مطلب ذیل متن سخنرانی مرحوم دکتر حسن حبیبی در مراسم اختتامیه دومین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی حضرت امام خمینی (س)  ‏است که موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) با مشارکت دانشگاه تربیت مدرس برگزار کرده است:

بی شک همگان در این نکته با گویندۀ این کلمات همداستانند که مباحث و مطالب‏‎ ‎‏فراوان دیگر در این باب باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند تا مرزهای فنی و تحقیقی‏‎ ‎‏آنچه «تبیین علمی انقلاب اسلامی» عنوان می گیرد تا حدودی ترسیم شود. اما به هر حال‏‎ ‎‏همانطور که در آغاز کار گفته شد، می توان بحث ها و بررسی های این همایش را سنگ‏‎ ‎‏بنایی برای پژوهشهای بعدی تلقی کرد. در این همایش با وجود فرصت محدود به‏‎ ‎‏نکته های قابل توجهی پرداخته شد، همچنین مقالاتی که به چاپ خواهد رسید در‏‎ ‎‏برگیرندۀ نکته های اساسی فراوان اند. اینجانب نخست به برخی از آنها اشاره می کنم و در‏‎ ‎‏ادامه به طرح چند عنوان برای بحث و بررسی می پردازم.‏

‏‏تنوع مباحث و طرح دیدگاههای مختلف از ویژگی های مطالبی است که در همایش‏‎ ‎‏طرح گردید و یا از طرف دبیرخانه پذیرفته شده و به چاپ خواهد رسید.‏

‏‏نکته ای که به صراحت و به تفصیل و یا گذرا در بیشتر مقالات به آن اشاره شده است‏ ‏بحث جدایی ناپذیری «دین و سیاست» است.  نکتۀ دیگر نیز این معنی است که انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی با فاصله گرفتن از دو شیوۀ مرسوم و مشهور در هنگام ظهور خود، یعنی‏‎ ‎‏سرمایه داری و عقاید مارکسیستی و با طرح شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏را بر اساس آرمانها و عقاید اسلامی به عنوان راه مستقل بنیان نهاده است، و در نتیجه به‏‎ ‎‏دنبال ابهام زدایی از هویت اسلامی و از منظر آن در پی وحدت ملتهای مسلمان است، و‏‎ ‎‏بدین سان انقلاب اسلامی بعدی بین المللی، ابتدا در قلمرو جهان اسلام و سپس در‏‎ ‎‏سراسر جهان پیدا می کند.‏

‏‏توجه به اسلام و جهان اسلام، سبب احیای حوزه های علمی و طرح مجدد مباحث‏‎ ‎‏فقهی و اصولی و کلامی اسلامی شده و مسایل مربوط به اسلام سیاسی و نیز حکومت‏‎ ‎‏بر پایه مفاهیم اسلامی و بنابراین حقوق اساسی و اجتماعی و مدنی و آزادیهای فردی و‏‎ ‎‏اجتماعی و حدود و ثغور آن در دستور بررسی ها و تحقیق های دانشگاهی و گفت و‏‎ ‎‏گوهای مردمی قرار گرفته است.‏

‏‏برخی مقالات به وجوه فرهنگی و تاریخی انقلاب اسلامی و زبان آن پرداخته و یکی‏‎ ‎‏از علل نفوذ و گسترش سریع پیامهای مبارزان و شخص امام را قبل از پیروزی انقلاب و‏‎ ‎‏حتی به هنگام پیروزی انقلاب، زبان مردمی و همه فهم و پیامهای آشنای آن دانسته اند و‏‎ ‎‏این بحث را به مفاهیم و پیامهای برگرفته از مبارزات صدر اسلام و به خصوص عاشورا و‏‎ ‎‏ارزشهای عاشورایی مرتبط ساخته اند. و بدین ترتیب وارد قلمرو معرفت شناسی و‏‎ ‎‏جامعه شناسی معرفتی شده اند. قانون مداری حکومت و حاکمیت قانون، مسأله‏‎ ‎‏جمهوریت و حق نظارت مردم و ایجاد جامعه منتقد و ارزیاب، و ارزش آزادی و منطق و‏‎ ‎‏احیای میراث معنوی جهان اسلام و پیوند گسست ناپذیر و رابطه همیشگی انسان و‏‎ ‎‏خداوند و جستجوی هویت در اندیشۀ تاریخی اسلامی و ایرانی و نفی اومانیسم غربی و‏‎ ‎‏موارد متعدد دیگر از طرف صاحب نظران با توجه به مبانی معرفتی، سیاسی، اجتماعی،‏‎ ‎‏روانی و فرهنگی مطرح شده اند. ‏

‏‏نکته دیگری که بیشتر تبیین ها به نحوی از انحاء به آن اشاره دارند شخصیت جامع‏‎ ‎‏امام است که جامع الاطراف بودن شیوه ها و روشهای نظری و عملی امام را نشأت گرفته‏‎ ‎‏از آن می دانند. دل مشغولی در خصوص مردم و زندگی مطلوب آنها مورد توجه و‏ یادآوریهای مکرر امام است و در این زمینه بویژه به دو گروه بطور مکرر اشاره شده‏‎ ‎‏است، دو گروهی که در گذشته کمتر مورد توجه بوده اند یعنی جوانان به عنوان منبع‏‎ ‎‏انرژی سازنده جامعه مطلوب و آرمانی و زنان به عنوان مربیان مؤثر در زندگی جامعه.‏

‏‏نویسندگان و سخنرانان به وجوه عینی و دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز اشاره‏‎ ‎‏کرده اند و برخی از مقالات به الزامات سیاست خارجی و مسایل اقتصادی پرداخته اند.‏ ‏‏اکنون اجازه می خواهم که چند طرح را برای مطالعات و تحقیقات گسترده آینده‏‎ ‎‏پیشنهاد کنم. ‏

‏‏همانسان که دانشوران حاضر در جلسه آگاهی دارند، گروهی از جامعه شناسان بر این‏‎ ‎‏باورند و گویندۀ این کلمات نیز با آنان همداستان است که بحث ها و بررسی های‏‎ ‎‏جامعه شناختی، در پی هر یک از انقلاب ها و تحولات پرمایه و ریشه دار اجتماعی‏‎ ‎‏دگرگون می شوند و شیوه ها و نظریه های نوینی را در جامعه شناسی مطرح می سازند و‏‎ ‎‏احتمالاً به روشن شدن نکته های مبهم و طرح مسایل تازه مدد می رسانند.‏

‏‏همانطور که در جای دیگر گفته ام، انقلاب پیروز اسلامی یکی از مهمترین و‏‎ ‎‏گسترده ترین میدانهای تحقیق و آزمایشگاههای جامعه شناسی را برای پژوهشگران‏‎ ‎‏فراهم آورد. در واقع به تصدیق دوست و دشمن انقلاب اسلامی فراگیر و پردامنه و‏‎ ‎‏ریشه ای و ژرف است و اکثریت نزدیک به تمامی بنیادها و نهادهای اجتماعی موجود را‏‎ ‎‏در هم ریخته و درنوردیده است و در نتیجه عرصه تحقیق و تتبع را برای بررسی‏‎ ‎‏چگونگی این درهم کوبیها و سر برآوردن نهادها و طرح مسایل و مباحث بی شمار، تازه و‏‎ ‎‏نو، هموار ساخته است.‏

‏‏متأسفانه در روزها و سالهای نخستین انقلاب و شاید تا هم اکنون توسن فراوان‏‎ ‎‏نرانده اند و از این آزمایشگاه آن سان که باید و شاید بهره نگرفته اند.‏

‏‏بسیاری از مسایل باید در گرماگرم انقلاب و سالهای نخستین مورد بررسی قرار‏‎ ‎‏می گرفتند. البته این مسایل از دید جستجوگران صاحب صلاحیت پنهان نبودند اما یا این‏‎ ‎‏جستجوگران دل مشغول کارهای دیگر بودند و یا در شرایط اوایل انقلاب، امکان بحثها و‏‎ ‎‏بررسی های بی دغدغه را نداشتند. پس از پیروزی انقلاب نیز جامعه ایران با چند تحول و‏‎ ‎‏رویداد عمده مواجه شد که بررسی آنها هم درخور اهمیت و واجد معانی پرمایه و دقیق‏ جامعه شناختی بوده و هست، از جمله آنهاست: توطئه هایی که برای مقابله با انقلاب‏‎ ‎‏طراحی و در برخی از موارد اجرا شد و کوششهایی که برای حفظ انقلاب و رفع توطئه ها‏‎ ‎‏به عمل آمد، جنگ تحمیلی، بازسازی و تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از‏‎ ‎‏سازندگی، انتخابات مجلس شورای اسلامی، از جمله انتخابات مجلس پنجم و انتخابات‏‎ ‎‏ریاست جمهوری از جمله انتخابات دوم خرداد.‏

‏‏گرچه برخی از این واقعه های مهم اجتماعی انقلاب در حال حاضر جوشش نخستین‏‎ ‎‏خود را از دست داده اند، با این همه بسیاری از آنها هنوز هم تازگی و قوت و شدت خود‏‎ ‎‏را از کف ننهاده اند و طالب چشم های تیزبین و ذهنهای جستجوگری هستند که زیر و بم‏‎ ‎‏آنها را بدیده تحقیق بنگرند و به نتیجه گیری بپردازند.‏

‏‏افزون بر این موارد نکته های عمده ای در اصل و اساس انقلاب اسلامی ایران در‏‎ ‎‏مقایسه با دیگر انقلابها وجود دارند که بررسی تطبیقی را می طلبند مختصات و‏‎ ‎‏مشخصاتی که می توانند و باید موضوع تحقیق تطبیقی معرفت شناختی جامعه شناختی و‏‎ ‎‏سیاسی قرار گیرند جنبه ذهنی ندارند بلکه عینیت آنها به گونه ای است که موافقان و‏‎ ‎‏مخالفان انقلاب اسلامی، در وقوع آنها و نیز نقش رهبری انقلاب در خصوص آنها‏‎ ‎‏تردیدی ندارند. هر چند که مخالفان به علتهای عاطفی و یا دلایلی دیگر با حضور و‏‎ ‎‏تداوم این واقعیات سرناسازگاری دارند و اساساً برخلاف عینیات و امور واقع خارجی،‏‎ ‎‏مایل بودند چنین انقلابی رخ ندهد و اکنون که این انقلاب بدون اجازه آنها و علیرغم‏‎ ‎‏تحلیل های نظری آنها رخ داده است، مایلند که اصل انقلاب و دستاوردهایش از میان‏‎ ‎‏بروند، اما به هر حال در وجوه آنچه به وقوع پیوسته است نمی توانند تردید کنند.‏

‏‏برخی از این مختصات و مشخصات که توضیح و تشریح و تبیین می طلبند عبارتند از:‏

‏‏1ـ حضور یکپارچه و سراسری مردم همراه با استشعار کامل به برخی از خواستهای‏‎ ‎‏اساسی انقلاب ـ این حضور که در یک دوره طولانی از استمرار و گستردگی روزافزون و‏‎ ‎‏بی وقفه و فراگیر همه گروههای اجتماعی و فکری و فرهنگی و همه سنین، بویژه حضور‏‎ ‎‏گسترده زنان برخوردار بوده است، مقایسه ای همه جانبه را با دیگر انقلابهای مهم طلب‏‎ ‎‏می کند. در این مقایسه نکته های فراوانی روشن می شود. شاید یکی از دلایل تداوم‏ ‏انقلاب اسلامی ایران را بتوان در این حضور همه جانبه و فراگیر جستجو کرد. حضوری‏‎ ‎‏که تا هم اکنون نیز با وجود گذشت سالها به انحاء مختلف تداوم دارد.‏

‏‏2ـ رهبری تمام عیار، فراگیر، بی چون و چرا، صریح، با قاطعیتی کم نظیر یا بی نظیر در‏‎ ‎‏تمامی دوران شکل گیری انقلاب، به هنگام پیروزی در انقلاب، و در زمان به کرسی‏‎ ‎‏نشستن انقلاب، ایجاد نظام و تداوم آن ـ این رهبری ممکن است دوست و دشمن داشته‏‎ ‎‏باشد اما در اعتراف به صفاتی که از آن یاد کردیم، تقریباً کمتر تحلیل گری هست که تردید‏‎ ‎‏داشته باشد. بنابراین مقایسه رهبری امام(ره) با رهبری انقلابهای دیگر از جهت این‏‎ ‎‏ویژگیهای و نیز آثار و نتایج آنها باید موضوع بررسی گسترده ای، هم به لحاظ‏‎ ‎‏جامعه شناسی عمومی و هم به لحاظ جامعه شناسی سیاسی و هم از جهت روان شناسی‏‎ ‎‏اجتماعی و در برخی از زوایای آن ـ که البته قابل توجه و دقت است ـ از لحاظ‏‎ ‎‏جامعه شناسی مذهبی، و جامعه شناسی شناسایی یا معرفتی قرار گیرد. مفهوم بیعت در‏‎ ‎‏این بحث از اهمیت بالایی برخوردار است. از آن جهت که در ایام قبل از پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏و همزمان با پیروزی و شکل گیری نظام جدید، پیوستگی و قبول مرجعیت تمام عیار‏‎ ‎‏سیاسی، اجتماعی، مذهبی امام، یک پارچه بود و بیعت در معنای تام و تمام آن را خاطر‏‎ ‎‏نشان می ساخت. این معنی در روشن کردن و حل برخی از مسایل، در چند زمینه از جمله‏‎ ‎‏زمینه های روان شناختی و معرفتی و سیاسی می تواند راهگشا باشد.‏

‏‏3ـ سرعت و غافلگیری ـ گرچه انقلاب ایران دارای زیربناها و مقدمات فراوان و‏‎ ‎‏گسترده است و یافتن علل و عوامل بالنسبه دور و ریشه های تاریخی آن پژوهش های‏‎ ‎‏دامنه دار را طلب می کند، اما دوره ظهور و بروز عملیات و فعالیت هایی که به پیروزی‏‎ ‎‏انقلاب انجامید به نسبت کوتاه است. نظیر همین وضع را با درنظر گرفتن مشخصات‏‎ ‎‏مخصوص و مربوط به برخی دیگر از انقلابها و جنبش های ایرانی باز می یابیم. انقلاب‏‎ ‎‏مشروطه نیز احتمالاً در این ردیف قرار می گیرد و جنبش ملی شدن صنعت نفت نیز از‏‎ ‎‏همین مقوله است. غافلگیر شدن مقابله کنندگان با انقلاب و سرعت در بدست آمدن‏‎ ‎‏نتیجه از نکته های مهمی است که باید بدان توجه شود. در انقلاب ایران تصمیم های به‏‎ ‎‏موقع و قاطع رهبری انقلاب در تشدید این غافلگیری و خنثی کردن برخی از شیوه های‏‎ ‎‏شبه غافلگیرکننده طرف مقابل اثر سرنوشت ساز داشته است. مقابله با حکومت بختیار،‏ مقابله با حکومت نظامی قبل از 22 بهمن، نمونه های با ارزشی هستند که تحلیل جدی‏‎ ‎‏می طلبند.‏

‏‏4ـ حضور مذهب و اعتقادهای مذهبی و وجدان تاریخی از وقایع مهم مرتبط با‏‎ ‎‏مذهب در انقلاب ـ انقلاب اسلامی را شخصیتی مذهبی جامع الاطراف و فقیهی نامدار‏‎ ‎‏رهبری می کرد از نخستین مقابله ای که این شخصیت با نظام مستقر داشت تا زمان‏‎ ‎‏پیروزی و پس از آن همواره ارجاعات ایشان به اصول و مبانی اسلامی بود. در تمامی‏‎ ‎‏تحلیل های امام(ره) که همیشه ایام به زبان ساده و قابل فهم عموم بود، و دربرگیرندۀ همه‏‎ ‎‏مسایل مربوط به زندگی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی، اعتقادات اسلامی‏‎ ‎‏مرجع و مبنا بود. تبلور این طرز تلقی را می توان در اعلام نظر ایشان راجع به عنوان‏‎ ‎‏حکومت دید که در یک بیان کوتاه و در عین حال جامع و مانع، در همه پرسی برای انتقال‏‎ ‎‏قدرت از نظام شاهنشاهی به جمهوری آمد، که: «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه‏‎ ‎‏یک کلمه زیاد». و بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت نظام به کرسی نشست. هم چنین‏‎ ‎‏بهره گیری از آگاهی های تاریخی مربوط به اسلام و مراسم مذهبی، دارای آثار و نتایج‏‎ ‎‏پرمعنایی هستند که از لحاظ جامعه شناختی قابل بررسی همه جانبه و گسترده اند.‏

‏‏5ـ حکومت های بیگانه و نیروهای بیگانه و نیروهای خارجی و انقلاب اسلامی ـ هر‏‎ ‎‏یک از انقلاب ها، به گونه ای با برخی از دولتها ارتباط داشته و یا از حمایت آن برخوردار‏‎ ‎‏بوده اند. انقلاب اسلامی و رهبری آن به دلیل مختصات خود، و به خصوص شعار‏‎ ‎‏استقلال آن و نیز با توجه به سوابق تاریخی مبارزات ضد استعماری مردم ایران در طول‏‎ ‎‏سده های اخیر، ذاتاً با حمایت خارجی سر ناسازگاری داشت، مضافاً اینکه هر یک از‏‎ ‎‏دولتهای بزرگ و کوچک، به گونه ای حفظ نظام موجود شاهنشاهی را به نفع خود‏‎ ‎‏می دانستند و بنابراین نه تنها انگیزه ای برای حمایت از انقلاب نداشتند، که از همان‏‎ ‎‏روزهای آغازین پیروزی، حتی دولتها و حکومت هایی هم که تظاهر به بی طرفی‏‎ ‎‏می کردند خود را ناگزیر به مخالفت دیدند. بدین سان انقلاب اسلامی از این جهت که در‏‎ ‎‏پیروزی و تداوم خود همواره مستقل بوده و بلافاصله نیز با مخالفت ها و توطئه های‏‎ ‎‏گوناگون روبرو شده و در عین حال روز بروز از ثبات بیشتری در برابر دولتها و نیروهای‏‎ ‎‏بیگانه و جنگ تحمیلی و تحریم ها برخوردار شده است، موضوع پژوهش گسترده‏ جامعه شناختی و روان شناختی است. این پژوهش باید هم در زمینه علل و عوامل کامیابی‏‎ ‎‏انقلاب ایران در برابر توطئه ها انجام یابد و هم در خصوص علل و عوامل ناکامی دولتهای‏‎ ‎‏مخالف و توطئه گران بین المللی به انجام برسد.‏

‏‏6ـ غیرمسلحانه بودن انقلاب اسلامی ـ در انقلاب اسلامی حضور یک پارچه مردم،‏‎ ‎‏جانشین و مقابله گر اسلحه طرف مقابل بوده. قطعاً بی دفاع بودن یک پارچۀ مردم، در‏‎ ‎‏تزلزل روحیۀ صاحبان اسلحه از جمله فرماندهان آنها تأثیر داشته است. در عین حال باید‏‎ ‎‏پژوهش کرد که آیا نفس حضور توده آسای مردم به عنوان یکی از برنده ترین سلاحها در‏‎ ‎‏قیامهای مردمی و ایجاد نگرانی و ترس و هراس در طرف مقابل کاربرد کامل و همه جانبه‏‎ ‎‏دارد یا نه؟ به هر حال خصوصیت ها و مشخصات و نیز نیروی بازدارنده و تهاجمی «انبوه‏‎ ‎‏خلق» که یکی از مباحث عمده جامعه شناسی است در رویداد انقلاب ایران‏‎ ‎‏آزمایشگاهی تمام عیار را در اختیار دارد و با توجه به گزارشها و خاطرات و نیز حوادث و‏‎ ‎‏آثار و نتایج آن می توان این بحث را به طور مستوفی به انجام رساند. همچنین باید از‏‎ ‎‏لحاظ روان شناسی این مطلب را بررسی کرد که با حضور نیروی قابل توجه نظامی و‏‎ ‎‏مسلح به سلاحهای سبک و سنگین و مقابله عملی نیروی نظامی با مردم، گستردگی و‏‎ ‎‏ژرفای معنای «توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد» چه اندازه و چگونه بوده است.‏

‏‏7ـ رابطۀ مستقیم رهبری و مردم ـ امام پیش از پیروزی انقلاب، همزمان با پیروزی و‏‎ ‎‏پس از آن یکسره از شیوۀ ارتباط مستقیم با مردم بهره می گرفت، در عین آنکه مردم،‏‎ ‎‏همراهان ایشان را می شناختند و به آنها اعتماد داشتند و امام نیز بطور مرتب اعتماد خود‏‎ ‎‏را نسبت به آنها تأکید و تأیید می کرد میثاق نانوشته ای، امام و مردم را بطور مستقیم با‏‎ ‎‏یکدیگر مربوط می ساخت، بگونه ای که در هر مورد که مردم کم و بیش احساس نیاز به‏‎ ‎‏اعلام نظر می کردند، همزمان در آنها این حالت انتظار پدید می آمد که امام برای‏‎ ‎‏راهنمایی یا توضیح و تشریح موضوع اقدام خواهد کرد و نکته مهم آنکه این انتظار در‏‎ ‎‏اکثر نزدیک به تمامی موارد بطول نمی انجامید و امام به این انتظار پاسخ می گفت. در‏‎ ‎‏برخی موارد نیز که پاسخ سریع و یا صریح نبود نفس این امر نیز معنادار بود و این معنی‏‎ ‎‏توسط اکثریت نزدیک به تمامی مردم به خوبی دریافت می شد. مشخصات این نوع‏‎ ‎‏ارتباط و مقایسه با ارتباط های غیرمستقیم، طبقه بندی مسایل، چگونگی پاسخ، فاصله‏ ‏‏ظهور حالت انتظار و پاسخ، واکنشهای بعدی، از نظرگاههای جامعه شناسی عمومی،‏‎ ‎‏سیاسی و معرفتی و نیز روان شناسی اجتماعی دارای اهمیت است. ‏

‏‏8ـ توجه خاص به محرومان و مستضعفان ـ انقلاب اسلامی و رهبری آن فارغ از‏‎ ‎‏طبقه بندیها و قشربندیهای اقتصادی مرسوم در ادبیات اقتصادی و اجتماعی انقلابها، به‏‎ ‎‏گروههای کم درآمد و فقیر، بطور اعم، توجه داشته و حتی این توجه صرفنظر از مراعات‏‎ ‎‏حقوق آنها، اهمیت و احترام را نیز دربرگرفته است. آثار و نتایج اقتصادی این برخورد و‏‎ ‎‏طرح عدالت اجتماعی و مؤسساتی که براساس این دریافت بوجود آمده و نیز مقرراتی‏‎ ‎‏که در این زمینه وضع شده است و تأثیر آن در شکل گیری نظام اقتصادی و اجتماعی باید‏‎ ‎‏مورد بررسی جدی قرار گیرد.‏

‏‏9ـ توجه خاص به جوانان و زنان. حضور زنان در انقلاب، پیش از پیروزی، همراه‏‎ ‎‏پیروزی و پس از آن و نیز برخورد با جوانان به عنوان نیروهای ذخیره انقلاب و تداوم آن و‏‎ ‎‏نکته های مهمی که پیش از انقلاب و پس از آن در مورد این دو گروه امام(س) بیان کرده‏‎ ‎‏است و همچنین برخورد نظام با این دو گروه و اهمیتی که به حضور آنها داده است.‏‎ ‎‏موضوع پژوهش های متعدد و جامعه شناسی، روان شناسی و علوم سیاسی خواهد بود.‏

‏‏10ـ قانون مندی و قانون گرایی ـ هر انقلابی همراه با مقررات خود ساخته و باید و‏‎ ‎‏نبایدها و قوانینی است که رهبران آن انقلاب براساس اختیاراتی که واقعیتهای انقلاب به‏‎ ‎‏آنها ارزانی می دارد، مستقیماً و رأساً به وضع آنها می پردازند و سالهای طولانی می گذرد‏‎ ‎‏تا جامعه نمایندگی را تعیین کند که بر اساس اصول و ضوابط معین قانونگذار جامعه‏‎ ‎‏باشند. شاید انقلاب اسلامی ایران نخستین و تنها انقلابی باشد که رهبری آن از پیش از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب، قانون مداری را مبنای کار خود قرار داده و در اندیشه تعیین ضوابط‏‎ ‎‏اصلی و اساسی اداره جامعه یعنی قانون اساسی توسط مردم و سپس ایجاد مؤسسات‏‎ ‎‏حکومتی بر پایه قانون اساسی مصوب مردم بوده است و این اندیشه را پیش از پیروزی‏‎ ‎‏کامل انقلاب با تعیین شورای انقلاب و سپس تعیین دولت موقت، حتی برای دوران کوتاه‏‎ ‎‏قبل از تدوین و تصویب قانون اساسی و ایجاد مؤسسات حکومتی، ضابطه مند ساخته و‏‎ ‎‏نیز چند روز پیش از پیروزی قطعی انقلاب در 22 بهمن همراه با تعیین دولت موقت‏‎ ‎‏تدوین قانون اساسی و تصویب آن را توسط مردم وعده داده و به همۀ وعده های خود در‏ تدوین قانون اساسی، به همه پرسی گذاشتن آن و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و‏‎ ‎‏مجلس قانونگذاری بر اساس قانون اساسی و استقرار دیگر تأسیسهای پیش بینی شده در‏‎ ‎‏قانون اساسی در همان سال اول عمل کرده است و بنیان کار را به گونه ای استوار ساخته‏‎ ‎‏است که در ظرف بیست سال، بیست انتخابات در ایران برگزار شده است. این بررسی ها‏‎ ‎‏به خصوص باید روند شکل گیری حکومت، اداره امور و تأسیسات حکومتی، نظام‏‎ ‎‏قانونی، شیوه های قانون مندی و روابط قوا و مسایلی دیگر از این قبیل را در انقلاب های‏‎ ‎‏دیگر نیز مدنظر قرار دهد و پژوهش های متعدد و متنوعی را با روش تطبیقی سامان‏‎ ‎‏بخشد.‏

‏‏این چند نکته و عنوان از میان صدها عنوان است که می تواند و باید مورد بحث و‏‎ ‎‏تحقیق در جامعه شناسی و علوم سیاسی قرار گیرد و نیز پای تاریخ اجتماعی و‏‎ ‎‏روان شناسی اجتماعی و مباحث ادبیات انقلابی و نظایر آن را هم با جد و جهد به میان‏‎ ‎‏بکشد. امیدواریم که دانشمندان و اندیشه وران فارغ از جنبه های احساسی و عاطفی و‏‎ ‎‏براساس امور واقع و حقایق موجود به بحث و بررسی دربارۀ آنها بپردازند. برای این قبیل‏‎ ‎‏اندیشمندان و پژوهشگران آرزوی موفقیت دارم.‏‏ ‏

 

. انتهای پیام /*