اول آبان ماه سال ۵۶ بود که به طرز مشکوکی فرزند ارشد امام خمینی را به شهادت رساندند. این قضیه به فرمایش امام از الطاف خفیه الهی بود.
کتاب «بهشتی از زبان بهشتی» از چند جهت اهمیت ویژه ای دارد. یکی از این جهت که این کتاب روایت زندگی شهید مظلوم محمد بهشتی است و از سویی هم یک نوآوری در عرصه تدوین تاریخ شفاهی است. در اینجا به نقل یکی از مطالب می پردازیم.
هفته دولت بود. با هیئت دولت رفتم خدمت حضرت امام. مقام معظم رهبری هم آن موقع رئیس جمهور بود و حضور داشت. ایشان صحبت های خوبی کرد. بعد از این که صحبتش تمام شد وزرا یکی یکی رفتند. من ایستاده بودم و امام را نگاه می کردم تا نوبت من شود و دست ایشان را ببوسم. موقع رفتنم امام اشاره کردند که بنشین...
کارت هویت من مربوط به مدرسه مرحوم آقای سید عبدالله شیرازی (که با مبارزان ارتباط داشت) در نجف بود؛ این کارت برای تردد من به عراق می توانست نوعی مجوز باشد....
سید کاظم اکرمی در خاطراتی که از امام نقل کرده به روایتی از زمانی پرداخته که مجلس غیبت در حضور ایشان ادامه پیدا می کرد.
مرحوم کیومرث صابری در خاطراتش به روزی اشاره می کند که همراه شهید رجایی خدمت امام می رسند و اتفاقا یکی از استانداران هم برای ارائه گزارش به جماران می آید.
امام خمینی پس از اصرارهای مکرر خانم فاطمه طباطبایی، عروسشان در پنجم خرداد ماه سال 63 نامه ای سراسر عرفانی به ایشان نوشتند.
دکتر جلیل تجلیل به روایتی از دیدار خصوصی اساتید علوم انسانی با امام پرداخته است.
مرحوم شمس آل احمد از نویسندگان و محققان ایرانی به روایتی متفاوت از جمع شدن اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با سلایق و عقاید مختلف به دستور امام پرداخته است.
امام خمینی در اول خرداد ماه سال ۴۴ نامه ای خطاب به همسر خود نوشتند.
دکتر فاطمه طباطبایی، عروس امام خمینی در روایتی به پاسخ مثبت ایشان برای سرودن شعر پرداخته است.
آیت الله مظاهری به نقل خاطره ای از روح تعبد امام به ظواهر شرع پرداخته است.
رژیم بعث عراق اقدام به اخراج طلاب ایرانی کرده و شرایط سختی را برای آنها پدید آورده بود. حسین محمدی یزدی به بیان خاطره ای از اقدام بجای حاج آقا مصطفی پرداخته است.
دکتر فاطمه طباطبایی، عروس امام خمینی در خاطرات خود به گم شدن های چندباره دیوان شعرهای امام پرداخته است.
روزگاری که امام در قم زندگی می کردند و یکی از اساتید برجسته حوزه به شمار می آمدند، روزهای چهارشنبه را به عیادت یکی از طلاب می رفتند.
امام خمینی در طول سال های اقامت خود در نجف اشرف برنامه معینی برای زیارت حرم مطهر حضرت امیر علیه السلام داشتند.مرحوم آیت الله سید مجتبی رودباری که در روزگار حضور امام خمینی (س) در نجف اشرف از همراهان ایشان بودند، در خاطرات خود به چگونگی تشرف امام به حرم حضرت امیر سلام الله علیه اشاره کرده و گفته است: رسم امام در طی اقامت در نجف آن بود که شب ها ساعت دو و نیم و در این سنوات اخیر ساعت دو از شب گذشته از اندرون به بیرونی تشریف می آوردند و طلاب و مردم را به حضور می پذیرفتند. سپس در ساعت سه از شب (پس از مغرب) به حرم مطهر امیر المومنین(ع) مشرف می شدند و زیارت امین الله را ایستاده و زیارت جامعه را نشسته می خواندند و بعد از خواندن نماز زیارت به منزل مراجعت می فرمودند. این برنامه آقا در تمام چهارده سال سکونتشان در نجف بود به استثنای شب های شنبه در فصل تابستان که وقت شستشوی حرم و رواق ها بعد از نماز مغرب و عشا بود که امام در این شب به حرم مشرف نمی شدند.
مرحوم مرضیه دباغ در خاطرات خود از همراهی امام به نکته مهمی اشاره کرده است. وقتی غذای امام را داخل اتاق می بردم وارد اتاق که می شدم می دیدم قرآن را باز کرده اند و مشغول قرائت قرآن هستند مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است دیگر چرا این قدر قرآن می خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هر کس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند.
علیرغم حضور تعدادی از مراجع و علیرغم وجود تعداد زیادی اعلامیه در اوایل قیام، یا حتی پس از آن، وقایع پیش آمده نشان می دهد که محرک قیام و بوجود آورنده اصلی این انقلاب، تا مراحل نهایی حضرت امام بودند. علاوه بر اینها و در مرحله بعدی، عامل مهم دیگری هم در کار بود و آن هم اطاعت مردم از امام بود؛ حتی اگر مقلد امام هم نبودند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.