مجله کودک 435 صفحه 36
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 435 صفحه 36

مهناز که بعد از جواب خانم محمدی، داشت به شیرین نگاه میکرد، کمی دیگر سرِپا ایستاد و بعد آرام نشست. من نگاه خانم محمدی را دنبال کردم و دیدم چشم دوخته به موهای خرمایی شیرین که منظم و مرتب ریخته بودند روی شانههایش. ـ شیرین جان، بیا اینجا سر جایت بنشین تا من درس را شروع کنم! این جمله را خانم محمدی با آرامش گفت و بلافاصله صندلیِ کنار دستش را که از اول هفته، مخصوص شیرین، از کلاس چهارمیها قرض گرفته بودیم، به او نشان داد. شیرین از جایش تکان نخورد. او فقط روز اول روی آن صندلی نشسته بود. چون صبح زود روز دوم، دخترها توی سالن منتظر خانم محمدی ماندند تا وقتی آمد از او اجازه بگیرند که شیرین سر نیمکت اول و کنار آنها بنشیند. فکرش را بکنید؛ دخترها خودشان چهار نفر بودند و حالا میخواستند شیرین هم کنار دستشان بنشیند! اما بعد که همه با هم، یعنی همراه با شیرین، نشستند و جایشان هم تنگ نشد، هیچکس تعجّب نکرد. چون ما خودمان هم روی نیمکتهای چهارنفره، کنار هم مینشستیم و اصلاً هم جایمان تنگ نبود. مهناز دوباره بلند شد و من و منّی کرد و آخرِ سر تند تند گفت: «خانم، من بیاورمش بنشیند کنار ما؟» Õ نام موتور: نینجا -R 9- ZX Õ تعداد سیلندر: Õ ظرفیت بنزین:

مجلات دوست کودکانمجله کودک 435صفحه 36