امام ورزش را دوست داشتند و آن را بهترین و سالمترین تفریحات می دانستند.
روحانى برجسته ای، نامهاى خدمت امام فرستاده بود که در آن درخواست کمک براى ساختن مدرسه علمیه کرده بود
امام از هر گونه حرکتی که شائبۀ آینده سازی برای خویشتن داشته باشد سخت گریزان بود
امام در ایام تحصیلشان به طوری مجذوب مرحوم حاج میرزا محمدعلی شاهآبادی شده بودند که دیگر درس عرفان ایشان را ترک نمیکردند
خیلی از افراد و شخصیتها وقتی در شرایط مختلف قرار میگیرند برنامهها و وضعیت آنها فرق میکند، ولی امام در تمام حالات وضعشان تغییر پیدا نمیکرد
امام فرمودند: آیا من مىتوانم دنبال رفاه خود باشم در حالى کهبسیارى از مردم ایران در سیاهچالها بهسر مىبرند.
امام غیر از اشکال و پاسخ در جریان تدریس، پس از درس هم مدت کوتاهی مینشستند و پاسخ سؤالات یا اشکالات را میدادند
همکار ما متعجب و خوشحال مىشود از آن جهت که هرگز تصورش را نمىکرد امام او را به اسم بشناسند و از او و اسم او به نیکى یاد کنند.
على اظهار علاقه کرده بود که با آقا به حسینیه برود
امام در مسائل فقهى و علمى، بسیار تبحر داشتند.
آقاى شوشترى پیرمردى بود که قارى قرآن و متدین بود؛ ولى دو سال بود که فلج شده بود
وقتى به تهران برگشتم به محض اینکه آقا را دیدم گفتم آقا شما یک اگر گذاشتید و در را به روى ما بستند.
امام هر روز نیمه شب قبل از اذان صبح براى نماز شب و دعا بیدار مىشدند...
وقتى براى اولین بار نگاهم به اتاق حضرت امام(س) افتاد بىاختیار پیش خودم گفتم: واقعاً مثل زندگى موسىبن جعفر(ع) است.
ختم که تمام شد از بیمارستان به منزل امام تلفن کردند که حال صبیّه معجزهآسا عوض شده
امام از روزی که وارد نجف اشرف شدند تا روزی که از نجف مهاجرت کردند هر شب 3 ساعت که از شب (مغرب) میرفت، در زمستان و تابستان، هوای سرد یا گرم، ایشان در حرم حضرت علی(ع) بودند و حرمشان ترک نمیشد.
سیرۀ آقا روحاللّه آن بود که شاگرد، آزاد بار آمده، و مستقل باشد، چرا که خود آزادمنش بود و مستقل
امام به صورت تکتک بچهها نظر مىانداختند و در حالى که تبسمى بر لبانشان بود، پاسخ سلام همگى را مىدادند.
یک مورد از کرامات مربوط به چند نفری است که ادعای عرفان داشتند و اذعان میکردند با امام زمان(عج) ارتباط دارند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.