مجله کودک 384 صفحه 33
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 384 صفحه 33

گمشده زنگ مدرسه را زدند . بچّهها مثل گردباد به حیاط ریختند و باز هم مثل همیشه میخواستند همه با هم در یک لحظه از در مدرسه بیرون بروند . چند تا از معلّمها نزدیک در ایستاده بودند، ولی هجوم بچّهها نمیگذاشت بیرون بروند . در یک چشم به هم زدن، گردباد آنها را هم مثل دانههای شن بلند کرد و با خود برد . هر چه معلّمها دست و پا میزدند که خود را از میان بچّهها بیرون بکشند، فایدهای نداشت . من هم آن وسط بودم . کسی مرا از پشت هل میداد؛ من هم جلویی خودم را هل میدادم . در آن بین آه و نالههای زیادی بلند میشد که میان سروصدا و خندهها گم بود . وقتی به بیرون پرتاب شدم، بند کفشم باز شده بود . کنار دیوار نشستم که بند کفشم را ببندم. زیر پاهایم چشمم به دفتر قشنگی افتاد که با کاغذ براقی جلد شده بود . دفتر را برداشتم، موضوع تمبر: چهره شخصیت (انگلستان) قیمت: دو پنی سال انتشار: ندارد

مجلات دوست کودکانمجله کودک 384صفحه 33