پرتال امام خمینی(س): گفتگوی ۷۹/ علی جنتی برنامه «حضور» در سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) با میزبانی از دکتر «علی جنتی» در حسینیه جماران به واکاوی چهره مردمی حضرت امام و نوع رابطه امام و امت پرداخت. جنتی که از سال ۴۷ مبارزات انقلابی علیه رژیم طاغوت را آغاز کرده، تاکنون مسئولیت‌های گوناگونی برعهده داشته است. وی علاوه بر تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در عرصه سیاست خارجی به عنوان یک دیپلمات‌ نقش‌آفرینی کرده است.

قیام زنان قمی با شعار «یا مرگ یا خمینی» در حمایت از امام

من ۱۵ خرداد در قم بودم. یعنی اول صبح که تازه آفتاب زده بود، راه افتادیم آمدیم سمت شهربانی و فکر می‌کردیم شاید امام آنجا زندانی باشد. بعد راه افتادیم به سمت حرم مطهر که دیدیم یک جمعیت زیادی از حرم به سمت شهربانی در حرکت هستند.

بیشتر جمعیت، خانم‌هایی بودند که چادرهایشان را به پشت‌شان بسته بودند و کارد در دست‌شان بود و شعار «یا مرگ یا خمینی» می‌گفتند و به سمت شهربانی می‌آمدند. بعد آمدیم تا حرم و پل آهنچی که نزدیک حرم است.

دیدم کامیون‌های حامل سربازان ارتشی آمدند و شروع کردند تیراندازی که اول تیر هوایی زدند. یک عده از ترس داخل رودخانه افتادند. ظهر صدای غرش هواپیماها بلند شد. چند فروند هواپیما در آسمان شهر در ارتفاع پایین حرکت می‌کردند و معلوم بود که هدف‌شان فقط ایجاد رعب و وحشت در مردم است.

ماشین‌هایی که داخل و صندوق عقب را از مجروح پر کرده و به بیمارستان می‌بردند

عصر آن روز به طرف حرم آمدم که در میدان شاه سابق، ماشین‌های ارتشی را دیدم که در آتش می‌سوخت و نیروهای پلیس همه جا آماده‌باش ایستاده‌ بودند که تحرکی رخ ندهد.

همان روز، در چهارراه آذر که ممکن است الان اسمش عضو شده باشد، دیدم که تاکسی‌ها و ماشین‌های شخصی، علاوه بر اینکه در داخل ماشین عده‌ای زخمی را جا داده‌اند، صندوق عقب ماشین را از هم مجروحان پر کرده و به سمت انتهای خیابان آذر و بیمارستان نیکویی می‌بردند؛ چون فرصت خبر کردن آمبولانس نبود.

بدن آدم از سخنانی که امام خطاب به شاه می‌گفتند می‌لرزید

من شاهد سخنرانی حضرت امام در مورد تصویب لایحه کاپیتولاسیون بودم. من در میدان آستانه ایستاده بودم که آن سخنان را خطاب به شاه گفتند، آدم بدنش می‌لرزید. بعد هم آن خطابه‌ای که راجع به کاپیتولاسیون بود، آن هم بسیار حماسی بود.

در ابتدا که ایشان اشاره کردند که من قلبم درد می‌کند که همه مردم به گریه افتادند و بعد هم خطاب به علمای بلاد که ای علمای نجف، ای علمای شیراز، ای علمای قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام. واقعاً شیون از مردم بلند می‌شد و گریه می‌کردند. ای بدبخت به داد خودت برس! و خطاب به علما می‌گفتند که به داد همه ما برسید!

امام خلاف مراجعی که در برابر رژیم سکوت کرده بودند، یک تنه ایستاد

رمز علاقه و عشق مردم به امام اعتقاد و باور عمیق امام به مردم بود.  از همان آغاز نهضت مردم این را درک کردند که امام شخصیتی است که واقعاً برای خدا قیام کرده است و خلاف بسیاری از مراجعی که آن زمان در مقابل جنایات رژیم سکوت کرده بودند، امام یک تنه ایستاد و فریاد کشید.

 این روحیه تا آخر عمر امام باقی بود. در همه سخنرانی‌هایی که داشتند، به خصوص وقتی با مسئولان روبرو می‌شدند، همه‌اش بر این تأکید داشت که به داد مردم و مستضعفین برسید و تأکید بر قشر محروم جامعه داشتند. مردم این را با تمام وجود احساس کرده بودند.

خداوند وقتی خلوص یک فردی را می‌بیند که اینگونه فقط و فقط برای خدا تلاش و مجاهدت می‌کند، محبتش را در قلوب مردم جای می‌دهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» خداوند محبت و مودت او را در قلوب مردم جا می‌دهد.

در آستانه انقلاب، کسانی که شاید اسم امام را هم نشنیده بودند وقتی فریاد امام را شنیدند، به خیابان‌ها آمدند و تظاهرات کردند. بعد از انقلاب هم وقتی امام دعوت کرد برای دفاع مقدس، جوانانی که شاید در شرایط غیر از این حاضر نبودند حتی از مال‌شان بگذرند، ولی از جانشان گذشتند و چگونه عاشق شهادت شدند و این نفَس قدسی امام بود که توانست چنین تأثیر را بر مردم بگذارد. همه این جریان، مادی نیست؛ یک جریان معنوی است که امام داشت و خلوص امام که هیچ حرکتی نداشت مگر اینکه فقط و فقط برای خدا بود.

امام باور داشت که هیچ حکومتی بدون اعتماد مردم نمی‌تواند سرپا بماند

حضرت امام فرمودند اگر مردم خدمتگزاری را نخواستند باید کنار برود. این ناشی از همان باوری است که امام به مردم داشت. باور به اینکه هیچ حکومتی بدون اعتماد مردم نمی‌تواند سرپا بماند. آنجایی که حکومتی برخاسته از بطن مردم باشد و مردم آن را منتخب خودشان بدانند، پشت سرش می‌ایستند و دوام پیدا می‌کند؛ آنجایی که این اعتماد متزلزل شود و از دست برود، آن حکومت دیگر نمی‌تواند بماند. آنچه در بهار عربی در مصر و یمن روی داد، از مصادیق این مسئله است.

امام برعکس بسیاری از علما، عالم به زمان خودش بود

امام فقیهی بود که خلاف بسیاری از علمای دیگر، عالم به زمان خودش بود. یعنی از همان دوران نوجوانی و جوانی و زمانی که به حوزه آمدند، جریانات و مسائل کشور را دنبال می‌کردند. تاریخ کشور از مشروطیت به این طرف و وضعیت مجالس بعد از مشروطیت را دنبال می‌کردند. نوع ارادتی که به مرحوم مدرس داشتند به خاطر این بود که در جریان مسائل کشور بودند.

بلافاصله بعد از اینکه کاپیتولاسیون در سنا تصویب می‌شود، ایشان هم متوجه می‌شوند و هم واکنش نشان می‌دهند و هم فریاد می‌زنند. این نشان‌دهنده حضور ایشان در سطح جامعه است. این مشی امام خلاف اعتقاد مراجع و علمایی بود که اصلاً خارج از چارچوب مدرسه و حوزه، چیز دیگری از مسائل اجتماع و کشور را متوجه نبودند.

برخی علما معتقد بودند که نباید با رژیم پهلوی درافتاد!

برخی از مراجع تقلید پیش از انقلاب، حرکت مبارزاتی امام را هم قبول نداشتند. برخی معتقد بودند که با رژیم شاه نمی‌شود درافتاد و باید کار فرهنگی بکنیم و نمونه‌اش همان دارالتبلیغ اسلامی بود که آقای شریعتمداری راه‌اندازی کرد ولی خب امام به نقطه اصلی دست گذاشتند.

رمز شکست رژیم پهلوی توسط امام

امام می‌دانستند اُسُّ و اساس این فساد در شخص شاه است و لذا شخص شاه را مورد خطاب قرار دادند و رمز موفقیت امام در سرنگونی آن رژیم، همین بود. چون بعداً، قدرت کاملاً در شخص شاه متمرکز شد و نخست وزیر و مجلس، همه اینها آلت دست و سرسپرده بودند. بنابراین وقتی شاه از ایران رفت، همه چیز فروپاشید و از بین رفت.

روایت جالبی از دیدار دختران دانشجو با امام و پاسخ ایشان در مورد حدود حجاب

در خصوص نظر حضرت امام در مورد حجاب باید گفت که در مورد حجاب ایشان دیدگاه خاص خودشان را داشتند که من فکر می‌کنم با دیدگاه بسیاری از مراجع متفاوت بود.

خاطره‌ای از دوران حضور حضرت امام در فرانسه دارم من توفیق داشتم در مدتی که ایشان در پاریس تشریف داشتند، در آن فاصله دو سه بار رفت و آمد داشتم. من آنجا خودم در آن اتاقی که یک جمعی از دختران دانشجو آمده بودند و با ایشان ملاقات داشتند، نبودم ولی دوستان نزدیک ما که آنجا بودند، عیناً برای من نقل کردند.

جمعی از دخترانی که در اروپا دانشجو بودند یا خانواده‌هایی که در اروپا بودند و خیلی هم با دین و مذهب سروکار نداشتند ولی علاقه‌مند بودند امام را ببینند، به دیدارشان آمدند. من می‌دیدم که اینها تا درب منزل امام در نوفل‌لوشاتو بی‌حجاب بودند ولی آنجا یک روسری درمی‌آوردند و به سر می‌بستند و گاهی اوقات فقط یک ژاکتی پوشیده بودند.

۱۰ـ۱۵ نفر از اینها وارد اتاقی شدند که امام حضور داشتند و فکر می‌کنم اتاق امام هم بیشتر از ۳ در ۴ نبود؛ به طوری که کاملاً نزدیک امام نشسته بودند. آن موقع امام برایشان صحبت کردند و ابایی هم نداشتند با این جمع در اتاق کوچکی بنشینند و صحبت کنند. یکی از اینها پرسیده بود نظر شما راجع به حجاب اسلامی چیست؟ ایشان فرموده بودند همین لباسی که شما پوشیده‌اید حجاب اسلامی است.

یعنی نوع دیدگاه ایشان با بقیه خیلی فرق می‌کرد. به نوعی می‌شود گفت که دیدگاه‌های استاد شهید مرتضی مطهری هم اینطور بود که در کتاب مسئله حجاب گفتند که آن پوشش حجاب اسلامی همین وجه و کفین هست و اینکه بقیه‌اش چه نوع پوششی داشته باشد، مسئله نبود.

بعضی از روحانیون نظرات امام در مورد حجاب یا موسیقی را قبول نداشتند

بعد از انقلاب شاهد بودم که بعضی از روحانیون این نظر امام را قبول نداشتند. نظر آقای مطهری را هم قبول نداشتند و خیلی صریح می‌گفتند که این بحث‌های امام را قبول نداریم. بله آنجا که دَوران امر باشد بین اجرای یک حکم شرعی و بخشی از جامعه هم با آن مخالف باشند؛ خب امام معتقد بودند اکثریت قاطع جامعه اسلامی ایران ما، مذهبی و مسلمان و متدین هستند و ممکن است اقلیتی دیدگاه دیگری داشته باشند که آنجا پافشاری ایشان روی احکام اسلامی مانند همین حکم قصاص کاملاً روشن بود.

نظر امام در مورد زنانی که بی حجاب به اماکن دولتی می‌رفتند

امام بعد از انقلاب دیگر صحبت صریحی راجع به حدود حجاب نداشتند. همان سال‌های اولیه انقلاب شنیده بودند که خانم‌ها کاملاً بی‌حجاب به دستگاه‌های دولتی می‌آیند. ایشان فرموده بودند که حداقل دستگاه‌های دولتی که در اختیار ما هست باید بگویند که رعایت کنند و حجاب داشته باشند ولی در مورد اینکه حد حجاب چقدر باشد، هیچ وقتی راجع به آن سخن نگفتند.

وضعیت امروز جامعه نتیجه تندروی‌هاست

در حالیکه حتی در آن زمان و حتی بعد از امام، افراد تندرویی را دیدم که در بعضی استان‌ها مواردی را به جامعه تحمیل می‌کنند. در یکی از استان‌ها استاندار، نماینده ولی فقیه و مدیرکل آموزش و پرورش تصمیم گرفتند که کلاً همه معلمان در مدارس و دختران دانش‌آموز باید با چادر بیایند. به عنوان حجاب برتر! در بعضی جاهای دیگر تندروی‌هایی کردند و نتیجه این تندروی‌ها همین وضعیتی است که شاهدش هستید.

استنباطم این است که امام اعتقادی به حجاب اجباری نداشتند.  آنچه که در قانون آمده است معلوم نیست که دقیقاً دیدگاه امام باشد. در آنجا حدودش مشخص نشده ولی بالاخره قانون تصویب کرده که افراد در ملأعام باید حجاب داشته باشند.

امام ملاحظاتی داشتند که به دلایلی بیان نمی‌کردند

ایشان گاهی ملاحظات خاصی داشتند و بسیاری از مواقع آن دیدگاه‌های فقهی و نظراتی را که داشتند به دلایلی بیان نمی‌کردند. مثلاً ابتدای سال ۶۰ ما در شورای سرپرستی صدا و سیما بودیم و درخصوص موسیقی به همراه آقای دکتر روحانی و سایر اعضای شورا خدمت ایشان رفتیم تا ببینیم ایشان اگر نظراتی راجع به صداوسیما دارند، جویا شویم که رهنمودهایی هم داشتند.

در پایان دیدار این را مطرح کردیم که نظرتان راجع موسیقی چیست؟ مشخصاً بفرمایید که ما تکلیف خودمان را بدانیم. ایشان اصلاً راجع به اینکه کدام نوع موسیقی حلال است و کدام حرام، صحبت نکردند. گفتند کاری نکنید که سروصدای علمای بلاد بلند شود یعنی ایشان رعایت علمای بلاد را می‌کردند.

پاسخ تند امام به کسی که موسیقی‌های پخش شده از صداوسیما را حرام می‎دانست

 قطعاً ایشان از این ملاحظات در خصوص حجاب هم داشتند.در سال‌های بعد که آقای مرحوم فردوسی‌پور عضو شورای سرپرستی صداوسیما نامه‌ای به امام نوشته بودند و اظهار ناراحتی کرده بودند که موسیقی‌هایی که الان دارد در صدا و سیما پخش می‌شود، جزو موسیقی‌های حرام است و اشکال دارد، امام یک نامه خیلی تندی نوشتند و جواب ایشان را دادند و در واقع تأیید کردند که آنچه از صداوسیما پخش می‌شود هیچ اشکالی ندارد.

امام زیربار اصرار ابراهیم یزدی درباره شهید خطاب کردن مرحوم شریعتی نرفت

وقتی مرحوم شریعتی در لندن دچار حادثه شد و فوت کرد، او را به دمشق آوردند که ما هم در مراسم دفنش حضور داشتیم. آقای دکتر یزدی، به نجف می‌آید که پیامی از ایشان بگیرد و امام قدری هم تأمل داشتند. بعد یک پیامی می‌نویسند و اشاره می‌کنند که فِقد شریعتی را تسلیت می‌گویند.

دکتر یزدی وقتی نامه را می‌بیند، می‌گوید یعنی چه فقد شریعتی! ایشان مهاجر الی‌الله بوده و شهید محسوب می‌شود و باید حتماً می‌گفتند شهادت شریعتی و ظاهرا ًبه حاح احمدآقا و افرادی که در بیت بودند، می‌گوید که به امام بگویید کلمه فقد خیلی مناسب نیست و امام هم توجه نمی‌کنند. او یک هفته هم آنجا می‌‌ماند ولی می‌بیند که امام هیچ تغییری در نامه ندادند و برمی‌گردد. آن نامه هم منتشر شد.

من مثل این روشنفکرها نیستم که هی بگویم شهادت شهادت!

من تقریباً ماهی یکبار از دمشق و لبنان به عراق می‌آمدم و خدمت ایشان می‌رسیدیم. یک بار می‌آمدم که روزنامه‌های بیروت که بیانات ایشان را ترجمه و پخش کردند یا برخی اخبار ایران که در مطبوعات لبنان منتشر شده بود را خدمت ایشان بدهم.

در آخر خدمت ایشان عرض کردم که این نامه که شما مرقوم فرمودید و از فقد شریعتی نام بردید، موجب نارضایتی دانشجویان شده و می‌گویند یک فردی در ایران زندان بوده، جهاد کرده و در آخر به نوعی از ایران فرار کرده و مهاجر الی‌الله بوده؛ جا داشت شما شهادت خطاب می‌کردید. امام چهره در هم کردند و فرمودند که مگر من مثل این روشنفکرها هستم که هی بگویم، شهادت شهادت؟! شهادت شرایطی دارد و ما دیگر سکوت کردیم و جرأت نکردیم ادامه‌اش را بگوییم.

خیلی از مسیر امام انحراف پیدا کرده‌ایم

خیلی از مسیر امام انحراف پیدا کرده‌ایم. تا زمانی که نفَس قدسی امام به مردم می‎رسید، خود ایشان هم نظارت می‌کردند و امور یک روال طبیعی داشت. ایشان اعتقاد عمیق به مردم داشت. بعد از رحلت امام، ما همینطور در طول سی و چند سال به تدریج می‌بینیم که با دیدگاه‌های امام زاویه پیدا کرده‌ایم و مردم را به حساب نیاورده‌ایم. نمونه‌های زیادی را می‌شود برای این گفت.

چرا حضور مردم در انتخابات به حداقل رسیده است؟

تا دوره‌های پنجم و ششم، کمتر در مورد کاندیداتوری افراد سختگیری می‌شد. از آن زمانی که بحث نظارت استصوابی مطرح شد، خود شورای نگهبان تشخیص‌شان این بود که با این نظارت در همه امور انتخابات دخالت کند. این مسئله باعث شد که یک بخشی از جامعه را کنار بزنیم. یعنی مردم احساس کردند که دیگر نمی‌توانند در این مجلس نماینده‌ای داشته باشند. به همین دلیل هم هست که در سال‌های اخیر حضور مردم در انتخابات به حداقل ممکن رسیده است.

شما همین مجلسی که الان هست را ببینید.۲۹۰ نفر نماینده دارد. کل آرائی که این نماینده‌ها با آن به مجلس آمده‌اند، ۱۰ میلیون و نهصد هزار نفر است یعنی حداقل ۵۵ میلیون نفر از جمعیت کشور، واجد شرایط رأی دادن بودند. خب این نماینده‌ها با ۱۰ میلیون و نهصد هزار رأی به مجلس آمدند. چون خیلی‌ها دیدند که افرادی که دلخواهشان هست و صاحب صلاحیت هم هستند، وجود ندارد. افراد یا شرکت نکردند و یا کسی که خواسته شرکت کند، رأی باطله داده است.

برای مطالعه متن کامل گفتگو اینجا کلیک کنید

. انتهای پیام /*