پیشنهادی پیرامون تحقیق در ابعاد گوناگون شخصیت امام خمینی (س)

پدیدآورنده (ها): دفتر مجله نور علم شماره ۳۱

مقدمه

قلم کوچکتر از آن است که توان ترسیم چهره بزرگمردان تاریخ را داشته باشد و زبان عاجزتر از آنکه در وصف جلالت قدرشان لب به سخن گشاید. این نکته تنها اختصاص به مقام اهل عصمت و ولایت (علیهم السلام) ندارد که اساسا آنجا جای سخن و کلام نیست و عقل را قدرت پرواز در حریم قدسشان نباشد. بلکه این سخن در مورد رهروان و جرع نوشان مکتب قرآن و اهل بیت (ع) نیز بحق صادق است. راستی چه کسی را جرأت آن است که پیرامون ابعاد انسانی سخن گوید که با تمسک به منابع گرانقدر وحی از سرچشمه های زلال آن ارتزاق نموده و در فضای پاک آن به رشد و تعالی بی مانندی رسیده است.

اگرچه تاریخ اسلام از این ستارگان درخشان فراوان به یاد دارد ولی بی گمان مصداق بارز و بی مانند آن در عصر حاضر را می توان رهبر آزادگان و پیشوای مستضعفان احیاگر اسلام ناب در عصر معاصر، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (س) دانست، راستی که قلم در مواجهه با چهره درخشان این بزرگ رهبر زمانه متحیر می ماند که چه نویسد و از کجا آغاز کند؟ از سیاست و شجاعتش بنویسد یا از عرفان و معنویتش، رهبری و مدیریتش را ترسیم کند یا خلوص و تقوایش را بنگارد، از نهیب و فریادش بر مستکبران و ظالمان زمان نویسد یا از ناله و نیازش در پیش خدای رحمان، صلابتش در برابر کفر را رقم زند یا خضوعش در برابر حق را توصیف کند، آرمانهای بلندش در تحقق نظام عدل را ثبت نماید، یا از عنایتش حتی به مسائل ظریف و به ظاهر جزئی سخن براند؟ راستی که کوه های سربه فلک کشیده در برابر بلندای فکرش احساس حقارت کرده و دریا در مقابل سینه فراخ او به خضوع و خشوع می افتد. کدام سینه مشروح را توان درک این همه تنوع و تعدد است و کدام خامه را توان توصیف این همه زیبایی و جمال است.

آرمانهای والا، روح پر صلابت، فکر روشن و زمان شناس و زندگی سراسر درخشان امام (س) می تواند سرمشقی برای حال و آتیه و رهنمائی در پیچ و خم تاریخ آینده بشریت باشد.

اما افسوس و هزار افسوس که با مرور زمان گرد غفلت چهره های تابناک انسانیت را زیر پرده ای از ابهام فرو برده و شب پرستان نور ستیز، راه و آرمانهای روشن آن بزرگان را به مسلخ توجیه و تحریف می کشانند. و اسف انگیزتر آنکه بعضا دوستان نادان نیز بی توجه به حقیقت حال، برطبق سلیقه و فکر خویش به تصویری واژگون از این چهره های فروزان پرداخته و خود و دیگران را از بهره گیر حقائق آن محروم می سازند.

پس بر شیفتگان حقیقت و رهروان فضیلت است که با سلاح قلم و بیان از اصول و اهداف این روشنی افروزان محفل بشریت دفاع نموده و در حفظ آن از هیچ کوششی دریغ ننمایند، هر چند که جلوه ی حقانیت راه این بزرگان کافی است تا حق جویان گوهرشناس را به حقیقت راهنما باشد.

جامعیّت، بارزترین ویژگی امام

اگر بخواهیم از بارزترین ویژگی امام امت (س) یاد کنیم قطعا جامعیّت و ذو ابعاد بودن شخصیّت ایشان از آن جمله است. اگرچه پیرامون جامعیّت امام سخن فراوان گفته شده ولی باید اذعان نمود که تاکنون کاری جدی در این خصوص صورت نگرفته و حتی توجهی درخور هم بدان نشده است.

تاریخ شیعه در جای جای خود خبر از فرزانگانی می دهد که در یک یا چند رشته از رشته های علوم اسلامی دارای تبحر و تحقیق فراوان بوده اند و یا خبر از دلیر مردانی می دهد که در صحنه سیاست و پیکار، گوی شجاعت و جانفشانی از رقیبان ربوده اند، ولی آنچه کمتر به چشم می خورد همانا اجتماع ابعاد گوناگون علمی، اخلاقی و اجتماعی است که این صفات در امام به یکدیگر گره خورده و از او شخصیتی موثر و بیاد ماندنی برجای گذاشته است.

چه بسیارند فقیهان و محدثانی که خوش درخشیدند ولی فیلسوف و عارف و معلم اخلاق نبودند و چه بسیار فقیهان فیلسوف که اگرچه عارفانی دین شناس نیز بودند ولی مصلحتی بیدار، سیاستمداری شجاع و اندیشمندی زمان شناس نبودند... و خدای ناکرده سخن در کم ارج بودن زحمات آن بزرگان و فرزانگان نبوده و نیست، چراکه اگر نبود آن همه تلاش و تکاپو و رنج و زحمت طاقت فرسای آنان، اساسا نوبت به علمای عصر حاضر نمی رسید تا در مسیر تحقق دست آوردهای آنان تلاش نمایند. بلکه سخن تنها در ویژگی بارز و خصلت شاخص حضرت امام است و بس.

به گمان ما آنچه امثال امام (س) را از دیگران ممتاز و منحاز می کند این است که در عین توغل در فقه و اصول و فلسفه از توجّه به علوم دیگر غفلت ننموده و اشتغالات علمی ایشان را از توجه به ابعاد مختلف اخلاص و تقوی و عبادت بدور نمی سازد. همانجا که عارفی دلسوخته و بنده ای مخلص در پیشگاه خدایند، از شناخت زمان خویش و نیازهای آن بی توجّه نمی گذرند و در آن حال که غرق در بندگی و عرفان و سلوک و زهدند از ورود در صحنه سیاست و پنجه در پنجه کفار و شیاطین انداختن، پروائی ندارند. حفظ دیانت وتقوی در صحنه سیاست، شناخت سیاست به عنوان بخشی از دیانت و نظر به عینیت و واقعیت در حرکت بسوی مطلوب همان چیزی است که در گذشته کمتر داشته ایم و در آینده سخت بدان محتاجیم.

اگر دین، جامع همه این ابعاد است و حرکت در مسیر این جامعیت است که سعادت را بدنبال دارد، پس بر اسلام شناسان آگاه فرض است که دین جامع را با ابزار معهود آن شناخته و با همان وصف جامعیت به مشتاقان فرهنگ اسلامی عرضه نمایند. و درست در همین جاست که نظر به جامعیت امام (س) و تحقیق پیرامون آن می تواند راهی بسوی مطلوب و پلی در جهت تحقق اهداف عالیه دین باشد.

اگرچه بحث از جامعیت اسلام و معنا و مفهوم آن، مباحث مختلف و ملاحظات گوناگونی دارد که باید مستقلا بدان پرداخت ولی تذکر چند نکته در اینجا خالی از فائده نخواهد بود:

-۱-امام (س) فرزند اسلام و پرورش یافته در دامان این مکتب یعنی حوزه های علمیه است. عظمت، قدرت و شوکت امام از آن است که او پیروی صادق و اندیشمندی ژرف و غوّاصی ماهر در کشف حقائق دین است. این نکته را بدان جهت متذکر شدیم که بی غرضان ناآگاه و سالوسان دین فروش با جدا کردن این ثمر و شکوفه ی گرانبار از آن درخت تنومند، آیندگان را از بهره گیری هرچه بیشتر از این شخصیت بزرگ محروم نسازند. باز هم تأکید می کنیم که بحث و تحقیق پیرامون شخصیّت جامع و اسوه ی امام می تواند ما را به ابعاد ناشناخته مکتب آشنا نموده و به سرچشمه های زلال کتاب و عترت راهنما باشد.

-۲-متأسفانه گاهی به چشم می خورد کسانی با برداشت غلط و موهون از جامعیّت، ارزش آن را تا حدّ انباشتن ذهن با مشتی اطلاعات و معلومات پایین می آورند.

باید توجّه داشت که نه جامعیّت به معنای مجموعه ای از اطلاعات متعدد و متنوع است و نه عالم جامع به معنای دائرة المعارفی متحرک از فنون و علوم مختلف و اصولا تحقق این معنا نه کاری است چندان دشوار و نه امری است گره گشا زیرا آنچنانکه پیش از این می باشد.

-۳-چنانچه در جای خود معلوم و مبرهن است تجزیه و تحلیل از جامعیّت دین و عالم جامع، امری است سهل و ممتنع و به خلاف صورت ساده ی آن از پیچیدگی و دشواری های خاصی برخوردار است. تحقیق و تبیین در حقیقت جامعیّت اسلام، حدود و ثغور آن، نسبت به نحوه ارتباط و هماهنگی ابعاد و وجوه آن و مهمتر از همه، نحوه ی ارتباط آن با دیگر حوزه های معرفت بشری از وظایف مهمی است که هم اینک بر دوش حوزه های مقدسه علمیه سنگینی می کند. به جرات می توان ادعا نمود تا این بحث زیر بنائی به صورتی منقّح و مطلوب تحقیق نشود بحث در جزئیات فرهنگ اسلامی نیز نمی تواند چنانکه باید، از کارایی و پربار لازم برخوردار باشد.

-۴-بحث از ابعاد شخصیّت حضرت امام (س) خود موضوعی مسقل و دامنه دار است که باید با دقّت و فراست و با تسلط برحرکت و رهنمودهای ایشان و با آشنائی به مبانی مکتب همره باشد و کوچکترین مسامحه و سهل انگاری در این امر می تواند در آتیه، مشکلات و انحرافات بسیاری را بدنبال داشته باشد. و بدیهی است که چنین کار عظیمی نه در حدّ توان یک فرد و یا حتی یک جمع، بلکه همفکری و همکای اندیشمندان و صاحب نظران گوناگونی را می طلبد که با بحث و گفتگو در محیطی کاملا علمی و معنوی و بدور از هرگونه گرایش ناصواب، جامعیّت امام را روشن نموده و به دوستداران و رهروان حضرتش عرضه نمایند. در صورتی که این کار از عمق و ظرافت و غنای کافی برخوردار باشد به نوبه خود می تواند پایه گذار بحثی علمی در سطح حوزه های علمیّه و دانشگاههای ایران و جهان باشد. از این رو پیشنهاد می شود که مجمعی قوی و مستقل از صاحب نظران و امام شناسان با دیدگاههای متنوع تشکیل شود، تا نتایج فعالیت این بنیاد فرهنگی، تشنگان و مشتاقان انقلاب اسلامی و فرهنگ مقدّس اسلام را در سطح جهان تغذیه نماید.

بدیهی است که سهم عمده ای از این مسئولیت برعهده روحانیون معظم و حوزه های علمیه است که با شناخت هرچه دقیق تر این مسئولیت بدین امر مهم همت گمارند.

این بحث را همینجا به پایان می رسانیم و توضیح بیشتر پیرامون روش تحقیق در ابعاد گوناگون امام (س) را در توضیحات آینده پی خواهیم گرفت.

باتوجه به ضرورت های فوق، از مدّتها پیش گروهی از فضلاء و ارادتمندان به حضرت امام (س) بر آن شدند تا قدمی هرچند کوچک در این مسیر برداشته و امکانات خویش را به محک تجربه زنند، تا درصورت موفقیت گوشه ای از دین خویش را در این زمینه ادا کرده باشند.

تصمیم بر آن بود که با مطالعه دقیق و همه جانبه پیام ها و رهنمودهای امام امت از ابتدا تاکنون، نقطه نظرات معظم له به صورت موضوعی گردآوری شده و سپس با همکاری و اشراف صاحب نظران به جمع بندی و تحلیل درست آنها اقدام شود:

بر اهل فن پوشیده نیست که این کار به دلیل عظمت و حساسیت خاص آن، مشکلات ویژه ای نیز بدنبال خواهد داشت. در این راه ابتدا می بایست فهرستی از محورهای اصلی و عناوین جزئی آن تهیه می شد تا رهنمایی برای جستجوگران باشد.

برای اینکه لازم بود تمامی رهنمودها و پیام های ایشان ولو اجمالا بررسی شده و عناوین کلیدی آن جهت تهیه فهرست انتخاب شود بدیهی است که این فهرست صرفا جنبه راهنما داشته و تنها نشان دهنده حدود و فضاهایی است که فیش برداری در آن محدوده نیز تصحیح و تکمیل شده و به صورت مجموعه ای جامع از رئوس دیدگاه ها معظم له درخواهد آمد.

پس از این قدم، فیش برداری آغاز شد که این کار نیز با شدّت و ضعف ادامه می یافت و بتدریج بر غنای این مجموع می افزود، که مع الأسف آن ثلمه عظیم و مصیبت عظمی واقع شد و آن عزیز رهبر و آن پیر و مراد صحنه سیاست و عبادت به ملکوت اعلی پیوست و امتی را در سوگ فقدانش عزادار نمود. همه امید آن داشتند که باز هم از صدای گرم و ملکوتیش بهره ها گرفته و از شاخه های پربار کلامش خوشه ها بچینند اما صد افسوس و هزار افغان...

بدین خاطر این جمع کوچک بر آن شد تا به نشانه وفاداری به اصول و آرمانهای رهبر و مرجع بزرگ خویش، نتیجه مطالعات خود را به امت عاشق و عزادار عرضه نماید، اما متأسفانه دست ما کوتاه بود و خرما بر نخیل. چرا که نتیجه تلاشهای گذشته تنها مجموعه ای از مواد خامی بود که تا عرضه دقیق و مناسب آن به صورت دیدگاههای معظم له فاصله درازی در پیش است. مضافا براینکه هنوز بخشی از نظریات امام استخراج نشده بود و این مقدار نیز نمی توانست ملاک ما در ارزیابی و تحلیل نظریات حضرتش باشد.

ابتدا بر آن شدیم تا تعدادی از موضوعات حساس و مهم تر را از این مجموعه انتخاب نموده و به مناسبت این ایّام آماده نماییم. ولی عظمت کار، فرصت کم و قلت بضاعت مانع از این کار می شد. بالاخره تصمیم گرفتیم که همان فهرست اوّلیه را منتها با حذف بعضی عناوین و مقداری دخل و تصرف به چاپ رسانده، شاید بیانگر گوشه ای از شخصیّت آن «عزیز سفر کرده» باشد.

همچنین در دنباله ی این فهرست اصل مقاله ی روش تحقیق در نظرات حضرت امام (س) را به صورت یک مقاله مستقل به حضور خوانندگان عزیز عرضه می داریم.

نهایت آرزویمان این است که این قدم کوچک مقدمه ای بر پژوهشهای روشنگرانه اهل نظر باشد. ما نیز به نوبه خود تلاشمان براین است که با توفیقات الهی و تأییدات حضرت حجت (ع) در آتیه ای نه چندان دور مقالاتی دقیق پیرامون جامعیّت و ابعاد گوناگون حضرت امام (س) به مشتاقان معظم له و امت امام عرضه نماییم. انشاء الله.

محورهای اصلی این فهرست عبارتند از:

۱-سیاست، حکومت، ولایت

۲-أهداف جهانی انقلاب اسلامی

۳-علم، فرهنگ و تعلیم و تربیت

۴-روحانیت و حوزه های علمیه

۵-فقه و فقاهت

۶-دانشگاه و دیگر مراکز علمی

۷-ارتباط حوزه و دانشگاه

۸-نسل جوان

۹-اسلام ناب محمّدی و اسلام آمریکائی

۱۰-وحدت و اختلاف

۱۱-دفاع، جهاد و قوای نظامی

۱۲-اقتصاد

۱۳-تبلیغات

۱۴-شهادت، شهداء، جانبازان و اسرا

اما قبل از مطالعهء جزئیات این محورها توجه به دو نکته ضروری است:

۱-عناوین جزئی فهرست به جز در چندمورد استثنائی مستقیما از فرمایشات معظم له گرفته شده و سعی بر آن بوده است که حتّی الامکان عین کلمات ایشان آورده شود. البته موار د استثنائی نیز غالبا عبارتهای عام و شاملی است که از چندین جمله مختلف اقتباس شده است.

 

۲-ذکر این عناوین به هیچ وجه به معنا انحصار ابعاد شخصیت و نظرات معظم له در خصوص این موارد نمی باشد. «اخلاق و عرفان» ، «اصول و مبانی اسلام و ادیان الهی» و «مستضعفین و محرومین» و... از دیگر عناوینی بودند که به عللی چون کامل نبودن مطالعات بدلیل گستردگی فوق العاده این مباحث فعلا از ذکر آن خودداری شد.

باز هم یادآوری می کنیم که این مجموعه را تنها باید به عنوان نمونه ای مختصر در این موضوع تلقی نمود.

۱-سیاست، حکومت، ولایت

الف-سیاست

۱-دخالت در سیاست در رأس تعالیم انبیاء.

۲-سیاست و حکومت تشکیل دهنده احکام قرآن و سنّت.

۳-سیاسی بودن بسیاری از احکام عبادی.

۴-اسلام منهای سیاست از بدترین القائات استعمارگران.

۶-رهبری سیاسی روحانیّت.

۷-مصیبت خودباختگی در مقابل بیگانگان.

۸-جهاد با کفر جهانی در تمامی ابعاد آن.

۹-آشنا ساختن مردم به سیاست و مسائل روز.

۱۰-حضور فعّال مردم در صحنه های سیاسی.

۱۱-صدور انقلاب زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی.

ب-حکومت

۱-حکومت از ضروریّات اسلام.

۲-هویّت و حقیقت حکومت و نظام.

۳-ایجاد حکومت اسلامی آرزوی رسول اکرم (ص) و همه مسلمین.

۴-حکومت، شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله (ص).

۵-حکومت، مقدّم بر جمیع احکام فرعیّه الهی.

۶-مقصد اعلی، اجرای جمیع احکام نوارنی اسلام.

۷-حکومت، فلسفه عملی تمام فقه.

۸-اطاعت از حکومت اسلامی وظیفه اسلامی و وجدانی.

۹-مصلحت نظام، مقدم بر هر چیز.

۱۱-توجه به وضعیت آینده نظام.

ج-ولایت و رهبری

۱-مخالفت با ولایت فقیه، تکذیب ائمه (ع) و اسلام.

۲-ولایت مطلقه فقیه.

۳-صفات و شرایط ولی فقیه.

۴-وظائف و حوزه اختیارات ولی فقیه.

۵-تقدّم ولایت بر سایر احکام فرعیّه.

۶-تشخیص مصلحت نظام وظیفه ی رهبر.

۷-وصیّت به رهبر آینده در خدمت به اسلام و محرومان و مستضعفین.

۸-توصیه به رهبری آینده در مورد انتخاب اصحاب و بیت.

۲-اهداف جهانی انقلاب اسلامی

۱-احیاء سنّت پیامبر (ص) و عمل به دستورات قرآن کریم.

۲-هموار نمودن راه برای ظهور منجی و مصلح کلّ و امامت مطلقه امام زمان ارواحنا فداه.

۳-وحدت مسلمانان برای مقابله با کفر جهانی.

۴-فتح سنگرهای کلیدی جهان.

۵-نجات اسلام عزیز با روشن نمودن دو تفکّر و فرهنگ اسلام ناب محمّدی-صلّی الله علیه و آله و سلم-و اسلام آمریکایی.

۶-آشنا سازی مسلمانان با مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک.

۷-ایجاد جبهّ قدرتمند اسلامی -انسانی با همان نام و نشان اسلام و انقلاب در برابر جبهه متّحد شرق و غرب.

۹-استفاده از جوانان پرشور و شهادت طلب برای شکستن خطوط جبهه کفر.

۱۰-پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی درجهان فقر و گرسنگی.

۱۱-خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیسم و سرمایه داری و کمونیسم در جهان.

۱۲-علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدا در برابر جنود ابلیس و ابلیس صفتان.

۱۳-مبارزه با بت پرستی جدید و مدرن در شکل ها و افسونها و ترفندهای ویژه خود.

۱۴-تشکیل هسته های مقاومت حزب الله در سراسر جهان.

۱۵-تجدید حیات حجّ و قرآن کریم و بازگرداندن این دو به صحنه های زندگی.

۳-علم، فرهنگ و تعلیم و تربیت

الف-مسائل کلی فرهنگ

۱-رشد فرد و جامعه از رئوس برنامه ها و تعالیم اسلام

۲-اصلاح فرهنگ رأس همه اصلاحات.

۳-لزوم تحوّل فرهنگی در همه شئون کشور برای نیل به پیروزی نهائی.

۴-اشاعه مادیت هدف شوم منحرفین.

۵-از توطئه های بزرگ استعمار به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت.

۶-از کودکستان تا دانشگاه مرکز امید و جولان دستهای خبیث استعمار.

۷-محروم کردن ما از هر پیشرفت علمی بخصوص در سدهء اخیر.

۸-تحقق ادب و فرهنگ اسلامی عامل جلوگیری از آسیب پذیری.

۹-خروج از فرهنگ بدآموز غربی و جایگزین شدن فرهنگ آموزنده اسلام مستلزم سالیان دراز تلاش و کوشش.

۱۰ -محکومیّت آزادی به شکل غربی از نظر اسلام و عقل.

ب-مسائل کلی علم و دانش

۱-علم یک حقیقت غیرمتناهی.

۲-حقیقت علم، وجودی مجرّد از مادّه که به احکام ماده محدود نخواهد بود.

۳-بشریّت در گهواره طفولیّت دانش.

۴-علم و تقوی ملاک ارزش در لسان انبیاء و اولیاء.

۵-لزوم آمیختگی علم و تقوی.

۶-معلّم، امانتداری که انسان امانت اوست. ۷-منشأ تمامی بدبختی ها اساتید غیرمتعهد و وابسته.

۸-لزوم تدریس قرآن در تمام رشته های علمی.

۹-عدم اختصاص علوم خصوصا علوم اسلامی به مردان.

۱۰-نیاز مبرم به مغزهای متفکّر.

ج-تعلیم و تربیت

۱-تربیت صحیح انسان از اهمّ مسائل.

۲-بعثت انبیاء برای تربیت انسانها.

۳-سعادت انسان در گرو تبعیت از امور معنوی و مجاهدات ظاهری به صورت توأم.

۴-امر به معروف و نهی از منکر و نقش آن در اصلاح جامعه.

۵-تأکید بر تعلیم و تربیت همه جانبه.

۶-تزکیه مقدّم بر تعلیم و تعلّم.

۷-آموزش بدون پرورش موجب نابودی معنویّت بشر.

۸-بی فایده بودن تهذیب تنها و کورکوارنه.

۹-اهمیّت تهذیب نفس در جوانی.

۱۰-تربیت اسلامی جوانان با توجّه به مسائل روز.

۱۱ -بانوان پیشتاز در تعلیم و تربیت.

د-توصیه ها

۱-لزوم قدردانی دولت و دست اندرکاران و تشویق مادّی و معنوی از متّخصصین.

۲-توصیه در مورد امور فرهنگی فرزندان شاهد.

۳-توصیه در مورد امور فرهنگی جانبازان.

۴-تبدیل زندانها به مدارس آموزشی و تربیتی.

۵-جلوگیری از مجلات، کتب، و مقالات و سخنرانیهای خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور.

۶-ایجاد مراکز تربیتی در سطح روستاها.

۴-روحانیت و حوزه های علمیّه

الف-کلیّات

۱-ضرورت وجود روحانیّت.

۲-قطع نفوذ روحانی، قطع ید رسول الله-صلّی الله علیه و آله و سلم.

۳-اسلام منهای روحانیّت خیانت بزرگ.

۴-لزوم رهبری روحانیّت.

۵-حوزه های علمیّه، حافظان فقه و علوم اسلامی.

۶-خدمات حوزه و اهمیّت آن.

ب-وظایف و خدمات حوزه

۱-حوزه و لزوم بدست گرفتن نبض تفکّر و نیاز آینده جهان.

۲-تبیین اسلام ناب محمدی-صلّی الله علیه و آله و سلم و اسلام آمریکائی وظیفه ی حوزه های علمیّه.

۳-تأثیرات عظیم حوزه در اصلاح فرهنگ جامعه.

۴-ضرورت حضور فعّال روحانیّون در صحنه ی سیاست، همراه با حفظ حوزه های فقاهت.

۵-اهمیّت رهبری و هدایت روحانیّت در صحنه های سیاسی و اجتماعی.

۶-روحانیّت سدّی در مقابل مطالع استعمارگران.

۷-حوزه های علمیّه حافظ حوزه معنویّت و تهذیب نفس.

۹-ضرورت همگانی شدن حوزه های معنویّت و اخلاق.

۱۰-لزوم رابطه تنگاتنگ روحانیّت و مردم.

۱۱-روحانیّت و مقابله با التقاط و انحراف.

۱۲-روحانیّت و مقابله با تحجّر و تقدّس مآبی.

۱۳-روحانیّت و مقابله با زراندوزی و سرمایه داری ظالمانه.

۱۴-روحانیّت حامی مستضعفان و محرومین.

۱۵-آمادگی روحانیّت برای ایثار و شهادت در راه هدایت مردم.

۱۶-تبلیغات، وظیفه مهم روحانیّت.

۱۷-شهدای گرانقدر روحانیّت.

۱۸-قضاوت، وظیفه حوزه در تربیت قضات.

۱۹-نتیجه زحمات روحانیّت آثار پربرکتی چون کتب اربعه، فقه، فلسفه، ریاضیّات، نجوم... و تمامی رشته های متنوّع علوم اسلامی.

۲۰-عامل اکثر موفقیّتهای روحانیّت، ارزش علمی و زهد آنان.

۲۱-لزوم و اهمیّت تحصیل فقه، فلسفه و تفسیر.

۲۲ -نیاز حوزه ها به فراگیری علوم جدید و مورد نیاز.

ج-هشدارها و توصیه ها

۱-توصیه به علما و مراجع نسبت به اهتمام در مسائل سیاسی جامعه.

۲-تز نظم در بی نظمی از القائات شوم توطئه گران.

۳-خطر نفوذ بیگانگان در جایگاه و فرهنگ حوزه ها.

۴-تحریف مقاصد و وظائف روحانیت توسط دشمنان.

۵-لزوم برنامه ریزی برای حفظ حوزه ها از آسیب و تأمین نیازهای نظام مسلمین.

۶-تضعیف فرهنگ اسلام و علما اسلام، پلی برای تأمین مقاصد استعمار.

۷-لزوم توجّه بیشتر حوزه ها به امر قضاوت.

۸-توجه به اهمیّت تبلیغات.

۹-لزوم تناسب بین تبلیغات و نیازها و وضع حوزه ها.

۱۰-وحدت روحانیون لازمه حفظ انقلاب.

۱۱-دو مطلب نگران کننده برای انقلاب و روحانیّت، خروج از زی طلبگی و اختلاف روحانیّون.

۱۲-اختلاف اساسی و زیر بنائی سبب سست شدن نظام.

۱۳-اختلاف جناحهای مختلف روحانی به سود دشمنان روحانیّت.

۱۴-مرزبندی فقه پویا و سنّتی آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان.

۱۵-ید واحده بودن طلاّب و مدرّسین انقلابی در مقابل طیف بی عرضه و نق بزن.

۱۶-لزوم اتحاد طلاّب در مقابل مروّجین اسلام آمریکائی.

۱۷-لزوم استقبال مدرسین از طرحها و نظرات طلاّب جوان.

۱۸-وظائف طلاّب جوان.

۱۹-خطر حرکت های تند طلاّب.

۲۰-جذب نشدن طلاّب انقلابی به جامعه مدرّسین موجب گرفتاری در دامن مروّجین اسلام آمریکائی.

۲۱-خطر کوتاه مدت در حوزه، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه ها.

۲۲-خطر دراز مدت در حوزه، به مقامات بالا رساندن چند نفر شیّاد و عالم نما.

۲۳-هشدار در مورد روی کار آمدن انقلابی نماهائی که با اصول و اهداف روحانیّت آشتی نکرده اند.

۲۴-خطر مهره های اسلام نما.

۲۵-ضربه زننده ترین گروه به اسلام، مقدّسین روحانی نما.

۲۶-روحانی نمایان، پرخطرترین و آسیب رساننده ترین افراد.

۲۷-خطر تشریفات در حوزه.

۲۸ -خطر رفاه زدگی و راحت طلبی.

۵-فقه و فقاهت

الف -کلیات

۱-فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور.

۲-رسالت فقه، جوابگویی به نیازهای فردی و اجتماعی.

۳-فقهاء، حافظین علوم قرآن و اسلام و اهل بیت (ع).

۴-فقه، حاصل زحمات روحانیّت شیعه و علما گذشته.

۵-فقاهت در رأس امور حوزه.

۶-غایت اصلی دروس حوزه، ابقاء و رشد تحقیقات علوم اسلامی خصوصا فقه به طریقه سلف صالح.

۷-فقه سنّتی و جواهری.

ب-فقاهت و روش اجتهاد

۱-بهترین شیوه برای بررسی عمیق و همه جانبه در علوم اسلامی، شیوه علما سلف.

۲-حوزه، غنی و مبتکر از نظر منابع و شیوه های بحث و اجتهاد.

۳-طریقه مشایخ معظم تنها راه فقه اسلامی.

۴-پویایی فقه و نقش زمان و مکان.

۵-زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد.

۶-فقه و احکام اولیّه و ثانویّه و احکام حکومتی.

۷-باز بودن باب اجتهاد.

۸-عدم کفایت اجتهاد مصطلح در اداره نظام و حکومت.

۹-خصوصیات مجتهد جامع.

۱۰-لازمه ی کار مجتهد جامع، احاطه در مسائل سیاسی و اجتماعی و آشنائی به روش برخورد با حیله ها و تزریرها.

ج-تحقّق و حاکمیت فقه

۱-تلاش در تحقق فقه بدون توجه به غرب حیله گر و شرق متجاوز.

۲-نهضت و انقلاب برای پیاده کردن احکام اسلام.

۳-فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره ۴-هدف اساسی ما چگونگی پیاده کردن اصول محکم فقه در عمل فرد و جامعه.

۵-حکومت، فلسفه عملی تمام فقه.

۶-بی ضرر بودن فقه مستور در کتابها و سینه علما برای جهانخواران.

۷-ترس استکبار از جنبه عینی و عملی پیدا کردن فقه و اجتهاد.

۶-دانشگاه، دیگرمراکز علمی

الف-کلیّات

۱-نقش دانشگاهها و مدارس و اهمیّت آن.

۲-نقش اساسی دانشگاهها و مدارس در فرهنگ مملکت.

۳-انقلاب فرهنگی و ضرورت آن.

۴-دانشگاه مطلوب، پلی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت.

۵-مبارزات دانشجویان علیه ظلم و انحراف.

۶-از کودکستان تا دانشگاه مرکز امید و جولان دستهای خبیث استعمار.

۷-دانشگاه، منشأ همه دردها و ضربات وارده بر ملّت در سابق.

۸-دانشگاه استقلالی و دانشگاه استعماری.

۹-منحرف ساختن دانشگاه از فرهنگ و ادب اسلامی، توطئه دشمنان.

ب-توصیه ها

۱-ضرورت تقویت و استمرار انقلاب فرهنگی.

۲-مسئولیت دانشجویان در برخورد با فرهنگ شرق و غرب.

۳-ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی.

۴-دانشگاه آزاد، پیشنهادی بسیار خوب.

۵-جلوگیری از ورود عناصر فاسد و دارای مکتبهای انحرافی و گرایش به شرق و غرب به دانشگاهها و دیگر مراکز تعلیم و تربیت.

۷-ارتباط حوزه و دانشگاه

الف-کلیّات

۱-مدارس علمیّه و دانشگاهها، قلب طپنده و نبض زننده ملت.

۲-حوزه و دانشگاه، دو بازوی متحد نظام اسلامی.

۳-حوزه و دانشگاه مرکز نشر حقایق اسلام و مسائل سیاسی جامعه.

۴-اهمیّت دادن ملّت و متعهّدان متخصّص و دولتمردان، به مدارس علمی و دانشگاهها.

ب-وحدت حوزه و دانشگاه

۱- ضرورت وحدت بین حوزه و دانشگاه در تمام ابعاد.

۲-ضرورت تلفیق فرهنگ نظری و فلسفی حوزه ها با فرهنگ تجربی و حسی دانشگاهها.

۳-کوشش اجانب برای ایجاد اختلاف بین روحانی و دانشگاهی.

۴-توصیه به دانشگاهیان و جوانان برومند در پیوند و تفاهم هرچه بیشتر با روحانیّت.

۵-لزوم استقبال حوزه از حرکت فرهنگی جوانان اندیشمند در مسائل اسلام و عدم مقابله تند با آنان.

۶-نادیده نگرفتن احساسات و عواطف جوانان پرشور توسّط روحانیّت.

۷-منزوی کردن افرادیکه درصدد اختلاف بین حوزه و دانشگاهند.

ج-بسیج حوزه و دانشگاه

۱-بسیج حوزه و دانشگاه، ضرورتی اساسی.

۲-حوزه و دانشگاه، عهده دار مسائل اعتقادی بسیجیان جهان.

۳-ارائه چهارچوب های اسلامی ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و سلم -توسط حوزه و دانشگاه به بسیجیان.

۴-أصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی، وظیفه بسیج حوزه و دانشگاه.

۸-نسل جوان

الف-کلیات

۱-کودکان و نوجوانان آینده سازان انقلاب.

۲-همّت والای جوانان عامل پیروزی نهضت.

۳-جوانان و نوجوانان بسیجی.

۴-جوانان حزب الهی صاحبان اصلی انقلاب.

۵-سهم کودکان و نوجوانان در نهضت اسلامی.

۶-جوانان بسیجی و پیمودن ره صد ساله در یک شب.

۷-ضرورت حضور دائمی جوانان متعهد در صحنه.

۸-ضرورت برخورد جوانان حزب الهی با مظاهر فساد و اخلاق بطور قاطع.

ب-تربیت نسل جوان

۱-ضرورت آشنائی جوانان به معارف اسلامی.

۲-تربیت اسلامی جوانان باتوجه به مسائل روز.

۳-تأکید بر آشنا ساختن نوجوانان با مسائل روز و سیاست.

۴-لزوم توجه به علاقه پرشور جوانان و نوجوانان به اسلام و امور اجتماعی.

۵-پرورش دو قوه جسمانی و روحانی در نسل جوان.

۶-اهمیّت تهذیب نفس در جوانی.

۷-دانشگاه مطلوب، پلی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت.

۸-لزوم استقبال حوزه از حرکت فرهنگی جوانان اندیشند در مسائل اسلامی و عدم مقابله تند با آنان.

۹-وظیفه الهی ما قدردانی از جوانان خدمتگزار به اسلام.

۱۰-لزوم از بین بردن روحیه تقلید در جوانان.

۱۱-مبارزه علمی برای جوانان موجب زنده شدن روح جستجو و کشف واقعیتها.

۹-اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکائی

۱-لزوم تحقیق و تبیین و نشر اسلام ناب محمدی (ص) و تفاوت آن با اسلام آمریکائی.

۲-تفکیک و تبیین دو دیدگاه و فرهنگ اسلام ناب و اسلام آمریکایی، وظیفه ی حوزه ی علمیّه.

۳-ویژگیهای اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی.

۴-دشمنی با اسلام ناب محمدی (ص) در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی.

۵-کشتار زائران خانه خدا توطئه ای برای حفظ سیاستهای استکباری و جلوگیری از اسلام ناب محمدی (ص).

۶-اسلام ناب محمدی (ص) اسلام فقرا دردمند، اسلام پابرهنگان و اسلام تازیانه خوردگان تاریخ.

۷-اسلام آمریکایی، اسلام مرفهین بی درد، اسلام سرمایه داری و اسلام منافقین و لیبرالها.

۸-ارائه چهارچوب های اسلامی ناب محمدی (ص) به بسیج توسّط حوزه و دانشگاه.

۹-وظیفه ی ما، جداسازی زهد و قدس اسلام ناب محمدی (ص) ، از زنگارهای تقدس مآبی و تحجرگرایی اسلام آمریکایی.

۱۰-هنر پاک، کوبنده سرمایه داران مدرن، کمونیسم خون آشام و اسلام آمریکایی.

۱۱-وظیفه طلاب انقلابی اتحاد بامدرّسین در مقابل مروّجین اسلام آمریکایی.

۱۲-جذب نشدن طلاب انقلابی به جامعه مدرسین موجب گرفتاری در دام مروجین اسلام آمریکایی.

۱۳-انتخاب نمایندگان مجلس از طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) و طرد طرفداران اسلام آمریکایی.

۱۰-وحدت و اختلاف

الف-وحدت

۱-لزوم حفظ اخوّت و برادری.

۲-دو رکن اساسی انقلاب، انگیزه الهی و وحدت کلمه.

۳-توحید کلمه ممالک دنیا، خواست پیامبر اسلام (ص).

۴-هشیاری و وحدت مسلمین، خنثی کننده دو عامل ارعاب و تهدید و تبلیغات ستمگران.

۵-وحدت اسلامی عامل عقب راندن غرب.

۶-نقش عظیم مجالس سوگواری در ایجاد وحدت کلمه.

۷-حفظ اتحاد و عدم تفرقه، درسی از نهضت مشروطیّت.

ب-اختلاف سازنده

۱-نبودن اختلاف سلیقه در ملّت دلیل بر نقصان.

۲-اشکال و انتقاد یک هدیه الهی برای رشد انسانها.

۳-اثرات مثبت انتقاد سازنده.

ج-اختلاف مخرب

۱-انتحار مسلمین در اختلافات.

۲-خطرات اختلاف و جبهه بندی.

۳-کوبنده بودن اختلافات.

۴-دامن زدن به اختلافات، معصیتی نابخشودنی.

۵-اختلافات تنها وسیله تخریبی دشمنان.

۶-خلل در برادری متصدّیان، خلل به اسلام.

۷-قلم انتقادمجویی قلمی شیطانی.

د-توصیه ها

۱-پرهیز از تضعیف اشخاص و گروههای در خدمت نظام.

۲-وظیفه شرعی همه، دست برداشتن از اختلافات کوبنده.

۳-حاکم سازی روح وحدت و پاکی در محل کار.

۱۱ -دفاع، جهاد و قوای نظامی

الف-کلیات

۱-جهاد و مبارزه از بزرگترین تکالیف شرعی و الهی.

۲-ایجاد ارتش جهان اسلام تحت پرچم واحد اسلامی برای دفاع از حیثیّت اسلام.

۳-قوای مسلح در رأس امور.

۴-پیوند ملت و قوای نظامی.

۵-غفلت از تقویت بنیه دفاعی موجب طمع و تجاوز بیگانگان.

۶-ذوب شدن تمام نیروهای نظامی در یکدیگر و برداشتن منیّت ها.

۷-منع ورود و دخالت نیروهای نظامی در خطوط سیاسی در عین آگاهی ازمسائل سیاسی.

۸-لزوم آموزشهای عقیدتی و اخلاقی در قوای مسلّح.

۹-حرمت تضعیف ارتش.

ب-جنگ تحمیلی و قوامی نظامی

۱-جنگ برای ادای تکلیف.

۲-جنگ ما جنگ حق علیه باطل، جنگ فقر و غنا و ایمان و رذالت.

۳-معرّفی اسلام به دنیا در پرتو جنگ

۴-استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ.

۵-تقویت و انسجام نیروهای اسلامی در جنگ.

۶-جنگ ما سبب بیداری ملتها و در پی دارنده فتح فلسطین.

۷-بسیجیان حافظان انقلاب اسلامی.

۸-ارتش و سپاه، برگهای زرین افتخار در جنگ.

۹-پاسداران، خدمتگزاران خودجوش انقلاب و جنگ.

 

۱۰-برکات عزاداری سیّد الشّهدا در جنگ.

۱۱ -سنگرها، مرکز عبادت الله.

۱۲-موفقیّتهای صحنه سیاسی و نظامی رهین همت مردم و استقامت رزمندگان.

۱۳ -غرور پیروزی ها و شهرت ها از امراض نفسانی و دامهای شیطانی. ۱۴-قبول قطع نامه، جام زهرآلود.

۱۵ -لزوم بزرگداشت هفته جنگ.

۱۲-اقتصاد

الف-کلیات

۱-اصل نه شرقی نه غربی در بعد اقتصادی.

۲-مخالفت با قطبهای بزرگ سرمایه داری.

۳-اسلام خطری برای مستکبران و سرمایه داران.

۴-عدالت اجتماعی.

۵-دفاع از محرومین و مستضعفین و کمک به آنها در رأس امور.

۶-دخل و تصرّف در حدود مالکیّتها از اختیارات ولی فقیه.

۷-استقلال و خودکفائی اقتصادی.

۸-رفاه زدگی و آثار شوم آن.

 

۹-مخالفت با زراندوزی و زالو صفتی.

۱۰ -معاندت اسلام با سرمایه داری ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده ها.

۱۱-مباینت اسلام با رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم اشتراکی.

۱۲ -به بن بست رسیدن روشهای اقتصادی و اجتماعی مارکسیسم.

۱۳-اقتصاد ما اقتصادی متعادل با شناخت مالکیّت و احترام به آن به نحو محدود.

۱۴-حل مشکلات و مسائل اقتصادی با رعایت شرافت اسلامی.

۱۵ -اصلاح بانکها از امور بسیار مهم.

۱۶-ربا بدترین نوع استثمار.

۱۷ -اهمیّت نفت در معادلات جهانی.

۱۸-استفاده از صنعت و تکنولوژی کشورهائی که استثمارگر نیستند.

۱۹-حفظ بیت المال و عدم اسراف آن.

ب-سازندگی، بازسازی و خودکفائی

۱-استقلال و خودکفائی اقتصادی و اهمیّت آن.

۲-مطلب اساسی در سازندگی رسیدن به خودکفائی.

۳-تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفه ای الهی و سبب خودکفایی.

۴-حرکت در جهت قطع وابستگی به دنیای متوحش.

۵-اولویت دادن به محرومین و مستضعفین در برنامه های دولت.

۶-نقش پیشرفت کشاورزی و صنعت در استقلال کشور.

۷-اولویت خودکفایی کشاورزی بر صنعت.

۸-استفاده از نیروهای عظیم مردمی در امر بازسازی.

۹-عدم مشارکت مردم با دولت در امر تجارت موجب عدم موفقیت دولت.

۱۰-تعاون و همفکری تنها راه بازسازی.

۱۱-مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق مخترعین و مکتشفین.

۱۲-عدم همکاری بازار با جمهوری اسلامی سبب شکست جمهوری.

۱۳-وظیفه ما حفظ بازار و وظیفه بازار حفظ دولت.

 

۱۴-احترام به سرمایه های مشروع و اطمینان به صاحبان آن به منظور بکارگیری سرمایه ها در سازندگی کشور.

۱۵-توسعه و تکمیل ابزار و صنایع نظامی از اهداف اصولی و اولیّه بازسازی

۱۶-لزوم تبلیغ فعالیّت های دولت در امر سازندگی.

۱۳-تبلیغات

الف-کلّیات

۱-تبلیغات، شناساندن خوبیها و تشویق به آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آن.

۲-دنیا بر دوش تبلیغات.

۳-تبلیغات از اصول بسیار مهم اسلام عزیز.

۴-لزوم تبلیغ همگانی.

۵-سلاح تبلیغات برنده تر از کاربرد سلاح در میدان جنگ.

۶-معرفی نهضت و صدور انقلاب با تبلیغات.

۷-ضعف و ناتوانی قدرت تبلیغی ما.

۸-تبلیغات اسلامی خواهران.

ب-ارکان تبلیغات و وظائف آنها

۱-نویسندگان متعهد و گویندگان و وظیفه خطیر آنها.

۲-رسانه ها مربیان جامعه.

۳-ضرر رسانه های گروهی فاسد، بالاتر از خرابیهای توپ و تانک و سلاحهای غرب.

۴-نقش رادیو و تلویزیون بالاتر از همه دستگاهها.

۵-جدیت در سالم سازی برنامه های رادیو و تلویزیون.

۶-عنایت بیشتر به اخبار رادیو تلویزیون.

۷-فساد رادیو تلویزیون سبب فساد ملت.

۸-مطبوعات مدرسه سیّار.

۹-مطبوعات بنگاه هدایت.

۱۰-نقش مطبوعات در تربیت جامعه.

۱۱ -سست کردن مبانی تحلیلی دشمن یکی از رسالتهای مطبوعات.

۱۲-رسالت مطبوعات آگاه سازی از مسائل روز و جلوگیری از انحرافات.

۱۳-قلم انتقامجویی قلمی شیطانی.

۱۴-حرمت مجلات، کتب و سخنرانیهای خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور.

۱۵-وظیفه ارگانهای تبلیغی چون وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات در امر تبلیغات.

۱۶-وظیفه وزارت امور خارجه در امر تبلیغ.

۱۷-لزوم وجود نشریات تبلیغی در خارج کشور.

۱۸-اعزام مبلغ از امور بسیار مهم.

۱۹-تبلیغ انقلاب اسلامی وظیفه ایرانیان مقیم خارج.

۲۰-یاد گرفتن زبانهای دیگر کشورها برای تبلیغ اسلام عبادتی بزرگ.

۲۱ -لزوم تناسب وضع تبلیغ با نیازها.

۲۲-لزوم تربیت نسل جوان برای تبلیغ.

ج-تبلیغات سوء دشمنان

۱-بسیج و گسترش نیروهای تبلیغاتی مستکبران بر علیه مبارزات ملت ایران.

۲-هجوم عوامل ضد انقلاب از راه قلم و زبان.

۳-اشاعه مادیّت هدف شوم منحرفین.

۴-هشیاری و وحدت مسلمین خنثی کننده تبلیغات ستمگران.

۱۴-شهادت، شهدا، جانبازان و اسرا

۱-شهادت ها بیمه کننده اسلام.

۲-شهادت، یک شیوه مرضیه در تاریخ شیّعه.

۳-پیوستگی خون شهدا با خون و راه انبیا (ع) و اولیاء.

۴-نقش روحیّه شهادت طلبی در پیشبرد انقلاب.

۵-تربت پاک شهیدان تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دل سوختگان و دارالشّفاء آزادگان.

۶-معلولین، زبان گویای اسلام.

۷-جانبازان، شهدای زنده.

۸-قبور شهدا و ابدان معلولان، زبان گویا و شاهد عظمت روح جاوید آنان.

۹-کارنامه نورانی شهادت و جانبازی گواه صادقی بر کسب والاترین امتیازات.

۱۰-فرزندان شهدا، اسرا و مفقودین و جانبازان و ذخیره های عظیم تداوم انقلاب.

۱۱ -رسیدگی به وضع بازماندگان شهدا.

۱۲-رسیدگی به امور فرهنگی فرزندان شاهد.

۱۳-احترام و عطوفت به خانواده های شهدا، جانبازان و مفقودین و اسرا.

۱۴-رسیدگی به امور جانبازان.

روش تحقیق پیرامون نظرات حضرت امام

بی شک بررسی و کنکاش پیرامون نظرات و جنبه های گوناگون شخصیّت امام خمینی (س) از ظرافت و حساسّیت خاصی برخوردار است، ابعاد و جنبه های مختلف و به ظاهر متضاد امام، به تنهائی کافی است تا هر پژوهش گری را به زحمت انداخته و تحقیقات وی را با مشکل جدی روبرو سازد.

همچنین باید توجه داشت که معظم له در طول زندگی سیاسی و اجتماعی خود با جریانات و تلاطم های سیاسی بسیاری روبرو بودند، که طبعا شرایط ویژه هر مقطع، موضع گیری مناسبی را از سوی ایشان ایجاب می نمود، روشن است که کشف این دقایق نیز مسئولیت سنگین محققین را دو چندان می نماید.

گذشته از دو مطلب سابق، باید اضافه کنیم که افکار اشخاصی همچون امام بزرگوار با ذهنی پویا و بالنده، در طول زمان، تجربه ها اندوخته و دائما در حال رشد و تعالی و تکامل می باشند. این نکات در مجموع می تواند دورنمایی از ظرافت ها و پیچیدگیهای تحقیق پیرامون معظم له را آشکار سازد.

از این رو قبل از پرداختن به هر گونه تجزیه و تحلیل می بایست اصول و قواعدی را تبیین و تدوین نموده و آن را به عنوان روش تحقیق و اساس کار قرار دارد. زیرا که فرو رفتن در این دریای ژرف و پهناور بدون ابزاری مناسب و شیوه ای متقن نه تنها گوهری را به ارمغان نخواهد آورد بلکه خطراتی را نیز به دنبال خواهد داشت.

البته ما خود نیز مدعی شناخت چنین روشی نبوده و نیستیم و هدفمان از بیان این مطالب بیشتر یادآوری و تذکار دوباره بر اهمیّت پرداختن بدین امر مهم می باشد. ولی از آنجا که در مسیر همان فعالیت جزئی به نکاتی چند برخورد نموده ایم تنها به عنوان فتح بابی در این خصوص به محضر خوانندگان محترم عرضه می داریم. شاید این مختصر الهام بخش ذهنهای فعال و جستجوگر محققان باشد.

اصولا تحقیقاتی اینگونه دارای چهار مرحله اصلی و اساسی می باشد:

۱-تجزیه و دسته بندی: در قدم اول بایستی رهنمودها، پیام ها، نامه ها و نوشته ها، و حتی سیرهء عملی (فردی و اجتماعی) امام امت (س) تجزیه شده و به موضوعات مختلف تقسیم شده چنانچه قبلا نیز اشاره شد، پیش از شروع به فیش برداری، تهیه فهرستی از موضوعاتم ورد تحقیق می تواند تا حدود زیادی از دشواری کار بکاهد. (در صفحات گذشته توضیح بیشتری در این مورد آورده شد.)

۲-ترکیب و تحلیل: پس از آنکه تمام نظرات معظم له به صورت یادداشتهای مستقل در ذیل هر موضوع گردآوری شد، قدم بعد که تحلیل و تبیین هر موضوع است آغاز می شود و در حقیقت قسمت اصلی و حساس تحقیق از هم اینجا شروع می گردد. در این مرحله نیز نکاتی را باید مورد توجه قرار داد.

الف-قرائن متّصله و منفصله در برخورد با هر فیش باید توجه داشت که:

اولا: این جمله یا جملات در یک گفتار و یا نوشتار کامل وجود داشته که مفهوم آن نیز در آن مجموعه معنی می یابد.

 

ثانیا: هر سخن در شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاصی بیان شده که غالبا بی ارتباط با آن شرایط نمی باشد.

بنابراین کسی که عهده دار تحلیل یک موضوع است بایستی هر فیش را در مقایسه با جملات قبل و بعد از آن ملاحظه نموده و آن کلام را با توجه به شرایط ویژه زمانی و مکانی آن مورد بررسی قرار دهد. خلاصه آنکه باید در مورد هر عبارت تمام قرائن متصله و منفصله را جمع آوری نموده و از مجموع آن به معنای سخن پی برد.

ب-مجموعه نگری: اگر هدف، بررسی و تحلیل دقیق و عمیق نظرات حضرت امام باشد بی شک باید تمام رهنمودها و حتی سیره عملی و حرکت اجتماعی ایشان را در پیرامون هر موضوع ملاحظه کرد. تنها در این صورت است که می توان قضاوت نهائی را در این زمینه ابراز نمود.

به عنوان مثال اگر سخنان امام در مورد فقه سنتی را بدون ملاحظه رهنمودهای ایشان در مورد نقش زمان و مکان و یا حتی بدون توجه به فتاوی و نقطه نظرات معظم له در حکومت، سیاست و اقتصاد مورد ارزیابی قرار گیرد، طبیعی است که این برداشت نمی تواند بیانگر ایدهء واقعی ایشان باشد. چنانچه بالعکس اگر کسی فقط بر دو عنصر زمان و مکان و پویایی تأکید کند و دفاع بی قید و شرط ایشان از فقه جواهری و شیوه سلف صالح را نادیده گیرد، بدیهی است به نتایجی خواهد رسید که با دیدگاه معظم له فاصله طولانی دارد.

اینجا است که توجه به عام و خاص، مطلق و مقید و حتی ناسخ و منسوخ کلمات امام و هر گوینده دیگری، دخالت تام در نتیجه نهائی و میزان واقع نمایی تحلیل مزبور دارد.

همچنین گاهی میزان تأکید و پافشاری و نوع برخورد حضرت امام (س) با جنبه های گوناگون یک موضوع می تواند راهگشای فهم دقیق نظریات ایشان باشد.

۳-مستندنویسی: پس از تبیین کامل اصل نظریه، در مرحله بعد باید به تحقیق در مبانی علمی، فقهی، سیاسی و اجتماعی آن نظریه اقدام نمود، این کار اگر چه به ظاهر جنبه «استحباب» دارد ولی بی گمان بر استحکام، اعتبار و غنای پژوهش خواهد افزود.

چنانچه اشاره شد بحث در مبانی و ریشه های نظرات معظم له فقط اختصاص به مباحث فقهی و علمی ندارد بلکه حتی در مسایل سیاسی و اجتماعی نیز می توان با تحلیل اوضاع و شرایط حاکم بر ایران و جهان به ارزیابی نقطه نظرات معظم له پرداخت. مثلا آنجا که بحث از اجتهاد و اقتصاد و سیاست اسلامی است باید مبانی فقهی و اعتقادی آن بزرگوار را بازشناخت و آنجا که سخن از مبارزه با بت پرستی مدرن و تشکیل هسته های مقاومت حزب الله در سراسر جهان است باید مبانی عینی و اجتماعی آن را ترسیم نمود.

۴-تنظیم و تدوین: آنچه در این مرحله مهم است نحوه تنظیم نتایج تحقیقات می باشد. بهتر و مناسب تر آن است که در تک تک موضوعات، هر سه مرحله فوق به صورت مجزا و پی در پی آورده شود، بدین معنی که به عنوان مثال در بحث «اجتهاد و نقش زمان و مکان» ابتدا اصل و متن نظریات امام (س) به ترتیب تاریخ ذکر گردیده (البته می توان تنها به ذکر فیش های مهم اکتفا نموده و بقیه را با ذکر نشانی به مرجع اصلی آن احاله کرد) و سپس در دنباله آن، بخش تحلیل و توضیحات اضافه شود و در انتها نیز بحث از مستندات و مبانی به صورتی مستقلی ذکر گردد.

اهمیّت این نحوه تنظیم بدان جهت است که علاوه بر کارایی بیشتر و بهره افزون تر آن، از درهم آمیختن اصل نظرات معظم له با تحلیل ها جلوگیری کرده و اگر احیانا اشتباهی در توضیحات رخ داده باشد اصل عبارات را خدشه دار نمی سازد. مضافا بر اینکه قسمت اول این مجموعه که همان متن رهنمودهاست، همیشه به عنوان اصلی محکم و معیاری برای ارزیابی برداشت ها و تحلیل های ارائه شده باقی خواهد ماند.

تهیه این دایرة المعارف عظیم اگر چه گسترده و پرزحمت است ولی می تواند برای همیشه امام عزیز (س) را به عنوان الگویی زنده و ارزنده حفظ نموده و راه و روش او را به عنوان استراتژی انقلاب اسلامی در سطح جهانی ترمیم نماید.

امید آنکه قدم ها و قلم های خالصانه مؤمنان، زمینه ساز دولت حقّه و حکومت پاینده حضرت حجّت (ارواحنا فداه) باشد. اللهم عجل لولیک الفرج و انصر ناصریه و اخذل خاذلیه.

بقیه از صفحه ی ۱۴۲ (۲۲) -معیارهای شناخت امام از احمد کنعانی

 (۲۳) -زی طلبگی از نهضت زنان مسلمان

 (۲۴) -گنجینه دانشوران / ۱۷.

 (۲۵) -تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر ج ۲ / ۲۷۰.

 (۲۶) -زعیم الاسلام خمینی از امیری اراکی

 (۲۷) -دیدگاهها و انقلاب اسلامی ایران ج ۱ / ۹۲-۹۹.

 (۲۸) -تفصیل الشریعة-الاجتهاد و التقلید-از آیت الله محمد فاصل (مقدمه).

 (۲۹) -رمز پیروزی مردان بزگر از جعفر سبحانی

 (۳۰) -الخمینی اقواله و افعاله از احمد مغنیه

آدرس ثابت: ۲۴۸۱https: / / www. noormags. ir / view / fa / articlepage /

مقالات مرتبط

حزب جمهوری اسلامی

سیاست قدرت های بین المللی در قبال دولت و جریان های سیاسی-اجتماعی ایران طی جنگ جهانی دوم

ترکیب ابعاد سیاسی و عرفانی در شخصیت امام خمینی (س)

کاربست نظریه برینگتون مور در مورد انقلاب اسلامی ایران

روانشناسی شخصیت و مسئله ساختار – کارگزار (مطالعه موردی: امام خمینی وکارتر)

رسانه های ارتباطی نوین و تاثیر آن بر فرایند بیداری اسلامی در انقلاب تونس

قدرتهای بزرگ و اشغال ایران در جنگ دوم جهانی

عناوین مشابه

مبانی حج ابراهیمی از دیدگاه امام خمینی (س) (۲)

امام خمینی (س) و مبارک ترین نگاه در دنیای معاصر

اساتید و مشایخ امام خمینی (س)

ویژگیهای حج ابراهیمی از دیدگاه حضرت امام خمینی (س)

شناسایی ابعاد، پیامدها و عوامل تأثیرگذار بر پدیده وحدت در حفظ نظام با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (س)

تألیفات و آثار حضرت امام خمینی (س)

نگاهی گذرا بر زندگی امام خمینی (س)

ادب حضور گلگشتی در آداب الصلوه حضرت امام خمینی (س)

به یاد امام (س)

سیره ی عملی امام خمینی (س) در ماه مبارک رمضان

 

. انتهای پیام /*