مجله نوجوان 208 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 208 صفحه 9

آقای معلم: هوشنگی! صبح کله‏پاچه خوردی اینقدر بگو و بخند راه انداختی؟ بیا اینجا چند تا از آن جوکهایت را بگو تا ما هم بخندیم. نتیجۀ اول: خدای نکرده! جنازۀ هوشمند گل زنگ آخر به مدرسه می‏رسند و دوباره یک راست به دفتر منتقل می‏شوند تا چایی نبات در حلقومشان بریزند. نتیجۀ دوم: هوشنگی تا آخر زنگ هی جوک می‏گوید و هرهر می‏خندد، بعد هم به خاطر اینکه به بچه‏های کلاس حال داده است مورد استقبال شدید قرار می‏گیرد. آقای معلم: هوشمند جان! کتابتان را باز کنید، صفحۀ 127 پایین صفحه یک نمودار کشیده است، شما این نمودار را در یک مقوای دو متر در دو متر ترسیم کنید و سپس رنگ‏آمیزی نمایید و فردا به مدرسه بیاورید که روی دیوار کلاس بچسبانیم. شکلهای صفحۀ 95 هم یادتان نرود. آنها را هم در یک مقوای دو متر در دو متر بکشید و رنگ‏آمیزی کنید. 50 تا شکل هم بیشتر نیست. آقای معلم: هوشنگی خوش بگذرد! بابایت را هم که مدرسه نیاوردی. یادم باشد 6 نمره از نمرۀ امتحانت کم کنم. نتیجۀ اول: هوشمند جان با چشمهای پف کرده و خواب‏آلود و انگشتهای آتل­بندی شده! و دو تا مقوای دو متر در دو متر به مدرسه می‏آیند. نتیجۀ دوم: هوشنگی با یک کیلو تخمه به مدرسه می‏آید! . . . آخر سال تحصیلی آقای معلم: هوشمند جان! به خاطر فعالیتهای درسی و غیر درسی بسیار زیاد 40 نمرۀ مثبت پیش من جایزه داشتند ولی خودشان نمرۀ بیست کامل را از امتحان پایان ترمشان گرفتند و نتوانستند از یک درصد جایزۀشان هم استفاده کنند. برایشان دست بزنید لطفاً! آقای معلم: هوشنگی! بمیری بچه! 40 نمرۀ منفی پیش من دارد این بچه. هوشنگی حقش است 35 نمره هم از صفر کمتر بگیرد ولی چون معلمها همیشه بزرگوار‏تر از این هستند که با دانش‏آموزی لج کنند، بنابراین نمرۀ پنج هوشنگی را 10 کردیم که قبول بشود و برود دنبال زندگی‏اش و اینقدر با اعصاب کادر محترم آموزشی بازی نکند. ما امسال مردودش می‏کردیم سال دیگر هم باید مردودش می‏کردیم، همین­طور سال بعد و سالهای بعدترش چون این دانش‏آموز درست بشو نیست. اگر ما هم بخواهیم مردودش کنیم، یهو می‏بینید با شش تا سر عائله‏اش و دو متر سبیل هنوز سر این کلاس نشسته است. پس چه بهتر که ما از همین جا با هم خداحافظی کنیم و بیشتر از این همدیگر را اذیت نکنیم! ولی هوشنگی خان این را بداند که سر کلاس بالاتر هم وضعش همین قدر داغان است بلکه بدتر چون پایۀ درسی‏اش ضعیف است. برو هوشنگی که خیلی ضایع هستی! نتیجۀ اول: هوشمند جان خیلی خوشحال هستند. نتیجۀ دوم: هوشنگی خان هم خیلی خوشحال است!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 208صفحه 9