به میدان آمدن تمامقد و همهجانبه شاه برای اجرای برنامه آمریکایی به اصطلاح «انقلاب سفید شاه و مردم» در پاییز و زمستان 41 و مخالفت روحانیت به ویژه امام خمینی(س) با آن و متعاقب آن تعطیلی بازار تهران و حمله پلیس به مردم، مخالفتهای مردمی در آستانه رفراندوم را افزایش داد. شاه ناگزیر برای کاهش دامنه مخالفتها در چهارم بهمن عازم قم گردید اما علی رغم و رفت و آمدهای مأمورین عالیرتبه امنیتی نظام و تلاشهای فرماندار قم و به دنبال آن روحانیون درباری برای متقاعد کردن علما برای ملاقات با شاه، مخالفت شدید امام خمینی(س) با این امر و تحریم خروج از منازل و مدارس در این روز توسط معظمله چنان تأثیری داشت که حتی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) یعنی مهمترین منصب حکومتی در این شهر به استقبال نرفت و همین امر موجب عزل وی گردید.
شاه در اوج عصبانیت در جمع تعدادی از کارگزاران رژیم و عواملی که از تهران و جاهای دیگر به قم آورده شده بودند، خشم خود را با رکیکترین عبارات علیه روحانیت و مردم ابراز نمود. یاوهسرائیها و نسبتهای ناروای شاه به روحانیت اصیل و نستوه شیعه را حضرت امام خمینی(س) در موضعگیریهای بعدی خود به دفعات پاسخ دادند: (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی، ص 352-354)
«مایى که مرحوم آقاى حاج شیخ عبدالکریممان وقتى که فوت مى شود، آقازاده هاى آن [مرحوم] همان شب چیز نداشتند، همان شب شام نداشتند [گریه شدید حضار]؛ ما مفتخوریم؟ مایى که مرحوم آقاى بروجردىمان، وقتى که از دنیا مى رود ششصد هزار تومان قرض مى گذارد، ایشان مفتخورند؟ اما آنها که بانک هاى دنیا را پر کرده اند، کاخ هاى عظیم را روى هم ساخته اند، و باز رها نمى کنند این ملت را، و باز دنبال این هستند که سایر منافع این ملت را به جیب خودشان یا اسرائیل برسانند، اینها مفتخور نیستند؟ باید دنیا قضاوت کند، باید ملت قضاوت کند که مفتخور کیست.» (صحیفه امام، ج1، ص244 ـ 245)
.
انتهای پیام /*