"ایمان محور کرامت انسان جهانی" عنوان مقاله ای است که در همایش بین المللی امام خمینی (س) و قلمرو دین (کرامت انسان) ارائه شده است. نویسنده در مقدمه می نویسد:

جهانی شدن دارای جهان بینی خاصی است که با استفاده از مبانی و اصول خود، به تفسیر جهان، جامعه و انسان می پردازد و عملکردها و جهت گیری هایش را بر اساس این اصول قرار می دهد. اندیشمندان معاصر غرب مانند گیدنز، رابرتسون، یان آرت شولت و... که در زمینه جهانی شدن به مطالعات و تحقیقات وسیع پرداخته اند معتقدند؛ که مبانی نظری و اصول جهان بینی جهانی شدن عبارت است از: عقلانیت ابزاری، لیبرالیزم، سکولاریزم و سود محوری. جهانی شدن فرایندی چند بعدی است که نگاهی نظام مند بدان باعث می شود تا سهم ابعاد مختلف آن به خوبی پرداخته شود. جهانی شدن، به طور قطع پدیده ای است کارکردی و نمی توان از آثار آن بر ابعاد مختلف جامعه غافل شد. این پدیده دارای کارکردهای مثبت و منفی خاصی است که شناخت این کارکردها و تبیین آنها، جوامع را در واکنش درست نسبت به پیامدهای آن یاری خواهد کرد. هدف ما در این پژوهش شناخت درست فرایند جهانی شدن و بررسی نظریات جامعه شناسی درباره تحلیل و تبیین این پدیده می باشد. برخی از اندیشمندان معتقدند که آنچه در دوران معاصر اتفاق می افتد نه یک فرایند تدریجی بلکه یک پروژه از قبل طراحی شده است. به عقیده آنان، اگر در جهان قبل از رنسانس، امنیت منهای آزادی وجود داشت و در عصر جدید، آزادی بدون امنیت فراهم آمده، باید گفت که در عصر جهانی شده، هم امنیت و هم آزادی، صرفاً متعلق به عده قلیلی است که فرصت های برابر را برای دیگران تشخیص داده و به صلاح دید خودشان اطلاعات را در اختیار آنها قرار می دهند. نگاه جهانی به انسان و تعریفی که از شخصیت او دارد مبنای برنامه ریزی های آن را تشکیل می دهد. در این مقاله قصد داریم تا به شناخت انسان شناسی جهانی شدن بپردازیم. انسان شناسی جهانی شدن تابع مبانی نظری خاصی است و همچنین از تغییرات اجتماعی و توسعه جوامع تأثیر می پذیرد. تصویری که جهانی شدن از انسان و آرمان هایش ارائه می دهد تصویری است بسته و محدود و یا باز و کارآمد، که در نوع کنش و کارکردهای انسان اجتماعی معاصر بسیار مؤثر است. به تعبیر دیگر عینیت انسان معاصر بر اساس ذهنیتی است که جهانی شدن دربارۀ شخصیت او ارائه می دهد. نگاه ما در این نوشتار به جهانی شدن و قابلیت های اسلام برای ایجاد جامعه مطلوب جهانی، نگاهی سیستماتیک و نظام مند است. جهانی شدن بر ابعاد مختلف جوامع تأثیر می گذارد. انسان اجتماعی معاصر در عرصه جهانی شدن چه جایگاهی دارد؟ تعریف جهانی شدن از انسان و کارکردهایش چیست؟ جهانی شدن چه آرمان ها و اهدافی را برای جامعه مطرح می کند؟ منظور از انسان و جامعۀ مطلوب جهانی چیست؟ و آیا اسلام، مفهومی با عنوان انسان جهانی و جامعه مطلوب جهانی را می پذیرد یا خیر؟ آیا اصول و مبانی جهانی شدن پاسخگوی نیازهای اساسی انسان هست یا خیر؟ این ها و بسیاری از سؤالات دیگر مبنای اساسی نگارش این مقاله می باشد.

در ادامه این مقاله تحولات دوران معاصر، تعریف اندیشمندان معاصر از جهانی شدن، منشور جهانی شدن، جامعه شناسی جهانی شدن، نگاه اسلام به شخصیت انسان، نظریه های جامعه شناسانه دربارۀ عقلانیت، جایگاه عقلانیت در اسلام، تناقض های سکولاریزم، مقایسه جامعه مدنی سکولار با مردم سالاری دینی، اصول جامعه مطلوب از دیدگاه اسلام تبیین می شود و در خاتمه نتیجه می گیرد که:

آسیب های مبنایی تفکر غربی سبب شده است که اندیشمندان و روشنفکران، در تردید و چالشی جدی در مواجهه با آن قرار گیرند و دموکراسی و لیبرالیزم غربی که بر پایه آن تفکرات بنا شده است را، طرد کنند و به مفاهیم دینی و اخلاقی روی آورند. مهم ترین تردیدهای مطرح شده برای نظام جهانی سکولار عبارتند از:

الف . این امر که انسان سودمحور، محور هستی است و قدرت و ثروت را نهایت توانایی بشر، در تأمین سعادت خود می داند، خطا است.

ب . رواج ماشینیسم و تسلط تکنولوژی سبب شده است تا بشر از حقیقت خود دور شود و خود به ماشین و موجودی به شدت محاسبه گر تبدیل گردد.

ج . استثمار، استعمار، خود پرستی و... نتیجه خودمحوری بشر دور افتاده از معنویت و خدا است که در دو قرن اخیر به شکل های گوناگون ایجاد شده است.

د. غرب با اعلام خودمحوری بشر، به نفی خدا و دین پرداخت و به  وسیله آن، انسان غربی را به آزادی های بی حد و مرز مشغول کرد. آزادی هایی که در حقیقت، زنجیر اسارت شخصیت در برابر عبودیت و آزادی اصیل است.

هـ . علت آسیب و بحران دموکراسی در غرب ماهیتی فرهنگی دارد؛ بدین سبب، جامعه اسلامی و حاکمیت دینی، دارای ماهیتی فرهنگی است؛ چرا که ریشه های عمیق بحران دنیای معاصر را در فرهنگ، اخلاق و معنویت می داند.

به لحاظ معرفت شناختی نیز اندیشه غربی دچار بحران جدی است. زیرا اصالت حس و تجربه یا عقلانیت غربی، نتیجه ای جز نسبیت، شکاکیت و عدم اطمینان به بار نیاورده است. انحرافات فراوانی در دموکراسی مشاهده می شود. اگر بخواهیم مبنایی نگاه کنیم، باید به این نکته اشاره نماییم که دموکراسی در اصل مبهم است. به همین خاطر، دموکراسی لیبرال، در مقام عمل، با تناقض ها و مشکلاتی روبه رو است. یادآوری کاستی های عملی دموکراسی به معنای جست و جو و طرح نظامی است که در آن، ضمن حفظ کرامت، آزادی ها و ارزش های والای انسانی، جامعه نیز بتواند به اهداف و آرمان های خویش رسیده و از نفاق و دو رویی، استعمار و استثمار، عدم توجه به کرامت انسانی، نژاد پرستی، سلطه طلبی، حاکمیت  پول و سرمایه خبری نباشد.

قرن بیست و یکم را عصر احیای دین و معنویت دانسته اند؛ چرا که بسیاری از مکاتب حاکم جاذبه خود را از دست داده و اسلام حیاتی دوباره پیدا کرده است. امروزه جهان بیش از هر زمان دیگر، آماده پذیرش دین، معنویت و اخلاق است و سرخوردگی بشر از مکاتب ساختگی عامل اساسی این امر است. امروزه بازگشت جهانی، اندیشه های دینی و افول سکولاریزم، از مهم ترین رویدادهایی است که ایجاد شده اند. پیتر برگر، از جمله اندیشمندانی است که به مطالعات گسترده در زمینه افول سکولاریزم پرداخته است. او در کتاب افول سکولاریزم معتقد است که: گرایش وسیع مردم جهان مخصوصاً جوانان و روشنفکران به معنویت و دینداری حاکی از شکستت سکولاریزم و پیامدهای آن در عرصه جهانی است. از منظر جامعه شناسی، دو پدیده مهم در ارتباط اسلام با جهانی شدن مطرح است: اول، ظهور سیستم سیاسیی اسلام و دوم، توجه به تعاملات فرهنگی اسلام در مقابل مصرف زدگی. بر اساس دیدگاه های اسلام امت اسلامی، قابلیت ارائه یک سیستم سیاسی با مقبولیت جهانی را دارا است. از این منظر، با ظهور ابزارهای جهانی ارتباطات و با کمک فن آوری منظم ارتباطی بهتر می توان به یک نوع اسلام جهانی اندیشید. دیدگاه های اقتصادی اسلام مخالف و منتقد اساسی فرهنگ مصرفی و سودمحوری غرب است. اسلام، یک دین جهانی، همگانی و فراگیر است و به یک قوم، نژاد، زبان، کشور و منطقه، اختصاص ندارد. پیامبر اسلام، پیام آور انسان ها است و رسالت او بین المللی، گسترده و وسیع است. رسالت جهانی اسلام در دو بعد زمانی و مکانی؛ یعنی برای عموم انسان ها در هر جا که باشند و برای همه ادوار زندگی بشر جاری است. آیات متعدد قرآن و احادیث معصومین(ع) دلالت بر رسالت جهانی اسلام در سعادت انسان و جامعه انسانی دارد. اندیشه جهانی بودن و جهانی شدن اسلام یک اندیشه اصیل اسلامی است که دارای براهین عقلی نیز می باشد. از جمله دلایلی که می توان برای جهانی بودن دین اسلام و آموزه های آن مطرح کرد، عبارت است از: هماهنگی این دین با فطرت، قابلیت تبیین عقلانی احکام اسلام، توانایی پاسخگویی به نیازهای انسان، ارزش و اهمیت عقلانیت در اسلام و....

جهانی شدن اسلام، بر محور حق و عدالت در رابطه با انسان و جامعه است. اسلام فردگرایی افراطی و سرمایه داری و آزادی عنان گسیخته لیبرالیزم را نمی پذیرد و همچنین جامعه گرایی مطلق سوسیالیزم را نیز به نقد می کشد.

. انتهای پیام /*