پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۶۳۸/ حسن پویا

امام خمینی مردی برخاسته از حوزه و فرهنگبان آن. مردی از تبار عالمان دین باور و ظلم ستیز، با استعدادی سرشار و هوشی فوق العاده، انسانی وارسته و خودساخته، هوشیار و دوراندیش و نیک گفتار. همواره در حال مراقبت و تهذیب نفس و خودسازی. بهره گیری فراوان از دوران جوانی و استفاده از لحظات شیرین جوانی در جهت ارتقای معنوی و سیر و سلوکی.


فقیهی تیزبین و عالم بزمانه، عارف و فیلسوفی درس خوانده و سالکی عالم و عامل. همو که در دوران جوانی بسیار از راههای بلند سیر و سلوکی را گذراند و آثار عارفانه او در آن دوران، حکایت گر آراستگی روح و جان آن مرد بزرگ، از تبار انبیا و اولیای الهی است.


امام خمینی پس از طی دوران کوتاهی از تحصیل، راهی حوزه علمیه اراک شد و در پای درس اساتید آن دیار، به ویژه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری زانو زد و شاگردی وارسته و مونسی همراه استادگردید و با وی به سرزمین قم، مهد علم و دانش سفر کرد و پا به پای استاد، طی مسیر داد تا به مراحل عالیه علم و دانش دست یافت.


آیت الله حائری دانش آموخته سامرا و مکتب میرزای شیرازی بود. چنان با استاد مأنوس گشت که سرداب خانه میرزا محل مطالعه و استراحت وی قرار گرفت. پس از درگذشت استاد، و بازگشت از سفر حج، همراه استاد دیگرش مرحوم فشارکی به نجف اشرف سفر کرد و از محضر پرفیض او کسب علم کرد. سپس به دعوت مردم اراک، به این شهر مهاجرت کرد و هشت سال در آنجا به تدریس پرداخت. ایشان پس از سفری به مشهد و توقف چند روزه در قم، از غربت حوزه علمیه قم آگاه شد و با دعوت عالمان آن، در این شهر ماند و مدیریت و هدایت حوزه را به مدت ۱۵ سال به عهده گرفت و حوزه را چنان متحول کرد که به «مؤسس حوزه» شهرت یافت. با حضور حائری در قم، شخصیت های بسیاری به سوی این حوزه سرازیر شدند تا از محضر او بهره مند گردند.


تمام همت و تلاش حائری در دوران سیاه رضاخانی، حفظ اقتدار حوزه و تربیت طلاب بود. از این رو تنها در یکی ـ دو مورد خاص وارد سیاست نشد، زیرا در نظر دوراندیشانه او مهمتر از همه امور حفظ حوزه و حوزویان بود.


خدمات حائری در دوران مدیریت وی بر حوزه علمیه قم بسیار چشم گیر و قابل تأمل و توجه است. تعمیر مدرسه فیضیه و دارالشفاء، تعمیر مدارس دینی دیگر، تغییر روش آموزش در حوزه و طرح تخصصی کردن دروس، تأسیس بیمارستان سهامیه، دارالاطعام، کتابخانه، مسجد معصومه(س) و ... برخی از فعالیت های اجتماعی شیخ عبدالکریم حائری است.


امام خمینی همواره از مرحوم حائری و ساده زیستی او، در اوج اقتدار و زعامت، به نیکی یاد می کند و از نظر علم، اخلاص، زهد، تواضع، تقوا و معاشرت نیکو با طلاب، ایشان را می ستاید.


سرانجام حائری در سال ۱۳۱۵ ش/۱۳۵۵ق، در سن ۷۶ سالگی درگذشت و رژیم پهلوی حتی اجازه برگزاری مراسم ترحیم، برای ایشان را نداد و به مجلس وی نیز حمله ور شد. در حالی که پیکر او بسیار باشکوه تشیّع شد و در مسجد بالاسر در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.


حوزه علمیه قم در طول تاریخ، با فراز و نشیب های فراوانی مواجه بوده است و لکن همواره مهد علم و دانش بوده و بزرگان بسیاری در آن تعلیم دیده و تدریس کرده اند. پس از درگذشت آیت الله حائری، اداره حوزه در زمانی کوتاه به مراجع ثلاث: سیدمحمد حجت، سیدمحمد تقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر سپرده شد.


در سال ۱۳۲۳ با تلاش برخی از عالمان به ویژه امام خمینی، آیت الله سیدحسین طباطبایی بروجردی به قم دعوت گردید. در این زمان طلاب حوزه به حدود ۷ هزار نفر رسید و شرایط تحصیل قدری آسان تر شد. آیت الله بروجردی نیز به دنبال اصلاح برخی امور حوزه برآمد و تلاشهایی نیز انجام داد ولکن آنگونه که باید نگذاشتند ادامه پیدا کند و شخصیتهایی همچون امام خمینی، حسینعلی منتظری، مرتضی مطهری که در این زمینه نقش داشتند، قدری دلگیر شدند و شاید متحجران چندی به پیروزی رسیدند و حوزه را به حالت گذشته، نگه داشتند. بعد از ارتحال آیت الله بروجردی در سال۱۳۴۰ تمرکز مرجعیت از میان رفت و رهبری حوزه به عهده آیات عظام: گلپایگانی، مرعشی نجفی، شریعتمداری و امام خمینی قرار گرفت.


امام خمینی با نگاهی ژرف و عمیق به حوزه می نگریست و امیدی به آینده درخشان آن داشت و تمام تلاش خود را در این راه مصروف می داشت. وی همواره به عالمان دین و مراجع بزرگ احترام می گذاشت تا آنجا که حتی پس از انقلاب، امور حوزه را به آیت الله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی سپرده و خود سعی داشت در امور آن دخالت نکند، با اینکه در ابتدا تقاضاهای بسیاری برای دخالت ایشان در حوزه بود.


حضرت امام حوزه علمیه قم را دژ محکم وحی و عدالت و ملجأ مسلمین عدالت خواه معرفی کرده است. ایشان نهضت را برخاسته از حوزه علمیه قم، مرکز فقاهت راستین می داند. در جای دیگری در پاسخ به سؤال خبرنگار ایتالیایی در نوفل لوشاتو درباره تجدید حیات تشیّع می فرماید:


تأسیس حوزه علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم و تأثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبی در داخل مراکز دانشگاهی و قیام سال ۴۱ ـ ۴۲ ملت ایران به رهبری علمای اسلامی که تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستند که اسلام شیعی را در سطح جهان مطرح می کند.


در این پاسخ، توجه امام به تلاشهای استادش شیخ عبدالکریم و سایر عالمان حوزوی است که برای بقای حوزه کوشش فراوان نموده اند و در نتیجه مکتب تشیّع به جهان معرفی شده است.


اهتمام امام خمینی به حوزه و حوزویان چنان بود که در سال ۵۶ از استاد مطهری خواست که برای تقویت بنیه علمی و معنوی حوزه علمیه قم، ارتباط خود را با حوزه بیشتر کند. ایشان نجات تشیّع را در گرو بازسازی و اصلاح حوزه می دانست و این کار را تنها به دست توانای روحانیون مهذّب و خردمند میسر می دید؛ و بدین سان در برابر حرکت انحرافی رضاخان ایستاده بود، و فرموده بود که رضاخان اصلاح حوزه را دستاویزی برای انهدام آن قرار داده است.


تلاش امام خمینی برای اصلاح حوزه چنان بود که اعتقاد داشت، غفلت و یا مخالفت با برخی رشته های علوم عقلی و یا مسائل فقه حکومتی، مشکلاتی است که باید در حوزه اصلاح شود. نگرانی مهم دیگر امام خمینی، نفوذ بیگانگان مقدس نمایان و متحجران در حوزه و تلاش اینان برای تسلط بر حوزه و دورکردن حوزویان از مسائل مهم و کارآمد روز بود، در عین حال برای اصلاح حوزه در زمان زعامت آیت الله بروجردی گامهایی برداشت و برنامه ریزی آزمون طلاب، رتبه بندی شهریه ها، نظارت بر تقسیم وجوهات را پیشنهاد داد که بنا به دلائلی به نتیجه کامل نرسید.


از آنجا که حضرت امام حوزه علمیه قم را مستحکم ترین مرکز فقاهت و کانون پیدایش نهضت اسلامی می دانست، در برابر اسلام ستیزی پهلوی محکم ایستاد و دیگران را نیز به مبارزه علیه مفاسد حکومت فرا خواند و بدینسان از اضمحلال حوزه جلوگیری کرد.


سیر مبارزات امام خمینی و توجه ایشان به حوزویان، سرانجام به آنجا رسید که رژیم پهلوی نتوانست ایشان را تحمل کند و نصایح امام هم در شاه اثر نگذاشت، از این رو مجبور به تبعید امام خمینی شد و گمان می کرد با تبعید ایشان کار تمام است و رژیم می تواند به اهداف خود برسد. لکن حوزویان و مردم متدین ایران نه تنها امام را فراموش نکردند، که مخفیانه و با زحمات فراوان این چراغ فروزان را روشن نگه داشتند و حتی از راههای گوناگون بهره برده و شهریه امام را به نامهای مختلف بین طلاب عزیز توزیع می کردند تا نام ایشان زنده بماند.


شاه گمان میکرد با تبعید امام، به اهداف خود رسیده است و ساواک را مأمور کرده بود تا همه حوزویان و بزرگان حوزه را زیر نظر داشته باشد؛ و با سختگیری های فراوان جلوی تبلیغات آنان می ایستادند و حکومت هر روز به دستگیری و زندان و تبعید حوزویان و مبلغان دینی، برای از بین بردن این حرکت، متوسل می گردید.


امام خمینی پس از ورود به عراق طی پیام هایی تأکید کرد که غیبت ایشان، حوزویان را دلسرد نکند. و فضلای حوزه را تشویق کرد که برای پاسداری از اسلام و مسلمین مجهز شوند و وظایف آنان را سنگین بر شمرد. طلاب و روحانیون هم همواره در صحنه بودند، چنانکه در ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۶ در مدرسه فیضیه گردهمایی برگزار کردند، گرچه رژیم به آنان حمله ور شد و تعدادی را نیز بازداشت کرد. لکن با ارتحال فرزند امام خمینی آقاسیدمصطفی خمینی، شور دیگری در ایران برپا شد و تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.


پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و با استفاده از رهنمودهای ایشان، زمینه فعالیتهای بسیاری را برای طلاب فراهم ساخت و شرایط جدید بابهای بسیاری را گشود تا آنجا که اکنون دهها مرکز علمی و فرهنگی در قم ایجاد گردیده و پژوهشهای آنان در سطح بین المللی گسترش یافته است.


حوزه علمیه قم با استفاده از رهنمودهای امام خمینی، بر کیفیت و کمیت مراکز علمی افزود و در برخی موارد به تحولات بنیادی دامن زد. گروهی از فضلا جهت برطرف کردن نیازهای تبلیغی به سراسر کشور گسیل یافتند. برخی نیز به کشورهای مختلف سفر کردند. از برکت انقلاب اسلامی هزاران عاشق و شیفته اسلام و انقلاب و امام خمینی برای دریافت آموزه های دینی به ایران سفر کردند و سالها از منابع مهم اسلامی و شیعی بهره مند شدند و در کشورهای خود مبلغانی برای تشیّع گردیدند.


جمود فکری و اندیشه ای از حوزه علمیه رخت بربست و حوزویان با تعامل با مراکز مختلف علمی توانستند حوزه علمیه قم را به عنوان مرکز تشیّع به جهان معرفی کنند. اکنون در صدمین سال تأسیس و بازسازی حوزه علمیه قم، در کنار این سفره پربرکت و عظیم نشسته ایم و از برکات عالمان حوزوی به ویژه آیت الله حائری یزدی، آیت الله بروجردی و بالخصوص اندیشه های تابناک امام خمینی بهره می بریم. امید که این چراغ فروزان، همواره مشعلی روشنی بخش برای همگان باشد.

. انتهای پیام /*