پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۶۴۴/ احمد مازنی

گاهی به خودم می‌گویم چه ضرورتی دارد که در مورد برخی رفتارها و مواضع انحرافی گلایه و انتقاد کنی؟ اما بعد یاد این شعر سعدی می‌افتم که: چو کاری بی‌فضول من بر آید/ مرا در وی سخن گفتن نشاید... وگر بینی که نابینا و چاه است/ اگر خاموش بنشینی گناه است... ایام ارتحال امام گذشت و ایام هفتم تیر و شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی نیز گذشت.

در مورد امام خمینی دو گروه وارد میدان شدند، گروهی از موضع ارادت اما امامی را معرفی کردند که تصویر خودشان در آیینه امام بود! و گروه دیگر با نشر تقطیع‌شده برخی بیانات امام راحل(ره) بحث نقد امام را مطرح کرده‌اند. در حالی که برای نقد هر شخصیتی ابتدا باید با تمام ابعاد زندگی، اندیشه، گفتار، آثار و رفتار آن شخصیت و نیز با تطور و تحول در مواضع و رفتار او در ادوار مختلف آشنا شد و بر وضعیت و عوامل محیطی حاکم بر زمانه او احاطه کامل پیدا کرد.

آنگاه منصفانه و منطبق با روش علمی و به دور از پیش‌داوری و اثر‌پذیری از پروپاگاندای دشمنان قسم‌خورده و مخالفان بی‌منطق او وارد حیطه نقد شد. کدام مدعی نقد امام خمینی بر این همه احاطه دارد؟ ضمن اینکه هنوز بسیاری از آثار امام منتشر نشده و همین مقدار که به صورت قطره‌چکانی منتشر می‌شود مانند نظر امام در مورد خاتمه جنگ بعد از فتح خرمشهر و خاطره یکی از یاران امام در این مورد چقدر توانست در نگاه منتقدان منصف اثر گذار باشد؟

البته نمی‌توانم از ادبیات موهن یکی از مدعیان دانش و تحول‌خواهی نسبت به امام خمینی بگذرم که گویا همه تکالیف اجتماعی‌اش را انجام داده و مانده به اعلام جسورانه عبور از بنیانگذار! که جا دارد گفته شود که این روزها «خمینی» از «بهشتی» مظلوم‌تر است! ضمن اینکه می‌توان گفت بهشتی امروز نیز از بهشتی سال ۱۳۶۰ مظلوم‌تر است! چرا که صاحبان قدرت و مخالفان بی‌انصاف با بهشتی همان می‌کنند که با خمینی! و آن شخصیت جامع‌الاطراف را هزینه موضوعاتی می‌کنند که جز تخریب شخصیت و منزلت علمی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی شهید مظلوم نتیجه‌ای عاید نمی‌شود. بهشتی فقیه، فیلسوف، مسلط به چهار زبان زنده دنیا (فارسی، عربی، آلمانی و انگلیسی) بود و به این چهار زبان سخنرانی می‌کرد.

بهشتی در رعایت نظم و قانون بی‌نظیر بود. در مدیریت و تدبیر و نیز نگاه تشکیلاتی به اداره سازمان و کشور به جرات می‌توان گفت در زمان خودش بی‌نظیر ظاهر شد. بهشتی مرد اخلاق، ادب، آزادگی، تلاش خستگی‌ناپذیر، ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی به معنای واقعی کلمه و مرد اصلاح و تحول همراه با اعتقاد به اصول اعتقادی و انسانی بود.

او صادقانه گفته بود که «ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت» و بدخواهان چه با دقت بهشتی‌ها را ترور کردند تا در ادامه بتوانند راه او را به انحراف بکشانند و ناکامی‌ها را به نام او و پیشوای حق‌طلب او «خمینی» تمام کنند! بگذریم که در این زمینه سخن بسیار است و در آخر اینکه: بیاییم سرمایه‌های انسانی و اجتماعی این ملت و این کشور را نسوزانیم و این سرمایه‌ها را هزینه گذران امور روزمره سیاست نکنیم.

. انتهای پیام /*