میخ باش!
فقط همین!
ماجرا های آقای میخی
( IN GHESMAT )
میخکی پخ کله
در مورد آقای میخی دو تا نظریه وجود دارد . بعضیها معتقدند که چون آقای میخی ، میخی است همه از او توقع دارند که میخ باشد اما بعضی های دیگر معتقدند از بس که از آقای میخی خواسته اند که میخ باشد ، او تبدیل به آقای میخی شده است و گرنه او می توانست ماهی باشد و در دریا شنا کند یا پرنده باشد و در آسمان پرواز کند .
ما برای اینکه بفهمیم کدامیک از نظرات بالا صحیح است مجبوریم یک بار دیگر در زندگی آقای میخی تمامی محیطی عوامل محیطی موثر را مورد مطالعه قرار دهیم .
میخ بودن تحصیلی
مدارس یکی از عمده ترین مراکز تولید میخ در سراسر جهان هستند . بچه ها در سراسر جهان مجبورند مثل میخ به مدرسه بیایند و مثل میخ روی نیمکت بنشینند . بچه ها در مدرسه باید مثل میخ به حرف های معلم گوش بدهند و فقط هر وقت که از آنها درس پرسیده می شود ، حق دارند حرف بزنند ، تازه آن وقت هم مجاز نیستند که هر چه دلشان خواست یا به عقلشان رسید یا به تخیلشان خطور کرد به زبان بیاورند . بلکه باید مثل یک ضبط صوت ، عین حرف های معلم را به او تحویل بدهند . در مدرسه یکی از آفت های اصلی علم و دانش ، داشتن قوه خلاقه و تخیل است به همین خاطر در مدارس با برنامه های فوق برنامه مبارزه می شود تا همه همینطوری میخ میخکی رشد کنند و مدارک عالی بگیرند . هر کسی که مدرک بالاتری داشته باشد یک جورهایی میخ تر بار می آید .
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 148صفحه 24