چرا امام مانند یک طلبه ساده زندگی می کرد؟/ مرحوم جماعتی پاسخ داده است

اینکه زندگی امام مانند سایر طلبه ها ساده و معمولی باشد برای شان مهم بود و مدام بر آن تاکید می کردند حتی نسبت به خرید مایحتاج خانه هم حساسیت به خرج می دادند. مرحوم جماعتی این موضوع را روایت کرده است.

عناوین مطالب خاطرات شخصیت ها

یک قرص نان اضافه خریده شده برای چی؟

یک قرص نان اضافه خریده شده برای چی؟

تمام مخارج زندگی شخصی منزل امام از غیر از سهم امام و بیت‏ المال تأمین می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ شد.

سادگی امام برای همه جذّاب بود

سادگی امام برای همه جذّاب بود

تصور کنید که یک استاد معظم و مجتهد حوزۀ علمیه مانند مسافران دیگر که همه گونه افراد بودند رفتار کند. پیدا بود کارهای ایشان برای خداست.

تشک را کنار زدند

تشک را کنار زدند

در ایام تابستان بعضی از سالها به محلات تشریف می ‏‏بردند و در مسجد جامع شهر قبل از غروب و در ماه مبارک رمضان درس اخلاق می‏‏ گفتند.

از همراهی طلبه‏ ها ناراحت بودند

از همراهی طلبه‏ ها ناراحت بودند

در تمام بازدیدها، تعداد زیادی از طلبه‏ ها، ایشان را همراهی می‏‏‏‏‏ کردند.

نظم روزانه در زندگی امام

نظم روزانه در زندگی امام

وقتی به ایشان نگاه می‏‏ کردم می ‏‏دانستم که ساعت چند است.

منزل در قسمت های جنوب تهران باشد

منزل در قسمت های جنوب تهران باشد

قرار گذاشته بودند که در قسمتهای جنوب تهران که مستضعف ‏نشین است، ساکن شوند.

با همین ماشین می‏‏ رویم

با همین ماشین می‏‏ رویم

یکی از برادران یک پیکان تهیه کرده و به امام پیشنهاد شد که بفرمایید در ماشین دیگر سوار شوید چون وضع این ماشین خوب نیست.

اگر همۀ عالم را بگردید

اگر همۀ عالم را بگردید

اگر همه عالم را بگردید، خسته ‏تر از من نمی ‏توانید پیدا کنید، لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است

متانت ایشان زبانزد بود

متانت ایشان زبانزد بود

در محضر درس ایشان طلبه‏ های زیادی می‏‏ آمدند. امام با شاگردهایشان مهربان و شاگردانشان هم با وی صمیمی بودند.

نمی‏ خواهد پتو بیاندازید

نمی‏ خواهد پتو بیاندازید

منظورشان این بود که پتویی را که می‏‏ اندازی این امتیازی برای من است.

عظمت امام مرا گرفت

عظمت امام مرا گرفت

روز اولی که خدمت امام رفتیم عظمت ایشان مرا گرفت در حدی که آن عظمت مانع بود که من بتوانم حرفم را عرض کنم.

مطمئن باشید پیروزید

مطمئن باشید پیروزید

کلمات امام چنان سکینه‏ ای بر قلب ما نازل کرد که با روحیه تمام و مصمم برگشتیم.

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند

هرچه برای ایشان سوغات یا هدیه می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏آوردند همه را به دیگران می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ دادند.

نمونه کامل یک رفتار

نمونه کامل یک رفتار

حتی در حرکت و سکون امام هم، نظم و برنامه ویژه ‏ای حکمفرمایی می‏‏ کرد.

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

کسی بین دو خط فرق نمی‏ گذاشت

یکبار من نصف کاغذ را نوشتم و نصف دیگرش را ایشان نوشتند و هیچ‏کس نمی‏ توانست بین این دو خط فرق بگذارد.

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

همه می‏ میریم بفرمایید سر کارتان

اهل آسمانها می‏ میرند و از اهل زمین کسی باقی نمی‏ ماند همه می‏ میریم.

خیالتان راحت باشد

خیالتان راحت باشد

حاج احمد آقا مدتی طولانی به انتظار ایستاد، اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند.

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

اینها می‏‏ گویند من تبعید نشده ‏ام

من نیامده ‏ام اینجا که دکان اینها را تخته کنم، بلکه آمده‏ ام که اینها را آقا کنم.

صفحه 45 از 57 < قبلی | 41 | 42 | 43 | 44 | 45 | بعدی >