پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۸۲۸/محمد رجائی نژاد
حکومت پهلوی دوم برای مجازات و مهار مخالفانِ حکومت، از ابزارها و روشهای گوناگونی استفاده میکرد. بهویژه پس از آغاز نهضت روحانیت در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به رهبری امام خمینی، هیئت حاکمه و مراکز تصمیمگیر متناسب با جایگاه علمی و اجتماعی کنشگر و نوع و میزان کنشگری سیاسی، مجازات ویژهای بهکار میبستند. ازجمله تبعید و دور کردن مخالفان از محل سکونت و یا از جایی که بر افکار عمومی تأثیرگذار بودند. مقالۀ پیشِرو در پی پاسخ به این پرسش است که اهداف و راهبرد رژیم پهلوی از تبعید انقلابیون چه بوده و آیا این مجازات بازدارندگی داشته است یا نه؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد، بااینکه هدفشان از تبعید هم مجازات و هم مهار کنشهای سیاسی انقلابیون بوده، اما بازدارندگی نداشته است.
مقدمه
با گذشت ۴۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هنوز سویههای ناشناختۀ فراوانی از تاریخ انقلاب وجود دارد که کمتر به آنها پرداخته شده است. نقطههای عطف و نکتههای پنهانِ بسیاری از انقلاب و انقلابیون راستین هنوز از دل اسناد و مدارک بیرونآوری نشده است. ازجملۀ آنهاست تبعید امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی و پیروان ایشان، و کنشگران سیاسیِ مخالفِ رژیم پهلوی در دهۀ چهل و پنجاه شمسی.
حکومت پهلوی برای برخورد با مبارزان و مخالفانِ حکومتِ خود، سیاستها و راهکارهای گوناگونی بهکار میبست؛ از جمله مهار و رصد همیشگی، ممنوعالتدریسی، ممنوعالمنبری، زندان و تبعید. «تبعید انقلابیون و مبارزان» یکی از راهبردهای مهم رژیم پهلوی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بوده است.
امام خمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ با دستور مستقیم محمدرضاشاه تبعید شد. پس از آن تاریخ، بیش از ۱۹۰ نفر از مبارزان به بیش از ۸۵ شهر و روستای گوناگون ایران تبعید شدند. یعنی رژیم پهلوی از تبعید بهعنوان یکی از شیوههای مجازات برای برخورد با مخالفان استفاده میکرد. آنها برای سرکوب انقلابیون، جلوگیری از گسترش و شعلهورشدن انقلاب، اضافه بر تبعید مستقیم آنها را با حکم دادگاههای خودساخته از شهر و دیارشان دور میکردند، تا آنها نتوانند فعالیت سیاسی نمایند.
تبعید در لغت بهمعنای نفی بلد یا اخراج از بلد آمده است. همچنین بهمعنای دور کردن، راندن از شهر و جایی است. تبعید بهمعنای دورکردن کسی از وطنش به جهت جرم سیاسی و غیر آن نیز آمده است. پس تبعید در اصطلاح حقوق نوعی مجازات است. چنانکه کسی را بنابر دستور محاکم دادگستری و یا سایر مراجع صلاحیتدار از شهر یا ناحیه خود اخراج کنند، و یا شخص محکوم را مجبور سازند که در محل خاصی در مدت محدودی سکونت اختیار کند و به وطن خود باز نگردد، او را تبعیدی گویند. تبعیدی شخصیست که بهعلت انجامدادن یا ندادن کاری، به تشخیص حکومت حضورش از نظر سیاسی یا اجتماعی برای آن محل مضر است؛ پس باید بهناچار به محل دیگری برود.
با این زمینه، یکی از راهبردهای مهم رژیم پهلوی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تبعید انقلابیون و مبارزان بوده است. که رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی خود از نخستین سران روحانی است که در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ بهگونۀ رسمی تبعید میشود.
با این توصیف، پرداختن به تبعید حضرت امام، و دیگر تبعیدشدگان دوران مبارزات، و بررسی علل و آثار و نتایج آن بایسته و شایسته است تا هم تمام ابعاد تاریخ انقلاب روشن گردد؛ و هم، نسلهای کنونی آگاه شده و انقلابیون راستین و دروغین را از هم تشخیص دهند. مقالۀ پیشِرو نیز کندوکاویست پیرامون کارآیی و بازدارندگی مجازاتِ تبعید نسبت به مخالفان و کنشگران سیاسیِ پیش از انقلاب اسلامی ایران، از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷.
تبعید از نگاه قرآن
قرآن در چندین آیه به مسئله تبعید اشاره کرده است. در یک نگاه مجازاتی، قرآن، تبعید را راه مقابله با تبعید ستمگرانۀ ظالمان دانسته و میفرماید:
«در راه خدا، با کسانی که با شما می جنگند، بجنگید،(ولی) از اندازه در نگذرید؛ و از همان جا که شما را بیرون راندند، آنان را بیرون برانید.»(بقره: ۱۹۰ و ۱۹۱)
در آیه دیگر به تبعیدشدگانِ در راه خدا وعدۀ پاداش داده و تأکید میکند:
پس پروردگارشان دعای آنان را اجابت نمود که البته من عمل هیچ فردی از مرد یا زن را ضایع نمیکنم، برخی از شما بر برخی [دیگر برتری ندارید، مگر به طاعت و معرفت، و...] پس کسانی که از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شدند و در راه من رنج کشیدند و جهاد کردند وکشته شدند، همانا بدیهای آنها را از آنان میپوشانیم و هر آینه آنان را به بهشتهایی وارد میکنیم.(آل عمران: ۱۹۵)
خداوند در قرآن به تبعیدشدگانِ مؤمن قول یاری و تبعیدکنندگان را تهدید کرده است. چنانچه میفرماید:
اگر او(پیامبر) را یاری نکنید، همانا خدا او را یاری کند. هنگامی که کسانی که کفر ورزیدند، او را(از مکه) بیرون کردند، و او نفر دوم از دو تن بود، آنگاه که در غار(ثور) بودند، وقتی به همراه خود میگفت: اندوه مدار که خدا با ماست، پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهیانی که آنها را نمیدیدند، تأیید کرد و کلمه کسانی را که کفر ورزیدند، پستتر گردانید.(توبه: ۴۰) کسانی که کافر شدند و به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمین خودمان بیرون خواهیم کرد، مگر این که به کیش ما باز گردید. پس پروردگارشان به آنان وحی کرد که حتماً ستمگران را هلاک خواهیم کرد. و به یقین، شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت خواهیم داد. این برای کسی است که از ایستادن(در محشر به هنگام حساب) در پیشگاه من بترسد و از تهدیدم بیم داشته باشد.(ابراهیم: ۱۳ و ۱۴)
خداوند تبعید مخالفان و منتقدان را از راه و رسم زورگویان دانسته و هشدار میدهد که راه و رسم جباران بیمنطق و گمراه و فاسداخلاق را در پیش نگیرید که با تکیه بر زور، مخالفان خود را از شهر و دیار خود بیرون میکنند. چنانکه خود و خاندان و پیروان پیامبران الهی هم چون لوط و پیامبر اسلام نیز از این درد و رنج درامان نبودهاند.
«از تو درباره کارزار در ماه حرام میپرسند، بگو: کارزار در آن، گناهی بزرگ و بازداشتن از راه خدا و کفرورزیدن به او و(باز داشتن از) مسجد الحرام(حج) و بیرونراندن اهل آن از آنجا، نزد خدا(گناهی) بزرگتر و فتنه(شرک) از کشتار بزرگتر است.»(بقره: ۲۱۷)
در آیات ۸۲ و ۸۸ سورۀ اعراف، و آیۀ ۳۰ سورۀ انفال نیز به مسئله تبعید و تبعیدکنندگان اشاره شده است. خداوند در این آیات نیز کسانی را که انسانهای مومن و پاک را با نیرنگ از سرزمینشان بیرون میکنند، قول مجازات داده است.
هدف و راهبرد رژیم پهلوی از تبعید
رژیم شاه در برخورد با نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی شیوههای مختلفی بهکار برد؛ ولی هیچکدام کارساز نبود. ازجمله راهِ باقیمانده، تبعید بود که به گمان رژیم، با این راهکار دیگر مانع از سر راه برداشته خواهد شد. برای ترساندن و نشاندادن قدرت و بزرگی خود، تبعید مخالفان سیاسی را از رهبر نهضت آغاز کرد. صبح روز سیزدهم آبان ۱۳۴۳، امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد. این تبعید که در نوع خود بیبدیل بود، پس از پانزده سال، در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ پایان یافت. پس از تبعید امام خمینی و فرزندش سید مصطفی در نیمۀ دوم سال ۱۳۴۳، یکی از مجازاتهایی که ساواک برای بسیاری از مخالفانش، ازجمله روحانیان در نظر گرفت، تبعید آنها به مناطق بدآب و هوا بود. شهرهایی که در دهۀ چهل هیچ امکانات رفاهی و اجتماعی و خبری نداشتند و مردم آنجا با فقر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مواجه بودند. ازطرفی بافت جمعیتی آنجاها از اقلیتهای قومی و مذهبی و زبانی تشکیل میشدند.
با تبعید رهبر انقلاب که راه برای تبعید دیگر مخالفان و مبارزان باز شده بود؛ رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ در چهار دورۀ زمانی بیش از ۱۹۰ نفر را که بیشتر از روحانیت بودند، به بیش از ۸۵ شهر و روستای داخل کشور تبعید کرد. رژیم شاه فکر میکرد با مجازات تبعید با هزینۀ کم، منافع بیشتری به دست خواهد آورد و با تبعید افراد موثر در روند مبارزه میتواند ساختار تشکیلاتی انقلابیون در مرکز را نابود سازد.
راهبرد انقلابیون در برابر تبعید
تبعیدیان انقلابی و مبارز مسلمان و پیرو امام خمینی با همه سختی و رنج تبعید و دوری از خانه و خانواده و مراکز علمی، با تکیه بر باورهای دینی و آیات الهی تبعیدگاه خود را به سکوی علم و تبلیغ و مبارزه تبدیل کردند. فعالیتهای دینی و سیاسی خود را نه تنها تعطیل نکردند، بلکه گسترش دادند. آنها با دلگرمی و الگوگیری از آیات قرآن، مأیوس و گوشهنشین که نشدند، هیچ، بلکه رژیم شاه را در تبعیدگاهها به چالش کشیدند.
امام خمینی پس از تبعید به ترکیه، سپس به عراق و سرانجام به فرانسه، در کنار فعالیتهای علمی و حوزوی و دینی خود، کنشهای سیاسی و مبارزاتی خود را ادامه داد و تنها بهجای ارتباط با مراکز حوزویِ پیش از تبعید، با تمام مراکز حوزوی شیعی و شیعیان و ایرانیان و جهان مرتبط شد. بهویژه در سالهای پایانی تبعید در عراق و فرانسه که دسترسی به وسایل ارتباط جمعی جهانی برایش ممکن و آسان گردید.
از سوی دیگر، افراد تبعیدی که از دغدغهمندان و اندیشهورزان دین و جامعه، و از فعالان حوزه و دانشگاه و بیشترینشان نیز در پیوند با امام خمینی و از وکلای شرعی ایشان بودند، با حضور و فعالیتهای همهجانبه در تبعیدگاههای خود، مردمِ دورافتاده از شهرهای بزرگ را آگاهی بخشیده و با انقلاب و امام پیوند زدند. محلهای تبعید که از مراکز صنعتی دور و در اوج محرومیت، اما دارای استعداد نهفته بودند، بستر مناسبی برای کار و فعالیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی بود؛ و تبعیدشدگان با بهرهگیری از علم و تجربۀ خود دست به کار شده و بهترین استفادهها را بردند. همین کنشها و واکنشها و زحمات تبعیدیها بود که نسلی را پرورش دادند که بعدها انقلاب را گسترش و همهگیر کردند و از عوامل شتابزا و اوجگیری انقلاب شدند.
کار و رفتارهای به اصطلاح پیشگیرانه ساواک سبب شد علمای مبارز به نقاطی بروند که عموماً سفر به آن شهرها و بخشهای دوردست دشوار و گاه غیرممکن بود. حضور شخصیتهای مبارز در مناطق دوردست عملاً موجب گردید مفاهیم اسلامی و انقلابی به اقصی نقاط ایران، بهویژه در مناطق محروم گسترش یابد. حتی در مناطق عشایرنشین و سنینشین نیز از مبارزانِ تبعیدی استقبال کرده و پیوند خوردند. برای همین کمکم «گفتمان انقلاب اسلامی» در سراسر ایران شناخته شده و حامیان و پیروانی یافت. در این زمینه، وجود و همراهی علمای محلی با علمای تبعیدی نقش کلیدی داشت. چراکه همافقی و همکاری خوب عالم و آخوند محلی با شخصیت مبارز و انقلابی تبعیدی، همکاری گسترده مردم محلی را در پی داشت. این همکاری گاهی به اندازهای گسترده میشد که رژیم شاه احساس خطر و تهدید کرده، و در نتیجه واکنش نشان داده و محل تبعیدیها را دوباره تغییر میداد. یعنی تبعید در تبعید! علاوه براین، در بیشتر موارد اخلاق و رفتار و فعالیتهای تبعیدی، بهویژه روحانیون مبارز بهگونهای بود که در افکار عمومی جامعه تاثیرگذار شده و این موجب افزایش منزلت اجتماعی آنها میگردید. همین پذیرش عمومی و کسب اعتبار و اعتماد مردم، این امکان را نیز فراهم میساخت که تبعیدیها بتوانند با همراهی و همگامی در کارهای عمومی و عامالمنفعه و کمک به مردم فقیر یا مصیبتدیده، همانند جریان زلزله طبس و... روزبهروز حضور و تاثیرگذاری خود را در بین مردم محلِ تبعید گسترش دهند. در نتیجه بستر جذب و پرورش نسلهای جدید مبارز و مبلغ دینی در محل نیز گسترش مییافت. فرآیند این فعالیتها در دوران دو سال پایانی حکومت پهلوی بهخوبی نمایان است که همه نقاط ایران یکپارچه و یکصدا خواستار سرنگونی حکومت پهلوی و برگشت رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی است. به نظر میرسد یکی از مهمترین آثار حضور تبعیدیها در شهرهای گوناگون، آشنا ساختن مردم دور از مرکز با نام، اندیشه و هدف امام خمینی از مبارزه با رژیم و گسترش پایگاههای مبارزه در سراسر کشور بوده است.
نتیجه
با توجه به مطالب یادشده به نظر میرسد مجازات تبعید هیچ بازدارندگی نداشته است. به دلیل اینکه تبعیدیان با برداشت از متون دینی تبعید را یک وظیفۀ دینی میدانستند؛ لذا به آن افتخار کرده و نزد مردم ارج و قرب الهی و دینی تلقی میکردند. همچنین تبعید سبب سکونت و دسترسی آنها به نقاط دورافتاده کشور و برقراری ارتباط با مردم آنجا شد. در واقع تبعید روحانیون انقلابی به دیگر مناطق دورافتادۀ کشور باعث گستردهترشدن حوزه مبارزات و شبکه مبارزاتی انقلاب و درنتیجه بالا رفتن جایگاه امام خمینی و انقلابیون در افکار عمومی گردید. حریم امام
.
انتهای پیام /*