روایت آهنگران از اخطاری که از امام گرفت/ امام به حاج   سید احمد   آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار ‎ ‎ حماسی بخواند»

جنگ به میهن اسلامی مان تحمیل شده بود و هواپیماهای بعثی عراق هر روز گوشه ای از خاک مان را مورد اصابت بمب هایشان قرار می دادند. در این میان، رزمندگان اسلام در جبهه ها مقابل بعثی ها ایستادگی می کردند و حاج صادق آهنگران نیز در مکان های مختلف به نوحه خوانی برای آنها می پرداخت.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

نماز شب

نماز شب

امام رأس ساعت دو نیمه شب جهت اقامه نماز شب، از خواب بر می‏ خواستند.

روی کاغذ باطله می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏نوشتی

روی کاغذ باطله می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏نوشتی

وضع بیرونی منزلشان در کربلا طوری بود که من نمی‏ توانستم داخل بروم،گاهی مطالبم را روی کاغذی می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ نوشتم و می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادم.

من تنها باید اینجا بروم

من تنها باید اینجا بروم

وقتی امام از منزل بیرون آمدند طلبه ‏‏‏ها در خدمت ایشان و همراهشان حرکت کردند.

مگر من می ‏‏توانم به کوفه بروم؟

مگر من می ‏‏توانم به کوفه بروم؟

مرسوم بود که بزرگان نجف هرکدام یک منزل در کوفه و نزدیک شط فرات داشتند.

از شما توقع نداشتم

از شما توقع نداشتم

گفتم آقا شما اینجا نشسته‏ اید و می‏‏ خواهید مطالعه کنید و بنویسید، یک کولر شاید کفایت همه منزل را بکند.

این خانه تجملی است

این خانه تجملی است

خانۀ خود ایشان در کوچه پس کوچه بود و رفت و آمد مشکل بود.

خدا به ما نعمتی داد

خدا به ما نعمتی داد

ایشان خیلی قاطعانه در مقابل این فاجعه بزرگ و مصیبت کمرشکن ایستادگی کردند و در برنامه درس و نماز و مطالعاتشان کوچکترین تغییری به وجود نیامد.

تنظیم اوقات زندگی

تنظیم اوقات زندگی

امام هر کاری را روی همان زمان‏بندی و تنظیم خاص انجام می‏ دادند.

می ‏خواستم دستش را ببوسم

می ‏خواستم دستش را ببوسم

پیرمردی به امام عرض کرد من دوتا از فرزندانم شهید و مفقودالاثر شده‏ اند اجازه بفرمایید خودم هم بروم به جبهه.

منزل ساده امام در نجف و تهران

منزل ساده امام در نجف و تهران

امام همچون صدها طلبه معمولی اجاره ‏نشین بودند.

نظم امام در منزل

نظم امام در منزل

افراد خانوادۀ ایشان از حرکات و کارهای امام حد و حدود اوقات را به دست می ‏‏آوردند.

یک قرص نان اضافه خریده شده برای چی؟

یک قرص نان اضافه خریده شده برای چی؟

تمام مخارج زندگی شخصی منزل امام از غیر از سهم امام و بیت‏ المال تأمین می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ شد.

سادگی امام برای همه جذّاب بود

سادگی امام برای همه جذّاب بود

تصور کنید که یک استاد معظم و مجتهد حوزۀ علمیه مانند مسافران دیگر که همه گونه افراد بودند رفتار کند. پیدا بود کارهای ایشان برای خداست.

تشک را کنار زدند

تشک را کنار زدند

در ایام تابستان بعضی از سالها به محلات تشریف می ‏‏بردند و در مسجد جامع شهر قبل از غروب و در ماه مبارک رمضان درس اخلاق می‏‏ گفتند.

از همراهی طلبه‏ ها ناراحت بودند

از همراهی طلبه‏ ها ناراحت بودند

در تمام بازدیدها، تعداد زیادی از طلبه‏ ها، ایشان را همراهی می‏‏‏‏‏ کردند.

نظم روزانه در زندگی امام

نظم روزانه در زندگی امام

وقتی به ایشان نگاه می‏‏ کردم می ‏‏دانستم که ساعت چند است.

منزل در قسمت های جنوب تهران باشد

منزل در قسمت های جنوب تهران باشد

قرار گذاشته بودند که در قسمتهای جنوب تهران که مستضعف ‏نشین است، ساکن شوند.

با همین ماشین می‏‏ رویم

با همین ماشین می‏‏ رویم

یکی از برادران یک پیکان تهیه کرده و به امام پیشنهاد شد که بفرمایید در ماشین دیگر سوار شوید چون وضع این ماشین خوب نیست.

صفحه 44 از 57 < قبلی | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | بعدی >