در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.
موضوعی که حضرت امام(س) قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر آن پافشاری داشتند، عدم اختلاف بین مردم، روحانیون، انقلابیون و گروه های مختلف بود و آن را آفتی بزرگ برای پیروزی می دانستند. از این رو خود ایشان نیز در اختلافات وارد نمی شد و دیگران را نیز به پرهیز از آن توصیه می کرد.
من مختصراً قصه ای که واقع شد عرض می کنم. ما که از ترکیه وارد عراق شدیم، بعد هم وارد نجف، از طرف دولت عراق کراراً آمدند و اظهار داشتند که عراق مال شماست، و هر جا باشید، هر جا بخواهید، هر کاری داشته باشید انجام می دهیم. تا دولتها تغییر کرد. یکی پس از دیگری تغییر کرد، و منتهی شد به این اواخر، که ما مقتضی دیدیم بیشتر از آن مدت در عراق فعالیت بکنیم.
وحدت و همبستگی، ضرورتی فطری، عقلی، شرعی، سیاسی و اجتماعی است که از مهمترین عوامل حفظ بقای اجتماع و مدینة انسانی است و بشر نه تنها برای بقای حیات جمعی بلکه برای برخورداری از یک زندگی مطلوب چاره ای جز پذیرش آن ندارد.
بررسی دوران پربرکت نوجوانی و جوانی حضرت امام(س)، بهترین الگوی عملی برای نسل جوان خواهد بود. با مطالعه روحیه با نشاط و تلاش پرثمر آن حضرت پی می بریم که نشاط ناشی از شور درونی بوده که باعث شتاب آهنگ رشد و تحول روحی و معنوی و در نتیجه خلاقیت و ابتکار در آن بزرگوار فرصت ظهور پیدا کرد
تهذیب اخلاق و سیر و سلوک، در اندیشه و سیرۀ امام خمینی(س) جایگاه ویژه ای دارد؛ امام(س) تهذیب نفس و پای بندی به مسائل اخلاقی را پیش درآمد موفقیت در سایر ابعاد زندگی انسان می دانستند و در کنار علم و دانش و سیاست و حکومت داری، بر آن تأکید می نمودند.
امام (س) بشدت با این اندیشه که دین افیون توده ها و ساخته و پرداخته قدرتمندان و حاکمان بوده است تا به وسیله آن مردم و افراد تحت ستم رام بشوند را محکوم کرده و نجات ستمدیدگان و محرومان از دست ستمگران را از اهداف بعثت انبیاء برشمرده اند. به عبارت دیگر وظیفه اصلی انبیا و اولیای الهی را قیام به قسط و اقامه عدل می دانستند.
امام خمینی، با توجه به بینش عرفانی خود، علم غیب و علم لدنی پیامبر را از زاویه مظهریت پیامبر اکرم (ص)، از اسم اعظم حق بررسی کرده است، وی ضمن اعتقاد به داشتن چنین علمی برای پیامبران الهی به طور عام، علم لدنی و علم غیب پیامبران را دارای مراتب متفاوت می¬داند که پیامبر خاتم (ص) در اوج قله وصل به مبدء غیب قرار دارد.
در ارتباط با آثار و ثمرات وقف ما باید دو محور آن را مورد بررسی قرار دهیم، محور اول اثرات فردی وقف است و محور دوم آثار و ثمرات اجتماعی وقف است. از آثار فردی وقف می توان به موارد زیر اشاره کرد، یکی تزکیه نفس و پالایش درون واقف است، یعنی آن کسی که مال را وقف می کند این سبب پاکی نفس و پالایش درون آن شخص می شود، دوم از بین رفتن روحیه مال اندوزی و دنیاطلبی و تعلقات و وابستگی های مادی است، سومین مطلب از آثار وقف اعتلای فرد به مراتب ارزشمند انسانی و معنوی است، و چهارم جلب خشنودی پروردگار عالم و بسته نشدن پرونده عمل خیر واقف است، مادامی که آن عین موقوفه موجود است و دیگران از منافع آن بهره می برند برای شخص واقف و وقف کننده ثواب نوشته می شود اگر چه فرد از دنیا رفته باشد.
بررسی اندیشه سیاسی امام خمینی(س) در سطح ساختاری نشان می دهد که روابط بین الملل مطلوب، مبتنی بر توزیع عادلانه قدرت، تعاملات اقتصادی متقارن و حفظ هویت های فرهنگی کشورهاست.
تظاهرات علیه سیاست امپریالیستی آمریکا در ایران و سایر کشورها بود که به مناسبت ورود ریچارد نیکسون معاون وقت رئیس جمهور آمریکا به تهران صورت گرفت و کانون آن دانشکده فنی دانشگاه تهران بود که با هجوم نیروهای ضربت مسلح رژیم پهلوی به داخل دانشگاه و دانشکده فنی مواجه شد و سه دانشجوی فنی را شهید و جمعی دیگر را مجروح شدند.
یکی از کارکردهای مهم وقف، فقرزدایی از جامعه است. با گسترش فرهنگ وقف می توان میزان فقر و محرومیت را در جامعه کاهش داد؛ زیرا وقف یکی از راه های توزیع مجدد درآمد است و با توزیع مجدد درآمد، سرمایه های جامعه در اختیار همگان قرار می گیرد و با بهره مندی همگان از امکانات رفاهی و اقتصادی، زمینه های تکامل در ابعاد فرهنگی و اجتماعی فراهم می شود.
امام با تلخی هر چه تمامتر از روندی یاد می کرد که استعمار از طریق سلطه بر مراکز تعلیم و تربیت و نظام علمی کشور، با دست و تدبیر این تحصیلکرده های خودفروخته، به غارت سرمایه های مادی و معنوی ما می پرداخت، و بندهای اسارت ملی با سر پنجه این پرورش یافتگان نظام دانشگاهی وابسته، تنیده می شد. طبعاً امام با آن خصوصیات و با اطلاع از چنین مطامعی، که توأم با دسیسه های گوناگون خناسان، منجر به جدایی و تفکیک همه جانبه دانشگاه از سنت علمی و فرهنگی ریشه دار حوزوی شده بود، در مسند رهبری و مدیریت این انقلاب که در درجه اول یک انقلاب فرهنگی به حساب می آمد، نمی توانست نسبت به دانشگاه کم اعتنا بماند. بر این اساس علاوه بر عنایت و توجه مستمری که در فرآیند مبارزات قبل از انقلاب نسبت به قشر دانشگاهی و نسل متدین اما معدود اساتید و دانشجویان آن سالها از خود نشان می دادند، از فردای پیروزی انقلاب، نظام تعلیم و تربیت کشور و بویژه آموزش عالی آن، در کانون توجه رهبری انقلاب قرار گرفت و از هر فرصت برای تحول و بازسازی این مرکز مهم انسان سازی استفاده شد. ماهها و حتی سالهای اول انقلاب، به دلیل حضور و نفوذ جریانهای فکری چپ و نیز تداوم فرهنگ گذشته، بخش مهمی از توجه امام مصروف مقابله با توطئه ها و هشدارها نسبت به اقدامات این عوامل می شد؛ اما مسأله تحول در نظام فرهنگی و علمی کشور موضوعی نبود که از نظر ایشان دور بماند
شما دانشگاهی ها کوشش کنید که انسان درست کنید. اگر انسان درست کردید، مملکت خودتان را نجات می دهید. اگر انسان متعهد درست کردید، انسان امین، انسان معتقد به یک عالم دیگر، انسان معتقد به خدا، مؤمن به خدا، اگر این انسان در دانشگاه های شما و ما تربیت شد، مملکتتان را نجات می دهد. بنا بر این، کار، کار بسیار شریف، و مسئولیت، مسئولیت بسیار زیاد. الآن این مسئولیت به دوش ما و شماست. این مسئولیت بزرگ، یعنی سعادت ملت را شما و ما باید بیمه کنیم: قشر روحانی و قشر دانشگاهی. سعادت ملت را شماها باید بیمه کنید.
از آنجا که انقلاب اسلامی ملت ایران، بر اساس اعتقاد مذهبی و اسلامی شکل گرفت، اصول قانون اساسی نیز منبعث از احکام و تفکرات اسلامی (یعنی قرآن) است.
این اوج هنر بنیانگذار و معمار جمهوری اسلامی ایران است که امروزه در هزاره جدید جمهوری اسلامی ایران مفتخر است که توانسته است در تمامی عرصه ها حمایت مردمی و مشارکت ملت را در جریان تصمیم سازی و اعمال حق حاکمیت بر سرنوشت خویش در برداشته باشد.
امام خمینی(س) وجود برخی از ماده های مندرج در قانون اساسی مشروطه، مانند لزوم حضور پنج مجتهد به عنوان ناظر در مجلس شورای ملی را فرصتی برای اجرای حداقلی از قانون های اسلام می دانستند که هیچ گاه عملی نشد.
امام خمینی از دل اندیشه های اسلامی یک قانون اساسی مترقی بر پایه فقه اهل بیت(س) را طراحی کردند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.