یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. (صحیفه امام، ج 10، ص: 489)

باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَی الابَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیای بزرگ، انبیای اولو العزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتی که بعثت «رسول ختمی» است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی. و این حادثه در یک همچو روزی اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزی ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت. لهذا، این روز را بر همه مسلمین و بر همه مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم. (صحیفه امام، ج 12، ص: 419 و 420)

پیغمبر غصه می خورد برای اینکه، دعوت می کند و اجابت کم می شود؛ فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَّفْسَکَ. و یکی از غصه های انبیا هم همین است که تعلیماتشان را نتوانستند به ثمر برسانند به آن طوری که تعلیم اقتضا می کند. پیغمبر می خواست همه مردم را علی بن ابی طالب کند ولی نمی شد. و اگر بعثت پیغمبر هیچ ثمره ای نداشت الّا وجود علی بن ابی طالب و وجود امام زمان- سلام اللَّه علیه- این هم توفیق بسیار بزرگی بود. اگر خدای تبارک و تعالی، پیغمبر را بعث می کرد برای ساختن یک همچه انسانهای کامل، سزاوار بود؛ لکن آنها می خواستند که همه آن طور بشوند، آن توفیق حاصل نشد. اسلام یک قوانینی است که انسان می خواهد درست کند. قرآن هم کتاب انسان سازی است، می خواهد انسان درست کند.

پیغمبر هم از اوّلی که مبعوث شد تا آخر، وقتی که از دنیا تشریف بردند در صدد این بود که آدم درست کند. در فکر این بود (صحیفه امام، ج 12، ص: 424 و 425)

 مسئله بعثت یک تحول علمی- عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه های خشک یونانی را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل  کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود. (صحیفه امام، ج 17، ص: 430 و 431)

آن چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرتهای  بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور علم بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند. (صحیفه امام، ج 17، ص: 434 و 435)

پیغمبر اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- که ختم همه پیامبران است و کامل ترین دین را عرضه کرده است بر بشر، قرآن را که به وسیله وحی بر او نازل شده است عرضه کرده است. (صحیفه امام، ج 19، ص: 112)

این عید سعید را، که باید گفت بزرگترین اعیاد اسلامی است، من به همه مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم. قضیه بعثت مسئله ای نیست که ما بتوانیم در اطراف او صحبتی بکنیم. ما همین قدر می دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم، انقلاباتی حاصل شد و چیزهایی در دنیا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفی که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد- کسانی که مطلع اند که این معارف چی است و تا آن اندازه ای که ماها می توانیم ادراک بکنیم- می بینم که از حد [درک ] بشریت خارج است؛ اعجازی است فوق ادراک بشریت از یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است، در جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمی بوده است که در یک محیطی پرورش یافته است که اسمی از این مسائل اصلًا نبوده در آن وقت. محیط آنجا اصلًا راجع به مسائل دنیا و به مسائل عرفان و فلسفه و سایر مسائل اصلًا آشنایی نداشتند و در تمام عمرش، حضرت آنجا بوده، یک سفر مختصری کرده است که چند وقتی، یک چند روزی، سفر کرده و برگشته. آن وقت، وقتی که بعثت حاصل شد، انسان می بیند که یک مطالبی پیش آورده است که از حد بشریت خارج است. این اعجازی است که برای اهل نظر، دلیل بر نبوت  پیغمبر است، و الّا ایشان به خودش نمی توانست این کار را بکند. نه تحصیلاتی داشت، حتی نوشتن را هم نمی دانست. مسائل، یک مسائل بزرگی است که ما نمی توانیم در اطرافش صحبت کنیم و کشف هم نشده است؛ برای خود ایشان است و کسانی که خاص الخاص ایشان هستند. مسائل اجتماعی در اسلام- می دانید که- هست؛ همه جور مسائل هست و به درجه اعلا هست که از عهده یک نفر آدمی که در آن محیط زندگی کرده است و یا در هر محیطی [برنمی آید که ] یک نفر آدم بتواند این طور در دنیا همه چیز را بیابد که مطابق عقل حالا باشد و آینده. این یک امر اعجاز است؛ غیر از اعجاز چیز دیگر نمی تواند باشد. (صحیفه امام، ج 20، ص: 419 و 240)

در زمان پیغمبر، وضع جوری بود که پیغمبر حتی احکامی [را] که می خواست بگوید، تقیه می کرد حضرت؛ مسائلی که می خواست بگوید حضرت، ملاحظه می کرد و موفق نشد پیغمبر به آن چیزی که می خواست، آن چیزی که دلخواهش بود بعث کرد. همه چیز گفت، در رساندن مطلب هیچ قصوری نبود، اما در فهماندن مردم، آشنا کردن مردم به مسائل، یک مسئله ای نبود که از عهده کسی برآید. و لهذا، می بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. (صحیفه امام، ج 20، ص: 240)

. انتهای پیام /*