پرتال امام خمینی(س)/مصاحبه ۶۷: تولیت آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع): در روایت است که اگر انسان نسب به زمان خودش شناخت داشته باشد، کمتر گرفتار اشتباه می‌شود. دقیقاً امام همین را می‌فرمایند که حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست داشته باشد و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس‌العمل مناسب باشند. یعنی وقتی می‌بینیم غرب دارد در فضای مجازی شب و روز توطئه می‌کند، مهیا باشیم. امام می‌فرمایند طوری برنامه‌ریزی کنید که از آنها جلوتر باشید.

برنامه حضور در آستانه شهادت امام جعفر صادق (ع) میزبان «حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی‌عسکر» بود تا به واکاوی اندیشه‌های امام روح الله در خصوص حوزه‌‌های علمیه و روحانیت انقلابی بپردازند. روحانیتی که با تفکر امام (ره)، نهضت انقلاب اسلامی را به حرکت و رژیم پهلوی و ابرقدرت‌های حامی این رژیم را به زانو درآورد.

قاضی‌عسکر تجربیات فراوانی به خصوص در عرصه بین‌الملل دارد و با علمای زیادی همنشین بوده است. وی اکنون تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(س) را برعهده دارد و سال‌های سال نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت بوده است.

 گزیده های مرتبط با موضوع امام خمینی(س)  از این گفتگوی مفصل انتخاب شده که از نظر می گذرد: 

 

امام نگران آینده روحانیت بود

 در آن دوره سه ساله اول، یک جلسه‌ای به همراه مقام معظم رهبری و مرحوم آیت‌الله مشکینی، مرحوم آیت‌الله ملکوتی، مرحوم آیت‌الله خاتمی و مرحوم آیت‌الله طاهری خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم. امام مطالب مختلفی را مطرح کردند از جمله فرمودند من نگران آینده روحانیت هستم. باید خیلی مراقب باشید که گرفتار تشریفات و دنیاگرایی نشوید.

فرمودند من نگران آینده روحانیت هستم. باید خیلی مراقب باشید که گرفتار تشریفات و دنیاگرایی نشوید.

بعد فرمودند که مرحوم صاحب جواهر، در هوای پنجاه درجه نجف کنار پنجره می‌نشست، جواهر را می‌نوشت و متوجه نبود که هوا ۵۰ درجه گرم است. ما علمای سلف‌مان اینجور بودند و من نگرانم یک روز جوری نشود که مردم بگویند اینها تاحالا دست‌شان به دنیا نمی‌رسید و حالا که رسید، نتوانستند خودشان را مدیریت کنند.

 این حرف آنقدر مؤثر واقع شد که آیت‌الله مشکینی رضوان‌الله تعالی علیه، با یک حالت بکایی خطاب کرد به حضرت امام که آقا من بارها گفته‌ام که من محافظ نمی‌خواهم، من ماشین بنز نمی‌خواهم. بگذارید همانطور که ساده زیست هستم، همانطور زندگی کنم و اینها نمی‌گذارند. امام فرمودند من نظرم شماها نیست. دیدید که با شهید بزرگوار مرحوم آیت‌الله مطهری چه کردند. من نظرم در بحث کلان روحانیت است.

 

تأکید زیاد امام خمینی (ره) بر ساده‌زیستی/ زندگی امام از طریق نذورات تأمین می‌شد

یادم هست که همین حسینیه را عده‌ای آمدند که ما نه از سهم امام و نه از بودجه‌های دولتی، بلکه از بودجه شخصی و پول خمس داده شده می‌خواهیم اینجا را سنگ و فرش کنیم؛ چون شما میهمان خارجی دارید و یک جوری باشد که آبرومندانه باشد. امام فرمودند تا من هستم، به اینجا دست نزنید. و می‌بینید که هنوز هم به همان حالت مانده است.

 امام به هیچ وجه از بودجه‌های دولتی و وجوهات استفاده نمی‌‌کردند. من در کویت به مدت یکسال منبر می‌رفتم؛ عده‌ای آنجا نذر امام کرده بودند و به من مقداری طلا دادند که آوردم و در تهران تحویل دادم؛ یک بخش عمده‌ای از زندگی امام از طریق همین نذوراتی که برای ایشان بود، تأمین می‌شد. با آن عظمت علمی و آن درایت سیاسی، آن مدیریت فرهنگی و آن آینده‌نگری که داشتند.

 

ماجرای گلایه حضرت امام از آیت‌الله مشکینی

به مناسبت سمینار ائمه جمعه خدمت حضرت امام آمده بودیم. همین‌جا آیت‌الله مشکینی ‌ایستاده بودند و گزارش می‌دادند. ابتدا از امام تمجید کردند؛ وقتی امام شروع به صحبت کردند، اولین مطلب‌شان این بود که من از آقای مشکینی گله‌مندم که با من اینجور صحبت نکنید. فیلم این دیدار هست. می‌خواستند بگویند که ما بنده ضعیف خدا هستیم و اینطور که با ما صحبت می‌کنید، ممکن است ما باور کنیم.

امام در تمام دوران قبل از انقلاب، وقتی در قم تشریف داشتند و در مسجد سلماسی برای روحانیون تدریس می‌کردند، همان موقع هم اجازه نمی‌دادند کسی دنبال‌شان حرکت کند. در پاریس در نوفل‌لوشاتو همین اتفاق افتاد. در نجف هم وقتی تشریف می‌بردند برای زیارت، اجازه نمی‌دادند کسی همراه ایشان حرکت کند. اگر کسی حرکت می‌کرد، از او سوال می‌کردند که شما با من کاری دارید؟ اگر کاری ندارید شما بفرمایید خودتان بروید. یک عده‌ای با فاصله همراه امام حرکت می‌کردند. عکس‌های نوفل‌لوشاتو را هم اگر دیده باشید، مرحوم آیت‌الله اشراقی، با فاصله دنبال امام حرکت می‌کنند.

ابتکار عمل امام در مطرح کردن بحث ولایت فقیه

امام خمینی (ره) اسلام را یک دین همه‌جانبه و دین کامل می‌دانست و این دین وقتی می‌توانست در جامعه برنامه را برای هدایت مردم، اجرا کند و مردم را به حقوق‌شان برساند که دارای حکومت باشد. لذا بحث‌های ولایت فقیه را وقتی در نجف بودند، مطرح و تدریس کردند.   

 آن موقع هم سابقه نداشت. البته قبلاً برخی از علما در این زمینه کتاب نوشتند اما امام با ابتکاری که داشت در حوزه علمیه نجف، که اصلاً این مسائل به آن شکل مطرح نمی‌شد، مسئله ولایت فقیه را مطرح کرد که نوارهای آن به اینجا می‌آمد و ما می‌گرفتیم و گوش می‌کردیم. از همان زمانی که نهضت امام در قم شروع شد، اصلاً تفکر امام چنین تفکری بود.

آینده‌نگری امام و وعده‌ افول شوروی و آمریکا که محقق شد

اولاً امام یک مجتهد مسلم و شخصیتی بود که حوزه علمیه و علما دقیقاً و به راحتی مرجعیت امام را نوشتند و هیچ دغدغه‌ خاطر هم نداشتند. دوم اینکه ایشان یک مفسر قرآن به تمام معنا بود؛ در حوزه فلسفه و دانش مرتبط با علوم اسلامی سرآمد همه بود. در کنار اینها امام آینده‌نگر بود.

 ایشان چطور می‌فهمد که شوروی در حال فروپاشی است؟! یک نامه دربسته را به دست آیت‌الله العظمی جوادی آملی می‌دهند و می‌گویند که نامه را تسلیم نکنید؛ باز کنید و بخوانید و ایشان هم در مجلسی که آن طرف گورباچف، رهبر یک ابرقدرت نشسته است، بدون ترس و لکنت شروع می‌کند به خواندن؛ آقای گورباچف! من صدای شکسته شدن استخوان‌های مارکسیست را می‌شنوم و از این پس باید مارکسیست را در موزه‌های تاریخ مشاهده کرد.

بعد می‌بینید که در مبارزه با شاه، به مردم می‌گویند که شاه رفتنی است. روزی که شاه از ایران رفت، مردم روزنامه‌ها را به دست گرفته بودند که با تیتر بزرگ نوشته بودند شاه رفتنی است. به مردم امید می‌داد که صدام از بین خواهد رفت و شما پیروزید. بارها فرمود شما پیروزید.

من زمانی که نمازجمعه اصفهان را اداره می‌کردم، بعضی‌ وقت‌ها خانواده شهدا گله می‌کردند و می‌گفتند بعضی‌ها به ما ریشخند می‌زنند امام این‌ همه می‌گوید صدام رفتنی است، او روز به روز دارد قوی‌تر می‌شود. اما روزی همه دیدند که صدام را از آن بیغوله بیرون آوردند با آن وضعیت آشفته که آمریکایی‌ها داخل دهانش را نگاه می‌کردند و در کمال ذلت و خواری، او را دستگیر و بعد هم اعدامش کردند. بنابراین محقق شد.

 جای دیگری امام می‌فرمایند من با اطمینان می‌گویم که ایران ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند. امروز شما می‌بینید دیگر خبری از شوروی نیست. تبدیل به روسیه شده و آن هم با شرایطی که شما می‌بینید که تبدیل به چند کشور شده است. الان آمریکا در حال افول است و کارش به جایی رسیده که بیشتر کشورهای دنیا می‌گویند دیگر از دلار استفاده نمی‌کنیم؛ حتی کشورهایی مثل عربستان شما می‌بینید یک چرخش پیدا می‌کند و دیگر حتی حاضر نیست به حرف آمریکا گوش کند و به سمت شرق گرایش پیدا می‌کند.

 

امام چگونه نماینده ابرقدرت شرق را تحقیر کرد

دردیدار ادوارد شواردنادزه، وزیر امور خارجه شوروی که برای تسلیم پاسخ گورباچف به نامه امام قاعده این بود که گورباچف در پاسخ بگوید که نه این تحلیل شما درست نیست و ما همچنان استوار ایستاده‌ایم ولی او چنین چیزی ننوشت. مرحوم حاج احمدآقا می‌گفتند که وقتی قرار شد شواردنادزه بیاید، امام حاضر نبودند برایش صندلی بگذارند و می‌گفتند که بیاید همینجا بنشیند.

دلیل این رفتار امام این بود که اینها ۷۰ سال علیه دین تبلیغ کردند. اولاً امام شکست مارکسیست را در کاخ کرملین اعلام کرد. و بعد هم آنها همیشه ما را تحقیر کرده بودند؛ و امام می‌خواست آنها را تحقیر کند.

حاج احمدآقا می‌گفتند آخر ما با التماس امام را راضی کردیم و یک صندلی معمولی گذاشتند و ایشان آمد نشست. امام خیلی مؤدب بود و آداب را بسیار رعایت می‌کردند ولی ایشان در آن دیدار با همان شب‌کلاه و همان پیراهن آمد و یک شمد هم روی زانویش انداخت و گفتند بفرمایید. او گفت ما دنبال رابطه خوب با ایران هستیم و امیدواریم که چنین و چنان شود. امام در پایان فرمودند که اینها جواب من نشد و بلند شدند رفتند.

 

وقتی رهبر معظم انقلاب نماینده ابرقدرت غرب را تحقیر کرد

در مورد رهبری عزیز و بزرگوارمان هم این صحنه‌ها اتفاق افتاده است. ترامپ چقدر جنایت کرد و علیه ایران تبلیغ و تحریف کرد؛ آن وقت نخست وزیر ژاپن می‌آید خدمت مقام معظم رهبری و در صحبت‌هایش می‌گوید من حامل پیام آقای ترامپ رئیس جمهور آمریکا هستم.

آقا با کمال شجاعت، می‌فرمایند من رئیس جمهوری آمریکا را شایسته این نمی‌دانم که پیام ایشان را دریافت کنم و لذا پیام ایشان را از شما نخواهم گرفت. ما داریم چه می‌گوییم؟! یک روز وقتی سفیر آمریکا به شاه مملکت گفت که باید بروید، 

پرسید چرا باید بروم، گفت کجا باید بروم! یعنی شاه این مملکت اختیار نداشت. اما امام با رهبر یکی از دو ابرقدرت آن روز دنیا اینطور برخورد می‌کند و بعد هم مرحله به مرحله مردم را جلو می‌برد و نمی‌گذارد متوقف شوند.

 

مواضع امام باید بیان شود تا جلوی انحراف در انقلاب گرفته شود

مواضع و ویژگی‌های فکری امام باید در مدارس، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه تدریس شود. این ویژگی‌ها و مواضع امام باید بیان شود تا جلوی انحراف در انقلاب گرفته شود و نسل جوان ما باور کند که این انقلاب، یک انقلاب الهی است و باید کنار این انقلاب بمانند و این راه را ادامه دهند. راهی جز این نیست.

 

روزی که پایه‌های انقلاب سست شود، روز تجزیه ایران است

 این را به ضرس قاطع عرض می‌کنم که همه مردم شریف ما باید بدانند، اگر خدایی ناکرده یک روزی پایه‌های انقلاب اسلامی در این مملکت تضعیف شود، آن روز، روز تجزیه ایران است؛ روز انتقام گرفتن قدرت‌های شیطانی از ملت ایران خواهد بود و دیگر نخواهند گذاشت مردم سر بلند کنند و روی پای خودشان بایستند و استقلال‌شان را حفظ کنند.

 

توکل به خدا رمز موفقیت امام بود

 مهذب بودن، عالم به تمام معنا در همه حوزه‌ها بودن و قدرت مدیریت افکار عمومی و مدیریت مردم را از دیگر ویژگی‌های امام خمینی (ره) است.یکی از مهمترین ویژگی‌های امام، عدم دلبستگی به دنیا بود. توکل به خدا رمز موفقیت امام بود. امام کاملاً متوکل بود و لذا هر جایی که به بحران می‌رسیدیم امام خط شکن بود. مثلاً پاوه دارد سقوط می‌کند؛ رهنمود می‌دهد که بروید و نگذارید. آبادان و خرمشهر سقوط می‌کند، اما می‌فرماید نباید این اتفاق بیفتد.

در تمام لحظه‌ها امام مدیریت نظامی کرد و به جایی رسید که یک وجب خاک کشور ما در اختیار دشمن قرار نگرفت. شما سابقه کشور را مطالعه کنید؛ هر بار که جنگ شد، گوشه‌ای از کشور را تجزیه کردند. خیلی از این کشورها که اسم نمی‌برم قبلاً جزو خاک ایران بود. اینها را بردند و ایران به وضعیتی در آمد که در مقابل قدرت‌های بزرگ تسلیم شد. ما دست‌مان خالی بود. در خرمشهر مردم و بسیجی‌ها با سلاح‌های معمولی می‌جنگیدند. اما امام ایستاد.

روزگاری یک سلاح عادی نداشتیم اما امروز موشک قاره‌پیما می‌سازیم

الان هم می‌بینید بعد از ایشان، خلف صالح امام با چه درایت و مدیریتی مملکت را آورده است جلو و ما را به جایی رسانده است که اگر روزی سلاح عادی هم نداشتیم، امروز موشک‌های قاره‌پیما و هواپیمای نظامی را خودمان داریم می‌سازیم. از یک طرف دارند ما را متهم می‌کنند که پهپادهایی که در جنگ اوکراین استفاده می‌شود برای ایران است. اینها ساده نیست و جوانان ما باید توجه داشته باشند که امام چه کرد و رهبری ما چگونه توانست راه و مسیر امام را درست طی کند که ما بتوانیم این شرایط را داشته باشیم.

 

هشدار امام نسبت به مقدس‌مآب‌ها و کج‌فهمی در دین

امام روی کج‌فهمی بسیار حساس بود. فهم بعضی‌ها از اسلام فهم درستی نیست. فهم‌شان از حکومت دینی، فهم درستی نیست. این عین عبارت امام است. آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورد است. این را یک مرجع تقلیدی مطرح می‌کند که خودش نسبت به روحانیت حساس است و حاضر نیست که ساحت مقدس روحانیون خدشه‌دار شود.

مقصود ایشان همان افرادی بودند که وقتی مرحوم حاج آقا مصطفی از یک لیوان آب خورد گفتند این لیوان را آب بکشید چون امام فلسفه می‌گوید! آخر کج‌فهمی از این بیشتر؟ اگر کسی فلسفه نداند، چطوری می‌تواند فهم درست عقلانی از اسلام داشته باشد؟! یا کسانی که با رژیم شاه سازگاری داشتند و اصلاً حاضر نبودند با رژیم شاه مبارزه کنند. معتقد بودند که همین که مردم یک نمازی بخوانند و یک روزه‌ای بگیرند، همین کافی است.

 

در حوزه به امام طعنه می‌زدند که مسئول این خون‌ها کیست؟!

من در حوزه علمیه قم برخی را می‌دیدم که می‌گفتند مسئول این خون‌ها کیست؟ خب ما این همه صدر اسلام شهید دادیم! چه کسی مسئول این خون‌ها بود؟ اسلام نیاز به خون دارد. وقتی حادثه کربلا اتفاق می‌افتد و امام حسین و یارانشان به شهادت می‎رسد چه کسی مسئول این خون‌‌ها بود؟ امام دارد می‎فرماید "و علی الاسلام والسلام" که فاتحه اسلام را باید خواند. برای اینکه آن اسلامی که یزید و معاویه می‎شوند سردمدار آن، دیگر اسلام نیست. اسلام باید رهبری آن با امام معصوم و بعد از او، نائبان امام معصوم باشد.

اینکه می‌گویم ایشان برای خودش ذره‌ای امتیاز قائل نشد، اینجا مشخص می‌شود که می‌فرماید خدا می‌داند که شخصاً برای خود ذره‌ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم. اگر تخلفی از من هم سر زد، مهیای مؤاخذه هستم.

اهل منبر مطالبی نگویند که مردم از اسلام زده شوند

توصیه امام به شناخت صحیح از اسلام است. نسل امروز ما نسل فهیمی است، دانشمند است، سطح فکری و ضریب هوشی‌اش بالا آمده است. دیگر با ۵۰ سال پیش فرق می‌کند. مطالبی نباید بگوییم که خدایی ناکرده مردم از اسلام زده شوند. امام در این باره می‌فرماید که از همه اهل منبر از همه محراب، از همه مسلمان‌ها عاجزانه، با کمال عجز و تواضع استدعا می‌کنم این اسلامی که الان به دست شما افتاده است، وارونه نشانش ندهید. همانطور که هست عرضه کنید که اگر اسلام را همانطور که هست عرضه کنید، دنیا قبولش می‌کند.

 

بحث زنان فقط پوشش نیست

مثلاً همین بحث بانوان که امروز جامعه ما با آن مبتلا هست؛ شما دیدید روزی که مقام معظم رهبری برای خانم‌ها سخنرانی کردند ایشان فرمودند اصلاً ما از غرب طلبکار هستیم. اینها شخصیت زن را له کردند و بعد ایشان آمدند با استفاده از آیات و روایات در فاصله یک ساعت، شخصیت و جایگاه زن را از نگاه اسلام مطرح کردند.

من به دوستان هم خیلی گفتم که باور بفرمایید اگر این نگاه را ما بتوانیم به غرب و شرق عالم منعکس کنیم، هیچ خانمی از اسلام گریزان نیست. بعد فرمودند بحث زنان فقط پوشش نیست. پوشش و حجاب یکی از نگاه‌های اسلام است آن هم برای حفظ و حراست از شخصیت بانوان است که بانوان آلت دست مردان هوسباز قرار نگیرند که به عنوان یک وسیله از آنها استفاده کنند و بعد هم رها کنند.

 

وقتی تشریفات حوزه‌های علمیه زیاد شد، محتوا کنار می‌رود

 امام در مورد تشریفات می‌فرمایند تشریفات حوزه‌های روحانیت دارد زیاد می‌شود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می‌رود و این موجب نگرانی است. زندگی صاحب جواهر را با زندگانی روحانیون امروز بسنجیم، خوب می‌فهمیم که چه ضربه‌ای به دست خودمان به خودمان می‌زنیم. دیگر از این صریح‌تر؟ از این زیباتر؟ چقد راه را زیبا نشان می‌دهد که ما وقتی می‌توانیم مردم را کنار خودمان داشته باشیم که مردم احساس کنند ما دنبال دنیا نیستیم و دنبال قدرت نیستیم و دنیازده نیستیم. قدرت هم اگر داریم برای این است که به نفع مردم از آن استفاده کنیم.

 

ای کاش به فرمایش امام عمل می‌کردیم!

حضرت امام می‌فرمایند امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‌مان احساس می‌کنند که می‌توانند اندیشه‌های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرف‌های آنان را بشنوید و اگر بی‌راهه می‌روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. ای کاش عمل می‌کردیم!

امام بعد از آن می‌فرمایند به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر آنان هم پرخاش کردند، آغوش‌تان را باز کنید و اینها را قبول کنید. اگر قبول هم نکردند مأیوس نشوید. در غیر این صورت خدایی ناکرده به دام لیبرال‌ها و ملی‌گراها و یا چپ و منافقین می‌افتند و گناه این کمتر از التقاط نیست.

 امام در ادامه می‎فرمایند وقتی ما می‌توانیم به آینده کشور و آینده‌سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه‌ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنها می‌شود، احاط داشته باشیم؛ خب چرا از راه دیگری استفاده کنیم؟ امامی که در سن بالا اینقدر روحیه‌اش جوان است و اینقدر می‌فهمد نیاز نسل جوان چیست و چگونه باید با نسل جوان برخورد کرد.

الان هم همینطور است. چند وقت پیش رهبر انقلاب با جوانان دیدار داشتند. اصلاً طرف پشت تریبون جلوی رهبری نسبت به دفتر آقا و برخی سیاست‌ها دارد اعتراض می‌کند و رهبری عزیزمان با یک بیان بسیار زیبا این جوان را اقناع می‌کند.

 

رسالت‌مان را فراموش کردیم و از خط اصیل امام فاصله گرفتیم

از خط اصیل امام فاصله گرفته‌ایم، رسالت اصلی‌ ما این بود که بیشتر ایدئولوژی اسلام را در عمل برای مردم، هم تبیین کنیم و هم نشان دهیم. وقتی وارد جناح‌بندی‌های سیاسی شدیم و درگیری‌های سیاسی برایمان مهم شد، اندیشه‌های امام یادمان رفت؛ آنجا آسیب دیدیم و متأسفانه ادامه پیدا کرد.

مثلاً این بحث شایسته‌سالاری را امروز هم به آن نیاز داریم. شما در صحیفه نور ملاحظه می‌کنید که امام می‌فرمایند ـ همین حرف‌هایی که در روایات ما هم هست ـ که اگر به شما برای سمتی پیشنهادی شد، اگر شایستگی‌اش را دارید و می‌توانید به خوبی از عهده‌اش بربیایید اگر نپذیرید گناه کرده‌اید. بعد عکسش را هم می‌فرمایند که اگر سمتی به شما پیشنهاد شد و می‌دانید که نمی‌توانید از عهده‌اش بربیایید، اگر بپذیرید گناه کرده‌اید. آیا ما اینطور هستیم؟

 

هشدار امام به حوزه‌ها درباره آینده‌نگری در تغییر شیوه‌های اداره امور

بعد می‌فرمایند چه بسا شیوه‌های رایج اداره امور مردم، در سال‌های آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کنند. علمای اسلام از هم‌اکنون برای این موضوع فکری کنند. اصلاً نیاز به شرح و بسط ندارد. یعنی من نمی‌توانم با شیوه‌های ۵۰ سال قبل جوان امروز را تربیت و هدایت کنم.

من اگر فضای مجازی را درست نشناسم که نمی‌توانم بگویم که مردم وارد فضای مجازی نشوید. خب جوان با یک دکمه می‌رود تفحص می‌کند. کرونا که آمد جوانان‌مان را داخل فضای مجازی فرستادیم و برنامه شاد گذاشتیم. چاره‌ای هم نبود. حالا این جوان رفته است. من برای اینکه کنترلش کنم، با منع کردن نمی‌توانم. باید جوری این جوان را توجیه کنم که بفهمد چه کسانی پشت این صحنه هستند.

رهبر انقلاب؛ پایه‌گذار کرسی‌های آزاداندیشی/ آزادی هدیه خدا به مردم است

خود قرآن به ما می‌گوید که پیغمبر یکی از نقش‌هایش این است که زنجیرهای بردگی و اسارت را از دست و پای مردم باز کند و اینها را آزاد کند. آزادی هدیه خداوند به مردم است. ما نباید نگران باشیم. حضرت آقا در اوایل دوره رهبری‌شان که به قم تشریف آوردند و همچنین در دوره ریاست جمهوری‌شان، کرسی‌های آزاداندیشی را مطرح کردند. فرمودند در قم، باید این کرسی‌های آزاداندیشی رایج شود.

شهید مطهری در حسینیه ارک قم، فلسفه مارکسیست می‌گفتند که بعداً مباحث آن کتاب شد. خیلی از علما می‌آمدند. من یادم نمی‌رود که مرحوم شهید مطهری می‌نشست روی منبر مثل یک استاد مارکسیست و نظریه و فرضیه‌های مارکسیست را مطرح می‌کرد؛ بعد که خوب مطرح می‌کرد، می‌گفت خب به این نظریه این اشکال وارد است.

 الان ما شناخت‌مان از مسیحیت در دنیا چگونه است؟ ما چه تفاوتی بین مسیحیت کاتولیک و پروتستان قائل هستیم؟ آیا خبر داریم از فعالیت‌های تبشیری مسیحی‌ها در دنیا که برای جذب نسل جوان از چه شیوه‌هایی استفاده می‌کنند که درمانگاه و بیمارستان و مدرسه می‌سازند؟! خب من تا نشناسم چطور می‌توانم بگویم اسلام دین برتر است.

 

در معرفی اسلام به زبان روز دنیا عقیبم

ما در این زمینه‌ها عقبیم! البته خیلی کار شده و طلاب فاضل جوان ما اندیشه‌های خوبی دارند و خوب هم مطرح می‌کنند ولی نسبت به جهان ما عقبیم. ما می‌خواهیم اندیشه‌های مذهب اهل بیت را به دنیا معرفی کنیم. چقدر کشور هست؟ در آلمان چند روحانی شیعه داریم که به زبان مسلط باشد و در دانشگاه‌ها بتواند برای اساتید و دانشجوها صحبت کند؟ در فرانسه چند نفر داریم؟ در مالزی و اندونزی؟ در انگلستان یا ایتالیا ما چقدر داریم که به زبان آنها مسلط باشند و بتوانند این اندیشه‌ها را بیان کنند و با تفکر آنها هم آشنا شوند.

 

«میزان رأی مردم است» ریشه دینی و اسلامی دارد

امام در خصوص رأی مردم می‌فرمایند اگر این آراء عمومی خواست مردم نبود، من رها می‌کردم. امام هم همیشه می‌فرمودند که میزان رأی ملت است. این برگرفته از همین اندیشه‌های دینی و اسلامی است. البته فرض کنید مثلاً مردم بگویند ما اسلام را نمی‌خواهیم! خب این پذیرفته است؟ ممکن است خودشان طالب یک حکومت سکولار باشند ولی وظیفه روحانیت است که این را تبیین کند که حکومت سکولار به درد شما نمی‌خورد. جامعه اگر سکولار شد دیگر تمام تفکر اسلامی و دین و دیانت مردم از بین می‌رود.

 جایگاه رأی مردم را امام فرمودند. مقام معظم رهبری هم بارها فرمودند. در قانون اساسی ما است. مردم وقتی پای صندوق رأی می‌آیند، همانطور که رهبر یک رأی دارد و تعیین کننده است، مردم هم همینطور هستند. اگر رهبری به یک نفر رأی دادند و تعداد بیشتری از مردم به یک نفر دیگری رأی دادند و او جلو آمد، آیا رهبر می‌فرماید که من باطل اعلام می‌کنم؟ بلکه می‌فرمایند هر کسی را که مردم رأی بدهند.

نفوذ همه جا ممکن است؛ حتی در حوزه

 نفوذ همه جا ممکن است. یک وقتی برخی دوستان از وزارت اطلاعات پیش من آمدند و بعضی نمونه‌ها را که اینها نفوذی بودند در حوزه علمیه شناسایی کرده بودند و من هم از آنها خواهش کردم برای جمع روحانیون حج هم این مطالب را بگویند. بالاخره اگر ما فکر می‌کنیم که دشمن آرام نشسته، اشتباه می‌کنیم. در روایت است که کسی که خوابیده است باید توجه داشته باشد که دیگران نخوابیده‌اند.

 ریشه بخشی از تفکراتی که القا می‌کنند رأی مردم جایگاهی ندارد را برگرفته از کج‌فهمی است یک مقدار آن کج‌فهمی است و یک مقدارش هم بعید نیست که نفوذ باشد. نفوذ که شاخ و دم ندارد. ما خیلی افراد را داریم که فریب می‌خورند و از جرگه روحانیت شیعه جدا می‌شوند. باید بدانیم که پشت صحنه اینها را فریب داده‌اند و گرفتار کرده‌اند. راه‌های مختلفی هم برای فریب دارند. ولی باید آن بحث نهضت آزاداندیشی در همه جا و حتی در مساجد رواج پیدا کند.

برای مطالعه متن کامل گفتگو اینجا کلیک کنید

. انتهای پیام /*