مجله کودک 435 صفحه 30
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 435 صفحه 30

کجاستپوریایولی؟ قصهقهرمانیپوریایولی ... پس از شنیدن گریه پیرزن، پوریای ولی با خود فکر کرد که فردا باید چکار کند. اگر قویتر از آن پهلوان باشد و بتواند او را به زمین بزند، آیا طعم شکست را به او بچشاند؟ یا اینکه با توجه به تمنای مادر او، مقاومت جدی نکند و کاری کند تا حریف پیروز شود؟ برای مدتی پوریای ولی در شک و تردید بود. ناگهان فکری به سرش زد. لبخندی بر لب آورد و تصمیمی قاطع گرفت. او میدانست قهرمان واقعی کسی است که نفس سرکش خود را مهار کند. روز مسابقه فرا رسید. پوریای ولی در میدان حاضر شد و پنجه در پنجه حریف افکند. او خود را بسیاری قوی و حریف را دربرابر خود ضعیف میدید تا آنجا که میتوانست به آسانی پشت او را به خاک برساند. اما محمد و قول خود را به یاد آورد. برای آنکه کسی متوجه نشود، مدتی با حریف دسته و پنجه نرم کرد، اما طوری رفتار کرد که دیگران احساس کنند حریف از او قویتر است... (ادامه دارد) Õ نام موتور: 500 GPZ Õ تعداد سیلندر: 4 Õ ظرفیت بنزین: 18 لیتر

مجلات دوست کودکانمجله کودک 435صفحه 30