مجله کودک 74 صفحه 29
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 74 صفحه 29

دیدار دوست ... مثل کلاه قرمزی واقعی یازی زی گولوی حقیقی! امیر قمیشی کمی جلوتر از یک رستوران ایستاده است. گاهی می­خندد، گاهی این پا و آن پا می­کند و گاهی هم برای کودکان رهگذری که به او نگاه می­کنند، دست تکان می­دهد. با دیدن عابرانی که به طرفش می­آیند جان دوباره­ای می­گیرد و با اصرار، آنها را به طرف رستوران راهنمایی می­کند. وقتی که به سراغش می­روم، اوّل فکر می­کند از مشتریان رستورانم، پس با احترام زیادی به من خوش آمد می­گوید: امّا زمانی که خودم را معرّفی می­کنم، با تعجب می­گوید: «خبرنگار؟ ما را چه به مصاحبه؟ خبرنگاران معمولاً به سراغ آدمهای معروف و پر سرو صدا می­روند.» امّا بعد از کمی توضیح، خیلی ساده و بدون تعارف حاضر به گفتگو می­شود. خودش را «علی عزیزی» معرّفی می­کند. می­گوید، بیست و یک ساله است و حدود شش ماه است که لباس عروسکی می­پوشد و برای رستوران کار می­کند. می­پرسم: «چه طور شد این شغل را انتخاب کردی؟» پاسخ می­دهد: «حدود یک سال بود که بیکار شده بودم و به دنبال شغل مناسبی می­گشتم که هم به آن علاقه داشته باشم و هم اینکه کمک خرجی برای خانواده­ام باشم. تا اینکه یکی از دوستانم این کار را به من پیشنهاد کرد. من هم چون از کودکی آرزو داشتم که بازیگر بشوم و درضمن بچّه­ها را هم دوست داشتم، پیش خودم گفتم این کار، هم نوعی بازیگری است و هم با بچّه­ها در ارتباط است، برای همین پذیرفتم که لباس عروسکی بپوشم و برای این رستوران کار کنم.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 74صفحه 29