جمع میان علم و عدالت
انتخاب شورای عالی قضایی و حکام شرع دست ما نبود، این امر مربوط است به قانون اساسی. در قانون اساسی آمده است که سه نفر قاضی مجتهد عادل. پس باید نامزدها معلوم باشد که مجتهد هستند. کی باید تشخیص این اجتهاد را بدهد؟ ما فکر کردیم بهتر است این تشخصیص به عهده مقام رهبری باشد؛ البته ایشان چون مستقیما نمی توانستند این کار را عهده دار بشوند لذا آن را واگذار کردند به آیت الله منتظری.
آیت الله منتظری هم چون کسالت داتند واگذار کردند به آیت الله مشکینی و دو تن از دوستان فقیه دیگرمان، آقایان [آیت الله] ملکوتی و [آیت الله] راستی، قرار شد که بررسی کنند ببینند از میان حدود 60 نفر کسانی که برای این منظور نامزد شده اند چه کسانی مجتهد هستند. خوب از میان آقایان حکام شرع چون کسانی بودند که از مدرسین ح.زه علمیه هستند یا نیستند. از میان آقایان قضات دادگستری چون آنها آشنایی نداشتند، تشخیص آن مشکل بود هیات نظارت بر انتخابات هم به همه آقایانی که نامزد بودند اطلاع داد که آقایان مشکینی و ملکوتی و راستی در قم آماده هستند. در روز دوشنبه هفته قبل که هر یک از دوستان فکر می کنند حایز مقام اجتهاد و فقاهت هستند با این آقایان مذاکره و دیداری داشته باشند تا ض من مذاکره و گفتگوی علمی آنها بتوانند تشخیص بدهند که آیا در میان قضات محترم دادگستری فردی که فقیه و مجتهد باشد و صاحب فتوا باشد، در مسائل اسلامی هست یا نه.
جمع میان علم و عدالت
دادگاه انقلاب نوعی دادگاه ویژه از نوع محاکم اختصاصی تلقی نمی شود باید گفت همانطور که از اسمش مشخص است دادگاه انقلاب است. دادگاه ویژه یک وقت است که منظور از ویژه گروه خاصی است که اینجا منظور این نیست. مثل دادگاه ویژه معممین که من با آن مخالف بودم و بحمدالله لغو شد و دیگر دادگاه ویژه دوره انقلاب که همه انقلابها دادگاه انقلاب داشته اند. بنابراین دادگاه یکی از ضرورتها دوره انقلاب است یک وقت است در یک موقع عادی دادگاه ویژه درست می کنند مثل دادگاه های صنفی و امثال اینها.
چنین چیزی را نمی توانیم داشته باشیم ولی یک وقت است که در دوره انقلاب مخصوص دوره انقلاب دادگاه درست می کنند اگر می خواهید می توانید به آن دادگاه ویژه بگویید ولی آن را با دادگاه ویژه در زمان عادی اشتباه نکنید. آنچه که همه سیستم های مترقی حقوقی آن را نفی می کنند. دادگاههای اختصاصی در شرایط عادیست که ما هم آن را نفی می کنیم.
جمع میان علم و عدالت
خیلی ها پیش من آمدند و اصرار کردند و گفتند: آقا اسلام دین رحمت هم هست همه اش دین قهر نیست ما بسم الله الرحمن الرحیم درپاریم، ما کجا بسم الله القاسم الجبارین داریم؟ بیایید و رحمت به این مردم نشان دهید و عفو کنید. امام فرمود: از بس آمدند و اصرار کردند من فرمان عفو دادم و حالا می بینم که اشتباه شده است. خوب شما مردم در آن موقع چه فکر می کردید؟ آیا شما مردم، آن موقع و یا حتی امروز فکر نمی کنید که انقلاب قهرش باید تا میکروب زدایی تقریبا کامل ادامه پیدا کند، همه جراحی های لازم را در این پیکر بیمار انجام بدهد و بعد شروع به ویتامین دادن بکند؟