روایت آهنگران از اخطاری که از امام گرفت/ امام به حاج   سید احمد   آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار ‎ ‎ حماسی بخواند»

جنگ به میهن اسلامی مان تحمیل شده بود و هواپیماهای بعثی عراق هر روز گوشه ای از خاک مان را مورد اصابت بمب هایشان قرار می دادند. در این میان، رزمندگان اسلام در جبهه ها مقابل بعثی ها ایستادگی می کردند و حاج صادق آهنگران نیز در مکان های مختلف به نوحه خوانی برای آنها می پرداخت.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

اگر همۀ عالم را بگردید

اگر همۀ عالم را بگردید

اگر همه عالم را بگردید، خسته ‏تر از من نمی ‏توانید پیدا کنید، لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است

متانت ایشان زبانزد بود

متانت ایشان زبانزد بود

در محضر درس ایشان طلبه‏ های زیادی می‏‏ آمدند. امام با شاگردهایشان مهربان و شاگردانشان هم با وی صمیمی بودند.

نمی‏ خواهد پتو بیاندازید

نمی‏ خواهد پتو بیاندازید

منظورشان این بود که پتویی را که می‏‏ اندازی این امتیازی برای من است.

عظمت امام مرا گرفت

عظمت امام مرا گرفت

روز اولی که خدمت امام رفتیم عظمت ایشان مرا گرفت در حدی که آن عظمت مانع بود که من بتوانم حرفم را عرض کنم.

مطمئن باشید پیروزید

مطمئن باشید پیروزید

کلمات امام چنان سکینه‏ ای بر قلب ما نازل کرد که با روحیه تمام و مصمم برگشتیم.

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

هرچه برای ایشان سوغات یا هدیه می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏آوردند همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند.

نمونه کامل یک رفتار

نمونه کامل یک رفتار

حتی در حرکت و سکون امام هم، نظم و برنامه ویژه ‏ای حکمفرمایی می‏‏ کرد.

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

یکبار من نصف کاغذ را نوشتم و نصف دیگرش را ایشان نوشتند و هیچ‏کس نمی‏ توانست بین این دو خط فرق بگذارد.

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

اهل آسمانها می‏ میرند و از اهل زمین کسی باقی نمی‏ ماند همه می‏ میریم.

خیالتان راحت باشد

خیالتان راحت باشد

حاج احمد آقا مدتی طولانی به انتظار ایستاد، اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند.

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

من نیامده ‏ام اینجا که دکان اینها را تخته کنم، بلکه آمده‏ ام که اینها را آقا کنم.

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

کلمه انقلاب اسلامی را ذکر کنید

باید کلمۀ انقلاب اسلامی ‏‏را حتماً ذکر کند و از هیچکس باک نداشته باشد.

نجف مانند امام ندیده است

نجف مانند امام ندیده است

بعضی مراجع امتیازاتی برای بعضی قایل بودند که گاهی جنبه‏ های دیگری هم داشت.

من بر تو منت دارم

من بر تو منت دارم

من باید بر تو منّت داشته باشم که مسؤولیت بزرگی را از گردن تو برداشتم و به عهدۀ خود واگذار نمودم.

غلط کرده است

غلط کرده است

نوجوانی سؤال کرده بود که پدرش فردی لاابالی و بی‏‏ دین است و به او گفته من راضی نیستم که در منزل من نماز بخوانی.

مخارج اضافه نمی‏ داد

مخارج اضافه نمی‏ داد

امام به هیچ وجه مخارج اضافه به او نمی‏ داد.

هرگز دستمال به سر نکشیدند

هرگز دستمال به سر نکشیدند

امام هنگام راه رفتن مقید بودند گوشه عبا را تا حدود سینه به دست بگیرند.

ما جای خلوتی نداریم

ما جای خلوتی نداریم

این مطلب بدان جهت بود که آنان نتوانند با توجه به اینکه ملاقاتشان با امام خصوصی بوده است مطالبی را برخلاف اظهار کنند.

صفحه 45 از 57 < قبلی | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | بعدی >