسلام آن است که امیرش می فرماید، رئیسش می فرماید که من
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 106 می ترسم که در آن طرف ـ به حسب نقل ـ آن طرف مملکت یک کسی گرسنه باشد؛ شاید آنجاها کسی چیزی نداشته باشد بخورد؛ زندگی ام باید این باشد که دلم آرام باشد که اگر او آنجا گرسنه است، من هم اینجا گرسنه ام. اسلام این است. البته خودش می فرماید شما قدرت ندارید و صحیح می فرماید، ماها قدرت نداریم، اما این قدرت را داریم که جیبهایمان را دیگر پر نکنیم! برای عرض می کنم که املاک زیاد و قصرهای ... . این را قدرت داریم که از مال این فقرا و از مال این ضعفا، این پول نفت، پول زیادی که ما نمی توانیم خیلی تصورش را بکنیم، اکثرش به جیب این خانواده رفته؛ اکثرش توی جیب اینها، اینها و دور و بری شان. آنقدرش که به جیب اینها رفته. و آنقدرش هم به جیب امریکا رفته. ما می خواهیم این لقمه را از توی دهن اینها بیرون بیاوریم بدهیم به فقرا این کارگرهای صنعت نفت ما با آن زحمت، با آن بیچارگی کار بکنند، آن وقت برود توی شکم این چیزدارها و آنهایی که در خارج برای خودشان املاک درست کردند، برای خودشان پارک درست کردند؟ این صحیح است؟! ما می خواهیم از توی شکم اینها این را بیرون بیاوریم پخشش کنیم بین همین ملت. همینهایی که این انقلاب را بپا کردند.
و من از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما را می خواهم و دلم به شماها خوش است. ان شاءالله خداوند همه تان را حفظ کند.(136)
28 / 3 / 58
* * *
به جیب زدن منفعت ها و خرابه گذاشتن یک مملکت
همه مان می دانیم که اشکالات زیاد است. و بعد از هر انقلابی این
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 107
اشکالات هست. نمی شود که یک انقلابی واقع بشود، آن هم یک همچو انقلاب بزرگی، یک همچو انقلابی که در غرب می گویند که اعجاز واقع شده است، این انقلاب حسابها را از هم باطل کرد، یک همچو انقلابی واقع باشد. آن وقت پنجاه و چند سال هم دستهای ناپاک خارج و داخل خراب کرده باشند این مملکت ایران را، همه هر چه منفعت داشته به جیب زدند، و یک مملکت خرابه ای گذاشتند، بعد از انقلاب، با این خرابی مملکت، توقع این نیست که همچو که اینها رفتند همه چیزها درست بشود!(137)
28 / 3 / 58
* * *
پرکردن بانکهای خارج با اموال مملکتی
و اما راجع به رهایی اینها؛ باید ما ببینیم که ما چه می خواهیم و ملت ما چه می خواهد. آن چیزی که ملت ما می خواهد، آیا یک امر غیرمشروع است یا یک امر انسانی است؟ آیا بشر دوستی وادار کرده است این جوانهای ما را که بروند و این مرکز را بگیرند و نگذارند توطئه به ثمر برسد یا خلاف این بشردوستی است؟ آن چیزی که ملت ما می خواهد این است که این ملت از این آدم که الآن در امریکا هست، سی و هفت سال تقریباً رنج دیده است. سی و هفت سال، این به ملت ما خیانت کرده است. و سی و هفت سال، ذخایر ما را به باد فنا داده است. و سی و هفت سال، جوانهای ما در تحت سلطۀ اینها زندگی انسانی نداشتند. و سی و هفت سال، اختناق همه جانبه بر این مملکت و بر این ملت از طرف ایشان حکمفرما بوده. و با دست خود ایشان، به طوری که اشخاص نقل می کنند، و با مباشرت در پانزدۀ خرداد، عدّۀ کثیری را به قتل رسانده است. و با امرِ او از پانزدۀ خرداد تاکنون، ما شاید
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 108 بیش از صد هزار نفر مقتول و صدها هزار نفر مجروح و معلول داریم. این ملت با این همه رنج که کشیده است، حالا می خواهد که این جانی برگردد و محاکمه به طور عدالت بشود. محاکمه بشود، اگر محکوم شد که اموال ما را برده است، از او بگیرند. الآن اموالی که از مملکت ما به دست ایشان و کسانی که مربوط به ایشان است، بانکهای خارج را از امریکا گرفته تا ممالک غربی پُر کرده است. در صورتی که من خودم می دانم و ملت ما هم ـ آن که به سنّ من است ـ مشاهده کرده است، و آن که نیست، شنیده است، و تاریخ برای او گفته است، دیگران برای او گفته اند که پدر ایشان وقتی که کودتا کرد هیچ نداشت. یک سرباز بود؛ صِفْرُالْیَد وقتی که سلطه پیدا کرد بر این مملکت، شروع کرد املاک مردم را به زور از آنها گرفتن. شمال مملکت ما، مازندران، بهترین املاک سرسبز ما، با فشارهای او و عُمّال او به قَبالۀ او به زور درآمده اند. و بسیاری از کسانی که مالک بودند یا از روحانیینی که در این امر یک نظری می دادند، اینها را می گرفتند و به حبس می بردند، و گاهی می کشتند. و در زمان خود رضا شاه، قتل عام مسجد گوهرشاد را من به خاطر دارم، و کسانی که به سن من هستند به خاطر دارند که در مسجد و معبد مسلمین ـ که مرکز اقامه نماز بود، عبادت خدا بود ـ اینها ریختند و یک عده از مظلومین که برای دادخواهی آنجا مجتمع شده بودند، قتل عام کردند و از بین بردند.(138)
19 / 8 / 58
* * *
بردن درآمدهای این کشور توسط شاه و وابستگان
در نظام شاهنشاهی، در رأس: آقای آریامهر! بودند و بستگان آقای آریامهر. آن روز شاه معدوم بود و بستگانش. امروز آقای بنی صدر
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 109
را ما با او مقایسه می کنیم. برای اینکه بالاترین چیزهایی که در جمهوری هست، مقامی که در جمهوری هست، ریاست جمهوری است. ما مقایسه می کنیم بین این دو آدم و عائلۀ این دو آدم، ببینیم که این همان نظام شاهنشاهی است یا نه. این که در رأس است با او فرق دارد؛ در عین حالی که من نمی خواهم بگویم به طور مطلق مطلب درست است. اینکه من می گویم ]نه اینکه ][اینها به طور مطلق دلخواه هستند. لکن می خواهم اندازۀ بی انصافی اینهایی که این حرف را می زنند، با مقایسه بین همۀ متصدیها در این زمان، و همۀ متصدیها در زمان رژیم پهلوی [نشان دهم ]زندگیهایی که آن ها داشتند و استفاده های مادی که آنها داشتند و از طریق درآمدهای این کشور در بانکهای خارجی آنقدر مبالغ ریختند و زندگیشان در اینجا و پارکهای عظیم و املاک عظیم و دستگاههای طاغوتی بزرگ آن طرف. زندگی سادۀ رئیس جمهور هم این طرف. اینها شبیه به هم هستند؟! یک «اعلیحضرت» قَدَر قدرت، که بر تمام جمعیت این کشور حکومت طاغوتی می کرد و درآمدهای این کشور را خود و وابستگان خود می بردند و یک تتمه هم به خارج می دادند و نفت ما را آن طور به خارج دادند، و برای ما چیزی در مقابل او حاصل نشد، آیا ملت ما یک اعلیحضرت همایونی آریامهر را برداشته، و یک اعلیحضرت همایونی رئیس جمهور گذاشته است؟! دستگاه این با دستگاه او مثل هم است؟! چپاولگر است این آدم هم مثل اینکه آنها چپاولگر بودند؟! عائلۀ ایشان هم مثل عائلۀ آنها هست و زندگی می کنند؟! شما و ما آن مقداری که با کمی اطلاع از آنها مطلع هستیم، شما قصرهای آن ها را در تهران دیده اید، و در جاهای دیگر هم هست و درخارج هم بوده، حتی در طول یک سال چند ساعت که آن اعلیحضرت قدر قدرت
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 110
می خواستند در یک شهرستانی بروند، برایشان یک دستگاه های عظیم با پول همین ملت درست کردند که آقا می خواهند چند ساعت در سال تشریف ببرند در آنجا! حالا آقای بنی صدر هم همان طور است؟! در هر شهری دستگاههای عظیمی از پول ملت درست کرده که اگر دو ساعت بخواهد آنجا برود، برود در آن دستگاه ها؟ و آیا خانه دارد این آقا، جز یک خانه ای که شنیده ام از پدرش دارد؟(139)
27 / 11 / 59
* * *
2ـ1ـ3ـ2 برگزاری میهمانی ها و جشن های پرخرج
کسر بودجه مملکت برای تشریفات پرخرج سلطنتی
هرگاه این سیره حفظ می شد و حکومت به شیوۀ اسلام می بود، نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهی، این ظلمها و غارتگریها و دستبرد به خزانؤ عمومی و فحشا و منکرات واقع نمی شد. بسیاری از این مفاسد از همان هیات حاکمه و خانوادؤ حاکم مستبد و هوسران سرچشمه می گیرد. این حکام هستند که اماکن فساد درست می کنند؛ مراکز فحشا و میگساری می سازند؛ و موقوفات را صرف ساختن سینما می کنند.
اگر این تشریفات پرخرج سلطنتی و این ریخت و پاشها و اختلاسها نبود، بودجؤ مملکت کسر نمی آورد تا در برابر امریکا و انگلیس خاضع شوند و تقاضای قرض و کمک کنند. مملکت به خاطر این ریخت و پاشها و اختلاسها محتاج شده است؛ وگرنه نفت ما کم است؟ یا ذخایر و معادن نداریم؟ همه چیز داریم، لکن این مفتخوریها و اختلاسها و گشادبازیهایی که به حساب مردم و از خزانؤ عمومی می شود مملکت را بیچاره کرده است. اگر اینها
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 111
نبود، احتیاج پیدا نمی کرد که از اینجا راه بیفتد برود امریکا، در برابر میز آن مردک (رئیس جمهور امریکا) گردن کج کند که مثلاً به ما کمک کنید!(140)
* * *
تشریفات جشن شاهنشاهی علی رغم گرفتاری و مصیبت مردم
آقا اینهایی که من عرض می کنم مطلب تصوری نیست. مع الأسف برای من کاغذهایی از ایران می رسد و شکایاتی از ایران راجع به اوضاع می رسد که دائماً روح مرا در عذاب دارد. از شیراز یکی از علمای محترم شیراز ـ سلّمه الله ـ نوشته اند به اینکه در عشایر جنوب اینجا قحطی واقع شده است، در جنوب؛ و عشایر اینجا به قدری در قحطی و در گرسنگی هستند که بچه هایشان را در معرض فروش قرار داده اند. از فسا یکی از علمای آنجا به من نوشته است به اینکه ـ باز همان وضع را نوشته است لکن این تکۀ آخر را ننوشته است راجع به گرفتاریهای آنها و اینکه من ـ که یک مثلاً اهل علمی هست ایشان ـ در فکر افتادم که با یک زحمتی برای اینها یک نانی، یک لباسی، یک چیزی تهیه کنم. بنده هم اجازه دادم اینکه از سهم امام این کارها را انجام بدهند. از تهران به من نوشته اند که در بلوچستان و سیستان و اطراف خراسان، آنجا یک قحطی و گرسنگی شده است که مردم هجوم آورده اند به شهرهای بزرگ؛ و از گرسنگی نه حیواناتی دارند و نه حیوانِ خود را می توانند ضبط کنند و از گرسنگی اینطور هستند. اطراف مملکت ایران در این مصیبت گرفتار هستند و میلیونها تومانش خرج جشن شاهنشاهی می شود! برای خود شهر تهران، از قراری که یک جایی نوشته بود، برای جشن خود تهران هشتاد میلیون
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 112
تومان اختصاص داده شده است. این راجع به خود شهر است. کارشناسهای اسرائیل برای این تشریفات دعوت شده اند. به طوری که خبر شدم و نوشته اند به من، کارشناسهای اسرائیل مشغول بپا داشتن این جشن هستند و این تشریفات را آنها دارند درست می کنند.(141)
1 / 4 / 50
* * *
3ـ1ـ3ـ2 اصلاحات ارضی و تضعیف کشاورزی
ساختن بازار برای اربابان به اسم انقلاب سفید
آن روز که طبقات مختلفۀ مردم مسلمان از روحانی گرفته تا دانشگاهی، از مهندسها و دکترها گرفته تا بازاریها و کارگران و دهقانان در زیر چکمۀ عمال اجانب خُرد می شدند؛ آن روزی که قتل عام 15 خرداد و غارت مدارس دینی و غیر آن به دست عمال اجانب رخ داد؛ آن روزی که زندانها از مدافعین اسلام و آزادیخواهان مملو بود؛ آن روزی که تاریخ پر افتخار اسلام که مبدأ عدالت و آزادی و رشد فردی و اجتماعی و سیاسی است، به تاریخ ارتجاعی شاهنشاهی و مجوسی گرایی برگرداندند؛ آن روز که حزب مفتضح رستاخیز را برای سرکوبی ملت و رواج هر چه بیشتر دزدی و ستمکاری اعلام کردند؛ آن روز که به اسم انقلاب سفید که خونین ترین انقلاب بود، بازار برای اربابان خود درست کردند و کشاورزی کشور را به دست فنا سپردند؛ آن روز که همۀ فجایع ضد مذهبی و ملی را مرتکب شدند، یک نفر از اینها نفس نکشید.(142)
25 / 8 / 56
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 113
اصلاحات ارضی، کشاورزی را ساقط کرده است
در عصر ما، در کشور بی پناه ما، منطقها و لغتها جای خود را عوض نموده: فضای باز سیاسی، همان اختناقها و سانسورهای همه جانبه است؛ تمدن بزرگ، وحشیگریهای بدتر از قرون وسطاست؛ دولت آشتی ـ با مسلسل و توپ و تانک و اخیراً با چماق و قداره ـ مردم را به تباهی کشیدن است؛ اصلاحات ارضی، کشاورزی را ساقط نمودن است؛ استقلال، وابستگی اقتصادی و فرهنگی و نظامی به اجانب است؛ فریادهای مرگ بر این سلطنت پهلوی، شاهدوستی و علاقه به رژیم است.(143)
11 / 8 / 57
* * *
اصلاحات ارضی منجر به واردات مواد غذایی شد
سؤال: ]از سال 1963، شاه شما را متهم می کند که در مقابل گامهای اصلاحی وی ایستاده اید. نخست از انقلاب سفید تا برسد به آنچه او اعطای آزادی (لیبرالیسم) نامیده است. ردّ شما بر این اتهامات چیست؟ برنامۀ سیاسی و اصلاحی ای که شما بدان فرامی خوانید و یا وقتی به حکومت رسیدید، به اجرا درخواهید آورد چیست؟][
جواب: هدف شاه از انقلاب ادعایی اش وابسته کردن هرچه بیشتر کشور به امریکا بود. و در زمینۀ اصلاحات ارضی، آمار واردات سالیانۀ مواد غذایی این مطلب را به خوبی نشان می دهد و در روستاها نیز فقر دهقانان به حدی رسید که دسته دسته به طرف شهرها هجوم بردند تا با زندگی در زاغه های اطراف شهر و دستمزد ناچیز کارخانه ها سدّ جوع کنند. فلذا برنامۀ ما این است که کشاورزی کشور با تأمین شرایط زندگی دهقانان هم سطح سایر مردم کشور، به حدی رسد که کلیۀ نیازهای داخلی را برآورده
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 114
سازد، و صنایع مونتاژ استعماری را که نتیجۀ آن حداقل سطح زندگی کارگر و افزایش درآمدهای افسانه ای افرادی معدود شد، به صنایع مستقل و مطابق نیازهای جامعه تبدیل نماید، و در زمینۀ منابع زیرزمینی مطابق مصالح و نیازهای داخلی با رعایت مصالح بشری در سطح جهانی از آنها استفاده شود.(144)
15 / 8 / 57
* * *
اصلاحات ارضی برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی بود
سؤال: [برای برنامه های اصلاحی شاه، که به عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» مطرح است، چه اهمیتی قائل هستید؟ امروزه شما دربارۀ اصلاحات ارضی چگونه فکر می کنید و اثرات آن را بر جمعیت روستایی و مهاجرت مداوم آنها چگونه می بینید؟]
جواب: اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی ایران و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود. به طوری که امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد می شود. با برهم خوردن وضع کشاورزی دهقانان، دهات و زمینها را رها کرده و به شهرها هجوم آورده اند. سیاست غلط شاه هم در مورد صنایع مونتاژ، نه تنها مشکلی را حل نکرد و زندگی روستاییان مهاجر را، حتی در حد قابل تحمل تأمین ننمود، بلکه کشور را هرچه بیشتر وابسته به اجانب کرد که اثرات سوء اقتصادی آن غیر قابل محاسبه است.(145)
24 / 8 / 57
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 115
به تباهی کشاندن کشاورزی توسط شاه به طرفداری از امریکا
بر خلاف تبلیغات مسموم شاه و بستگانش، دولت اسلامی، طرفدار سرمایه دارها و مالکین بزرگ نمی باشد؛ این حرفهای بی معنی برای انحراف از راه حق است. مطمئن باشند که اسلام طرفدار ضعفا و دهقانان و مستمندان است؛ این شاه است که به طرفداری از امریکا کشاورزی را به تباهی کشانده است، این شاه است که به طرفداری از سرمایه دارها ذخایر ملت ضعیف را به نفع آنان از بین برده است. شما آنان را مطمئن کنید که در دولت حق، از شما به بهترین وجه حمایت خواهد شد.(146)
1 / 9 / 57
* * *
به هم زدن زراعت به اسم اصلاحات ارضی
تهران اینطور است که بیست ـ سی محله دارد اینطور اشخاص ضعفا. همینهایی که در دهات مشغول زراعت بودند، زراعتشان را به اسم «اصلاحات ارضی» به هم زدند؛ دیدند که نمی توانند زندگی کنند آنجا، کوچ کردند بیچاره ها آمدند به اطراف تهران برای اینکه با کاری با ـ نمی دانم ـ کسبی، یک کاری بکنند یک حمالی بکنند، یک چیزی پیدا کنند که بچه هایشان نمیرند.(147)
4 / 9 / 57
* * *
به هم زدن دامداری و کشاورزی ایران
یک آذربایجان اگر چنانچه سابقاً بود و زراعت می شد کافی بود برای همۀ ایران، مابقی اش باید به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا اینطور که ملاحظه می کنید همه چیزش وارد می شود از خارج! دامداری اش را به هم زدند، کشاورزی اش را به هم زدند، همۀ زندگی را به هم زدند. مراتع ما را، مراتع سرسبز
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 116
خوب ما ـ که بعض مراتعش را اشخاص کارشناس که آمدند دیدند گفتند بهترین مراتع برای دامداری است، در دنیا از این مرتع بهتر نیست ـ این را به یک دسته ای دادند که یکی اش ملکۀ انگلستان است ـ از قراری که به من نوشته بودند ـ و یک عدۀ دیگری از این مفتخورها، به آنها داده اند؛ «اجاره» دادند به اصطلاح خودشان! دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با گوشتهایِ ـ عرض می کنم که ـ یخزدۀ نجس دارند زندگی می کنند که از بلاد دیگر می آورند برایشان. یخزده، خراب، فاسد و حرام و میته؛ در صورتی که ایران یک ناحیه اش وقتی که دامداری حسابی بود کافی بود برای همۀ ایران و مابقی اش باید صادر بشود.
حالا شما همه چیز را از خارج وارد می کنید. هر چه هست یا از اسرائیل می آید؛ دشمن اسلام! خدا می داند که این مرد نسبت به اسلام چه خیانتها کرده است.(148)
4 / 9 / 57
* * *
از بین بردن کشاورزی و دامداری، توسط شاه
خیال نکنید که این املاکی که حالا از این گردن کلفتها گرفته شده است، حکومت اسلامی می آید و می گوید نه اینها را بدهید به خودشان. یکی یکی را می آید می نشاند حساب از آنها می کشد: شماها مالیات دولت اسلام را باید بدهید؛ و هفتاد سال، صد سال، خودتان، پدرتان، جدتان نداده؛ اگر حساب بکنیم، زاید بر این املاکی که شما دارید، جواهراتتان را هم از شما می گیریم؛ پولهای بانکی تان را هم از شما می گیریم برای اینکه شما بدهکار هستید به دولت. وقتی املاک ملی شد، یعنی مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعیت لازم دارد، کشاورز لازم دارد.
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 117
نمی خواهد کشاورزی را مثل حالا بکند که دستش پیش اسرائیل و امریکا دراز باشد که تخم مرغ بده ـ نمی دانم ـ جوجه بده ـ نمی دانم ـ گندم بده، جو بده! می خواهند یک مملکتی باشد که همه چیز از خودش باشد. همه چیز دارد مملکت ما؛ نه این است که ندارد، همه چیز دارد. مملکت ما کشاورزی اش، یک ناحیه اش برای یک مملکت کافی است. از بین برد این آدم کشاورزی ما را. دامداری ما را از بین برد برای اینکه مراتع ما را به غیر داد ـ عرض می کنم که ـ همه چیز ما را به باد فنا دادند. ما می خواهیم یک مملکتی باشد مال خودمان باشد.(149)
20 / 9 / 57
* * *
با اصلاحات ارضی کشاورزها به روز سیاه نشسته اند
در هر صورت، این تبلیغاتی که می شود، چه در بین ارتشیها و سربازها و چه در بین دهقانها و ـ عرض می کنم که ـ کشاورزها که اگر حکومت اسلامی بشود این دهقانها دوباره باید به حال فلاکت بیفتند، خود دهقانها می دانند این را که این «اصلاحات ارضی» که این آقا کرد، این بیچاره ها را به روزگار سیاه نشاند. اینها الآن زندگی شان بسیار زندگی پستی است؛ و این بانکهای تعاونی و این هیأتهایی که درست کردند، این بیچاره ها را به کلی از هستی ساقط کردند. و حکومت اسلامی که بشود، این حرفها نیست تو]ی ][کار.(150)
20 / 9 / 57
* * *
زراعت ما را از بین بردند
صلاحیت یک هیأت حاکمه و یک اشخاصی که کارهای حساس در دستشان هست، این موجب یک صلاحیتی در عموم می شود. و
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 118 اگر هیأت حاکمه، و همین طور آنهایی که مقدرات مملکت دستشان است، آنهایی که ارتش را اداره می کنند و از رؤسای ارتش هستند، اگر اینها مردم صلاحیتداری بودند روزگار ما به اینجا نمی رسید؛ و من هم حالا اینجا ننشسته بودم برای شما صحبت کنم؛ شما هم حالا اینجا وقتتان را صرف این کارها نمی کردید. اینکه من دست از کار خودم برداشتم ـ که طلبگی بود ـ و آمدم اینجا، برای این است که ما یک حکومت صالح نداشتیم و یک قدرت صالحه در کار نبود؛ و مملکت را کشاندند رو به نیستی و تمام چیزهایی که امید به آن می شد پیدا بکنی اینها تباه کردند: احکام اسلام را تباه کردند، زراعت ما را از بین بردند، بانکها همه خلافکار بودند، اکثراً، وزارتخانه ها دست آدمهای ناصالح اداره می شد، مجلسها مجلسهای قلاّبی فرمایشی بود، وکیل مردم نبودند اینها.(151)
10 / 10 / 57
* * *
به وجود آمدن زاغه نشینی در اطراف تهران
مردم گفتند نمی خواهیم سلطنت را. همۀ مردم گفتند. اگر می خواهند، اگر می گویند همه نگفتند، یکی را پیدا کنند ـ غیر آنهایی که در دستگاه خودت هستند و پول می گیرند ـ بروند بازار، دور بازار برگردند بگویند آقا شما کدام یکی تان این رژیم را می خواهد، اگر یکی را پیدا کردی؟! همۀ بازارهای ایران به اختیار شما، همۀ دهقانها به اختیار شما. هر چه رفتید به دهقانها گفتید که خیر این آخوندها اگر بیایند روی کار شما دیگر کارتان زار است، از شما گوش نکردند برای اینکه آخوندها کار اینها را زار نمی خواهند بکنند؛ آخوندها می خواهند اینها را از این نکبت
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 119
بیرون بیاورند، از اینکه گول خوردند بیچاره ها، از این نکبت بیرون بیاورند. و من کراراً گفته ام این معنا را که اگر چنانچه اختیار دست ما بیاید اینطور نیست که ما اینهایی که ده تا دِه، صدتا دِه داشته اند، دِه هایشان را برگردانیم. اینها حساب دارند، اینها سالهای طولانی حساب باید پس بدهند. اینها می آیند به این کشاورزها، دهقانها به اصطلاح خودشان می روند تبلیغات می کنند که اگر چنانچه چه بشود، چه بشود. آنها شما را شناخته اند! تا حالا چه کردید برای آنها؟ تا حالا اینها را به بدبختی انداختید. چرا آمدند اطراف تهران توی این زاغه ها زندگی می کنند؟ ما می خواهیم اینها را دستشان را از این زاغه ها بگیریم بیرون بیاوریم؛ ما می خواهیم این انگلی که ایران دارد، که انگلِ غیر است، بسته به غیر است، از این بستگی بیرونش بیاوریم. ما حرفمان ابهامی ندارد.(152)
17 / 10 / 57
* * *
نابود کردن کشاورزی
اصلاحات شاه در زمینۀ کشاورزی نتیجه اش این شد که کشاورزی غنی ایران را آنچنان نابود کرد که بیش از نود درصد مواد غذایی از خارج در برابر تاراج نفت وارد می شود. در زمینۀ صنعت هم صنایع مونتاژ غیر متناسب با نیازها را پدید آورد و کشور را آنچنان وابستۀ به خارج ساخت که رهایی از این مشکل به قیمت سنگینی تمام خواهد شد. و در زمینۀ تسلیحات و مخازن زیرزمینی، از قبیل نفت و مس و سایر چیزها، و در مورد شیلات و جنگلها و مراتع و آبها که ابعاد جنایتش نیاز به توضیحات وسیعی دارد. و در امور فرهنگی و به فساد کشاندن سطح اخلاق عمومی جامعه و سایر امور باید گفت که ایران را تبدیل به ویرانستانی کرده است که امروز
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 120
همۀ ما شاهد آنیم.(153)
18 / 10 / 57
* * *
از بین رفتن زراعت با اصلاحات
من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث ... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیۀ اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همۀ مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما می خواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم! «اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت، و الآن شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخم مرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشاندۀ امریکاست بیاوریم.(154)
12 / 11 / 57
* * *
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 121
گدا شدن تمام کشاورزهای ما با اصلاحات ارضی
«اصلاحات ارضی»اش را شما ملاحظه کنید. آقا آنکه اینقدر برایش گفتند و خواندند و نوحه خوانی کردند و ثناخوانی کردند، اصلاحات ارضی عبارت از این شد که تمام کشاورزهای ما گدا شدند؛ کشاورزی از مملکت ما پرید. الآن اگر همۀ ملت دست به هم بدهد، بعد از چند سال ممکن است کشاورزی ما به حال اولش برگردد. بازار درست کردند برای امریکا. گندمهایش را او باید یا بسوزاند یا به دریا بریزد؛ می دهد و پول می گیرد! می دهد ارز می گیرد. بازار درست کردند. شما الآن هیچ ندارید. تمام زراعت ایران را می گویند برای سی روز یا سی و یک روز کافی است! ایرانی که یک استانش مثل آذربایجان، مثل خراسان، می توانست تمام قُوت ایران را متکفل بشود، باقی آن می بایست صادر بشود، حالا ما برای سی روز یا سی و سه روز! باقی اش از کجا؟ از اسرائیل، از امریکا، از جاهای دیگر... بالاترین ضرری که به این مملکت خورد این بود که نیروی انسانی اش رفت. حالا باید از سر این نیرو پیدا بشود. «خدمت» به وطن کرد! خدمت به وطن! زراعتش را بکلی از بین برد.(155)
14 / 11 / 57
* * *
وابسته شدنکشاورزی غنی ایران به خارج
عمده چیزی که در ایران، خاصیتی که در ایران بود کشاورزی بود. کشاورزی ایران غنی بود و محصولاتش زاید بود بر آن مقداری که احتیاج داشت؛ و [ایران] باید صادر کننده باشد و ما امروز وارد کننده هستیم و هرچه داریم باید از غیر، از خارج بیاوریم. مراتع ما را، مراتعی که بسیار مراتع عالی است، به غیر دادند. یکی از مراتعی که کارشناسان گفتند که بهترین مراتعی است در دنیا از
کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 122
حیث تربیت دام، آن را ـ آنطوری که به من نوشته بودند ـ به ملکۀ انگلستان و آن شرکتی که او شریک بوده است واگذار کرده اند. و جنگلها را منع کردند از مردم لکن دادند به غیر و به خارجیها. بالاخره مملکت ما را به یک صورت مفتضحی درآوردند که من کراراً گفتم که مملکت ما را خراب کردند لکن قبرستانهای ما را آباد کردند! جوانهای ما را در قبرستانها بردند، و مخازن ما را به خارج به غارت بردند. حالا هم که فرار کردند، با جیب پر فرار کردند. چه خودش، چه کسانی که مربوط به خودش بود، جیبها را پر کردند و به خارج رفتند.(156)
17 / 11 / 57
* * *
ورشکسته شدن کشاورزی با اصلاحات ارضی
لکن ما حالا قدم اول را برداشته ایم. مثل اینکه یک مملکتی جنگزده باشد و اجانب در آن باشد، کوشش کنید اجانب را بیرون کنید. این قدم اول است.
قدم دوم، قدم سازندگی است، مهمتر از قدم اول است. قدم سازندگی از حالا به بعد شروع می شود. هر جای این مملکت شما دست بگذارید خرابی هست. این ا