جبهه ملی و ملیگراها
مصاحبه با روزنامه هلندی «دی ولت کرانت»
تاریخ: 16 / 8 / 57
خبرنگار: جبهه ملی با رد کردن سلطنت مشروطه قدم مهمی در جهت شما برداشته. آیا شما نیز به نوبه خود حاضرید یک قدم در جهت مخالفین غیر روحانی دولت بردارید؟
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 300 امام: رژیم سلطنتی را بیش از یک سال است که عموم مردم در سراسر ایران بشدت محکوم کرده اند. بنا بر این هر کس و یا هر گروه هم سلطنت را رد کند، با ملت هماهنگی کرده است و در صورتی که در این قدم استقامت کند، ملت او را فراموش نمی کند و من خود را در کنار مردم احساس می کنم.
صحیفه امام؛ ج 4، ص363
* * *
مصاحبه با خبرنگاران
تاریخ: 18 / 8 / 57
خبرنگار: نتیجه مذاکرات شما با آقای دکتر کریم سنجابی و جبهه ملی چه بوده است؟
امام: مذاکرات به آن معنایی که گفته می شود توافق حاصل شده است نبوده. من مسائلی را که مورد نظرم بوده طرح کردم و آنها قبول کردند. من مسائلی را که همیشه خواست ملت است طرح می کنم، هر کس آن را پذیرفت به خواست ملت عمل کرده است.
صحیفه امام؛ ج 4، ص412
* * *
مصاحبه با رادیو ـ تلویزیون آلمانی زبان سوئیس
تاریخ: 24 / 8 / 57
خبرنگار: شما حضرت آیت اللّه ، با کریم سنجابی از جبهۀ ملی در پاریس بحث مهمی داشتید. آیا شما با این حزب سیاسی مشترکاً مبارزه خواهید کرد؟ یعنی آیا ائتلاف می کنید؟
امام: من مسائل و مطالبی که داشتم، و امکان ندارد یک قدم از آنها برگردم، به ایشان گفتم و ما با جبهه خاصی ائتلاف نداریم.
صحیفه امام؛ ج 4، ص501
* * *
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 301 دیدار با اعضای شورای عالی قضایی
تاریخ: 29 / 4 / 59
ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم. من نمی خواهم بگویم که در زمان ملیت، در زمان آن کسی که این همه از آن تعریف می کنند، چه سیلی به ما زد آن آدم! من نمی خواهم بگویم که طلبه های مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند در آن زمان. همان طور که در زمان پهلوی بستند که من و آقای حائری بالای سر این جوانهایی که از مدرسه فیضیه به تیر بسته شده بودند، رفتیم و اطبا جرأت نمی کردند بنویسند این زخمی شده است. بروند کنار اینها! بروند گم بشوند اینها! اینها منحل باید باشند.
صحیفه امام؛ ج13، ص51
* * *
در جمع روحانیون مازندران و اقشار مختلف مردم
تاریخ: 25 / 3 / 60
من می خواهم ببینم که این راهپیمایی که امروز اعلام شده است، اساس این راهپیمایی چه هست. من دو تا اعلامیه از «جبهۀ ملی»، که دعوت به راهپیمایی کرده است، دیدم. در یکی از این دو اعلامیه، جزء انگیزه ای که برای راهپیمایی قرار داده اند، لایحۀ قصاص است. یعنی مردم ایران را دعوت کردند که مقابل لایحۀ قصاص بایستند. در اعلامیۀ دیگری که منتشر کرده بودند تعبیر این بود که لایحۀ غیر انسانی! ملت مسلمان را دعوت می کنند که در مقابل لایحۀ قصاص راهپیمایی کنند، یعنی چه؟ یعنی در مقابل نص قرآن کریم راهپیمایی کنند! شما را دعوت به قیام و استقامت و راهپیمایی می کنند در مقابل قرآن کریم. نص قرآن کریم. ضروری مسلمین، چه برادران اهل سنت و چه برادران شیعی، ضروری این است که این قرآن از خداست و در قرآن هرچه باشد ضروری است که باید پذیرفت. قضیۀ قصاص در جاهایی از قرآن تصریح شده است.
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 302 لایحۀ قصاص همین مسائل قرآن است. در این راهپیمایی که مسلمانها را به اصطلاح خودشان دعوت کرده اند، دعوت کرده اند که مردم قیام کنند در مقابل قرآن! مردم قیام کنند در مقابل احکام ضروریۀ اسلام! آنهایی که از بعض جبهه ها هستند، تکلیفشان معلوم است. آنها از اول هم، از آن وقتی هم که «جمهوری اسلامی» تأسیس شده است، مسئلۀ اسلام پیش آنها مطرح نبوده است. آنچه مطرح بوده است، اگر راست بگویند، همان ملی گرایی بوده است. و من در این هم شک دارم! برای اینکه افرادی که سر دستۀ اینها بودند و به ملی گرایی معروف بودند ما دیدیم که بر ضد ملت اینها قیام کردند. الآن هم که در خارج هستند دعوت می کنند که بر ضد این ملت، قدرتها فعالیت کنند. و این قدرتهای بزرگ هم همه جور چیزی دارند! ملی هم دارند؛ مذهبی هم دارند؛ معمم هم دارند. من آن چیزی که بسیار مورد تعجبم است این نیست که در اعلامیۀ «جبهۀ ملی» برای لایحۀ غیر انسانی [به اصطلاح او] قصاص، یعنی حکم غیر انسانی قرآن! ، یعنی حکم غیر انسانی اسلام!، اعلامیه بدهند و مردم را دعوت کنند که ایهاالناس بیایید، در مقابل اسلام قیام کنید و استقامت کنید. من از آنها همچو توقعی داشتم و دارم. اما بعضی که اعلامیه دادند و تأیید کردند این راهپیمائیها را، آیا خوانده اند این اعلامیه های «جبهۀ ملی» را؟ دیده اند، که به این راهپیمایی دعوت کرده اند؟ و یکی از انگیزه های آنها این است که بیایید مقابل قرآن قیام کنید؟ منتها لفظش را نگفتند، و واقعِ صریحش همین است. اگر اینها خواندند این را، غفلت کردند از اینکه این راهپیمایی برای مقابله با اسلام است؛ برای مقابله با جمهوری اسلامی است؛ و برای مقابله با حکومت اسلام است. من عجالتاً کار ندارم که آیا دولت آقای رجایی یک دولت فعّال است یا نه، و آیا کارهایی کرده است که باید در مقابل او ایستاد
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 303 یا نه؛ و کار ندارم به اینکه مجلس شورای اسلامی آیا یک مجلسی است که از ملت است یا نه؛ و کار ندارم به اینکه قوه قضائیه آیا به تکالیفش عمل می کند یا نه؛ به اینها من کاری ندارم؛ و اگر راهپیمایی هم فقط برای راهنمایی مردم بود، آن هم صحبتی نبود، و ممکن بود که عمل بشود؛ اما راهپیمایی در مقابل اسلام! در مقابل صریح قرآن! در مقابل حکم ضروری اسلام! این را چه جور تعبیر کنیم؟ باز من کار ندارم به «جبهۀ ملی»، با اینکه بعض افرادش شاید افرادی باشند که مسلمان باشند؛ لکن من کار دارم به آنهایی که پیوند کرده اند با این جبهه؛ پیوند کرده اند با منافقین؛ پیوند کرده اند با منحرفین. من با اینها کار دارم که شمایی که متدین هستید و مدعی تدین چه توجیهی از این معنا دارید؟ ...
ائتلاف کرده اند با این جبهه ها که ماسک را از روی صورتشان برداشتند و به طور صریح مردم را دعوت کردند به اینکه ای مسلمانها بیایید و حکم قرآن را، حکم غیر انسانی قرآن را!! و لا حولَ ولا قوةَ اِلاّ باللّه . در یک کشور اسلامی این طور سبّ بر قرآن و سبّ بر اسلام در مرئی و منظر مسلمین بشود، و فلان مقام هم تأیید کند و دعوت به شورش! در مقابل چه؟ در مقابل نص صریح قرآن؟! امروز، دو بعد از ظهر دعوت به راهپیمایی است. به حسب چیزی که در اعلامیه شان ثبت شده است، دعوت به راهپیمایی است در مقابل این حکم غیر انسانی اسلام!...
در تمام طول سلطنت رضاخان و محمدرضا یک همچو جسارتی به قرآن کریم نشد. مسلمانها بدانند که یک راهی الآن هست در کار، یک روشی الآن هست در کار، که به طور ناشیگری اینها نقاب راکنار زدند. آنهایی که در این راهپیمایی می خواهند شرکت کنند، یا اظهار این را کردند که شرکت بکنند، یا تأیید کردند این شرکت را، یا
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 304 مردم را دعوت کردند به این شرکت، اگر بدانند که محتوای این معنا چیست، وای به حال ملتی که ملی هایشان این باشد، و متدینینی هم که اظهار تدین می کنند، آن باشد، و سرانشان هم این! و اگر ندانسته می کنند، چه طور اطلاعیۀ «جبهۀ ملی» را ندیده دعوت می کنند به اینکه شما هم به دنبال جبهۀ ملی راهپیمایی کنید. بازار تهران ببندد و بازار اصفهان هم ببندد و بازارهای ایران هم ببندند، خیابان ها هم همه ببندند، و همه قیام کنند، استقامت کنند! در مقابل چی؟ در مقابل لایحۀ قصاص غیر انسانی! حکم قرآن غیر انسانی!...
بسیار ساده اندیشی می خواهد که ـ این گروههایی که با هم ائتلاف کردند و این «جبهۀ ملی» که بر ضد اسلام می خواهد راهپیمایی راه بیندازند، و ـ مسلمانها هم همین بنشینند تماشا کنند که به ضد اسلام مقاله بنویسند و سبّ اسلام بکنند و حکم ضروری اسلام را غیر انسانی بخوانند! بعد از اینکه من می بینم ائتلاف شما با اینهاست... خوب، من با این جمعیت نمازخوان و متدین چه بکنم؟ من به اینها علاقه داشتم، حالا به بعضیشان هم باز علاقه دارم. با اینها ما تکلیفمان چیست؟ خوب چرا حسابتان را جدا نمی کنید؟ من حالا باز عرض می کنم به شماها حسابتان را جدا کنید. به مجرد اینکه کمونیستها هم به ضد اسلام است، آقایان از کمونیستها هم دعوت کردند که بیایید، بیایید با هم باشیم! خوب، «جبهۀ ملی» تکلیفش معلوم است؛ آن صریحاً به ضد اسلام قیام کرده؛ اما شمایی که مسلمان هستید و هیچ گاه نمی خواهید به ضد اسلام قیام کنید چرا این قدر هواهای نفسانیه زیاد شده است که نمی فهمید دارید چه می کنید؟ چرا این قدر شیطان در نفس ماها سلطنت پیدا کرده است که چشمهای ما را کور کرده است و قلبهای ما را وارونه کرده است؟ بیایید حساب خودتان را جدا کنید. آیا «نهضت آزادی» هم قبول دارد آن حرفی را که «جبهۀ ملی» می گوید؟ آنها هم قبول دارند که این
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 305 حکم ـ حکم قصاص ـ که در قرآن کریم و ضروری بین همۀ مسلمین است، غیر انسانی است؟ آیا این نماز شب خوانها این را قبول دارند یا نه؟ شک ندارم که قبول ندارند. خوب، اعلام کنید. چرا ساکت نشسته اید. ... شما می فرمایید که [در مقابل] آن کسی که دعوت می کند به اینکه بیایید [علیه] این حکم غیرانسانی اسلام راهپیمایی کنید، مسلمانها بنشینند تماشا کنند سبّ به رسولالله بشود، سبّ به قرآن هم بشود؟ این سبّ به قرآن است. مسلمانها بنشینند تماشا کنند که یک گروهی که از اولش باطل بودند [هر کاری می خواهند بکنند] ـ من از آن ریشه هایش می دانم ـ یک گروهی که با اسلام و روحانیت اسلام سر سخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتی که مرحوم آیت اللّه کاشانی دید که اینها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد، اینها [این] کار کردند [که] یک سگی را نزدیک مجلس عینک به آن زدند و اسمش را «آیت اللّه » گذاشتند! این در زمان آن بود که اینها فخر می کنند به وجود او. او هم مُسلِم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زده اند و به اسم «آیتالله » توی خیابانها می گردانند. من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست؛ این سیلی خواهد خورد. و طولی نکشید که سیلی را خورد. و اگر مانده بود سیلی بر اسلام می زد. اینها تفاله های آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را، غیر انسانی می خوانند. ما تکلیفمان با آنها خوب تا یک حدودی معلوم است. هر وقت هم مصلحت پیدا بشود، روشنش می کنیم. ...
شما خوب [است ]به قانون سابق هم یک نظری بکنید. قانون سابق که در صدر مشروطیت تصویب شده بود به وسیلۀ ملت، ومتمم قانون را، با جدیت مرحوم شیخ
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 306 فضل اللّه نوری، به آن ضم کردند و ملت به او رأی دادند، شما بیایید به آن قانونی که سابق بود و حالا برای او می خواهید سینه بزنید، و رفیق شفیق شما آن وقت که می خواست آشوب کند و در ایران بود، قبل از فرارش، می گفت بیایید به قانون عمل کنید! خوب، شما هم به این قانون عمل کنید. این قانون می گوید که: هر قانونی که بر خلاف اسلام است قانون نیست. پس قوانین باید قوانین اسلامی باشد. شما آن را هم که قبول ندارید! می گویید که قصاص، این قانون واضح اسلام، این قانون ضروری اسلام، این قانونی که قرآن به آن تصریح کرده است، این قانونی که مصلحت و امنیت کشور را تأمین می کند، شما این را یک قانون غیر انسانی می دانید. شما از ریشه هایتان خراب بودید! ولی حالا من نظرم با این جمعیتی است که اینها را تأیید می کنند. یک قدر اصلاح کنید خودتان را آقا! چرا برای دنیا این قدر دست و پا می زنید؟ انسان این قدر برای دنیا دست و پا بزند که یک جمعیتی که قرآن را سبّ می کنند و یک جمعیتی که کمونیستها را دعوت می کنند برای ضدیت با اسلام، شما تأییدشان بکنید. شما ناهی از منکر! مفسر قرآن! خوب، بیایید در مقابل اینها بایستید. در مقابل اینها بگویید این امری که گفتند اینها کفر است. اینکه کسی بگوید حکم خدا غیر انسانی است، اسلام غیر انسانی است، این کافر است. ...
آیا مراجع اسلام، علمای بلاد اسلام، باید گوش کنند این مطلب را و هیچ صحبتی نکنند؟ ساکت باشند در مقابل سبّ قرآن کریم؟ ساکت باشند در مقابل کسی که حکم ضروری اسلام و منصوص کتاب خدای تبارک و تعالی را غیر انسانی بخواند؟ در مقابل
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 307 لایحۀ قصاص دعوت به شورش می کنند! آقایان دعوت می کنند مردم را به قیام. قیام بر ضد کی؟ قیام بر ضد جمهوری اسلامی؟ این مردمی که با خون خودشان جمهوری اسلامی را مستقر کردند حالا بیایند توی خیابانها بگردند و بیفتند به اینکه بیایید ما این احکام غیر انسانی را کنار بگذاریم! این جمهوری اسلامی به درد نمی خورد! همۀ این نهادها همه دروغ و غلط! همه اش! بیایید بگویید خوب، نقص دارد؛ بگویید قوۀ قضائیه نتوانسته است عمل کند. خوب، همراهی کنید تا بشود. بگویید دولت نمی تواند که اقتصاد این ملت را یک روزه درست کند. شما بیایید. درست کنید....
خوب، شما بیایید حسابتان را از اینهایی که مقابله با اسلام در اطلاعیه شان کردند و کمونیستها را دعوت کردند،و آن کمونیستها [هم] که شما دشمن سرسختشان هستید و امریکا هم دشمن سرسختش است، شما حسابتان را بیایید جدا کنید؛ همین امروز. دیر نشده است؛ همین امروز در رادیوی ایران اعلام کنید به اینکه این اعلامیه ای که «جبهۀ ملی» داده است و مردم را دعوت کرده است که، در یکیش دعوت کرده است به اینکه لایحۀ قصاص و لوایح دیگر، و در یکی دیگرش گفته لایحه های غیر انسانی ـ که همین است مقصودش. اینها قرینه اند شما بیایید الآن ـ شماها که اسلام را قبول دارید و می دانم قبول دارید. شما نهی از منکر را واجب می دانید و می دانم که واجب می دانید. اگر این شیطان باطنی بگذارد شماراکه عقلتان عمل بکند ـ شما بیایید همین قضیه را محکوم کنید. رادیوی بعدازظهر را ما باز کنیم، گوش کنیم ببینیم که «نهضت آزادی» اعلام کرده است که این اطلاعیۀ «جبهه ملی» کفرآمیز است؛ قرآن را سبّ کرده است... و من نتوانستم، و می خواستم و واقعاً می خواستم، و متأثرم از اینکه با دست خودشان اینها گور خودشان را کندند، من نمی خواستم این طور بشود. من حالا هم توبه را قبول می کنم؛ اسلام قبول می کند. حالا هم بروند در رادیو، بروند در تلویزیون، توبه کنند بگویند ما تا حالا خطا کردیم؛ اشتباه کردیم، مردم را دعوت کردیم به شورش غلط بوده؛ خلاف اسلام بوده،
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 308 خلاف قوانین کشوری بوده تأیید کردیم، ائتلاف کردیم با گروه منافق...
«جبهۀ ملی» از امروز محکوم به ارتداد است. بله، «جبهۀ ملی» هم ممکن است بگویند که ما این اعلامیه را نداده ایم. اگرآمدند در رادیو امروز بعدازظهر آمدند در رادیو اعلام کردند به اینکه این اطلاعیه ای که حکم ضروری مسلمین، جمیع مسلمین، را غیر انسانی خوانده، این اطلاعیه از ما نبوده؛ اگر اینها اعلام کنند که از ما نبوده، از آنها هم ما می پذیریم. اسلام درِ رحمتش باز است به روی همۀ مردم. در تاریخ است که یزید از حضرت سجّاد پرسید که من توبه می توانم بکنم؟. ایشان فرمودند که بله، در توبه باز است. خوب، یزیدی که آن جنایتها را کرده است[...] منتها بعد حضرت سجّاد به حضرت زینب، که به ایشان عرض کردند آخر این چه هست؛ گفت این موفق به توبه نمی شود! اگر توبه بکند قبول است. یک کسی پیغمبر را هم بکشد توبه بکند قبول است؛ اما موفق به توبه نمی شود. ومن هم احتمال می دهم که این آقایان موفق به توبه نشوند! جدیت کنند؛ الآن وقت هست؛ وقت باقی است. تا آن وقتی که پایتان را به گور وارد می کنند در توبه باز است. رحمت خدا واسع است. بیایید توبه کنید. بیایید از کارهایی که کردید، از دعوت به شورش که کردید، ازمخالفتهایی که با اسلام کردید، بیایید توبه کنید. برگردید، توبۀ همه تان قبول است. بیایید با هم برادر بشوید، این مملکت را به پیش ببرید. هی ننشیند و بگویید که این مملکت را دارند خراب می کنند. آخرکجا، کی دارد خراب می کند جز شماها؟ ...
یکی از چیزهایی که اینها باز برایش سینه می زنند و «جبهۀ ملی» هم در اعلامیه اش [آورده این است که] دانشگاه چرا باز نمی شود. هی دانشگاه! آقا دانشگاه شما را بیرون داده! این دانشگاه باز بشود، ده بیست سال دیگر یک عده ای بیایند، همینها هستند، همین که شمایید! آنها هستید که اسلام را هیچ قبول ندارید؛ احکام اسلام را احکام غیر انسانی می دانید! ما می خواهیم یک دانشگاهی درست بشود برای ملت. شما با اسم ملت
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 309 دارید به ضد ملت عمل می کنید. این ملت این جمعیتها هستند که در خیابانها و در بازارها دارند برای اسلام زحمت می کشند؛ برای کشور زحمت می کشند. ما می خواهیم یک دانشگاهی باشد که بعد مثل شما را بیرون ندهد! یک دانشگاهی که یک آدم متعهد به اسلام را بیرون بدهد. اگر تعهد به اسلام داشته باشد، نه ما را طرف شرق می کشد، نه ما را طرف غرب می کشد؛ نه آن دیدِ تنگ بعضی از شما را دارد که می گوید ما نمی توانیم. شما تا آن آخر هم اعلیحضرت را می خواستیدش! به من گفتید دیگر. اینکه نمی توانید حاشا کنید. تا آن آخر هم می گفتید خوب، ایشان باشند. اعلیحضرت همایونی باشند، حکومت نکنند! شما تا آخر هم این طور بودید. بختیار هم تا آخر می خواستید! آخر شما نباید دیگر ما را بازی بدهید بگویید که ما چه، ما چه. این جبهۀ ملی، از میرزای شیرازی ـ دریکی از روزنامه هایشان که من دیدم و بسیار ناراحت شدم ـ از میرزای شیرازی که قضیۀ تنباکو را درست کرده، تا آقای کاشانی، تمام علمایی که در خلال مشروطیت برای اسلام کار کردند، میرزای شیرازی برای اسلام کار کرده است، آقای کاشانی برای اسلام کار کرده، شیخ فضل اللّه کرده، تمام اینها را به آنها بد گفتند! آن روزنامه جبهۀ ملی را پیدا بکنید: میرزای شیرازی را متهم کرده به دروغگویی! شیخ فضلالله را این قدر فحش داده! جرم شیخ فضلالله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضل اللّه این بود که قانون باید اسلامی باشد.جرم شیخ فضلالله این بود که احکام قصاص غیر انسانی نیست، انسانی است. آقای کاشانی هم همین طور. جرم اینها همین است که اینها عقیده شان این است که باید اسلام در ایران پیاده بشود. و شما می گویید که احکام غرب مترقی است. ما باید احکام مترقی را ... شما هم رأیتان، همه تان، مثل آن آقایان حقوقدانهاست که مقابل قصاص ایستاده اند. منتها آنها این تعبیر فضیح شما را نکردند! ومن گفتم که در تمام طول سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه سبّ به اسلام در کار نبوده، و «جبهۀ ملی» سبّ اسلام کرده است. من ازخدای تبارک و تعالی می خواهم که
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 310 همه اصلاح بشوند.ان شاءالله همه به آغوش اسلام برگردند. و نگذارند خدای نخواسته یک وقت چیزی پیش بیاید که ناگوار باشد.
ج 14 ، ص 449 ـ 465
* * *
در جمع کارکنان پایگاه چهارم نیروی هوایی و اقشار مختلف مردم
تاریخ: 1 / 4 / 60
اعلام کنید به اینکه این کسانی که اعلامیۀ «جبهۀ ملی» را داده اند و بر ضد اسلام اعلامیه دادند، و ارتداد برای آنها ـ هر کدام ثابت بشود که به اطلاع آنها بوده است این مطلب ـ مرتد شدند، شما از آنها تبرّی کنید. شما از اینهایی که دیروز پریروز ریختند در خیابانها و آن همه جنایت کردند و اعلام کردند که ما بر خلاف جمهوری اسلامی مسلحانه جنگ می کنیم، شما از اینها تبرّی کنید.
ج 14 ، ص 492
* * *
پیام به ملت ایران به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598
تاریخ: 29 / 4 / 67
من به صراحت می گویم ملیگراها اگر بودند، به راحتی در مشکلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می کردند؛ و برای اینکه خود را از فشارهای روزمرۀ سیاسی برهانند، همۀ کاسه های صبر و مقاومت را یکجا می شکستند و به همۀ میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می زدند.
ج 14 ، ص98
* * *
کتابعکس رخ یار: نکته هایی از امام درباره خویشتن خویشصفحه 311