مجله کودک 480 صفحه 33
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 480 صفحه 33

از اینجا برو ابر مریض فریبا کلهر بهار بود. باغ پر از گل و شکوفه و سبزه بود. باد با ابر سیاه و مریض از راه رسید. ابر گفت: «همین جا خوب است. من روی این باغ میبارم!» باد دلش برای گلها سوخت و گفت: «اگر روی این باغ بباری گلها و شکوفهها را هم مریض میکنی!» بعد دست او را گرفت و با خود برد. کمی بعد به بیابان رسیدند. بیابان تشنه بود. منتظر باران بود. ابر سیاه گفت: «اینجا خوب است. بگذار ببارم!» باد گفت: «اگر اینجا بباری زمین را آلوده میکنی. گیاهان را مریض میکنی.» سرهنگ ارتش چین (سال 1942 میلادی) لباس افسران مافوق چین که چکمههای بلند سوارکاری از مشخصات لباس آنها بود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 480صفحه 33