پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۵۵۸/ علی عباسی
چراغ را نتوان دید جز به نور چراغ
جمهوریت و اسلامیت دو بال نظام جمهوری اسلامی
با رهبری و راهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی و با مجاهدت مردان و زنان بسیاری در طول تاریخ، ایران اینک از نعمت حکومتی برخوردار است که دو ویژگی و مولفه مهم دارد که خواست تاریخی ملت ایران بوده است که در عصر حاضر محقق شدهاند: حاکمیتی که هم قرار است اسلامی باشد و هم مردمی، هرچند که برخی نا اهلان و متحجران (هر کدام به طریقی) در پی تضعیف یکی از این دو بال ثمین انقلاب هستند. کسانی سعی در تخریب وجه اسلامیت نظام جمهوری اسلامی دارند و کسان دیگری با سادهلوحی و یا تزیینی دانستن نظر و خواست مردم در نظام اسلامی، علیه جمهوریت و مردمسالار بودن نظام فعالیت میکنند.
باید توجه داشت که وانهادن هر کدام از دو بال (جمهوریت و اسلامیت) به قصد تقویت و استیلای وجه دیگر، سمی مهلک برای بقای نظام جمهوری اسلامی است.
دلیل توفیق جمهوری اسلامی -هر گاه که توفیقی حاصل شده- توازن این دو بال و التزام کارگزاران نظام به هر دو وجه این حکومت بوده است.
لزوم مشی بر مبنای اندیشه امام خمینی
در ابتدای پیروزی انقلاب و در زمانهای که هر گروه و دستهای، برای خود یک ایدئولوژی و فکر را رهاییبخش میدانست و آن را نقشه راه قرار میداد، این اندیشه و آرای امام خمینی بود که اکثریت مردم و انقلابیون را با خود همراه کرد و سرانجام نیز، مردم به الگوی حکومتداری، نظام و قانون اساسیای رأی دادند که الهام گرفته از اندیشه امام بود؛ و در فروردین ۱۳۵۸ جمهوری اسلامیای را برگزیدند که محصول نظریه سیاسی ایشان بود. علاوهبراین رهبری فعلی و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی نیز بارها تاکید کردهاند که نظامِ جمهوری اسلامی، برآمده از اندیشه امام و راه درست، ادامه و پیگیری همان اندیشههاست.
آیتالله خامنهای بارها این نیاز را گوشزد کرده و در مناسبتهای مختلف گفته است: «امروز هم راه امام و فکر امام و هدف امام برای ملت ایران و امت اسلامی وسیلهی نجات است»(۱۴/۳/۱۳۸۴)، «برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانهای عزیز در سراسر کشور و مسئولین محترم کشور! همه بدانید که ما امروز ... به اصول و مبانی انقلاب امام بزرگوارمان نیازمندیم؛ کشور احتیاج به این دارد».(۱۴/۳/۱۳۹۶)
برای فهم لزوم حفظ توامان جمهوریت و اسلامیت نظام و فهم جایگاه مردم در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی باید به سخنان و اندیشههای ایشان رجوع کرد، آنگاه خواهیم دید که در منظر امام خمینی مردم فصلالخطاب و آراء آنها حاکم است. طبق دیدگاه امام عظیمالشان در حکومت اسلامی، ملت است که حکومت را در دست دارد، خواست آنها تعیین کننده است و تخلف از خواست مردم، برای هیچ کسی جایز نیست. هرگاه زورگو و مستبدی بخواهد خود را بر مردم تحمیل کند و بخواهد خودش را حفظ کند، ملت ایران او را کنار میگذارند: «برای اینکه دیگر در حکومت اسلامی که یک پولی بدهند که از حاکم تقویت کنند، این دیگر نیست در آنجا. آنجا حکومت عدل است، حکومت ملی است، حکومت مستند به قانون الهی و به آرای ملت هست؛ اینطور نیست که با قلدری آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را، با آرای ملت میآید و ملت او را حفظ میکند و دولت ایران هم، ملت ایران هم او را کنارش میگذارند». (صحیفه امام، ج۵، ص۲۱۳)
هم ایشان در جایی دیگر میفرماید: «اینجا آراء ملت حکومت میکند. اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد. این ارگانها را ملت تعیین کرده است. و تخلف از حکم ملت برای هیچیک از ما جایز نیست و امکان ندارد». (صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۵)
امام خمینی «امامِ مفترضالطاعه نظام»
بیشک امام خمینی به عنوان بنیانگذار و موسس جمهوری اسلامی «امامِ مفترضالطاعه نظام» است و تخطی از آرا و اندیشههای ایشان از طرف کارگزاران و رهبران این نظام، باعث سلب مشروعیت آنها از جایگاه و اهلیت تصدی مقام در این حکومت است. هرگاه مسئولی در جمهوری اسلامی خلاف جریان اندیشه امام و خواست ملت ایران که تبلور آن رای به نظامی است که برآمده از اندیشههای امام عظیمالشان است، مشی و سلوک کند، قدم در بیراههای گذاشته که باعث تصرف غاصبانه منصبی است که در آن قرار بوده به مردم و نظام جمهوری اسلامی خدمت کند.
نکته اصلی در باب «اندیشههای امام خمینی» این است که امام خمینی و به تبع، نهضتی که ایشان راهبری کرد «تک بعدی» نبود بلکه قیام برای اجرا و پیاده سازی مجموعهای از خواستهها و آرمانها بود. آنچه باعث پیروزی شد، همین «کل بما هو کل» بود که همه را با انقلاب همراه کرد و مردم ایران خواستهها و آرمانهای خود را در آن یافته و با آن همراه شدند و پیش و پس از پیروزی برای آن مجاهده و تلاش کردند.
درباره خطر «فراموشی یا حذف امام خمینی» از سپهر سیاسی نظام جمهوری اسلامی نیز باید گفت که در گوشه و کنار، زمزمههایی به گوش میرسد که مدعیاند: امام شخصیتی «تاریخمند» است و به تاریخمند بودن اندیشه امام اعتقاد دارند. مدعیان این دیدگاه بر این عقیده هستند که بیانات و احکام صادرشده از سوی حضرت امام، مختص زمان گذشته بوده و برای شرایط امروز، باید به ولی فقیه زنده رجوع کرد! باید به اینان یادآور شد که امام «شخصیتی تاریخساز» است و بنا و مبنای نظام جمهوری اسلامی بر پایه اندیشههای امام خمینی پایهریزی شده است و اندیشه امام خمینی، همانگونه که رهبر فعلی انقلاب نیز تاکید دارد، باید نقشه راه و الگوی حکومتداری مسئولان جمهوری اسلامی باشد. و به همین دلیل وظیفه ما و همه اندیشمندان انقلاب اسلامی و مسئولان جمهوری اسلامی است که به اندیشههای راهگشا و اصول و مبانی ترسیمی امام خمینی پایبند باشیم و نگذاریم آن آرمانهای آغازین و آن الگویی که باعث پیروزی بود، با گذشت زمان، به فراموشی سپرده شود. به یاد داشته باشیم که اگر نظام، خواسته یا ناخواسته از آن اندیشهها فاصله گرفته و منحرف شود، جمهوری اسلامی با «بحران مشروعیت» مواجه خواهد شد. زیرا مردم ایران بر پایه اندیشه و آرمانهایی که امام خمینی طرحریزی کرد، به نظام نوپای جمهوری اسلامی رای «آری» دادند و قانون اساسیای که با رای مردم ایران به تصویب رسید، ملهم از اندیشه سیاسی و عمل امام خمینی بود.
خوشبختانه امروزه وصیتنامه و مجموعه گفتهها و احکام صادره از امام خمینی به همت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در دسترس همگان قرار دارد و مسئولان جمهوری اسلامی و آنان که دل در گروی امام خمینی و اندیشههای ایشان دارند، اگر میخواهند از صراطِ مستقیمِ انقلاب منحرف نشوند، باید اندیشهها و وصایای امام را نصبالعین و مشعل راهنمای خود قرار دهند، همانگونه که رهبر انقلاب آیتالله خامنهای نیز میگوید: «راه امام خمینی(ره)، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست».(۱۴/۳/۱۳۷۸)
خطر انحراف از معیارهای جمهوری اسلامی
همانگونه که اولین رییس جمهور ایران، آقای ابوالحسن بنی صدر به دلیل کنشها و مسیر غلطی که پیمود و با اینکه منتخب مردم و از مبارزین برای پیروزی این انقلاب بود، خود باعث سلب مشروعیتش از مقام ریاست جمهوری گردید، بقیه حاکمان و صاحب منصبان جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و اگر خلاف وظایف ذاتی جایگاهشان رفتار و سلوک کنند، ادامه تصدیشان غاصبانه است و یا باید از مسیر اشتباه و انحراف بازگردند و یا از مقامشان منعزل گردند و الّا مسیر جمهوری اسلامی را به انحراف میکشانند که این باعث تضعیف و یا انحراف و یا زوال نظام جمهوری اسلامی میشود. بیتردید اگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی به توصیهها و نقشه راهی که امام خمینی ترسیم کرده است، بیتفاوت باشند مصداق این شعر حضرت سعدی میشوند که:
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
و خدا آن روز را نیاورد.
.
انتهای پیام /*