پرتال امام خمینی (س): یادداشت ۶۵۶/ آیت الله محمدعلی رحمانی

وقتی به نجف آمد، آنجا نماند و همه ما تعجب کردیم. امام می دانست که وجود ایشان در قم و بیت امام چقدر کمک می کند؛ می فهمید که در کنار دوستانش چطور اداره کند. آیت الله ابطحی کاشانی، ایشان و فضلای بزرگ دیگری بودند. ایشان در تمام تلخی ها و شیرینی های دوران مبارزات اولیه مرتب کنار حاج احمد آقا و مرحوم آیت الله پسندیده بود و این بیت را تا پیروزی انقلاب حفظ کرد.

کسانی که گرد شمع وجود امام امت جمع شدند مثل آیت الله شیخ حسن صانعی، آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله العظمی یوسف صانعی و دیگر افراد فاضل، دانشمند، و تحصیل کرده به عنوان اطرافی معمولی نبودند. اینها تربیت یافته های در حوزه فقاهت، مرجعیت و جهاد امام امت بودند و با اطرافیان متعارف دیگری که دور مراجع هستند، فرق می کنند. اینها ذوب در امام بودند.

وقتی که من نجف بودم و حضرت امام از تبعید ترکیه به نجف آمدند، از حاج آقا مصطفی خاطرات و تعاریف فداکاری های ایشان و بقیه بزرگان اطراف امام را شنیدیم. کسانی مثل آیت الله العظمی منتظری، آیت الله شهید مرتضی مطهری و بقیه بزرگان بلافاصله بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی دور شمع وجود امام بودند؛ و برای کمک به مرجعیت و زعامت جهان اسلام تلاش می کردند. چون بعد از آیت العظمی بروجردی، زمینه برای زعامت و رهبری امت را تنها در وجود ایشان مشاهده می کردند.

مرحوم حاج احمد آقا همیشه به ما می گفت ایشان وقتی کنار امام است طوری گام بعدی حضرت امام را می داند که من که پسر امام هستم، نمی دانم. احمد آقا گفت به محض اینکه امام خواست چیزی بنویسد، ایشان بلافاصله کاغذ و قلم را خدمت امام آورد و یا وقتی امام می خواست حرکت کند، می دیدیم که ایشان عبای امام را آورده تا امام حرکت کند. ایشان یک درس خوانده، فاضل، عالم و عارفی بود که مشی خود را با امام تنظیم کرده بود.

ایشان با همه وجود ایمان به امام و انقلاب داشت. ایشان خیلی تهدید شد ولی هیچ تکان نخورد و تا آخر ثابت قدم ماند. وقتی به نجف آمد، آنجا نماند و همه ما تعجب کردیم. امام می دانست که وجود ایشان در قم و بیت امام چقدر کمک می کند؛ می فهمید که در کنار دوستانش چطور اداره کند. آیت الله ابطحی کاشانی، ایشان و فضلای بزرگ دیگری بودند. ایشان در تمام تلخی ها و شیرینی های دوران مبارزات اولیه مرتب کنار حاج احمد آقا و مرحوم آیت الله پسندیده بود و این بیت را تا پیروزی انقلاب حفظ کرد.

تعبیر امام این است که در این چندین ساله ایشان امین من بوده و هرگز یک ذره از خط امام تکان نخورد. بعد از رحلت امام احساس می کردم که در حسرت از دست رفتن امام تکیده می شود. بعضی از ماجراها را که می دید، خیلی هم غصه می خورد و می گفت اگر امام بود این حوادث پیش نمی آمد. متوجه بود این مسیر توسط بعضی افراد فرصت طلبی که بعد از رحلت امام بروز و ظهور کردند، منحرف می شود.

آیت الله حاج شیخ حسن صانعی، قبل و بعد از نهضت بر مسائل حساس مربوط به ارتباطات علمی امام با بزرگان و مراجع قم اشراف داشت. افرادی در برهه ای از زمان به شدت دنبال امام بودند اما به دلایلی از ایشان فاصله گرفتند. من از برخی قضیه را پرسیدم اما توجه نداشتند، اما ایشان با ظرافتی که داشت می گفت فلانی از فلان سال و بعد از فلان موضوع، پایش شُل شد یا فلانی از فلان وقت، شدت عمل به خرج داد. البته دلیل و اسرار را به من می گفت چون می دانست حافظ این مسائل هستم.

آیت الله صانعی ذوب در امام بود؛ به گونه ای که مرحوم حاج احمد آقا می گفت: «هیچ کس مثل آیت الله صانعی به مسائل، حالات و خصوصیات امام واقف نیست. امام چیزی نمی گفت ولی آیت الله صانعی متوجه می شد که امام می خواهد مطلبی می نویسد، لذا فوری قلم و کاغذ می آورد». حاج احمد آقا می گفت، «من بعضی جاها در حیرت می مانم. آیت الله صانعی می دانست امام می خواهد حرکت کند، لذا بلافاصله عبای امام را می آورد. یا گروهی از علما، بزرگان یا سیاسیون به ملاقات امام می آمدند و ایشان می فهمید که امام چه حالی دارد.» آن مرحوم بر خصوصیات خاص امام آگاه بود و اولین کسی بود که همیشه زودتر از همه به جماران می آمد و بر مسائل وقوف مختلف بیت وقوف داشت.

در حمایت از امام، ادامه خط امام، پشتیبانی از بیت امام و نگهداری از میراث امام بالاترین نقش را داشت. این اواخر گاهی خدمتشان می رفتم و می گفت، «من علاقه زیادی به ادامه زندگی ندارم؛ آرزو می کنم همان طور که عمرم را در کنار امام گذراندم، و در خدمت انقلاب و نظام بوده ام و هستم، خدا من را بپذیرد و باز هم پیش محبوب خودم بروم». خیلی از اسراری که ایشان از نظر معرفتی و منزلتی نسبت به امام می گفت را از غیر ایشان نه شنیدم و نه می توانستم اعتماد کنم. واقعا معتمد امام بود.

متأسفانه فضل و مقام مرتبه علمی آیت الله شیخ حسن صانعی در نوشته های دوستان امام مغفول واقع شده است. ایشان بر مبانی اصولی و فقهی امام تسلط داشت. من در دفتر امام کسی را آگاه تر از ایشان نسبت مبانی اصولی و فقهی امام ندیدم؛ حتی بر مبانی فلسفی و کلامی و نکات تفسیری امام آگاه بود. چون آیت الله شیخ حسن صانعی همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی و دیگران، علاوه بر تلمذ در درس امام، از دست پرورده های فلسفی و کلامی آیت الله منتظری بودند. در بحث های علمی، آگاهی و تسلط ایشان بر مبانی امام را شاهد بودیم. لذا یکی از دلایل احترام خاص امام به آیت الله صانعی، جایگاه علمی و آگاهی ایشان به مبانی اصولی، فقهی و حتی عرفانی و فلسفی امام بود.

او بر مباحث ادبی آن قدر آگاه بود که گاهی درباره یک نکته ادبی از کتاب های سیوطی، جامی و مغنی، شاهد مثال می آورد. همچنین علاوه بر حضور نزد امام با مطالعاتی که داشت بر مباحث عرفانی تسلط داشت. گاهی به دوستان تذکر می داد که «مصباح الهدایه و الولایه» را حتماً مطالعه کنید و ببینید که امام چه دقائقی را آن جا مطرح کرده است. در مسائل اصولی نظر امام را می گفت. در برخی از ابواب مهم فقه می گفت که نظر امام در درس فقه شان فلان بود. با اینکه ایشان گرفتار بود، تبعید می شد و مجالی برای تدریس پیدا نکرد اما بر مباحث علمی اشراف داشت چون حافظه اش قوی بود و آنچه خوانده بود در ذهن مبارک ایشان ضبط بود.

خاطره ای که آیت الله صانعی از امام نقل می کرد و گاهی اشک می ریخت، این بود که: «امام وقتی از تبعید برگشتند و در فیضیه مستقر شدند، فرمودند که دلم می خواهد سری به خانه سابق بزنیم. در یک زمان خلوت که هوا تاریک بود، ماشین آوردیم و حضرت امام، من و حاج احمد آقا راه افتادیم و از پشت در فیضیه به منزل قدیم رفتیم. در منزل کسی نبود و ملاحظه می کردند که کسی نداند. وقتی وارد خانه شدیم، امام در پله دوم فرمودند آقای حاج شیخ حسن یادت است که اینجا چه چیزی مطرح شد؟ گفتم: بله آقا، شما وقتی پای پله دوم رسیدید من به شما گفتم در جاهای مختلف علیه شما توطئه می کنند. امام فرمودند: من چه گفتم؟ من گفتم: شما فرمودید که خدا با این نهضت است و مردم با ما هستند. امام گفت: ای کاش آنجا کلمه "مردم: را نمی گفتم. گفتم آقا چرا؟ امام فرمود: آیا احتمال نمی دهی تبعید این سال ها، تنبّهی بود برای اینکه ما به غیرِ خدا نباید تعلق داشته باشیم؟! ای کاش همانجا می گفتیم: ازمةُ الامور طُراً بیده و الکلُ مستمدة من مدده». این ها تعابیر از مرحوم آیت الله صانعی است که «این جریان من را به یاد جمله حضرت یوسف انداخت وقتی که گفت: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ». حضرت امام فرمود: «خداوند متعال بندگان خود را در مراحل خاصی مورد امتحان قرار می دهد. ای کاش این جمله را نمی گفتیم و لکن هر چه خدا خواست همان شد و امروز الحمدلله می بینیم که با عنایت الهی، توجهات حضرت بقیة الله(عج) و پشتیبانی مردم خداباور و باایمان این انقلاب به پیروزی رسید».

. انتهای پیام /*