پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۷۶۱/ دکتر مجتبی فردوسی پور
نقطه عطف نهضت امام خمینی (رض)،حمایت از مبارزات مردم فلسطین و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی است. یکی از دلایل عدم موفقیت نهضت مشروطهخواهی در ایران مبارزه با سلطنت بود؛ اما امام این ابتکار عمل را در نهضت خود تغییر داد و مبارزه با صهیونیست و استکبار جهانی را مبنای کار خود قرار داد که سبب شد تا ایادی و دست نشانده آن یعنی محمدرضا پهلوی و همینطور حزب بعث در سطح منطقه ساقط شوند.
این توفیق در نهضت انقلاب اسلامی مرهون نگاه بلند و اندیشه ورز حضرت امام در نهضت سیاسی شان برای پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس حکمرانی بود. ما معتقدیم که رسالت پیامبر مکرم اسلام مبداء اسلام بود؛ چراکه اسلام را ابداع و خلق کرد و به عنوان یک دین مبین به عنوان یک دیانت سماوی رسالت پیامبر اکرم بود. علت این حکمرانی اسلام در صدر اسلام را بایستی تاسوعا و عاشورا و در حقیقت نهضت اباعبدالله الحسین بدانیم. علت مبداء انقلاب اسلامی ایران و نهضت امام خمینی امروزه مظلومیت ملت فلسطین است.
آنچه که اتفاق میافتد بر اساس سخنرانی سال ۱۳۴۸ مرحوم شهید مطهری که حضرت امام ایشان را معلم انقلاب معرفی کردند مرهون مظلومیت ملت فلسطین است. فعل تاسوعا و عاشورای سیاسی امروز ما و زمان حاضر ما مسائلی است که بعد از جریان عملیات موفقیت آمیز و پیروزی طوفان الاقصی در غزه دارد اتفاق میافتد. و چشم بصیرت جهانیان را در قبال این جرایم و جنایات علیه انسانیت، بشریت و حقوق بشردوستانه و حقوق بین الملل روشن میکند. این روشنگری به اعتقاد من اگر ما توفیق پیدا بکنیم حوزههای علمیه ما اساتید، حوزه و دانشگاه بتوانند این ظرفیت و این فرصت را در حوزه انطباق و انتقال ثقل غزه و مظلومیت ملت فلسطین بر ثقل تاسوعا و عاشورای ۱۴۰۵ یعنی نهضت عاشورایی اباعبدالله الحسین منطبق بکند اینجا نقطه عطف پیروزی بر دشمن صهیونیستی محقق خواهد شد.
نکته حائز اهمیت دیگر برگرفته از نهضت حضرت امامی است که همیشه در مبارزه، نقطه کانونی و نقطه ثقل را هدف گرفت این موضوع در اندیشههای داعیانه رهبر معظم انقلاب به عنوان شاگرد حضرت امام خمینی رحمت الله علیه نیز وجود دارد که در مبارزه با صهیونیست نه تنها در حوزه انقلاب اسلامی بلکه در حوزه جنبشهای مقاومت اسلامی از جمله جنبش حزب الله لبنان در لبنان که در سخنرانی اخیر دبیرکل محترم آقای سید حسن نصرالله مشاهده کردید ثقل مبارزه یا پیکان مبارزه را سمت استکبار جهانی یا شیطان اکبر یعنی ایالات متحده آمریکا نشانه رفتند. طبیعتاً این همان نقطه ثقل اعظمی است که حضرت امام در مبارزه و نهضت خود بر مبارزه با صهیونیست و استکبار جهانی تاکید داشتند بنابراین این ثقل امروزه قابل توجه است و همانطور که در سخنان دیروز آقا سید دبیرکل حزب الله لبنان دیدیم ثقل مبارزه حزب الله و نوک تیز پیکان حزب الله امروز به سمت استکبار جهانی شیطان بزرگ هدفگیری شده است.
طبیعتاً توفیق موفقیت در این منازعه و پیروزی در این منازعه نتیجه و محصولش سقوط و اضمحلال رژیم صهیونیستی خواهد بود. این نکتهای است که از نهضت مبارزاتی حضرت امام در دستاورد بزرگ آن انقلاب بزرگ اسلامی و تاسیس حکمرانی اسلامی آموختیم و طبیعتا این فرایند رو به جلو بزرگترین یاریگر ایدههای انقلاب اسلامی و تحقق جامعیت حکومت حضرت قائم و منتظر در جهان امروز و جهان اسلام خواهد بود.
بنابراین در نکته دوم موضوع حائز اهمیت این است که ما همیشه بایستی در ثقل مبارزهمان مبارزه با استکبار جهانی و مبارزه با شیطان بزرگ ایالات متحده آمریکا باشد. طبیعتاً امروز بر اساس ثقل مبارزه جنبشهای مقاومت میدانید که اسرائیل عددی نیست. در طوفان الاقصی اتفاقی که افتاد این بود که آمریکاییها از هفته دوم عملیات را فرماندهی کردند و مدیریت عملیات و حکمرانی اسرائیل را به دست گرفتند. ضمن ارسال ذخایر تسلیحاتی و مالی و نقدی کمکهای مالی گزافی که به اسرائیل کردند و تسلیحاتی گزافی که برای اسرائیل تدارک دیدند در عین حال صحنه عملیات و فرماندهی جنگ را هم نتوانستند به دست احمقهایی مثل اسرائیل بسپارند بنابراین خودشان عهدهدار این موضوع شدند.
جالب است که مقاومتهایی در ظرفیت جنبش حماس و جهاد اسلامی با یک ظرفیت نیروی انسانی حدود ۴۰ تا ۴۵ هزار نفری در برابر دشمن تا بن دندان مسلح که چهارمین ارتش بزرگ دنیا را در اختیار دارد و ایالات متحده آمریکا میآید پشت سرش میایستد توان و یارای مبارزه با یک مقاومت چریکی یک جنبش چریکی را در خودشان نمیبینند و الان بیش از یک ماه است که آنها را عاصی کردند و به ستوه آوردند و هنوز که هنوزه توفیقی در ردیابی محل اختفای اسرا پیدا نکردند یا نتوانستند صدمهای را که بر اساس طوفان الاقصی پذیرفتهاند جبران بکنند و خودشان را به لحاظ روانی، و به لحاظ استعداد و توانمندی و به لحاظ اقتدار و فرماندهی صحنه عملیات بتوانند بازیابی کنند.
همانطور که مقام معظم رهبری در دانشگاه امام علی(ع) به دقت فرمودند همه میگویند شکست من میگویم شکست غیر قابل ترمیم. لایهها و دیواره امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل دیگر قابل ترمیم نیست. حجم گستردهای از ۲۵۰ هزار پناهنده اسرائیلی یهودی دیگر بازگشتشان به شهرکهای حوزه شمالی و شهرکهای غلاف غزه امکانپذیر نیست. اینها نکته حائز اهمیت استراتژیک و راهبردیست که ما میبینیم. سخنرانی آقا سید حسن نصرالله در روز جمعه نکته اساسی و حائز اهمیتش این بود که با یک درایت و دقت و هوشمندی و ذکاوت ضمن هشدار و تهدید توانست عامل تفرقه و اختلاف افکنی بین آمریکاییها و اسرائیلیها در صحنه نبرد به خوبی به جا بگذارد و آنها را به یک تنش و چالش اساسی در مدیریت زمین در صحنه نبرد دچار کرده که ما امروز میبینیم به یاس و ناامیدی دچار هستند و این بزرگترین پیروزی برای مقاومت است که همانطور که دبیرکل حزب الله لبنان گفتن در آتیه نه چندان دور بایستی جشن پیروزی مقاومت را گرفت.
بر اساس این دادههای میدانی بایستی بگوییم که امروز ۴ ایده یا ۴ سناریو در وضعیت فلسطین مطرح است:
اول: شامل جریانی میشود که به دنبال نابودی فلسطین است و به دنبال تاسیس اسرائیل بزرگ و دولت واحد یهود است.
دوم: که برآمده از توافق اسلو در دهه ۹۰ است به دنبال تاسیس دو دولت کنار هم در بخشهایی از زمین فلسطین است که ما این ایده را منصوب میکنیم به اروپا و دموکراتهای آمریکایی. بخشهایی از کشورهای عرب تابع هم ذینفع در این ایده هستند.
سوم: که معتقد است کرانه و غزه باید سر هم شوند و با شکلگیری و پیوند این دو بتواند جریان فلسطینی را در وضعیت حکمرانی پیش بیندازد. این هم ایده و اصلی است که تا پیش از اشغال ۸۰ درصد از سرزمینهای فلسطینی توسط صهیونیستها اسرائیلیها بر چیزی حدود ۲۰ درصد از سرزمین فلسطین تا ۴۸ و اوایل دهه ۵۰ بیشتر تسلط نداشتند و بخش منضم سرزمین یعنی ۸۰ درصد در اختیار فلسطینیها بود ولی متاسفانه با توطئههایی که عربها کردند و شکست جنگهای کلاسیک تا ۱۹۷۳ و شکلگیری فرایند سازش بر اساس رویکرد معاهده کمپ دیوید در ۱۹۷۹سبب شد که این وضعیت امروز را ما شاهد باشیم و سهم فلسطینی به کمتر از ۱۵ تا ۱۴ درصد از صد در صد سرزمینهای پدری و آبا و اجدادی آنها باشد و اسرائیل بخش معظمی از این سرزمینها یعنی ۸۵ درصد تا ۹۰ درصد استیلا داشته باشد.
بنابراین مقاومت یعنی بخشی از شاخههای مقاومت مخصوصاً جنبش حماس و شاخه نظامی فتح به دنبال این هستند که بتوانند این وضعیت را ترمیم ببخشند و به مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷ برگردند و جولان سوریه برگردد و این وضعیت به صورت ایده سوم مطرح است.
چهارم: اما جریان چهارم ایده دیگری دارد و ایده یا سناریوی چهارم ایجاد دولت مستقل فلسطینی بر اساس یک رویکرد دموکراتیک تحت نظارت و پوشش سازمان ملل متحد است که از آن به عنوان ایده جمهوری اسلامی ایران نام برده میشود و با اقدام نرمافزاری و دموکراتیک میشود گفت محو اسرائیل را مدنظر دارد.
طبیعتاً بایستی بگوییم در این فرمول هر چقدر ما از ایده وسط دور شویم، ایده منفی شکل گرفته و ما طبق دو ایده یا سناریوی اول به سمت وضعیت برآمده رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم اشغالگر سیر خواهیم کرد و این گزینه مطلوب ما نیست و برای ما عدم قطعیت دارد و بایستی از قطعیت آن جلوگیری بکنیم.
اما نکته حائز اهمیتی که اینجا بر اساس ایده نگاه و نظر و بینش سیاسی حضرت امام میتوان به آن استناد کرد بحث آرمان فلسطین است که آرمان فلسطین بعد از نهضت حضرت امام پیروزی انقلاب اسلامی و انتهای جنگهای کلاسیک و جنگهای سنتی بین ارتشهای کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است و شکلگیری مقاومت به عنوان بازوان انقلاب اسلامی صورت میگیرد و برآمده از خاستگاه و جایگاه نهضت حضرت امام در تاسیس انقلاب اسلامی است.
بنابراین نکته حائز اهمیت از نگاه بینشی حضرت امام میتواند قطعیت پیدا بکند دفاع از آرمان فلسطین است و جایگاه ایدهآل مقاومت هرچه به رویکرد آرمانی و محو اسرائیل نزدیکتر شود جامعیت ژئوپلیتیک جهان اسلام در سطح منطقه به عنوان یک کارکرد پردامنه شکل خواهد گرفت و این برآمده از نهضت امام و بینش سیاسی حضرت امام در دفاع از جایگاه و خاستگاه و آرمانهای فلسطین است.
رویکردی که امروز در طوفان الاقصی و مقاومتهای در عرصه جنبشهای آزادیبخش مخصوصاً شکلگیری افکار عمومی در جهان نه فقط جهان اسلام بیانگر این حقانیت است که مردم جهان بیدار شدند و در برابر جرائم و جنایات رژیم صهیونیستی سکوت نخواهند کرد و تمام این دلایل در حوزه ابعاد مختلف جنگ میتواند برآمدهتر شدن آرمانهای فلسطین را قوام ببخشد و تحکیم ببخشد به شکلگیری دولت واحد فلسطین کمک بکند.
.
انتهای پیام /*