مجله کودک 384 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 384 صفحه 21

برابر کرد: تختهسنگ آبی، به شدّت داغ بود! درست مثل یک گل آتش! روی سطح صاف سنگ، کلماتی با گلرس نوشته شده بود که توجّه هر کسی را به خود جلب میکرد. ایواشکا با خودش گفت: «این باید یک سنگ جادویی باشد!» آنوقت، به سرعت کفشهایش را درآورد و با پاشنهی آن شروع کرد به کندن نوشتههای گلی روی تختهسنگ . وقتی همهی آن نوشتهها را جدا کرد و روی زمین کنار هم چید، توانست این کلمات را بخواند: «هر کس این تختهسنگ را به بالای تپه ببرد و در آنجا، آن را بشکند و خرد کند، دوباره جوان میشود و زندگی تازهای را شروع میکند!» زیرا این نوشته، یک مهر هم زده بودند. امّا این مهر خیلی عجیب و غریب بود . هیچ شباهتی به مهرهای معمولی که پای نامهها میزنند، نداشت . بلکه شکل پیچیدهای داشت که از دو علامت به علاوه، سه پاره خطّ کوتاه، یک شکل قرقره مانند و چهار تا ویرگول تشکیل میشد . ایواشکا مدتی به این نوشتهها خیره ماند و فکر کرد . او فقط هشت سال داشت و نیازی نداشت که جوان بشود . پس باید چهکار میکرد؟... ادامه دارد موضوع تمبر: چهره شخصیت هنری قیمت: ندارد سال انتشار: 1968

مجلات دوست کودکانمجله کودک 384صفحه 21