خبر تاپ

راه های مردمی شدن در مدیریت امام خمینی(س)

راه های مردمی شدن در مدیریت امام خمینی(س)

یکی از روشهای جلب اعتماد مردم مسلمان، تمسک به اسلام ناب محمدی است، در نگرش امام خمینی(س)، به دست آوردن قلوب ملت، با عمل به اسلام و احکام الهی میسر است؛ چرا که در نگرش الهی، خداوند مقلب القلوب است، بدین معنا که اگر مدیری در جهت رضای خداوند و عمل به موازین شرعی، کوشش و تلاش نماید و در این مسیر متحمل شداید گردد، خداوند ـ تبارک و تعالیٰ ـ قلوب انسانها را به سوی وی بر می گرداند.

اخبار تاپ

مردم در اندیشه امام  و نقش آن ها در تحقق ولایت فقیه

بهرام اخوان کاظمی

مردم در اندیشه امام و نقش آن ها در تحقق ولایت فقیه

از دستاوردهای مهم سیاسیِ عرفانِ مردمیِ امام، اعتماد و خوشبینی به هدایت انسان ها و شعور و استعداد آن ها در درک و طی طریقِ حق است. این چنین دیدگاهی، امام را وادار می کرد که برای مصالح دینی و دنیوی مردم، با جدّیتی امیدوارانه و روحیه ای خستگی ناپذیر، از بیداری وجدان های خفتۀ مردم در دوران مبارزه، مأیوس نشود و برخلاف بسیاری از علمایِ معاصرِ خویش به آنان در مبارزه برای اقامۀ حکومت، متکی باشد.

روابط مردم و حکومت در اندیشه سیاسی امام خمینی(س)

روابط مردم و حکومت در اندیشه سیاسی امام خمینی(س)

امام خمینی بیانات زیادی دارد که در آنها به نقش کارآمدی مردم اشاره می کند عموم صحبتهایشان در بیان لزوم توجه مسئولان به جایگاه حمایت مردمی در بقای حکومت بوده است ولی اینگونه عبارتها در مقام بیان حداکثر نقش شرعی مردم در حکومت نبوده است که برخی استنباط کنند که منظور نفی مشروعیت بخشی از ناحیۀ مردم است. به عنوان نمونه می فرماید: توجه دارند آقایان که تا ملت در کار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران کاری نمی آید.

نقش های سیاسی مردم از دیدگاه امام خمینی(س)

نقش های سیاسی مردم از دیدگاه امام خمینی(س)

از نظر امام خمینی نقش مردم در نظام اسلامی نقشی سرنوشت ساز و کلیدی است؛ مردم عامل اصلی مقبول بودن حکومت، ضامن استواری و بقا و حامی و ناظر اعمال حکومتند و هر یک به تنهایی قادر به اعمال نظارت بر همه اعمال و ارکان آنند. حکومتی که در آن مردم تصمیم گیرندگان اصلی و ایفاگران نهایی و به تمام معنی در نقش مشارکتند.

سرمقاله

مردمداری در بینش امام خمینی (س)

برگرفته از استراتژی رهبری امام خمینی

مردمداری در بینش امام خمینی (س)

امام همواره بر این تأکید داشتند که مردم، عامل پیروزی نهضت بودند؛ و عنصر مهم بقای نهضت نیز مردم هستند؛ ایشان در این باره می فرمایند: ملت بود که این نهضت را به پیش برد و ملت است که باید از این به بعد نیز به پیش ببرد. در نگرش امام، قدرت ملت، بزرگترین قدرت شناخته شده است و پیروزی، در قدرت همین ملت ارزیابی می شود.

ادامه

فیلم

همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است

سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت (ضرورت حفظ هماهنگی دولت و ملت)

همه چیزهایی که ما داریم از این مردم است

صوت

اهمیت مشارکت مردم در امور

سخنرانی در جمع اعضای هیأت دولت (اهمیت مشارکت مردم در امور)

اهمیت مشارکت مردم در امور

تصاویر

دیدار مردم با امام در مدرسه علوی

دیدار مردم با امام در مدرسه علوی

دیدار مردم با امام در مدرسه علوی

مطالب مرتبط

نگاه حضرت امام به مردم و جایگاه و نقش آنان در سیاست و حکومت چگونه است؟

نگاه حضرت امام به مردم و جایگاه و نقش آنان در سیاست و حکومت چگونه است؟

در سیره و اندیشه حکومتی امام، مردم از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند و دارای نقش محوری هستند. امام(ره) حرکت عظیم انقلاب اسلامی را مرهون دست آوردهای مردم بزرگوار و الطاف غیبی الهی می داند.

استراتژی امام، لبخند به مردم

سید محمد صدر

استراتژی امام، لبخند به مردم

‏‏حضرت امام در مقابل سیاست لبخند به مردم با اخم به خارج سلطه گران و استعمارگران را به مبارزه طلبیده و آمریکا را بزرگترین دشمن امت اسلام دانسته و او را عامل بدبختی مردم ایران و جهان اسلام و تمام مستضعفان می دانند. این طرز تفکر و روش حکومتی حضرت امام ناشی از جایگاه و اهمیت انسان و فطرت انسانی در تفکر اسلامی است. ‏

حق انتخاب و حق انتقاد مردم در حکومت اسلامی

محتشمی پور، علی اکبر

حق انتخاب و حق انتقاد مردم در حکومت اسلامی

حضرت امام خمینی (س) معتقد بودند هیچکس (هیچ مقامی) حق ندارد و نمی تواند نظرات خود را بر مردم تحمیل کند و می فرمودند: مردم به هر چیزی رأی دادند ما باید از آن تبعیت کنیم و تابع نظرمردم باشیم.

جایگاه مردم در منظومه فکری امام خمینی (بررسی نظریه فقهی امام خمینی)

حجت الاسلام و المسلمین دکتر رحیم نوبهار

جایگاه مردم در منظومه فکری امام خمینی (بررسی نظریه فقهی امام خمینی)

وقتی ازجایگاه و موقعیت حقوق مردم در منظومه فکری امام خمینی ـ رحمت الله علیه ـ و حتی شخصیت های مشابه ایشان سخن به میان می آید، پرسش کلی تری مطرح می شود که با توجه به این که این گونه شخصیت ها به لحاظ فکری بر سنت فقهی و حتی فقه ستنی تاکید دارند آیا اصولا در این منظومه فکری، مردم و حقوق مردم وزن و جایگاهی دارد؟