پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۶۳۵/محسن قنبریان

در فلسفه و فقه سیاسی امام خمینی(س)، «ولایت» غیر از مسأله اعتبار و مسائل حقوقی که در قانون و تشریع می‌آید، دارای یک هستی و واقعیت هم هست. یعنی ولایت یک بعد هستی شناسی هم دارد که باید آن را جدی گرفت و به آن توجه کرد. ولایت در فرهنگ اسلامی یک طول و یک عرض دارد. ولایت عرضی پیوند اجتماعی درست می‌کند بین همه آحاد مردم مسلمانی که اسلام و ولایت را پذیرفته‌اند. یک پیوند هم با ولی جامعه دارند که آن ولایت طولی است؛ که ولو با انتخاب و اختیار مردم بر سر کار می‌آید، حاکم شرعی به حساب می‌آید.

این پیوند مردم با هم و بعد با ولایت، از اول هستی ولایت را منوط به اکثریت می‌کند. یعنی اگر از دید هستی شناسی نگاه کنیم، ولایت وقتی در جامعه‌ای شکل می‌گیرد که عامه مردم او را پذیرفته‌اند. «فأصبحتم بنعمته إخوانًا»، که درباره پیامبر عزیز اسلام(ص) هست، یعنی ولایت آنها را با هم برادر می‌کند و پیوند اجتماعی می‌دهد. اینکه در برخی روایات هست که ولایت یا امامت ما «نظاما لأمه»، یعنی مسائل آنها را نظام می‌دهد. به نظر من این هم عنصر اصلی است که پیوند اجتماعی واقعی را به وجود می‌آورد.

اگر بدون این وارد بحث‌های اکثریت و کثرت‌ها شویم، انگار یک جامعه گسسته از هم هستیم که می‌تواند یک آدم معمولی رئیس آن باشد، حالا یک فقیهی آمده و آن وقت نسبت‌هایش چه می‌شود؟ فقهی که ما به او «ولی» می‌گوییم، حتما این پیوند اجتماعی را در آحاد درست می‌کند. امام بزرگوار در تعابیری که از نظام امت و امامت یاد می‌کردند، از این پیوند وثیق حرف زده است. مثلا در جلد چهار صحیفه امام هست که «خمینی دست یکایک شما را می‌بوسد و به یکایک شما احترام می‌گذارد و یکایک شما را رهبر خودش می‌داند که بارها گفته‌ام من با شما یکی هستم و رهبری در کار نیست».(صحفه امام، جلد ۱۴، صفحه ۴۷۳) این پیوند واقعی است.

امام در یک جمله‌ای می‌فرماید که « ما می‌خواهیم یک حکومت الهی باشد موافق میل مردم، رأی مردم، و موافق حکم خدا. آن چیزی که موافق با اراده خداست موافق میل مردم هم هست.»(صحیفه امام، جلد ۴، صفحه ۴۶۱) و پایین تر از آن می‌فرماید « ما هم که حکومت اسلامی می‌گوییم، می‌خواهیم یک حکومتی باشد که هم دلخواه ملت باشد، و هم حکومتی باشد که خدای تبارک و تعالی نسبت به او گاهی بگوید که اینهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند - انَّما یُبایعُون الله- یک همچو دستی حاکم باشد که بیعت با او بیعت با خدا باشد.»

امام خمینی(س) مسأله جمهوریت را در فقه جا داده است. علی رغم اینکه به ولایت فقیه قائل است و تا آخر دست از آن بر نمی‌دارد، اما جمهور مردم را هم در کنار آن پذیرفته و می‌فرماید، «ولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین، که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است».(صحیفه امام، جلد ۲۰، صفحه ۴۵۹)

امام در کتاب «البیع» مفصل بیان کرده اند، از حیثی که فقها دژبان اسلام هستند، وقتی می‌توانند دژبانی خودشان را در درست انجام بدهند که به جمیع احکام تصرف کنند. از اینکه نتیجه می‌گیرند که اصلا اسلام یک نظام حکومتی است و احکام فرعیه قوانین آن نظام حکومتی هستند. جالب‌تر این است که اینجا هم به شدت پایبند به جمهوریت است. تشخیص اینکه موضوعی دارای مصلحتی شده و یا دارای مفسده‌ای است که باید از آن دست برداریم، ولو کنار گذاشتن موقتی حکم خدا است، را هم به اختیار دو سوم مجلس شورای اسلامی گذاشته‌اند.

اگر امیال دیگری بود و یا تکثر اجتماعی واقع شد و در سبک زندگی و نوع پوشش عده زیادی نخواستند احکام شرعی را لحاظ کنند. اینجا را چه کار کنیم؟ آیا باز باید کوتاه بیاییم؟ واضح است که امیال مردم مثل مصلحت‌های مردم نیست. شاگردان امام اینجا را توضیح داده‌اند. شهید بهشتی می‌فرمود میل مردم در برابر حکم خدای متعال معتبر نیست. اما یکی از نکاتی که آیت‌الله سبحانی تأکید می‌کند این است که ابتدا نباید ولی فقیه در برابر میل عده‌ای کوتاه بیاید، اما تدریج را می‌پذیرد. یعنی یک حکم شرعی تدریج را بپذیرد تا مردم را همراه کند. همچنان که زمان پیامبر اسلام(ص) تحریم خمر در چهار مرحله انجام شد. البته فقیه هم باید مسأله‌ای که مردم پذیرا نیستند را ابراز نکند؛ چون امکان دارد اصل نظام به خطر بیفتد.

امام بزرگوار با مسأله حجاب چه کار کرد؟

ما یک جامعه با حجاب تحویل نگرفتیم. ما یک جامعه‌ای از پهلوی تحویل گرفتیم که جشن هنر در آن برگزار می‌شد و شهرهای بزرگ ما بی‌بندوباری‌های زیادی داشت. امام بزرگوار ۱۵ اسفند ۵۷ فرمود که کارمندان ادارات باید با حجاب شرعی بر سر کار بیایند. حجاب برای همه واجب است ولی اول از کارمندان شروع می‌کنند که کارمندان دولت منتسب به حکومت اسلامی حجاب را رعایت کنند. ۱۷ اسفند تجمع مخالفین شروع می‌شود و ۱۵ هزار نفر در دانشکده فنی تجمع کردند و سه چهار روز هم ادامه پیدا کرد. امام بزرگوار اینجا منع کردند که کسی متعرض زنان بی حجاب شود و حتی به دادستانی دستور دادند که اگر کسی متعرض شد، برخورد کند. یعنی حکم خدا را گفته‌اند اما این فراخی را قرار داده‌اند تا به تعبیر امروز، جهاد تبیین صورت بگیرد.

وقتی در ۱۰ تیر ماه ۵۹ موضع دوباره گرفتند و جالب است که ۱۳ تیر ماه راهپیمایی میلیونی در حمایت از امام و حجاب راه افتاد. ما یک بار از معضل حجاب عبور کردیم و با همه استانداردهای جمهوری اسلامی ایران گذر کردیم؛ نه به شکل طالبان مردم را با حجاب کردیم و نه مثل لیبرال‌ها رها کردیم و بگوییم یک امر عرفی است و به کسی ربطی ندارد. این تدبیر را دوباره هم می‌شود بازخوانی کرد و واقعا نیاز جدی جامعه است.

. انتهای پیام /*