مجله نوجوان 90 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 90 صفحه 34

آسمانی ها مهدی آذر یزدی بیت المال ابورافع از بزرگان اصحاب پیغمبر و امین بیت المال مسلمین بود . 85 ساله بود که در جنگ صفین در سپاه علی شرکت داشت . در کوفه نیز خزانه دار بیت المال بود و کتابی در احکام و قضایا گردآوری کرده بود و پسرانش عبدالله و علی ، کاتب و منشی امام علی علیه السلام بودند و علی بعد از پدر ، خزانه دار بیت المال شد . این حکایت از علی بن ابورافع است . می گوید : «در میان چیزهایی که در بیت المال کوفه نگاهداری می شد ، یک گردنبند گرانبها بود که بایستی فروخته می شد ولی هنوز قیمت گذاری نشده بود . و همه از آن خبر داشتند . روزی پیش از عید قربان یکی از دختران امیرالمؤمنین به نام پیغام داد که سه روز از آن گردن بند را امانت بدهید تا در عید قربان ، زینتی داشته باشم و به عنوان عاریه ی تضمین شده می گیرم و مسترد می کنم زیانی در آن نبود و به او به امانت سپردیم . روز عید علی آن را بر گردن انداخته بود دختر دیده و پرسیده بود : «از کجا آورده ای ؟!» گفته بود : «از خزانه دار به عنوان عاریه ی ضمانت شده گرفته ام که تا فردا مسترد کنم و شوهرم نیز از آن آگاه است .» همان روز امیرالمؤمنین علی (ع) مرا خواست و فرمود : «در بیت المال مسلمانان بی اجازه آن ها خیانت می کنی .» گفتم : «به خدا پناه می برم از خیانت» فرمود : «پس چگونه گردنبند را از بیت المال خارج کردی ؟!» گفتم : «یا علی! فرزند شما آن را به عنوان عاریه ی مضمونه گرفته است و ضمانت آن هم بر عهده ی من است و زیانی به بیت المال نمی رسد؛ نمی دانم چگونه می توانستم تقاضای او را رد کنم .» علی فرمود : «همین امروز باید آن را پس بگیری و به جای خود بگذاری و دیگر هم چنین کاری نکنی! دختر من هم اگر به رسم امانت ضمانت شده نگرفته بود ،نخستین زنی از بنی هاشم بود که بر او حد شرعی جاری می کردیم .» این سرزنش به گوش دختر امیرالمؤمنین رسید و به پدرش گفت : «ناشناس نبودم و ضرری هم بر کسی وارد نمی شد . آیا دختر خلیفه ی مسلمین حق ندارد روز عید زینتی عاریه هم داشته باشد ؟!» امیرالمؤمنین فرمود : «دختر جان به هوای یک خوشحالی بی ضرر هم نباید از حق گذشت . مگر زمان مهاجران که با تو یکسانند ، چنین گردنبندی داشتند که تو بخواهی سرشکسته نباشی ؟!» و همان ساعت گردنبند به بیت المال بازگردانده شد .»

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 90صفحه 34