خاطرات
آیت اللّه سیدمحمد موسوی خوئینی ها
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : میرشکاری، اصغر- بصیرت منش، حمید (گردآورندگان)

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

آیت اللّه سیدمحمد موسوی خوئینی ها

‏298ـ ‏‏اوایلی که امام بر اثر مریضی از قم به تهران منتقل شده و قرار شد‏‎ ‎‏در تهران سکونت کنند، خانه ای معمولی در دربند برای این امر درنظر گرفته‏‎ ‎‏شد. آن خانه واقعاً ساده بود ونشانی از اشرافیت و مظاهر طاغوتی در آن‏‎ ‎‏به چشم نمی خورد؛ با این حال حضرت امام(س) اصرار می کردند که اینجا‏‎ ‎‏مناسب ما نیست؛ بروید جایی پیدا کنید که ساده باشد. خلاصه بنده و حاج‏‎ ‎‏سیداحمدآقا و آقای امام جمارانی برای پیدا کردن منزل مناسب با شرایط امام‏‎ ‎‏توی شمیران به جستجو پرداختیم. آقای جمارانی با این محلات آشنا بود و‏‎ ‎‏خیلی جاها رفتیم. دیگر خسته شده بودیم. در سایۀ دیوار مسجدی که نهر آبی‏‎ ‎‏از کنار آن می گذشت، احمدآقا عبا و عمامۀ خود را درآورد و روی زمین‏‎ ‎‏نشست و گفت من که دیگر خسته شده ام و بیش از این هم توان جستجو‏‎ ‎‏ندارم. از طرفی اصرار حضرت امام(س) در رفتن از آن خانه و اینکه باید‏‎ ‎‏تکلیف را روشن کرده و به ایشان جواب می دادیم واقعاً فکر ما را مشغول کرد.‏‎ ‎‏در همین گیرودار یک دفعه به نظر بنده رسید که همین خانۀ آقای امام جمارانی‏‎ ‎‏جای مناسبی است و موضوع را با حاج سیداحمدآقا درمیان گذاشتیم. ایشان‏‎ ‎‏جواب دادند که خود آقای جمارانی باید بگوید والاّ نظر من این است که جای‏‎ ‎‏مناسبی است و قطعاً حضرت امام هم خوشش می آید. جای خوبی است، هم‏

‏خانۀ روحانی محل است و هم خانۀ ساده ای است و از طرفی حسینیۀ مجاور‏‎ ‎‏این خانه محل مناسبی برای دیدارها و ملاقاتهای امام می باشد. آقای امام‏‎ ‎‏جمارانی هم از این موضوع به عنوان افتخار برای خود نام بردند. قرار شد‏‎ ‎‏حاج احمدآقا موضوع را با حضرت امام(س) درمیان بگذارند. ما هم گفتیم‏‎ ‎‏شما را به خدا بیش از این سختگیری نکنید. وضع خانه های اینجا معلوم است‏‎ ‎‏و خانه ای که بزرگ و ساده باشد در این حوالی کمتر یافت می شود. حاج‏‎ ‎‏احمدآقا موضوع را با امام درمیان گذاشت و خبر موافقت امام را به اطلاع ما‏‎ ‎‏رساند.خستگی ازتن مابه دررفت وبدین ترتیب جماران درتاریخ جاودانه شد.‏

299ـ ‏حضرت امام(س) نسبت به مسائل مالی در بیت بسیار حساس بودند و با‏‎ ‎‏وسواس عجیبی از هزینه های بی جا و بی مورد جلوگیری می کردند. مثلاً‏‎ ‎‏خرید پارچۀ اضافی، خراب کردن و یا کشیدن دیواری دیگر و یا حتی‏‎ ‎‏تعمیرات حسینیۀ جماران را اجازه نمی دادند. علت اصلی این موضوع را‏‎ ‎‏می توان در بی اعتنایی امام به امور مادی و دنیوی ربط داد که حتی در زمان‏‎ ‎‏مرجعیت و نیز رهبری سیاسی انقلاب که همۀ امکانات کشور در دست ایشان‏‎ ‎‏قرار داشت و بیت ایشان محل ارسال وجوهات از اطراف و اکناف کشور و‏‎ ‎‏حتی خارج بود، همین راه و روال اعمال می شد و البته این همه از درایت و‏‎ ‎‏حسن تدبیر مرحوم حاج سیداحمدآقا و بی اعتنایی ایشان هم به امور دنیوی‏‎ ‎‏ریشه می گرفت. مرحوم حاج آقامصطفی هم همین خصوصیت را داشتند.‏‎ ‎‏بدین طریق فرزندان امام هم شاید کم نظیر باشند. ‏

‏***‏

‏ ‏

‎ ‎