اعلامیۀ تاریخى و انقلابى «شاهدوستى یعنى غارتگرى» در فروردین ماه 1341 و پاسخ تلگرام آقاى حکیم و موضعگیرىهاى انقلابى و شیوۀ قهرآمیز امام در برابر قانونشکنىها و بیدادگرىهاى هیأت حاکمه ایران، هر یک ضربۀ کوبندهاى بود که بر شاه فرود مىآمد و او را به تکاپوى بیشتر و حرکات مذبوحانه و وحشیانهتر وامىداشت! او که با کوبیدن مدرسۀ فیضیه آخرین تکخال خود را هم بر زمین زده بود و نتیجهاى از آن نتوانسته بود به دست آورد، خود را در برابر نهضت روزافزون امام خمینى درمانده مىدید و دیگر حربهاى براى ساکت کردن امام در دست نداشت. لیکن مسألۀ نظام وظیفۀ روحانیان جوان حوزۀ علمیۀ قم، سالیان درازى بود که براى جامعۀ روحانیت مترسکى شده بود و حتى در زمان آیتاللّه بروجردى گاهى که شاه از طرف آن مرجع، سخت تحت فشار و اعتراض قرار مىگرفت، زمزمۀ سربازى بردن محصلین روحانى را بر سر زبانها مىانداخت و کم و بیش از آن نتیجه مىگرفت! از این رو فکر کرد که شاید با به کار بستن این حربه، بتوان روحیۀ امام را درهم شکست و او را از ادامۀ نهضت بازداشت!
ساواک قم در 15/12/1341 در گزارشى به تهران آورده است:
«... طبق دستور مرکز، به شهربانى قم دستور داده شد که صورت اسامى طلاب مشمول را تهیه و به مرکز ارسال نمایند. شهربانى قم هم صورت افراد مزبور را از مدرسههاى حوزه علمیه خواستار شده، به همین جهت روز 13/12/41 آیتاللّه خمینى در مجلس درس خود اظهار داشته:
«سپاه دانش خوب است و اگر از من هم بخواهند به سربازى بروم استقبال مىکنم و مردم را در آنجا نیز ارشاد و راهنمایى مىکنم. از این محدودیتها نبایستى ترسید. دشمنان حضرت امام حسین ـعلیهالسلام هر چه بیشتر مىشد، شهامت و پایدارى آن حضرت نیز زیادتر مىشد...».
از این گزارش به دست مىآید که رژیم شاه، چند ماه پیش از یورش به حوزههاى دینى، براى جلب طلاب به سربازى، نقشه آن را طرح و روى آن برنامهریزى کرده و در اندیشه به دست آوردن لیست طلاب جوان بوده است و امام در برابر، با آگاهى از این نقشۀ رژیم شاه با موضعگیرى اندیشمندانه خویش کوشیده است که طلاب و روحانیان را براى چنین پیشامدى آماده کند.
رئیس ادارۀ نظام وظیفه عمومى به نام «دریابان زند» در تاریخ 22 فروردین 1342 طى بخشنامهاى رسمى با قانونى خلق الساعه، کارت معافیت طلاب را که از «وزارت فرهنگ» صادر شده بود، نادیده گرفته، دستور داد:
با توجه به تبصرۀ 2 مادۀ 62 در علوم دینى کسى مىتواند دانشجو باشد که ارزش تحصیلاتش مطابق با دیپلم باشد و از فارغالتحصیلان علوم دینى کسى مىتواند معاف از خدمت سربازى گردد که به درجه اجتهاد و یا فتوا رسیده باشد. بنابراین تمام مناطق و حوزهها به محض رسیدن این بخشنامه مؤکداً و سریعاً موظفند، کارت معافى تحصیلى همه طلاب علوم دینى را مورد تجدید نظر قرار داده، بنابر آنچه تذکر داده شد و مطابق مقررات به وضع مشمولیت آنها رسیدگى و هر کسى را که بلامانع بود، فوراً به نزدیکترین مرکز آموزشى اعزام دارند و من بعد هم در نظر داشته باشند، با تحصیل طلاب علوم دینى در حوزههاى علمیه فقط در صورتى موافقت شود که داراى دیپلم باشند و همچنین نسبت به حکام شرع که در سنین مشمولیت بوده و فاقد مدارک لازم مىباشند، (بند 1 مادۀ 62) باید طبق قوانین رسیدگى و مانند سایر مشمولین با آنان رفتار گردد.
رئیس ادارۀ نظام وظیفه عمومى، دریابان زند
در تاریخ 15 فروردین 1342 ادارۀ کل فرهنگ اصفهان، صورت اسامى و مشخصات طلاب مشمول را که در حوزۀ دینى اصفهان به تحصیل سرگرم بودند به شهربانى اصفهان تسلیم کرد (سند شمارۀ 72). در تاریخ 29 فروردین 42 ادارۀ نظام وظیفه اصفهان از استاندارى و شهربانى آن استان خواست: «به فرمانداران و بخشداران تابعۀ استاندارى ابلاغ» شود که در «معرفى طلاب مشمول به نزدیکترین حوزههاى سربازگیرى اقدامات مقتضى معمول دارند... [و] در مورد معرفى طلاب مشمول تسریع نمایند...».
در تاریخ بیستم فروردین 1342 فرمان اعزام روحانیان قم و اصفهان به سربازى صادر شد و مأموران رژیم با طرز وحشیانهاى در کوچهها و خیابانها به دستگیرى روحانیان جوان پرداختند و کارت تحصیلى آنان را که از طرف «وزارت فرهنگ» صادر شده بود پاره کرده، آنان را به حوزههاى سربازگیرى اعزام داشتند!
به دنبال دستگیرى عدهاى از روحانیان که برخى از آنان همانند آقاى شیخ علىاکبر هاشمى رفسنجانى از دانشمندان حوزه علمیۀ قم بودند و گسیل آنان به نظام وظیفه، قائد بزرگ بىدرنگ پیکى به سربازخانه روانه ساخت و پیامى تقریباً به مضمون زیر براى آنان فرستاد:
«نگران نباشید، تزلزل به خود راه ندهید و با کمال رشادت و سربلندى و روحى قوى بایستید. شما هرکجا که باشید سربازان امام زمان (عج) مىباشید و باید به وظیفۀ سربازى خود عمل نمایید. رسالت سنگینى که اکنون به عهده دارید، روشن ساختن و آگاه کردن سربازان و درجهدارانى است که با آنان سروکار دارید که لازم است از انجام این رسالت مقدس اسلامى غفلت نورزید ، تعلیمات نظامى را با کمال جدیت و پشتکار دنبال کنید، هم از نظر روحى و هم از نظر جسمى خود را قوى سازید. مبادا یک وقت خداى نخواسته ضعف و تزلزلى از شما بروز کند که موجب سرشکستگى روحانیت مىشود و براى شما عواقب ناگوارى همراه خواهد داشت...».
در گزارش ساواک آمده است:
«... از طرف آیتاللّه خمینى به کلیۀ طلاب که براى خدمت سربازى به سربازخانهها اعزام شدهاند، من غیرمستقیم پیغام داده شده که ما از مدتها قبل مترصد چنین کارى بودیم تا در کادر ارتش نفوذ و بتوانیم نیات خود را عملى سازیم و این کار براى ما مقدور نبود. حال که دستگاه، اقدامى به اعزام طلاب علوم دینى به سربازخانهها نمودهاند، به این وسیله دست پیدا کردن به داخل ارتش فراهم گردیده، از این رو براى تبلیغات اسلامى در ارتش اقدام نمایند. ضمناً به طلاب سرباز اطلاع داده شده، مخارج هر یک ماهیانه هزار ریال برآورد شده و همه ماهه مرتب جهت آنان فرستاده مىشود. از طرفى مخارج زن و فرزند آنان بهطور مرتب تأمین و آنان تحت مراقبت خواهند بود...».
روحانیانى که به نظام وظیفه گسیل داشته شده بودند، در تمام مدتى که در سربازى به سر مىبردند، بحق این رهنمود امام را به بهترین نحوى به کار بستند و با رشادتى فوقالعاده و روحى زنده، رسالت خود را دنبال کردند و ضمن انجام وظایف سربازى به روشنگرى و افشاگرى میان سربازان پرداختند و اوضاع نابسامان کشور و خطراتى که استقلال و اقتصاد ایران را تهدید مىکند، براى سربازان محروم بیان مىکردند. در هفتهاى چندبار با همان لباس سربازى به منبر رفته، براى سربازان سخنرانى مىکردند و در محیط سربازخانه و پادگان نظامى به انقلاب فکرى دست مىزدند.
رژیم شاه هرگز باور نمىکرد روحانیان در سربازخانهها نیز به روشنگرى و تبلیغات انقلابى بپردازند و دامنۀ مبارزات خمینى را تا داخل پادگانهاى نظامى گسترش دهند، از اینرو، سخت وحشت کرد و دستور اکید داد که روحانیان را در محیط سربازى از هرگونه برنامۀ تبلیغاتى بشدت منع کنند و نیز از ارتباط غیر رسمى که خارج از چهارچوب وظایف سربازى باشد، میان آنان و دیگر سربازان جلوگیرى به عمل آورند؛ لیکن علىرغم خواسته رژیم، روحانیان مبارز در هر فرصت مناسب که به دست مىآوردند با سربازان صحبت مىکردند و آنان را هوشیار و آگاه مىساختند و نیز با افسران و درجهداران در مناسبتهایى به گفتگو مىنشستند و وظایفى را که در برابر کشور و ملت بر عهده آنان است، یادآورى مىکردند.
حاج شیخ عباسعلى اخترى روایت مىکند که یکى از طلاب جوان حوزه قم به نام علىاکبر مجیدى که به حوزه نظام وظیفه جلب شده بود، روزى در جلوى یکى از آسایشگاههاى پادگان باغشاه (پادگان حر) نشسته بود و اعلامیهاى را بر ضد رژیم شاه تنظیم مىکرد ـ شاید بر آن بود آن اعلامیه را به یکى از دیوارهاى پادگان بزند ـ افسرى به او نزدیک شد، آن نوشته را از دست او گرفت و با آگاهى از محتواى آن، که بر ضد شخص شاه بود، او را به زندان فرستاد. نامبرده حدود هفت ماه در زندان به سر برد.
نهضت امام خمینی، ص422-426
.
انتهای پیام /*