رجوع

رجوع از دیدگاه امام خمینی (س)

و رجوع عبارت است از برگردان همسر مطلقه به ازدواج سابق در زمان عده اش؛ پس در طلاق رجعی بعد از پایان عده و در طلاق بائن رجوعی نیست. (۱)

و ظاهر آن است که جواز رجوع در طلاق رجعی حکم شرعی غیرقابل اسقاط است و حق قابل اسقاط مانند خیار در بیع خیاری نیست تا که مرد بتواند آن را ساقط کند؛ بنابراین اگر مرد امکان رجوع خویش در طلاق رجعی را ساقط کند، ساقط نمی شود. همچنین است اگر آن را مصالحه کند چه با عوض و چه بدون عوض.(۲) و تحقق رجوع یا با قول و سخن است و یا با فعل و عمل.

اما با قول، و آن هر لفظی است که بر انشاء رجوع یا تمسک به زوجیت زن دلالت کند مثل این که مرد بگوید: «تو را برگرداندم به نکاح خودم» و مانند آن؛ و لازم نیست به زبان عربی باشد و به هر زبان و با هر لغتی که مقصود را برساند واقع می شود.

و اما با فعل؛ به این است که ه مرد با زن مطلقه خویش رفتاری کند که فقط برای شوهر نسبت به حلیله اش جایز است مثل همخواب شدن با او و بوسیدن و لمس نمودن با شهوت یا بدون شهوت. (۳)

و حلال بودن این کارها متوقف و مشروط به رجوع لفظی قبل از آن و یا به قصد رجوع انجام دادن آن ها نیست. پس اقوا آن است که رجوع با وطی و تقبیل و لمس محقق می شود چه به قصد رجوع انجام شود و چه بدون قصد رجوع. البته اگر مرد عدم رجوع و عدم تمسک به زوجیت را قصد کرده باشد تحقق رجوع محل تأمل است. بله در خصوص وطی تحقق رجوع حتی با قصد عدم رجوع بعید نیست.

فعل و عمل از روی غفلت یا سهو و یا در خواب و آنچه در آن قصد برای انجام کار نیست، اعتبار ندارد و موجب تحقق رجوع نمی شود. همان گونه که اگر مرد زن مطلقه خود را با زن دیگر اشتباه گرفته و چنین عملی انجام دهد اعتبار ندارد. مثلاً با زن مطلقه خویش همخواب شود به اعتقاد این که زن غیر مطلقه اوست. (۴)

(۱) موسوعة الأمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۷۴، القول فی الرجعة.

(۲) موسوعة الأمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۷۴، القول فی الرجعة، مسأله ۷

(۳) موسوعة الأمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۷۳، القول فی الرجعة، مسأله ۱

(۴) موسوعة الأمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۳۷۳، القول فی الرجعة، مسأله ۲

. انتهای پیام /*