پرتال امام خمینی (س)/یادداشت۵۴۳: مردم یک واحد بزرگ اجتماعی، و دارای تاریخ، فرهنگ و سرزمین مشترک هستند که امروزه ملت هم نامیده می‌شوند. (روسو، ص ۲۰) ملت دربرگیرندة مجموعه پراکنده و ناپیوند انسانی نیست، بلکه در اصطلاح علوم اجتماعی، یک مجموعه درهم‌تنیده و متحد انسانی است (جونز، ج ۲، ص ۳۵۱) که حقوق طبیعی و مدنی خود را در پرتو اراده عمومی برآمده از جامعه می‌جویند. (روسو، ص ۲۰)

امروزه از عناصر پایه‌ای و مهم پیشرفت و توسعه‌ ‌سیاسی و اجتماعی، مشارکت مردم در همه امور است. به‌ویژه مشارکت سیاسی که فرد را در بخش‌های گوناگون جامعه و نظام سیاسی درگیر و فعال می‌کند. پس، مشارکت مردمی به معنای تلاش شهروندان برای انتخاب رهبران خویش، شرکت مؤثر در فعالیت‌‌ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت‌بندی و هدایت سیاست دولت و... است. (آقابخشی، ص ۲۵)

به‌طور کلی، مشارکت ملت بنانهاده شده بر «حق» است و نهادن این حق نیز بر اساس سرشت اجتماعی زندگی امروزه‌ انسان‌‌ها در یک جامعه است. به‌راستی که هیچ عقل و منطقی با آن مخالفت نخواهد کرد؛ چراکه در پی مشارکت مردم، هم‌بستگی ملی و سپس تأمین امنیت داخلی یک کشور تضمین می‌شود. امام خمینی نیز با همین مبنا بر مشارکت همه‌جانبه مردم باور و تأکید داشت.

مشارکت مردم، حق یا تکلیف

این که مشارکت و دخالت مردم در همه امور جامعه و حکومت حق است یا تکلیف؛ ابتدا باید معنای حق و تکلیف را روشن نمود. حق عبارت است از اختیاری که به‌موجب قانون یا شرع برای انسان شناخته می‌شود تا بتواند امری را انجام دهد یا ترک نماید. تکلیف عبارت است از آنچه به‌موجب قانون یا شرع برعهده انسان است که به واسطه آن فرد ملزم به انجام یا ترک فعلی می‌شود. یعنی انجام یا ترک کاری بر انسان واجب می‌شود. همان‌طور که مشخص است در تعریف حق «اختیار» و در تعریف تکلیف «الزام» وجود دارد. در این تعاریف ما با چهار مقوله حق شرعی، حق قانونی و تکلیف شرعی، تکلیف قانونی مواجه هستیم؛ حال باید ببینیم مشارکت مردم در ایران شامل کدام یک از این موارد می‌شود. دیدگاه‌ها در این زمینه متفاوت است.

مشارکت مردم، جایگاه و نقش آنان در برپایی حکومت و مقبولیت و کارآمدی آن، ثبات و امنیت جامعه، پیشرفت و توسعه کشور و... در نزد اندیشه‌ورزی‌های سیاسی و اجتماعی مسلمانِ معاصر (جوادی آملی، ولایت فقیه، ص ۸۳؛ منتظری، ص ۲۹۷؛ مصباح یزدی، ص ۵۴) مورد توجه و پذیرفته شده بوده است؛ زیرا حاکمیت دین در جامعه همواره نیازمند مشارکت و حضور اجتماعی مردم و اتحاد آنان بر محور حق است. (صلاحی و فتاحی، ص ۱۰۹) تفاوت دیدگاه آنان تنها در نوع رویکردهای آنان نسبت به مشارکت مردم است. در همین چارچوب، امام خمینی با تکیه بر مبانی فقهی خویش، مشارکت مردم در اجتماع و سیاست را کاملاً معتبر می‌داند (افتخاری، ص ۸۰) و «تعیین نظام سیاسی» (صحیفه امام، ج ۴، ص۳۵۸) و «نوع حکومت» (همان، ص۳۶۲) را به مشارکت و آرای مردم واگذار می‌کند. بر این اساس، از دیدگاه ایشان مشروعیت قدرت در عصر غیبت، که به صورت نصب عام مشخص شده است (امام خمینی، ولایت فقیه، ص ۵۰-۵۱)، در پرتو اراده و «رأی مردم» برای تأسیس، استقرار و استمرار معنا پیدا می‌کند. (صحیفه امام، ج ۵، ص ۵۲۳؛ ج ۱۱، ص ۳۴؛ ج ۱۴، ص ۱۶۵) این رویکرد موجب شد که امام خمینی در اولین اقدام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خواهان مشارکت مردم، در نتیجه برگزاری «همه‌پرسی» برای تعیین ساختار سیاسی کشور گردد و با صراحت اعلام کند که «ملت ما هر طور رأی داد؛ ما هم از آن‌ها تبعیت می‌کنیم» (همان، ج ۱۱، ص ۳۴).

بر اساس دیدگاه امام خمینی نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت، دارای سه ویژگی مهم است: اول آن که با آرای مردم بر سر کار می‌آید؛ دوم آن که بر خلاف میل مردم عمل نمی‌کند؛ سوم آن که مردم آن را حفظ می‌کنند (همان، ج ۵، ص ۲۱۳) با توجه به این ویژگی‌ها، و با تکیه بر نگاه ابزاری به حکومت و قدرت برای تحقق عدالت و تأمین سعادت مردم (همان، ج ۱۱، ص ۴۴۹؛ ج ۱۹، ص ۳۵۵؛ همو، ولایت فقیه، ص ۶۲) امام خمینی مردم را به بهره‌گیری از این حق شرعی و قانونی خود برای مشارکت در برپایی نظام سیاسی مطلوب (صحیفه امام، ج ۸، ص ۳۸۴؛ ج ۱۲، ص ۱۸۲) و نیز مشارکت در اداره آن تشویق می‌کرد (همان، ج۱۰، ص ۳۳۷؛ ج ۱۵، ص ۳۳۷ و ص ۱۰۹) و در جایگاه رهبری نظام جمهوری اسلامی، خود را تابع نظر و رأی مردم می‌دانست و بر این باور بود که «تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی دارد ‎‏به آرای اکثریت مسلمین» (همان، ج ۲۰، ص ۴۵۹).

پس، حضور اجتماعی مردم و مشارکت فعال آنان در «زمینه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۵۵) از دیدگاه امام خمینی هم یک حق (صحیفه امام، ج ۴، ص ۷۲) تلقی می‌شود و هم یک وظیفه اجتماعی و تکلیف شرعی است (همان، ج ۱۵، ص ۲۵۰؛ ج ۱۷، ص ۴۳۵) که بی‌توجهی به آن می‌تواند پیامدهای ناگوار اجتماعی در پی داشته باشد. (همان، ج ۲۱، ص ۴۲۲) به همین دلیل، امام خمینی همواره در انتخابات بر ضرورت مشارکت مردم و هوشیاری آنان تاکید می‌کرد، و آن دسته از جریان‌های سیاسی را که مانع حضور فعال مردم بود سرزنش می‌کرد. (همان، ج ۱۸، ص ۳۸۰-۳۸۱). امام حتی فراتر از این مشارکت، از مردم می‌خواست تا بر عملکرد برگزیدگان خویش نظارت دائمی داشته باشند، و مانع لغزش‌ آنها شوند. (همان، ج ۸، ص ۵) بر این اساس، هیچ‌یک از جایگاه‌های حاکمیتی خارج از قلمرو نظارت مردم نخواهد بود و همگان حق ارزیابی رفتار و کارنامه مسئولان را دارند. (همان، ج ۵، ص ۴۰۹) بدین ترتیب، حضور اجتماعی مردم از نگاه امام خمینی، مشارکتی همه‌جانبه است که از سوی همه مردم صورت می‌گیرد، (همان، ج ۵، ص ۱۵۵) و اساسا پشتیبانی مردم و آگاهی و هوشیاری آنان (همان، ج ۱۳، ص ۲۳۲؛ ج ۱۴، ص ۳۷۳) از منابع قدرت در جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌رود.

برآیند مشارکت مردم از دیدگاه امام خمینی

امام خمینی انقلابی را که رهبری کرد و به پیروزی رساند و تشکیل حکومت داد؛ ماهیتی دینی داشت و برپایه احکام الهی بود. بااین‌حال بارها تصریح کرده‌اند که حکمرانی بر جامعه‌ دینی متوقف بر پذیرش و خواست ملت است و تحمیلی نیست. یعنی ایشان تبعیت از رأی مردم را حکم الهی دانسته و می‌فرمود ما تابع آرای ملت هستیم، ملت ما هر طوری رأی داد، ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اکرم به ما حق نداده است که ما به ملتمان چیزی را تحمیل بکنیم. (صحیفه، ج ۲۰، ص ۴۵۹)

در اندیشه و سیره‌‌ امام خمینی، مشارکت مردمی به عنوان یک مسئله‌ اصلی، اساسی و تعیین‌کننده در حوزه‌‌ تعیین سرنوشت مشترک و عمومی مورد توجه و عنایت کامل قرار گرفته است. ایشان با توجه به بنیان‌‌های اسلامی، نگرش سیاسی خود و به پیروی از پیامبر اسلام(ص) و پیشوایان راستین او ‌‌که بیعت را راه ورود مردم به سیاست و مشارکت در تعیین سرنوشت خود می‌دانست، بارها بر ضرورت ورود مردم در صحنه‌‌ سیاست و تصمیم‌‌گیری‌‌های اساسی جامعه در قالب نهادهای حکومتی تأکید کرده است. با این بستر به باور امام خمینی مشارکت مردم نتایج چشم‌گیر و ماندگاری در جامعه به‌وجود خواهد آورد، ازجمله:

۱. مشارکت مردم عامل پیروزی انقلاب

امام خمینی از بین سه عامل اساسی که در پیروزی انقلاب و غلبه بر رژیم پهلوی نقش داشته است، یکی را مشارکت همه‌ مردم می‌‌داند و آن را در کنار ایمان و اعتقاد به خدا و وحدت کلمه قرار می‌‌دهد و به‌روشنی بیان می‌کند:«شما مردم شریف ایران... توانستید با اتکال به خدای متعال و وحدت کلمه و مشارکت همه‌‌ قشرهابر طاغوت زمان غلبه کنید و پشت ابرقدرت‌‌ها را بلرزانید» (صحیفه امام، ج ۶، ص ۵۱۸) و به‌علاوه همه مردم جامعه، به‌ویژه مسئولان در برابر خطرات ناشی از عدم مشارکت سیاسی مردم، مسئول هستند. (صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۳۲۸)

۲. امنیت و حفظ ثبات

بزرگ‌ترین عامل ثبات حکومت و ضامن حفظ امنیت در جامعه حضور مردم در صحنه و رضایت آنهاست. و امام خمینی به این مسئله کاملاً آگاه بود و بر آن تأکید داشت: «آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود.» (صحیفه امام، ج ۴، ص ۲۴۸)

۳. ضامن استقلال و آزادی کشور

مشارکت مورد نظر امام خمینی، مشارکتی همه‌جانبه و در تمام ابعاد و از سوی همه مردم جامعه است که او از آن، تحت عنوان مشارکت کامل همه مردم یاد می‌کند و اصلاحات جامعه، تأمین استقلال مملکت و آزادی مردم را در سایه‌ آن می‌داند: «اساس کار یک جمهوری اسلامی، تأمین استقلال مملکت و آزادی ملت ما و... اصلاحات لازم... این اصلاحات با مشارکت کامل همه‌ مردم خواهد بود.» (صحیفه امام، ج ۵، ص ۱۵۵)

۴. عامل توفیق و پیشرفت دولت و ملت

به باور امام خمینی مشارکت دادن مردم در امور کشور توسط حکومت، موفقیت و پیشرفت جامعه را در پی خواهد داشت: «مردم را در همه‌ امور شرکت بدهیم... دولت عامل این‌ها [مردم] است، قوه‌ قضائیه عامل این‌هاست، قوه‌ اجرائیه عامل این‌هاست، قوه مقننه عامل این‌هاست، ادای تکلیف باید بکنند، شرکت بدهند مردم را در همه‌ امور...» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۵۵) آنچه‌ مسلم‌ است‌ مهم‌ترین‌ عامل‌ در توفیق‌ هر دولت،‌ در فرآیند توسعه‌ اقتصادی‌ و سیاسی،‌ به‌ کارایی‌ آن‌ در جهت‌ تحقق‌ منافع‌ ملی‌ بستگی‌ دارد که‌ این‌ خود مستلزم‌ پذیرش ‌و مشروعیت‌ دولت‌ نزد مردم‌ است‌. دولت‌ در مقام‌ تجلی‌گاه‌ و مظهر اراده‌ ملی‌، باید کارایی‌ خود را در زمینه‌ تأمین‌ نیازهای‌ بنیادین‌ مصرّح‌ در قانون‌ اساسی‌ نشان‌ دهد. در غیر این ‌صورت،‌ باید منتظر کاهش‌ گرایش‌ و اقبال‌ مردم‌ نسبت‌ به‌ دولت‌ بود.

۵. موجب کارآمدی حکومت

یکی از بحث‌‌های مرتبط با افزایش بنیه‌ امنیتی یک کشور ناظر به «کارآمدی» آن حکومت است. کشوری که بتواند در حوزه‌ داخلی کارآمد باشد و بتواند ظرفیت‌‌ها و امتیازات و فرصت‌‌های مطلوبی برای رفاه بیشتر مردم تحت حاکمیت خویش فراهم سازد، از ضریب امنیت ملی بیشتری برخوردار خواهد بود. امام خمینی به این مسئله آگاه بود و مشارکت مردم را در جهت کارآمد ساختن حکومت یا عملکرد مطلوب آن مهم می‌‌دانست. بیانات فراوانی در این زمینه دارد که در آن‌ها به نقش کارآمدی مردم اشاره می‌‌کند. عموم صحبت‌‌های ایشان در بیان لزوم توجه مسئولان، به جایگاه حمایت مردمی در بقای حکومت بوده است؛ ولی این ‌‌گونه عبارت‌‌ها در مقام بیان، حداکثر نقش شرعی مردم در حکومت نبوده است که برخی استنباط کنند منظور نفی مشروعیت‌‌بخشی از ناحیه‌‌ مردم است. به عنوان نمونه، امام می‌‌گوید: «توجه دارند آقایان که تا ملت در کار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران کاری برمی‌‌آید... از این جهت همه‌‌مان و شما آقایان همه و آن‌هایی که در اختیار شما هستند، همه باید کوشش بکنید که رضایت مردم را جلب کنید در همه‌ امور...» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۳۷۸)

۶. جلوگیری از انحراف و سقوط نظام

امام خمینی همیشه به مدیران جامعه اسلامی، اهمیت نظر مردم را یادآوری نموده و تأکید می‌کرد که نظر مردم (همان، ۱۷/۲۵۱) و رضایت آنان (همان، ۱۸/۳۷۸) را جلب کنند. ایشان مسئولان جمهوری اسلامی را به عبرت گرفتن از سرنوشت رژیم و سلطنت پهلوی فرا می‌خواند، زیرا مهم‌ترین عامل سقوط آن را عدم برخورداری از پایگاه مردمی می‌دانست و بر این باور بود که اگر آنان به نقش و جایگاه مردم بی‌توجهی نمی‌کردند شاهد این حجم از مخالفت‌های مردمی نبودند. (صحیفه امام، ۷/۵۰۸-۵۱۰).

۷. عامل مشروعیت الهی

امام خمینی بر اساس جایگاه و نقشی که برای مشارکت مردم در تعیین سرنوشت مشترک اجتماعی پذیرفته بود و آن را در چارچوب حاکمیت الهی (امام خمینی، ولایت فقیه، ص ۴۴-۴۵) و نظریه ولایت فقیه (صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۲۲۱) تئوریزه کرده است، تکیه بر آرای مردم را اولین و مهم‌ترین شاخص برای حاکم و حکومت در جامعه مسلمان دانسته (همان، ج ۵، ص ۴۳۶) و به همین دلیل در تبیین مخالفت با سلطنت پهلوی تصریح می‌کند که «اراده ملت، نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است» (همان، ص ۱۷۳)، و اعتراضات فراگیر مردمی را رفراندومی برای سلب مشروعیت از رژیم پهلوی می‌داند (همان، ص ۳۹۶-۳۹۷). بر این اساس، دیدگاه امام خمینی درباره حکومت، در برگیرنده گونه‌ای از مشروعیت الهی ـ مردمی است که در کنار اصالت بخشیدن به خاستگاه الهی قدرت (امام خمنی، شرح دعای سحر، ص ۱۰۹ و ۱۱۳؛ همو، شرح چهل حدیث، ص ۵۳؛ همو، المکاسب المحرمة، ص ۲/۱۶۰)، بر حق گزینش ساختار حکومت از سوی مردم تأکید می‌کند. (صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۳۵۸ و ۳۶۲)

۸. رضایت خدا در مشارکت و رضایت مردم

امام خمینی همواره از مسئولان می‌خواست که به جای دامن زدن به اختلافات، بکوشند تا مردم را در صحنه، نگاه دارند. (همان، ج ۱۹، ص ۴۰۷) این احساس نیاز به حضور دائمی مردم برای پشتیبانی از نظام اسلامی، برخاسته از این باور ژرف بود که مردم «این جمهوری را به این‌جا رساندند» و همین مردم توانایی دارند تا آن را به سرمنزل مقصود برسانند (همان، ص ۳۶). از دیدگاه امام خمینی، تلاش برای ایجاد احساس رضایت‌مندی در مردم، هم عامل ماندگاری حکومت است، و هم رضایت خداوند را به دنبال دارد؛ (همان، ج ۷، ص ۵۱۲) از این‌رو، سفارش امام به سازمان‌ها و نهادهای نظام اسلامی آن بود که با پرهیز از سخت‌گیری به مردم (همان، ج ۱۹، ص ۴۴) با آنان رفتار شایسته‌ای داشته باشند و زمینه مشارکت مردمی در فعالیت‌های دولتی را فراهم سازند؛ (همان، ج ۱۷، ص ۲۶۴-۲۶۵) زیرا همراهی و همگامی مردم با نظام سیاسی موجب پایداری آن خواهد بود و هر کشوری در پناه پشتیبانی مردم به پیشرفت روزافزون دست می‌یابد.

۹. سرنوشت کشور در گرو مشارکت مردم

یکی از وجوه اهمیت حضور اجتماعی مردم، اثرگذاری آن در تعیین سرنوشت کشور و رقم زدن آینده جامعه است؛ (همان، ج ۸، ص ۳۸۴؛ج ۱۲، ص ۱۸۲) از این‌رو، امام خمینی همه مردم را در قبال سرنوشت انقلاب اسلامی و کشور مسئول دانسته (همان، ج ۱۲، ص ۱۸۱ و ۱۸۳) و بی‌تفاوتی مردم را عامل آسیب کشور (همان، ج ۱۳، ص ۱۶۰) و حضور مردم را شرط عدم آسیب‌پذیری جمهوری اسلامی (همان، ج ۱۶، ص ۶۸) معرفی می‌کرد. در همین راستا، امام خمینی در پرتو اعتقاد راسخی که به اداره کشور و مسائل سیاسی و اجتماعی آن توسط اراده جمعی و مردمی داشت (همان، ج ۱۰، ص ۳۳۷) همگان را به عبرت گرفتن از فرجام مشروطه دعوت می‏کرد تا از گرفتار شدن سرنوشت انقلاب اسلامی به سرنوشت انقلاب مشروطه جلوگیری شود. (همان، ج ۱۵، ص ۳۲۸)

اساس و دوام قیام امام خمینی بر مشارکت مردم بود. ایشان اعتقادی راسخ به اراده ملت داشت. از همان آغاز مبارزه بسیج عمومی را مبنای حرکت انقلاب قرار داد و جمهوریت را با تکیه بر توده‌های مردم بنا نهاد. در دوران انقلاب حضور میلیونی مردم در خیابان‌ها را به منزله رفراندوم و مشارکت می‌دانست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همه امور را با اراده، نظر و رأی مردم انجام می‌داد و پیش می‌برد.بنابراین در نگاه امام خمینی، مشارکت انحصار به گروه، طبقه، جناح یا صنف خاصی ندارد، جنسیت و قومیت نمی‌شناسد. به دین، مذهب و نوع نگرش انسان‌‌ها نیز کاری ندارد؛ بلکه از نظر وی، همه‌ مردم جامعه حق مشارکت در همه‌ امور خویش را خواهند داشت. به طور کلی، مشارکت در نگاه امام خمینی، هم حق است و هم تکلیف و مسئولیت. بنابراین چون حق مردم است، مردم نسبت به تحقق آن مکلف هستند. چون هر حقی منوط به تحقق تکلیفی است و هر تکلیفی منوط به وجود حقی. این است که در بیانات ایشان، از مشارکت، هم به عنوان حق یاد شده است (نظیر هر کسی، هر جمعیتی، هر اجتماعی حق اولیه‌‌اش این است که خودش انتخاب بکند) و هم به عنوان تکلیف که در عباراتی چون «وظیفه‌ شرعی» یا مکلف بودن مردم، به آن اشاره کرده‌اند.منابع در دفتر نشریه موجود است.(منبع: هفته نامه حریم امام)

*انتهای پیام*

. انتهای پیام /*